cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

علی نیک‌جو «روان‌پزشک- روان‌درمانگر تحلیلی»

لطفا مرا از نقدها و نظرات خودتان بهره مند سازید.در آدرس @Alinikjooo منتظرتان هستم

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
3 729
Suscriptores
-124 horas
+77 días
+5330 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

00:56
Video unavailableShow in Telegram
◽#عبدالله_کوثری چرا خواندن بیهقی را توصیه می‌کند؟ مترجمی که واژه‌‌ها را می‌شناسد. مترجمی که مخاطب برایش مهم و ارزشمند است. کتاب‌های بسیاری را ترجمه کرده و ماندگار شده‌اند. من به شما دو اثر را پیشنهاد می‌کنم کتابِ آئورا از کارلوس فوئنتس و سورِ بز از ماریو بارگاس یوسا. خدا او را برای ما و سرزمین ما حفظ کناد. برداشت از صفحه اینستاگرام تاریخ بیهقی https://t.me/thehistoryofbeyhaqi/80 https://www.instagram.com/reel/C6i1FOrNBd0/?igsh=MWo1NWtkeW8yYWx6OA== 🆔@thehistoryofbeyhaqi 🆔@alipsychiatrist
Mostrar todo...
2
🔘نیلوفر امرایی، مترجم و روزنامه‌نگار درگذشت ⚫️نیلوفر امرایی، مترجم، روزنامه‌نگار و فرزند اسدالله امرایی(مترجم نامی کشورمان) درگذشت. ⚫️از نیلوفر امرایی چندین ترجمه به یادگار مانده‌ است. ✍️ایران‌تایمز این تلخی بی‌انتها را به خانواده محترم امرایی تسلیت می‌گوید. @iran_times
Mostrar todo...
😢 10
Bijan Bijani - Navaei Navaei (320).mp3 @alipsychiatrist
Mostrar todo...
به بهانه سوم خرداد.روز ازاد سازی خرمشهر.به احترام خالق قیدار،که دست دردست قیدار ،به مسجد جامع خرمشهر رفت و ما را هم همراه قصه با خود برد. چند سالی بیشتر از تغییر نام پارک فرح به لاله نگذشته بود.بساط،کتاب ودفتر پهن بود روی چمن های پارک ،و من هم مشغول حفظ کردن متون درسی برای امتحان نهایی و گرفتن مدرک دیپلم.بعداز ظهر بود.صداهای درهم و برهم از دور به گوش می‌رسید.. صدای  مارش فتح وظفر بود که از رادیو در اطراف پارک پخش می‌شد.بساط کتاب ودفتر را جمع کردم و پیاده به طرف میدان انقلاب روانه شدم...خرمشهر آزاد شد...خرمشهر آزاد شد.در پوست خود نمی‌گنجیدم.به میدان انقلاب رسیدم...آمبولانس‌ها، آژیر کشان از فرودگاه به طرف بیمارستان‌های شهر مجروح می‌آوردند...در میدان انقلاب ،خانمی با چشمهای گریان ،برای مجروحین داخل آمبولانس‌ها دعا می‌کرد.شادمانه راهی خانه شدم...خرمشهر آزاد شد .بساط جشنمون جور شد.گل و شیرینی بود که پخش می‌شد .صدای موسیقی حماسی ازگوشه،گوشه شهر  به گوش می‌رسید و ما،مست پیروزی بودیم. درب خانه را زدند.مادر به سمت درب رفت و شتابان به اتاق برگشت.سراسیمه چادر به سر کشید و گفت: مرتضی شهید شده.قاصد بد خبر کار خودش را کرد و جشنمان را به عزا تبدیل کرد.رخت جشن وشادی از تن به درکردیم و سیاهپوش شدیم.عزادار شدیم..مادر شتابان به خانه صادق عمو رفت. .خانه مرتضی،سه کو چه آنطرف تر بود.من هم کشان کشان دنبال مادر رفتم...واقعا مرتضی شهید شده ؟؟؟سیل سئوالهایی اینچنین ذهنم را میخراشید.جلوی خانه صادق عمو شلوغ بود.هر کسی که خبر را شنیده بود،امده بود و سر سلامتی میداد.همسایه ها هم بودند.صادق عمو ،خم به ابرو نیاورده بود و رشید وبرنا جلوی در خانه به مردم خوش امد میگفت.لیلا خاله،مادر مرتضی را ندیدم .داخل اتاق خانمها بود ، ولی کم وبیش صدای گریه لیلا خاله می‌آمد.اما صادق عمو ،خود دار بود و عادی وتقریبا لبخندی مات بر لب...کیست که نداند فرزند در خاک کردن یعنی چه؟؟؟صادق عمو هم اینرا می‌دانست و می‌فهمید...اما جنگ بود و شهادت بود و گذشت و ایثار ....  اشک نریختن و شکر خدا به جای آوردن از طرف صادق عمو هم ،مرامی بود برای آن ایام و متناسب با آن دوران. . بهشت زهرا شلوغ بود.ازدحام جمعیت.تابوتهای شهدا.شیون و ناله.وداع پدر و مادرها با فرزندان.وداع رفقا با رفیق سفر کرده.تابوت مرتضی هم آمد....چرا اینگونه آمدی ای عزیز....قاب تصویری که هنگام رفتنت ،کوله پشتی بر پشت،در میدان راه آهن، رفتی لابلای جمعیت اعزامی واز دیدگانم پنهان شدی هرگز فراموشم نمیشود ...اما چرا اینگونه بازگشتی،خاموش و خفته در جعبه ای چوبی...مرتضی را به خاک سپردیم و نالان و مضطرب به تکرار زندگی بازگشتیم. . چهل سال ازآن خاکسپاری گذشته است و من همچنان بر سر قبر آن شهید در قطعه بیست وچهار حضور می‌یابم و فاتحه ای میفرستم و نگاهی پر مکث به سنگ قبر، و دوباره بازگشت به روزمره زندگی.چهل سالی که خیلی چیزها عوض شد .خیلی از باورهایمان فرو ریخت...وخیلی از ارزشها کمرنگ شد و از یاد رفت. ما داوطلب به سوی مرز رفتیم و ارزش انتخاب و داوطلبانه بودن ،گوهری بود که نایاب شد و تحمیل جایش را گرفت .تحمیل عقاید و ارزش‌ها....گشت های ارشاد...مرتضی جان ،ما ماندیم و زندگی را ادامه دادیم.اما چیزی نداشت ،جز اونجاهایی که به اندازه وسعمان به همنوع کمک کردیم و دستگیر افتاده ای شدیم و خطا کاری رابخشیدیم ...مرتضی جان...تو و خرمشهر با هم ازاد شدیدو ما چه ابلهانه برای آزادگان میگریستیم. #سعید_اسفندیاری #از_شما @alipsychiatrist
Mostrar todo...
3👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
◽ "بخش زیادی از اختلالات روانی را باید در جامعه جست نه در بیمارستان اعصاب و روان" #تاریخ_جنون #روی_پورتر #نشر_هنوز #سما_قرایی #معرفی_کتاب #متن_کتاب #تاریخ_علم #روان_درمانی ▫پ.ن: می دانید چه کسانی به ما مراجعه می‌کنند؟کسانی که قربانی افرادی هستند که آنها باید مراجعه می‌کردند و نکردند... #علی_نیک‌جو @alipsychiatrist
Mostrar todo...
👍 31😭 1
📌 فکر کردن به ناگفته‌های تنها فرزند ✍🏻 Sarah Epstein ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو @alipsychiatrist ◽کودکان تک‌فرزند غالبا بیشتر از کودکانی که خواهر یا برادر دارند، مورد توجه و موشکافی والدین هستند. خوب یا بد، آنها با چالشها و موقعیت‌هایی مواجه میشوند که برای کودکان دیگر دور ماندن از آن موقعیت‌ها آسان‌تر است. آنها نمی‌توانند ادراکاتشان را از وقایع خانواده با فرد دیگری که در موقعیت مشابه آنهاست مقایسه کنند، آنطور که در خانواده‌ی دیگری یک کودک ممکن است به خواهر یا برادرش بگوید: "مامان چنین حرفی را به من زد. به نظرم منطقی نیست. تو چه فکر می‌کنی؟". در شرایط بحران یا تعارض با والدین، خواهر و برادرها تجربه‌هایشان را با هم در میان میگذارند، با یکدیگر مخالفت یا از همدیگر حمایت می‌کنند و اگر نیاز باشد به نفع همدیگر میانجی‌گری میکنند. برای کودکان تک‌فرزند، تصمیم‌گیری در مورد احساساتشان، تشخیص درستی یا نامتناسب بودن آن احساسات در شرایط پراسترس، و‌ واکنش بر اساس آنها، اغلب تنها متکی به خودشان است. یک وضعیت شایع در روابط خانوادگی، که برای کودکان تک‌فرزند شدت و پیچیدگی بیشتری پیدا کند، قرار گرفتن کودک در میانه‌ی اختلافات والدین است. کودک ممکن است نقش داور یا میانجی برای آرام کردن یکی از دو والد، شکستن یخ میان آنها، یا رساندن پیامهای آنها به یکدیگر را بازی کند یا به عبارتی این نقش‌ها به او تحمیل شود. گیرافتادگی در چنین جایگاهی کودک را وادار به تطابق دادن مفرط خود با احوال والدین، گوش‌به‌زنگی و تلاش برای پیش‌بینی وضعیت بعدی می‌کند. کودکان تک‌فرزند به دلیل عدم دسترسی به فرد دیگری برای منحرف کردن این نقش‌ها به سمت او، به احتمال بیشتری در این موقعیت استرس‌آور قرار می‌گیرند و راه‌های فرار کمتری از آن دارند. بعضی والدین فرزندانشان را تحت فشار برای رسیدن به دستاورد در حیطه‌هایی قرار می‌دهند که برای خودشان مهم است و تصویر خوبی از آنها را به عنوان یک والد انعکاس می‌دهد‌. رسیدن به استانداردهایی برای زیبایی، درخشش تحصیلی، پای‌بندی به یک سیستم اعتقادی، فعالیت ورزشی و .. که برای کودکان تک‌فرزند احساس فشار برای برآورده کردن این انتظارات و آرزوهای والدین، کیفیت شدیدتری پیدا می‌کند. تصور خود به عنوان تنها امید و سرمایه والدین، بسیاری از کودکان تک‌فرزند را به تلاش مفرط برای تطابق دادن خود با آرزوهای والدین سوق میدهد‌. کودکان تک‌فرزند ممکن است شکل متفاوتی از وفاداری به والدین را در قالب تجربه‌ای مثل "ما در برابر دنیا" احساس کنند. این نوع وفاداری اگرچه میتواند ارتباط عمیقی را بین آنها و والدین ایجاد کند، اما همچنین ممکن است باعث احساس گناه از ابراز هرگونه نارضایتی شود. بسیار پیش آمده که در حین کار با افراد تک‌فرزند متوجه اجتناب آنها از حرف زدن درباره‌ی مشکلات دوران زندگی‌شان و احساس تنهایی که در حل کردن آنها داشته‌اند، شده‌ام. اهمیت و حیاتی بودنِ انحصاری والدین در دنیای درونی بسیاری از کودکان تک‌فرزند، تجربه‌ی خشم و ابراز نارضایتی از والدین را برای آنها، در مقایسه با کودکان دیگر، دشوارتر و همراه با احساس گناه بیشتر می‌کند. با نزدیک شدن والدین به دوران میانسالی و سالمندی، فرزندان بالغ با مسئولیت‌های بیشتری مانند کمک به والدین برای دریافت مراقبت‌های درمانی و کارهای روزمره، مواجه می‌شوند. ممکن نبودن سهیم شدن کارها با فرد دیگر، تک‌فرزندان را تحت فشار مسئولیت بیشتری قرار می‌دهد به طوری‌که بعضی از آنها باور دارند که هرگز نباید از والدین خود دور شوند. والدین کودکان تک‌فرزند میتوانند همراه آگاه‌تری برای آنها باشند اگر به مسئولیت‌ها و انتظاراتی که فرزند آنها ناگفته بر دوش خود احساس میکند، فکر کنند. در این صورت توجه بیشتری برای دور نگه داشتن فرزندشان از میانه‌ی اختلافات خود میکنند، او را به تلاش برای رسیدن به خواسته‌های خودش به جای تلاش برای برآوردن آرزوهای خودشان، تشویق میکنند، و منابع حمایتی برای دوران سالمندی‌ و دوری از فرزندشان را پیش‌بینی و مقدماتش را مهیا می‌کنند. به این ترتیب به فرزندشان اجازه می‌دهند که به آینده‌ای مستقل و مبتنی بر آرزوهای شخصی خود، بدون احساس گناه فکر کند. #روان_پزشکی #روان‌_درمانی #کودک #فرزند_پروری #تک_فرزندی  🆔@alipsychiatrist https://www.psychologytoday.com/us/blog/between-the-generations/202112/5-unique-family-issues-for-an-only-child
Mostrar todo...

👍 8
Photo unavailableShow in Telegram
◽این عکس شاید جزو معروف‌ترین عکس‌های جنگ باشه. این پنج نفر آخرین مدافعان خرمشهر بودند که رفتند اون ور پل که ارتش عراق رو معطل کنند تا مردم بتونن شهر رو تخلیه کنند و کسی نمیدونه کی هستند و اصلا برگشتند یا نه... و امروز سالگرد روزیه که فداکاریشون ثمر داد و خرمشهر آزاد شد... ✍🏻 جواد جوادزاده #توییت https://x.com/Javad_Javadzade/status/1793632796566524206?t=gxLXnOIJVE3bBw1oBProFQ&s=35 @alipsychiatrist
Mostrar todo...
29😢 7
📌 عالی‌گرایی و‌ موضوع انتخاب در رابطه؛ مورد سیلیویا پلات ◽نیک می‌دانم پرداختن تک‌خطی به زندگی پیچیده هر انسانی امری غیر حرفه‌ای است. به‌ویژه بزرگ‌نمایی تکه‌ای و تک‌بخشی از زیست نام‌آوران بی‌آنکه تکمله آن هم پردازش شود. چه‌آنکه بسیاری از خطوط مهم زندگی ایشان که میراث مهمی برای بشریت برجای نهادند، مبهم می‌ماند و نادیده گرفته می‌شود. ◽اما در عین حال این خطر را می‌پذیرم تا شاید برای زنده‌گانی که به نوعی در آرزوی تکرار آن سبک از زیستن و منشِ بودن هستند، تلنگری باشد. شاید بزرگ‌نماییِ بخشی از زندگی مردان و زنانی که بخشی از تاریخ را مدهوش خود ساختند برای آنها که امروز در پی تکرارش هستند، درس‌آموز است. ◽از این بین، زندگی و مرگ نابغه‌ای جسور به نام #سیلویا_پلات توجه مرا جلب کرد. دختری با حیاتی حزن‌آلود که شصت سال از وفات او می‌گذرد و این میزان از فاصله شاید کمک کند که بتوان با احتیاط از او سخن گفت. زنی که بیست سال بعد از مرگش صاحب جایزه پولیتزر شد. ◽تاکید دارم که زندگی هر انسانی وجوه متعددی دارد که باید "کلیت منسجم" آن را مورد ارزیابی قرار داد و تکه‌تکه کردن آن ممکن است منحرف‌کننده باشد. اما از آن سو نمی‌توان نادیده گرفت که موتور محرکه حیات و نیز فرشته مرگ "پلات" نوعی از "عالی‌گرایی افراطی و پاتولوژیک" است که می تواند برای شنوندگان پادکست پرفکشنیزم مفید باشد. ◽یاد و خاطره دختری پر از کلمه و رویا را گرامی می‌دارم. ✍🏻 #علی_نیک‌جو #روان_پژوهی #تراپی #نیک_رای #نیک‌رای #کمال_گرایی #داستان_زندگی #روان_درمانی #روان_پزشکی https://www.instagram.com/p/C7UemKyo-wh/?igsh=dHlqc3FtdmdieHo0 @alipsychiatrist
Mostrar todo...
attach 📎

👍 4 2
Repost from امتداد
✅امیر رئیسیان، وکیل دادگستری از وضعیت ضیا نبوی به «امتداد» گفت: بنا به پیگیری‌های خانواده ضیا نبوی به انفرادی منتقل شده است/ زندانی را به دلیل انتشار خبر وجود ساس‌ها تنبیه انضباطی کرده‌اند/ ضیا نبوی از یکشنبه تماسی نداشته است. ✍🏻امتداد-گروه خبر: هفته گذشته ضیا نبوی، که به دلیل اعتراض به مسمومیت دانش‌آموزان در حال گذراندن یک سال حبس است٬ با انتشار یادداشتی از داخل زندان از وجود ساس در بند هشت این زندان و مشکلات سلامتی ناشی از آن گفت. حالا امیر رئیسیان٬ وکیل این زندانی سیاسی به «امتداد» می‌گوید که مسئولان زندان به دلیل این یادداشت این فارغ التحصیل دانشگاه علامه را از بند خارج کرده‌اند: «روز یکشنبه٬ سی‌ام اردیبهشت مسئولان زندان با مراجعه به اتاق آقای نبوی، او را از بند خارج می‌کنند و یک روز بعد از طریق سایر زندانیان مطلع شدیم او در بند قرنطینه است.» 🔹به گفته رئیسیان، در زمان انتقال نبوی به بند قرنطینه دوستانش در اتاق حاضر نبودند و به همین دلیل آنها از جزییات اتفاق اطلاعی نداشته اند، اما هم‌اتاقی‌هایش متوجه شدند که تنها یک مسواک و یک دست لباس با خود برده است. 🔹این وکیل دادگستری توضیح داد: «آخرین پیگیری‌های خانواده نشان می‌دهد این زندانی را روز دوشنبه از بند قرنطینه یا اندرزگاه یک زندان اوین خارج ‌و به انفرادی منتقل کرده‌اند.» 🔹به گفته رئیسیان٬ بابت یادداشتی که ضیا نبوی درباره وجود ساس در بند هشت زندان اوین نوشته است او را تنبیه انضباطی کرده‌اند: «گفته می‌شود شورای انضباطی زندان تصمیم گرفته‌ این زندانی را به دلیل اطلاع‌رسانی درمورد ساس به «انفرادی تنبیهی» منتقل کند.» 🔹این وکیل دادگستری در پایان تاکید کرد که «به دلیل اینکه ضیا نبوی در طول چند روز گذشته نتوانسته هیچ ارتباطی با اعضای خانواده خود یا خارج از زندان برقرار کند، از وضعیت او اطلاعی موثقی نداریم»۰ #امتداد @emtedadnet
Mostrar todo...
🤬 1