603
Suscriptores
Sin datos24 horas
+17 días
-530 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
كارى از راديو مشروطه
حاميان زن با شعار #زن_زندگى_خواهرتو!
4_5789467807355770212.mp413.41 MB
03:49
Video unavailableShow in Telegram
اینکه این بلاگر عربستانی اینطور صریحا نظرش را میگه بدون اینکه دستگیر و مجازات بشه نشاندهنده اینه که چقدر آزادی هست در عربستان، این حرفها حتی در جهان آزاد جرم محسوب میشه
پدر رائفیپور را تو گور لرزوند
#فلسطین #اسرائیل #اسرائیل_فلسطین #عرفات #یاسر_عرفات #عربستان #عرب #مینیوچ #جنگ_اسرائیل_و_فلسطین #explore #اکسپلور #viralvideos
فلسطین یک دروغ بزرگ توسط چپ جهانی ست
5.78 MB
عربستان اسم فلسطینو از کتابای درسی چاپ جدیدش حذف کرد جاش اسرائیلو قرار داد.
Repost from Reza Pahlavi - Official TG
بیست و پنج سال قبل در چنین ساعاتی، اوباش جمهوری اسلامی شبانه به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران حمله کردند و دانشجویان را به شکل وحشیانهای مورد ضربوشتم قرار دادند؛ آنها را از بالای ساختمانها به پایین پرت کردند؛ و شماریشان را نیز به قتل رساندند. در واکنش به آن حمله خونین، دانشجویان و مردم در تظاهراتی بیسابقه تا آن زمان، برای چندین روز خیابانهای مرکزی تهران را به کنترل خود در آوردند و نقطه عطفی تاریخی را در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی رقم زدند. نام جانباختگان و ناپدیدشدگان آن اعتراضات شجاعانه، جاوید و یادشان زنده است.
همچنین، فراموش نخواهیم کرد که از حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت رژیم، تا محمد خاتمی رییس این شورا و رییسجمهور وقت، تا فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ازجمله قاسم سلیمانی، همگی در سرکوب اعتراضات دانشجویی و مردمی تیر۷۸ به سرکوبگر اعظم، علی خامنهای یاری رساندند. آمران و عاملان جنایت #کوی_دانشگاه بدانند که پرونده آن جنایت هنوز باز است و روزی در یک دادگاه ملی به آن رسیدگی خواهد شد.
@OfficialRezaPahlavi
🔥 1😢 1
Repost from نقدی بر تاریخ معاصر
به مناسبت انتشار مستند پرویز ثابتی (۱)
پخش مستندی از اظهارات آقای پرویز ثابتی نظرات مخالف و موافق زیادی را به دنبال داشت. مخالفین پهلوی از تمامی جناحها انگشت روی نکاتی از صحبتهای او گذاشتند که تاییدی بود بر این نظر که شاه خودرای بود و حتی به نصایح بلندپایهترین مقامهای امنیتی کشور نیز وقعی نمینهاد وگرنه انقلاب نمیشد.
در این جستار سعی میکنم به تعدادی از این اگرها بپردازم.
حال که بنا را بر نقد عملکرد شاه گذاشتهاند چرا نشود با همان خاطرات به ایشان پاسخ گفت؟
خداداد فرمانفرمائیان رئیس وقت سازمان برنامهوبودجه کل کشور در اواسط دهه ۵۰ش، در مصاحبه با پروژه ی تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد گفته بود که وقتی بودجه کشور را بسته بودیم متوجه شدیم که بخش اعظم آن صرف هزینههای نظامی کشور میشود. لیست بودجه را برداشته به نزد امرای ارتش رفته از ایشان درخواست کردم هزینههای خود را تعدیل کنند تا در امورات عمرانی دولت دست بازتری داشته باشیم. سپهبد خاتم فرمانده نیروی هوایی و داماد شاه گفت اگر اعلیحضرت با تخفیف بودجه نیروی هوایی مشکلی نداشته باشند من تعدادی از هواپیماهای سفارش داده شده را کم میکنم. او هم به نزد شاه رفته و در این زمینه با او صحبت میکند که با عتاب شاه روبرو میشود. ظاهرا شاه به او گفته بود که امکان کم کردن هزینههای نظامی به هیچ عنوان وجود ندارد و امنیت کشور در اولویت است. مدرسه و دانشگاه و بیمارستانی که شما بسازید اگر هواپیمایی برای دفاع نداشته باشد با اولین حمله دشمن از بین خواهد رفت.
فرمانفرمائیان در ادامه توضیح میدهد که ما تکنوکرات بودیم و سیاستمدار نبودیم. مسائل مملکتی را از نظرگاه تخصص خود بررسی میکردیم و بهترین تصمیمی که میشد میگرفتیم و به اطلاع اعلیحضرت میرساندیم. تصمیم گیری نهایی بر سر اینکه چه پولی در کجا هزینه شود یا نشود با شاه بود. از نظر من آن زمان ما حق داشتیم. ولی بعدها که شاه رفت و ما رفتیم و عراق حمله کرد و مقاومت مثالزدنی ارتش ایران در مقابل عراق را دیدیم متوجه شدیم که او حق داشت. نقلی که از فرمانفرمائیان در اینجا آوردم از شکافی عمیق میان نگاه تکنوکراتها و نگاه سیاستمداران به مقوله حکمرانی حکایت دارد. فرمانفرمائیان در تخصص خود بهترین بود. در امور مربوط به اقتصاد و برنامهریزی در سطح بینالمللی چهره شناختهشدهای بود. این شامل حال ابتهاج و مجیدی و صفی اصفیا و مهدی سمیعی و محمد یگانه و علینقی عالیخانی هم میشود.
(اصولا شاه اصرار داشت در هر کاری بهترینها را به کار گیرد. برخلاف تصور مخالفینش اتفاقا در بکارگيری مخالفان هم دستی گشاده و رویی باز داشت. محمد درخشش رئیس کانون صنفی معلمان بود و در تمام مدت نخستوزیری شریف امامی مقابل مجلس شورای ملّی به همراه سایر اعضای کانون به تحصن و اعتراض مشغول بود. هنگامی که دکتر خانعلی معلم معترض مقابل مجلس کشته شد و شریف امامی از نخستوزیری استعفا داد، در کابینهی دکتر امینی از درخشش دعوت شد تا وزارت فرهنگ را بپذیرد. حتی پس از سقوط کابینهی امینی هم شاه اصرار داشت درخشش به کارش ادامه دهد ولی خود او ادامه همکاری را نپذیرفت.)
اما دید یک تکنوکرات مثل فرمانفرمائیان با دید سیاستمداری که شرایط کشور و منطقه و تحولات بین المللی را دنبال میکند و باید بر اساس این شرایط حکومت کند تفاوت دارد. در اینجا فرقی بین شاه یا رئیس جمهور یا نخستوزیر نیست که استدلال شود که باید سلطنت کند نه حکومت! چون در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکند. پس اینکه یک مدیر هر اندازه بلندپایه اگر در خاطراتش آورده باشد که من به اعلیحضرت گفتم فلان کار انجام دهیم و او وقعی نگذاشت پس انقلاب شد حرف باطلیست. اگر بنا بود به خاطر اختلاف نظری در دولت یا سیاستهای کلی مملکت انقلاب صورت بگیرد باید همه روزه شاهد انقلابات مختلفی در جای جای دنیا باشیم چون در همهی نظام ها اختلاف نظر وجود دارد. اسدالله علم وزیر دربار شاهنشاهی در کتاب خاطراتش در مورد ماجرای اروندرود مینویسد که اعلیحضرت به من گفت که باید همین امروز کشتی تجاری ما با پرچم ایران و اسکورت نیروی هوایی و دریایی اروندرود عبور کند. علم ادامه میدهد که من به اعلیحضرت گفتم که ما در اوپک به حمایت عراق نیاز داریم و اگر در این بین جنگی در بگیرد تبعات ناخوشایندی خواهد داشت. ولی شاه میگوید که شما به تمام امور اشراف ندارید هیچ جنگی اتفاق نخواهد افتاد. لذا آنچنانکه در تاریخ خوانده ایم کشتی ایرانی با اسکورت نیروی نظامی کشور از اروندرود عبور کرد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
در جایی که سیاستمدار کهنه کاری مانند علم که علاوه بر وزارت دربار دوست نزدیک شاه هم بود نمیتواند به تمام زیر و بم امور حکومت وارد باشد تکلیف دیگران مشخص است.
م.بهمنی
Repost from نقدی بر تاریخ معاصر
به مناسبت انتشار مستند پرویز ثابتی (۲)
نقد دیگری که دوستان به شاه دارند و مرتبا به آن اشاره میشود نامه ی سه امضایی بختیار سنجابی و فروهر است. اعضای جبهه ملی در خرداد ۵۶ نامه ای به شاه نوشته در آن او را از ادامه ی سیاست های موجود بر حذر میدارند.. ابتدا باید گفت که این نامه به هیچ وجه گویای شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور نبود. مثلا در متن آمده سیاست های فعلی منجر به نومیدی و ترک وطن از جانب جوانان شده است.. بر پا معلوم نیست چگونه در کشوری که پایین ترین میزان مهاجرت را داشته سیاست های دولت منجر به افزایش مهاجرت شده و این دوستان از کدام مهاجرت ها سخن میگویند..در بحرانی ترین شرایط کشور در همان سال ۵۷ بهای دلار در ایران یک ریال بالا و پایین نشد..مقایسه کنید با همین امروز که اوضاع اقتصادی کشور چگونه است و سطح زندگی مردم به چه وضعیت فلاکت باری درآمده است..
از دیگر اشارات نامه مربوط به بحث فساد مالی متولیان حکومت است. طبعا در آن شرایط و آن جو انقلابی هر تهمتی به هر شخصي روا مینمود ولی سالی پس از سقوط شاه زمانی که انقلابیون میخواستند دارایی های امیرعباس هويدا رکورددار طولانی ترین نخست وزیری مشروطه را مصادره کنند متوجه شدند که او که در تمام آن سیزده سال نخست وزیری و حتی پیش از آن در سمت وزیر دارایی روی پول نفت میخوابید حتی خانه ای برای سکونت هم نداشت.. ازین مثال ها در میان دولتمردان نظام شاهنشاهی کم نیست. بر فرض صحت آن مدعاها هم نیک میدانیم که فساد اقتصادی بیش و کم در همه ی نظام های دنیا وجود دارد و حتی همین امروز هم در کشوری مانند آمریکا خانواده ی کسی مانند جو بایدن که شخص اول کشور هم هست از فساد مبرا نیست..مثال سیلویو برلوسکونی نخست وزیر تازه درگذشته ی ایتالیا هم قابل ذکر است که اسطوره ی انواع و اقسام فساد در دنیا بود.
بدیهیست که باقی اجزای نامه هم نمیتواند امیدوار کننده تر از این باشد..اما بر فرض صحت تمام مدعیات نامه اگر بنا بود یکسال بعد از هر نامه ای در کشوری انقلابی شکل بگیرد بایستی که در تمام این ۴۵ سالی که مخالفین نظام فعلی از طیف های مختلف سیاسی یکسره مشغول نامه پرانی به سران حکومت هستند و نظام مستقر هم نه تنها وقعی به نامه ها نمیگذاشت. که اتفاقا هر بار شدیدتر از قبل بر سیاست های خود پافشاری میکند بصورت سالیانه در کشور انقلابی برپا شود.
جدای از این برای انقلابیون چپ و مذهبی پنجاه و هفت اساسا قانون اساسی مشروطه کمترین درجه ی اهمیت را داشت. کسانی که آرمان شان پیادهسازی مدل حکومتی شوروی سابق یا فرمانروای زرد گنجشک ها در ایران بود چگونه میتوانستند مخالفتی با حکومت فردی داشته باشند؟
میگویند اگر شاه زودتر به سراغ اعضای جبهه ملی می آمد حتما انقلاب نمیشد. نخست اینکه تمام این مدعاها از سوی اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی برای فرار از پاسخگویی به اشتباه خود در سال ۵۷ مطرح میشود. اما جا دارد در اینجا اشاره شود که شاه چند بار پس از ۲۸ مرداد از اعضای جبهه ملی دعوت به همکاری کرد و در واقع اینها تنها طیفی از مخالفین حکومت بودند که به دلیل التزام به قانون اساسی مشروطه از سوی شاه بعنوان پسرعموهای مشروطه خواه شناخته میشدند و به آنها رجوع میشد.. در ابتدای دهه ی چهل شمسی بر همین مبنا بود که الهیار صالح به نمایندگی از مردم کاشان وارد مجلس شورای ملی شد..حال که بنا بر خاطره گویی ست بد نیست خاطره ای از خود این دوستان نقل کنیم. دکتر حسن نزیه از اعضای برجسته ی نهضت آزادی ایران در مصاحبه با پروژه ی تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد نقل قول قابل تأملی از مرحوم الهیار صالح می آورد که ذکر آن حاوی نکات مهمی ست. میگوید در ابتدای دهه ی چهل و آغاز اصلاحات شاه که تحت عنوان انقلاب سفید صورت گرفت در جلسه ای که تمام سران جبهه ملی حضور داشتند الهیار صالح گفت شاه با این اصلاحاتی که انجام میدهد ما را به کل خلع سلاح کرده است.. الان تنها چیزی که میتوانیم به آن اعتراض کنیم نبود آزادی های سیاسی ست. ازین نقل قول یکی از ارشدترین اعضای جبهه ملی میتوان نتیجه گرفت که برخلاف تصوری که امروز وجود دارد عملکرد شاه چندان محل نقد نبود.
لذا خیلی تفاوتی نمیکرد اگر به جای دیماه ۵۷ یکسال پیش تر از آن بختیار به نخست وزیری میرسید. لازم به توضیح است که خود بختیار هم معتقد بود بعنوان مثال جمشید آموزگار که یازده ماه نخست وزیر بود بی اندازه انسان پاک،درستکار و وطن پرستی بود. مضاف بر این عملکرد دولت او طی آن یکسال بسیار درخشان بود و التهابات اقتصادی کشور را به کلی کنترل کرده بود. بنابراین در علل وقوع انقلاب دنبال دلایل اقتصادی هم نمیتوان گشت.
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.