𝘋𝘳𝘦𝘢𝘮"

واقعيت اينه كه نه اون ادم لاشی هر چقدر قول بده و قسم بخوره كه ادم ميشه، ادم ميشه نه تو هرچقدر تهديد كني كه از فردا لاشی ميشی، لاشی ميشي اين موضوع فراتر از تمام اين دعواها و دوستي هاست برميگرده به ذاتت ؛به سفره ای كه سرش بزرگ شدی

من غریبه هارو خیلی دوست دارم. حرف زدن با غریبه هارو دوست دارم. گم شدن بین غریبه هارو دوست دارم ، من کسایی رو که هنوز نمیدونم چه هیولایی هستن یا نمیدونن چه هیولایی هستم و دوست دارم.

بحث علاقه نیست، تو ممکنه شبانه‌روز دلتنگِ آدمی باشی که اگر برگرده، به هیچ‌وجه قبولش نکنی تو زندگیت؛ ‏بحث آزار و عذابیه که با رفتنش به روحت القا کرده و دوباره نمیخوای تکرار شه :)

تو موندن بلد نبودی ادم خودخواه موندن بلد نیست عاشقی بلد نیست وقتی برای یه آدم بهترین ورژن خودت رو میزاری بهش اون چهره از خودت نشون میدی که هیچکس ندیده بعد همون ادم تو رو بد خطاب میکنه همه چیز تقصیر تو میشه اونجاس که مات میمونی بدنت یخ می‌کنه خودتو میبینی که پوزخند زده با تمسخر نگات می‌کنه اونجاس که از خودت متنفر میشی و همه چیز تغییر می‌کنه اونجاس ک میگی من خودم براش نردبون شدم خودم بالا بردمش خودم جلو همه بزرگش کردم ک وقتی رف بالا همون نردبونو بندازه اتیشش بزنه من برات راه کشیدم بهت همه چیز و نشون دادم تمام خط و نشون هایی که فکرشو میکردی‌‌ خودمو بهت یاد دادم یادگاری برات گذاشتم خاطره شدم برات و رفتم! حالا همین یادگاریا و خاطره ها و خط و نشون ها شد یه جاده ای از زخم زخم هایی که تو با یادآوری کردنشون به خودت دوباره و دوباره خط میندازی بهشون و من متاسفم من متاسفم اگه شدم برای تو یه زخم زخمی که هیچوقت نمیتونی از یاد ببریش و خب من حالم خوبه ((((منِ عزیزم ببخشید ک دارم دروغ میگم واقعا ازت عذر میخوام ببخشید که یهو حالت بد میشه ببخشید که خودتو میزنی یعنی من تو رو‌ میزنم ببخشید که دستات داره میلرزه ببخشید که بدنت یخ زده ببخشید ببین بخواب قول میدم درست شه لطفا فکر نکن به هیچی فکر نکن. نه نه تو نباید گریه کنی لطفا لطفا لطفا… ببین گریه کنی اشکاتو میبینن لطفا بغضتو قورت بده سریع بخواب بزار تموم شع ببین من بغلت میکنم نمیزارم بدنت بلرزه لطفا خون بالا نیار، لطفا حالت بد نشه لطفا با این کلمه ها بغض نکن ببین همچی خوبه من اینجام باشه؟ من کنارتم من حواسم بهت هست قول میدم نزنمت لطفا بخواب)))) من خوبم واقعا خوبم همه منو میبینن افسوس میخورن و میگن بلخره درست میشع ولی خب سوالم اینع چی باید درست شع؟ ملت چی میدونن از خراب شدن ارزوهای من ار اوارای زندگیم من خودمم نمیدونم وسط چع سگ بازاری زندگی میکنم اونوقت مردم میخان ب من امیدواری بدن بگن درست میشه شاید ما ی روزی ی جایی برسیم به هم ی روز ساعت ۲۵ ۳۲ ام ماه ۱۳ امین ماه سال :))))) _mani

شما یکیو نمیتونی پیدا کنی که بگه اشکال از اخلاق گه خودمه که میرینه تو رابطه هام. اکثرا معتقدن چون طرف نمونده پس اون مقصره و من بی گناهم _!

!

میدونی چیه؟ من سال ها برای بلند کردن موهام زحمت کشیدم و تویه لحظه همه رو کوتاه کردم . من هفته ها روی خودم کار کردم تا همون آدم آروم و خوشحال قبلی بشم و تو یه لحظه دو سه بسته قرص و بلعیدم. من روزها برای کنترل خشمم نسبت به آدما تلاش کردم و تو یه لحظه همه ی آرزوهای یه نفرو روی سرش آوار کردم. من ساعت ها تلاش کردم که دوست داشته باشم و لحظه ها نقشه ی آسیب زدن به جسمتو توی ذهنم کشیدم. میدونی چیه؟ تو واقعا باید از من فاصله بگیری.

انگاری چشمام یخ زدن،چیزای خوبی نمیتونی از چشمای من ببینی رو مژه هام گوله های برف هک شدن،قرنیه چشام برفی شده من چشمام یخ زدن اما همه جارو سیاهو خونی میبینم،ترکیب یه روح متلاشی شده یه جسم یخ زده همین میشه دیگه.