پریشانخواب

گورخواب گریه بر پوشیدگیِ خود کردم -«بتراو و گلو تر کن از تیغِ آبداده‌یِ تشنه‌یِ خونِ گلوت» که آتش بودم و خاکستر شده‌بودم و بیرون نگریختم گریه بر پوشیدگیِ خود کردم بر گورستانِ سراسر مِه که بادش برمیآشفت -«نهان در پستویِ هیچ بنْشسته گرمِ آتشِ هزار شیون دانه‌یِ سرو برخیز که باد را برهانی» که میخِ زمین بودم دیدنِ آفتاب را و پروایِ برافراشتنم نبود گریه بر پوشیدگیِ خود کردم در تاریکایِ روبنده و چادر نبودنش را دریا شدم بر دیوارِ آوا و آوار شدم بر خاموشی -«خبه کن دیده‌شدنت را که پرده‌هایِ گوش را نگهبان گریخت فرزندِ خفته را جوی باید، رود نشاید» که مادر بودم و دردم از هر سو آتش زد و خاموش کرد گریه بر پوشیدگیِ خود کردم -«بمان در این چاربیداریِ سرخاسرخ که نهفتنت بِهْ که آوازه‌یِ شهر باشی نخواستن را چاره چیست سوز باید و ساز باید» که رازِ دلِ بیدلی بودم که سازشْ آشکاره کرد گریه بر پوشیدگیِ خود کردم -«از درختِ خاکِ جوانِ بیدلِ بیابان‌کشته‌یِ تیغ‌ناکامِ فرزندِ مادرِ در پستوئی آفریدندت» که برگ بودم و بادِ خزانم شاخه پیش از دمیدن درید گریه بر خشکیدگیِ خود کردم که شاخه نمیرد ۷ِ تیرِ ۱۳۹۹، پایان در ۶:۴۸. با هنایش از دیگران. #هزمانگی https://t.me/joinchat/AAAAAETGdIBzfpZraYf92w

○راحتی نیست که از رنج کسی گُل نکند خواب مخمل ز نخوابیدن مخملباف ست #تاثیر_تبریزی @voque_hendi

○دل کرد خیال دهن و فکر میانت از فکر تو هر دم به خیال دگر افتاد #فهمی_استرآبادی @voque_hendi

○به ما حرارت دوزخ چه می‌تواند کرد اگر ز ما نستانند چشم گریان را #صائب_تبریزی #مولانا_صائب @voque_hendi

○تیرت از سینه ی من دلزده آید بیرون همچو آنکس که ز ماتمکده آید بیرون #توفیق_کشمیری @voque_hendi

○نیست روشن، اگرچه می‌سوزد دل من چون چراغِ تصویر است #عبدالطیف_تنها @voque_hendi

○روید به جای سبزه از آن آب و خاک، سرو هرجا به یاد آن قد موزون گریستم #قدسی_مشهدی @voque_hendi

خط پیش‌از آن‌که با لبِ او آشنا شود حیرانِ سرمه ساخته چشمِ پیاله را #بيدل_دهلوى #در_حيرت @be_ghole_ghazal

○درد بر من ناگوار از پرسش احباب شد تلخ بر من عید را رسم مبارکباد کرد #صائب_تبریزی #مولانا_صائب @voque_hendi

○هرکس که دید روی تو، از دین خود گذشت کافر ز دیدن تو پرستد خدای را #قاسم_مشهدی (دیوانه) @voque_hendi