439
Suscriptores
Sin datos24 horas
-97 días
-3330 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
خستهم ولی جزو معدود دفعههاییه که خستگیم شیرینه. با خستگیم حالم خوبه چون حس میکنم واسه یه دلیل خوبی خسته شدم، واسه یه چیز ارزشمند.
کتاب «کنار رود پیدرا نشستم و گریستم»
نویسنده : پائولو کوئیلو.
دلم میخواد مغزم و از سرم در بیارم بذارم جلوم، بهش بگم میشه اینقدر فکر و خیال نکنی؟ میشه اینقدر به همه چیز فکر نکنی؟ میشه بیخیال شی و اینقدر نشینی به همه چی فکر کنی؟ چون واقعا داری بگام میدی.
حس میکنم هیچ هوایی واسه نفس کشیدن دیگه واسم وجود نداره، و بیشتر و بیشتر دارم احساس خفگی میکنم.
در کتاب ذوب شده جامعه ای گزارش می شود که می تواند در هر جامعه ای با حکومت دیکتاتوری و نظام ها سلطه جو حاصل شود. بر خورد های حکومتی با هنرمندان و منتقدان اجتماعی و شکنجه و حبس های طولانی مدت در بی اطلاعی مطلق از خانواده و آشنایان؛ جامعه ای را می سازد از انسان هایی که در توهمات خود غرق هستند و آزادی را رویا پردازی های کودکانه و بلند پروازی های خیال گونه می دانند که همراه بودن با مد های مختلف همچون پوشش، کتاب، راه رفتن و حتی تقلید صدا و سیاست را ارزش مند می داند.
کتاب: ذوب شده
نویسنده: عباس معروفی
من نمیگم قبل از تو هیچکسی رو دوست نداشتم اما من کناره تو یه ادم دیگهام نه اینکه اغراق کنما ولی وقتی کناره توعم برام مهم نیست کجام، ساعت چنده، کنار تو من خودمم لازم نیست نقش بازی کنم، وقتایی که بغلم میکنی احساس امنیت میکنم وقتایی ک سرتو میزاری رو شونم، دستمو میگیری دیگه هیچی نمیتونه ناراحتم کنه، گریمو دربیاره نمیگم تنها کسی هستی ک نمیخوام از دستش بدم ولی جزوه اولیت های زندگیمی و همیشه برام مهمی. و اینا یعنی من شاید قبلا کسی رو دوست داشتم اما تورو واقعا دوست دارم.