🦋ذره ای خرد شادی ابدیست.🦋

🔍شرح کتاب : ما خیلی‌وقت‌ها نمی‌توانیم «نه» بگوییم به خصوص اگر آدم مهرطلبی باشیم که به خودمان اجازه ندهیم ذره‌ای دیگران را ناراحت و دلخور ببینیم؛ که اگر این طور باشد و دیگران هم این خصوصیت ما را بشناسند ممکن است بارها و بارها از احساسات ما سوءاستفاده کنند و تقاضاهای غیرمنطقی و بی‌جا از ما داشته باشند. آنوقت ما تبدیل می‌شویم به انسانی که همیشه به خاطر خوشایند دیگران زندگی می‌کند و هدفش تنها برآوردن نیازهای کوچک و بزرگ آنها است. اینجا است که شروع می‌کنیم به ذره ذره تحلیل رفتن و از دست دادن انرژی‌مان و در نهایت هم احساس قربانی شدن می‌کنیم. دیمون زاهاریادس در کتاب «هنر نه گفتن» راهکار‌های جالبی را در اختیارمان قرار می‌دهد تا با کاربردشان بتوانیم واکنش‌های اکتسابی را که در طول زندگی در ذهن‌مان حک شده‌اند، کنار بگذاریم و بدون احساس گناه و ملامت به انجام کاری که دوست نداریم یا وقتش را نداریم، نه بگوییم و خصیصه مردم شادکنی‌مان را رها کنیم. 📚هنر نه گفتن ✍#دیمون_زاها_یادس ⌲ 📚

🔍شرح کتاب : ما خیلی‌وقت‌ها نمی‌توانیم «نه» بگوییم به خصوص اگر آدم مهرطلبی باشیم که به خودمان اجازه ندهیم ذره‌ای دیگران را ناراحت و دلخور ببینیم؛ که اگر این طور باشد و دیگران هم این خصوصیت ما را بشناسند ممکن است بارها و بارها از احساسات ما سوءاستفاده کنند و تقاضاهای غیرمنطقی و بی‌جا از ما داشته باشند. آنوقت ما تبدیل می‌شویم به انسانی که همیشه به خاطر خوشایند دیگران زندگی می‌کند و هدفش تنها برآوردن نیازهای کوچک و بزرگ آنها است. اینجا است که شروع می‌کنیم به ذره ذره تحلیل رفتن و از دست دادن انرژی‌مان و در نهایت هم احساس قربانی شدن می‌کنیم. دیمون زاهاریادس در کتاب «هنر نه گفتن» راهکار‌های جالبی را در اختیارمان قرار می‌دهد تا با کاربردشان بتوانیم واکنش‌های اکتسابی را که در طول زندگی در ذهن‌مان حک شده‌اند، کنار بگذاریم و بدون احساس گناه و ملامت به انجام کاری که دوست نداریم یا وقتش را نداریم، نه بگوییم و خصیصه مردم شادکنی‌مان را رها کنیم. 📚هنر نه گفتن ✍#دیمون_زاها_یادس ⌲ 📚

♀️ تو را دوست دارم بدون اینڪه... با هم در خیابانے قدم زده باشیم... بدون اینڪه... برایم ڪتاب بخوانی... یا شب بخیر آخر شب برایم بفرستی... بدونه اینڪه با هم به سینما رفته باشیم... و عاشقانه دیده باشیم بدون بوسه بدون آغوش بدون نوازش بدون اینڪه حتے دستم را گرفته باشی این یک جسارت مردانه است ڪه تنها از یک زن بر می‌آید ╭━═━⊰ ♡ ⊱━═━╮ سمفونی عشق🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 ╰━═━⊰ ♡ ⊱━═━╯

📚#معرفی_کتاب "گراتزیا دلددا" تنها نویسنده ایتالیایی است که با نوشتن کتاب "وسوسه" توانست در سال ۱۹۲۶ جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند. موسسه نوبل در وصف آثار دلددا چنین نوشته است: «به خاطر الهام آرمان گرایی در نوشته هایش با وضوح انعطاف پذیر تصویر زندگی در جزیره بومی اش و همراه با عمق و مقداری همدردی با مشکلات کلی انسانی.» رمان وسوسه درامی است بسیار قوی از عذاب وجدان ها که وقایع آن فقط در طی دو روز رخ می دهد. تعداد اندک شخصیت ها و تمرکز در پیرامون داستان مرکزی، قدرت خاصی بدین کتاب بخشیده که بدون شک یکی از شاهکارهای گراتزیا دلددا، برنده جایزه ادبی نوبل، به شمار می رود. 📚وسوسه ✍#گراتزیا_دلددا 📚📚📚

زیرا که من ریشه‌های تو را دریافته‌ام زیرا که صدای من با صدای تو آشناست «_آیدا...؟ آیدای من؟ این جا بود؟ کنار من بود؟ این طعم دبش که روی لب‌های خودم احساس می‌کنم طعم آخرین بوسه‌ی اوست؟ این لالایی سکرآوری که مرا این طور مرا به خواب فرو برد، نفس او بود؟ زانوی او بود که گذاشت سرم را بر آن بگذارم؟ باور نمی‌کنم. آخر این خوشبختی خیلی بزرگ است؛ این یک رویاست! در فراسوهای عشق، تو را دوست می‌دارم در فراسوهای پرده و رنگ در فراسوهای پیکرهایمان... #احمد_شاملو - مثل خون در رگ‌های من

🟩 هفدهم فروردین جشن سروشگان گرامی باد ... خروس در ایران باستان جایگاه ویژه ای داشته، همواره به عنوان پرنده ای مقدس و ایزدی معرفی شده است ... خروس نماینده سروش در جهان هستی است او سپیده صبح را از دور می بیند و همگان را خبر می کند به همین دلیل خروس را دشمن دیو خواب می دانند ... خروس در باورهای ایرانی، نگهبان شب است و سپیده ... تا مردم را بیدار نگهدارد ... در افسانه های ایرانی، خروس پرده های دروغ و ریاکاری را کنار می زند و راستی را آشکار می کند ... #فریده_یوسفی 🐓🐓 .

هواے عاشقے با ٺو؛مثلِ بهار هاے گیلان غیرِ قابل پیش بینےسٺ؛گاه ابرےسٺ گاه بارانے و گاه طوفانے... آنقدر نوسان دارد!ڪه با آفتابے شدنِ آسمان باید ذوق ڪرددرسٺ مثلِ لبخند هاے ڪمیابِ ٺو،وبعد از چند روز دلگیرے...♥️🌿 #زهرا_مصلح

🪴❤️‍🔥 آغاز فروردین و چشم روشن تو آغوش چون اردیبهشت دامن تو خرداد گل های قشنگ گونه هایت گرمای تیر و بوسه بر پیراهن تو مرداد تب کرد و غزل بی دست و پا شد در خاطر شهریورش گل گفتن تو در مهر پر مهرت نشست و قصه ها گفت آبان و آرامش ، هوای خفتن تو آذر نشست و دِی پدید آمد به مستی در انقلاب عاشقی ، با بهمن تو گیسو پریشان کن که سر مست تو گردم وا شد به اسفند غزل ها خرمن تو 🧡 #محمد_عسکری💫 ‌

ای دوست بیا، که بی تو آرامم نیست در بزم طَرب بی ‌تو می و جامم نیست کام دل و آرزوی مَن دیدن توست جز دیدن روی تو دگر کامم نیست... عراقی