cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

یادها

مانند هر مخاطبی، بخش هایی از تاریخ برایم جذاب است. در اینجا با سایر مخاطبان در میان می گذارم

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
1 266
Suscriptores
+3124 horas
+767 días
+8030 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from مهمات
Photo unavailableShow in Telegram
۲۹ بهمن ۱۳۵۶/ روزنامه کیهان: یک میلیون تقاضا برای خرید کتاب "به سوی تمدن بزرگ" -نوشته شاه- رسید 🔗 بهمن هدایتی (@HedayatiBahman)
Mostrar todo...
😁 2
#مارتین وقتی اخبار مربوط به سوء قصد به جان شاه به شیراز رسید، با واکنش های متفاوتی مواجه شد. برخی ها میگفتند حیف که شاه کشته نشد، ولی برخی دیگر - به خصوص تجار - نظرشان این بود که از دست رفتن شاه به ازدیاد آشوب و بی نظمی در سرتاسر کشور منجر خواهد شد. در اسفند ١٢٨۶ قوام الملک با شلیک تیری در باغش کشته شد. قاتل سعی کرد خودش را هم بکشد. وی در حالی که هنوز زنده بود در سردابه ای زندانی شد و مدت کوتاهی بعد درگذشت. اسمش نعمت الله بود و به تازگی سورچی معتمددیوان شده بود. معتمد دیوان دستگیر و در قصر والی زندانی شد، البته بیشتر به خاطر حفظ جانش. در مراسم تشییع جنازه ی قوام، سالار السلطان نیز مورد اصابت یک گلوله قرار گرفت و سید محمدباقر از (برجسته ترین مجتهدان شیراز) به شدت زخمی شد و در همان شب درگذشت. معین الاسلام همانجا شلیک کننده تیر شناخته و توسط تفنگچی های قوام کشته شد. گراهام (کنسول انگلیس) گزارش داد که والی شیراز فقط چهارصد نفر پیاده مسلح به درد نخور دارد، بنابراین وابسته به قوامیها و رؤسای ایلات است. وی تقاضا کرد که فوراً نیروهایی از اصفهان عازم شیراز شوند. شیراز در طغیان و آشوب فرو رفت. پسران قوام از ترس جانشان تصمیم به ترک فوری ایران گرفتند و از انگلیس تقاضای کمک کردند. والی نمی دانست که در غیاب آنها چگونه میتواند فارس را تحت کنترل درآورد، از این رو مانع رفتن آنها شد. دوره ای که گراهام از آن به عنوان «دوره ی ترور» یاد میکند ادامه یافت و نامه های تهدید آمیزی برای اشخاص مهم از جمله میرزا ابراهیم مجتهد اعلم و بسیاری از تجار ارسال شد. در مراسم تشییع جنازه ی سید محمد باقر تظاهراتی علیه قوامیها برپا شد که در آن بچه مدرسه ای ها در حالی که قرآن بر سر داشتند در خیابانهای شهر رژه رفتند؛ جمعیتی دو هزار نفره نیز آنها را همراهی میکرد. تا به امروز به طور قطع معلوم نشده است که چه کسی در پس پرده تیراندازی به قوام الملک بود، زیرا وی دشمنان شخصی و سیاسی زیادی در تمام سطوح جامعه داشت. البته کشتن قوام می توانست کار نعمت الله به تنهایی باشد که از طبقه ی فرودست جامعه بود که بسیاری از آنها قوام را ستمگری فاسد می دانستند. امکان دارد که معتمد دیوان در این قتل دخیل بوده باشد، اما وی از خطر دستگیر شدن مظنون احتمالی در این جنایت آگاه بود. بدیل دیگر این بود که قتل به امین السلطان و جریان سوء قصد به جان محمدعلی شاه و نیز حضور عناصری الهام گرفته از آنارشیستهای روسی در شیراز نسبت داده شود، که پخش شب نامه هایی با مضامین رادیکال نشان از آن داشت. این رویداد نشان از روند تازه ای از خشونت داشت. بی نظمی فزاینده، نا امنی جاده ها، دزدی در شهرها و این حقیقت که تجارت رو به رکود نهاده بود، روند دراز مدتی را پدید آورد که قتل مذکور بخشی از آن بود. انگلیسی ها در بهار ١٢٨٧ شروع به تغییر سیاست خود کردند، که دلیلش روند مذکور بود که امنیت تجارت را به خطر می انداخت و بر منافع آنها تأثیر میگذاشت. قتل معین الاسلام با بهت و ناباوری در نجف روبه رو شد. تلگرامی از سوی سه مجتهد طرفدار مشروطه یعنی آخوند خراسانی، عبدالله مازندرانی و حاج میرزا حسین بن خلیل خطاب به  «همه ی اعضای انجمن شریعت اسلامی» صادر شد، که به نظر میرسد منظورشان همه ی انجمن ها و جمعیت ها گوناگون در شهرها مختلف باشد. در ایـن تـلگرام قـتـل معین الاسلام  «رویدادی ننگین» توصیف شد که حد نهایت ظلم و ستم حامیان خودکامگی (منظور حکومت استبدادی و احتمالاً اشاره ای به قوامی هاست) در قتل «علما و خاندان پیامبر» را نشان میدهد. تلگرام با این اخطار به پایان میرسد که اگر شاه در برقراری نظم با ناکامی روبه رو شود و نتواند مسئولیتهایش را ایفا کند، کار اسلام تمام است. در این تلگرام حمایت چندانی از سوی سه مجتهد در باب مشروطیت به چشم نمی خورد، زیرا دغدغه ی آنها همواره سرنوشت اسلام بود که به نظرشان به مسئله ی نظم شایسته، بستگی داشت.
Mostrar todo...
خاطرات هاشمی ٢۴ تیر ۶٠ عصر جلسه‌ شورای‌ مرکزی‌ حزب‌ جمهوری‌ در دفتر من‌ تشکیل‌ شد. درباره‌ کیفیت‌ عملکردها و آقایان‌ دکتر شیبانی‌، پرورش‌ و عسکراولادی‌ که‌ احتیاطا خود را کاندیدای‌ ریاست‌ جمهوری‌ کرده‌اند، بحث‌ کردیم‌. برای‌ انتخابات‌، وضع‌ خوبی‌ پیش‌ نیامده‌. آقای‌ رجائی‌ رقیب‌ جدی‌ ندارد و اینها همگی‌ از یک‌ گروهند و نمی‌شود رقابت‌ جدی‌ داشته‌ باشند. به‌ دفتر امام‌ تلفن‌ زدم‌ و قرار گذاشتم‌ فردا با ایشان‌ ملاقات‌ کنم‌ و در این‌ باره‌ و کارهای‌ دیگر مشورت‌ کنم‌. شب‌ دکتر [حبیب‌الله‌] پیمان‌ به‌ منزل‌ آمد و برای‌ توضیح‌ موضع‌ خودش‌، خیلی‌ صحبت‌ کرد و طرفداری‌ از انقلاب‌ نشان‌ می‌داد و آماده‌ همکاری‌ و گله‌ از بی‌ اعتنائی‌ ما داشت‌. من‌ هم‌ خوب‌ روشن‌ کردم‌ که‌ موضع‌گیری‌ خود ایشان‌ در گذشته‌، این‌ وضع‌ را به‌ وجود آورده‌.
Mostrar todo...
😁 1
#بوگی بوگارت که در نقشهای رمانتیک چندان تجربه ای نداشت، با دیگران دربارهٔ چگونگی بازی در کازابلانکا مشورت کرد. دوستش مل بیکر، به او گفت: «تو در برابر یک ستاره بزرگ بازی میکنی. بی حرکت بایست و بگذار او بیاید طرف تو. مایک [کورتیز، کارگران] احتمالاً متوجه نمی شود و اگر برگمن گله کرد، به اش بگو در فیلمنامه تو شخصیتی هستی که چیزی داری که او میخواهد، پس مجبور است بیاید طرفت.» کاری که پدرم کرد مؤثر واقع شد. کازابلانکا پدرم را بدل به نماد جذابیت مردانه کرد. ولی خودش می گفت: کاری نکردم. وقتی دوربین به طرف صورت برگمن برود و او به آدم بگوید دوستش دارد، هر کس که باشد رمانتیک به نظر میرسد. https://m.youtube.com/watch?v=buRR_o85qhQ
Mostrar todo...
The Last Time - Casablanca (2/6) Movie CLIP (1942) HD

Casablanca movie clips: http://j.mp/1JbaWQQ BUY THE MOVIE: http://bit.ly/2cEuSGc Don't miss the HOTTEST NEW TRAILERS: http://bit.ly/1u2y6pr CLIP DESCRIPTION: Rick (Humphrey Bogart) makes plans to flee to Paris with Ilsa (Ingrid Bergman) but she is overcome with sadness and fear. FILM DESCRIPTION: One of the most beloved American films, this captivating wartime adventure of romance and intrigue from director Michael Curtiz defies standard categorization. Simply put, it is the story of Rick Blaine (Humphrey Bogart), a world-weary ex-freedom fighter who runs a nightclub in Casablanca during the early part of WWII. Despite pressure from the local authorities, notably the crafty Capt. Renault (Claude Rains), Rick's cafà (C) has become a haven for refugees looking to purchase illicit letters of transit which will allow them to escape to America. One day, to Rick's great surprise, he is approached by the famed rebel Victor Laszlo (Paul Henreid) and his wife, Ilsa (Ingrid Bergman), Rick's true love who deserted him when the Nazis invaded Paris. She still wants Victor to escape to America, but now that she's renewed her love for Rick, she wants to stay behind in Casablanca. "You must do the thinking for both of us," she says to Rick. He does, and his plan brings the story to its satisfyingly logical, if not entirely happy, conclusion. CREDITS: TM & © Warner Bros. (1942) Cast: Humphrey Bogart, Dooley Wilson, Ingrid Bergman Director: Michael Curtiz Producers: Hal B. Wallis, Jack L. Warner Screenwriters: Joan Alison, Julius J. Epstein, Philip G. Epstein, Howard Koch, Casey Robinson WHO ARE WE? The MOVIECLIPS channel is the largest collection of licensed movie clips on the web. Here you will find unforgettable moments, scenes and lines from all your favorite films. Made by movie fans, for movie fans. SUBSCRIBE TO OUR MOVIE CHANNELS: MOVIECLIPS: http://bit.ly/1u2yaWd ComingSoon: http://bit.ly/1DVpgtR Indie & Film Festivals: http://bit.ly/1wbkfYg Hero Central: http://bit.ly/1AMUZwv Extras: http://bit.ly/1u431fr Classic Trailers: http://bit.ly/1u43jDe Pop-Up Trailers: http://bit.ly/1z7EtZR Movie News: http://bit.ly/1C3Ncd2 Movie Games: http://bit.ly/1ygDV13 Fandango: http://bit.ly/1Bl79ye Fandango FrontRunners: http://bit.ly/1CggQfC HIT US UP: Facebook: http://on.fb.me/1y8M8ax Twitter: http://bit.ly/1ghOWmt Pinterest: http://bit.ly/14wL9De Tumblr: http://bit.ly/1vUwhH7

#نظامیان تمرکزِ منابعِ قدرت و استقرار دولت مطلقه، با سرکوب مخالفین سیاسی، به حاشیه راندن نیروهای مشروطه خواه، میانه رو و منتقدین همراه بود. این فرایند موجب مسدود شدن مجاری مشارکت و رقابت، بی اعتباری راه و روشهای مسالمت آمیز، رویگردانی از اصلاح و دگرگونی تدریجی، و اقبال به تحول خشونت بار و انقلاب شد. از نیمه دهه ١٣٤٠ فضای دو قطبی و آشتی ناپذیری بر سیاست ایران سایه افکند و هر چه گذشت «سازش» مذموم تر و به تبع آن سیاست ورزی کم رنگ تر شد. شاه مستغنی از حمایت گروههای اجتماعی و سیاسی و بی توجه به خواسته های آنان، سر به آستانه دروازه های تمدن بزرگ می سایید و مخالفین با تحقیر و بی اعتنایی به دستاوردهای دولت وی، خوفناک و ناامید از او، وعده هایش را فریب می پنداشتند. سرانجامْ توسعه ناموزون؛ بحران و توسعه نیافتگی سیاسی؛ انقلاب آفرید. در یک سوی این رزمگاه، رژیم پهلوی بود و نیروهای مسلح و در سوی دیگر انقلابیون و توده ها. انقلابیون به بسیج توده ها و حمایت آنان متکی بودند اما شاه - به تاوان بی اعتنایی به نهادسازی سیاسی - چاره ای جز اتکا به نیروهای مسلح و ارتش نداشت. عزم، اراده و سازمانِ اِعمالِ آن، از شروط کامیابی در این رزم بود.
Mostrar todo...
👍 1👎 1
#شرقی_غربی نخستین سازمان سیاسی مدرن ایران حزب دموکرات (عامیون) بود که به مثابه نماینده پارلمانی شبکه ای از گروههای سوسیال دموکرات زیرزمینی که از سال ۱۲۸۴ به بعد از باکو به چند شهر شمال ایران گسترش یافته بودند، فعالیت داشت. برنامه سیاسی و ترکیب سازمانی مدرن حزب دموکرات آن را تبدیل به الگوی احزاب سیاسی ایران قرن بیستم (چه چپگرا و چه راست گرا) کرد. برنامه حزب، خواست حق رأی عمومی، حقوق شهروندی برابر همگان (علیرغم جنسیت و مذهب) جدایی قدرتهای مذهبی و سیاسی، نظام وظیفه عمومی، مالیات بر درآمد، اصلاحات ارضی، قوانین حمایت از کارگران، نظام آموزشی همگانی اجباری، آزادی بیان، مطبوعات و انجمنها و ملی کردن جنگلها، مراتع و معادن بود. ایــن خواستها، که برنامه محوری احزاب سوسیالیست و دموکراتیک ایران را تعریف می کردند، بعضاً در انقلاب سفید رژیم پهلوی الگوبرداری شدند و در انگیزش جناحهای عوام گرا و چپگرا (هم مذهبی و هم عرفی) در خلال انقلاب ۱۳۵۷ نیز ادامه یافتند. برنامه حزب دموکرات تعهد به «مدرنیته» (تجدد) را که به سبک و سیاق اروپامحوری به نحوی تکاملی تعریف می شد، نیز در بر می گرفت: قرن بیستم برای شرق همانست که قرن هفدهم برای ممالک غربیه بود، یعنی دوره تجددیت و زمانی که طی آن آسیا - که قسم اعظم بشریت را تشکیل میدهد - به جنبش و هیجان آمده و فئودالیسم مستأصل در اینجا دوره خود را به قوه جدیدی واگذار نموده، به مهاجمات خانه برانداز کاپیتالیسم دارد تسلیم می شود. ایران نیز که در عائله بشریت یک اولاد قدیم است، ممکن نیست که به این تبدیلات ضروریه که از آثار تکامل است محکوم نباشد و بتواند روی بنای پوسیده استبداد مطلق و اساس از کار افتاده فئودالیسم قائم باشد. ناگزیر از تجدد بوده [است].
Mostrar todo...
👍 1👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
بخشی از خاطرات جعفر شبیری زنجانی (برادر سید موسی) که حضور اخیرش در میان سران نظام خبرساز شده است: تابستان سال ۱۳۳۵ به مشهد رفتیم که در آن‌جا آقای عبدخدایی واسطه بین دوستی ما با رهبر معظم انقلاب شد. فعالیت‌های مشترکمان را از همان سال شروع کردیم. آن ایام، نواب صفوی تازه شهید شده بود و در مشهد می‌خواستند سینماها را در ماه محرم تعطیل نکنند. قبل از آن محرم و صفر و ماه رمضان و شب‌های شهادت ائمه، تمام سینماها تعطیل می‌شد؛ یعنی شب شهادت هر یک از ائمه (ع) کافی بود که یکی از فداییان اسلام مشهد تلفن می‌کرد به سینما و این موضوع را اطلاع می‌داد و آن‌ها ترتیب اثر می‌دادند، ولی بعد از شهادت نواب دیگر این قدرت فداییان از بین رفت. آن سال می‌خواستند سینماها را باز کنند که فعالیت‌های ما باعث شد تا هفده محرم تعطیل کنند، اما از هفدهم به بعد دیگر فهمیدند ما چند نفر بیشتر نیستیم. استاندار خراسان در ابتدا وحشت می‌کرد و خیال می‌کرد ما چندهزار نفر جمعیت جدی و آماده‌ایم. به هر حال از همان زمان آشنایی ما با آقا و فعالیت مشترکمان شروع شد. mshrgh.ir/1623283
Mostrar todo...
😱 3
#مارتین انجمن اسلامی در بطن آشوبهای شیراز بود. این انجمن با هویت اسلامی خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکرد، و نسبت به خارجی ها برخورد خصمانه تری داشت. وقتی پولی برای قربانیان سیل از سوی خارجیان جمع آوری و تسلیم انجمن اسلامی شد، انجمن از قبول آن خودداری کرد و گفت که «جامعه ی اسلامی شیراز احتیاجی به اعانه اروپایی ها ندارد». جای تعجب نیست که سیل زدگان خشمگین شدند. پس پول نهایتاً پذیرفته شد و یک رسید لفظی با ذکر جزئیات فراوان در ازای آن داده شد. احساسات ضداروپایی نیز در شیراز رو به افزایش گذاشت و به پارسیها (زرتشتیان) و نیز یهودیان (به خصوص پس از ورود سید لاری به شیراز) سرایت کرد. انجمن های جدیدی نیز تشکیل شد از جمله انجمن تعصب توسط کارکنان اداری محلی، انجمن انصار به سرپرستی حاج علی آقا، و انجمنهای دیگر شامل انجمن شاهزاده های قاجاری، و انجمن سادات و انجمن عسکری (نظامی) که اهداف مشخصی نداشتند.
Mostrar todo...
خاطرات هاشمی ٢٣ تیر ۶٠ احمد آقا تلفن‌ کرد و از وضع‌ آب‌ شهر تهران‌ که‌ اخیرا قطع‌ و وصل‌ می‌شود، اظهار نگرانی‌ کرد و احتمال‌ سوء نیت‌ می‌داد. قرار شد تعقیب‌ شود.
Mostrar todo...
«خسی در میقات» گزارش مشهور جلال آل احمد از سفر حج است. در اصل دستنوشته های او، مطالبی وجود داشته که در هنگام چاپ کتاب، از متن حذف شده اند. کتاب «راز حج جلال» برای نخستین بار این حذفیات را منتشر کرده است. چند تکه از آنها بدین شرحند: - [به وقت بازگشت، در فرودگاه جده] الان عجب احتیاج به الکل دارم. نمیدانم از کجا میتوان بدست آورد، آن هم در این خر تو خر. - با تغییراتی میتوان امیدوار بود که حج مرحله ای باشد و تجربه ای در زندگی افراد ملل مسلمان، و گرنه حج به صورت فعلی یک بدویت موتوریزه است. همه چیز عوام و چه مذهب عوامها و جاهلهای عالم است این اسلام. - امان از قبله مسلمین. مرکز کثافت است، مزیله است، کثافت کده ای است. نمودار کاملی است از ظاهر و باطن مردمی که به این قبله نماز میگذارند. و اصلا چه بی خود ما جهودها را به کثافت مسخره میکنیم. اسلام را در زادگاهش، باید نمودار اصلی کثافت دید. - به هر صورت این طور که میبینم، تمام تمایلات اخیرم به وحدت ایمان اسلامی و اصول معتقدش را دستاویزی کردن برای قیامی یا حرکتی، تمام در این سفر پامال شد. چیز عجیبی که در آن سفر سال ۱۳۲۲ به عراق، من دینم را از دست دادم و بدل شدم به یک آدم لامذهب و حالا در این سفر نیز تجدید مطلعی دارد میشود به تصفیه روح از آخرین تمایلات مذهبی که به علت شکستهای اخیر و سرخوردگی هایش کم کم داشت بروز میکرد در اسم گذاریهای مذهبی روی کتابها، در تمایلات به روحانیت در غربزدگی و روشنفکران و غیره... این هم تمام شد. فقر همه جا فقر است، مذهب همه جا مذهب است، دکان هم همه جا دکان است و دیگر آن زمانه گذشته است که بتوان بر پلکان مذاهب به آسمانی رفت. - سروکار با مذهب داشتن از مستلزمات کار آدمهایی است که با خلق الله سروکار میخواهند داشته باشند. یعنی کار سیاستمداران، آدمی مثل من هرچه لامذهب تر، بهتر و هرچه شکاک تر، قاطع تر و هرچه فارغ تر از این عوالم، راحت تر. به این طریق، گمان میکنم پس از این سفر در غربزدگی و روشنفکران سخت تجدید نظر خواهم کرد. اگر بشود در حدودی همان قضیه لاییک بودن را جدی طرح خواهم کرد. این طور که پیداست از نو زمانهٔ یک تظاهر دیگر به لامذهبی است و این بار معقول تر. آن بار از سفر عراق و کربلا که برگشتم، آن کتاب محمد و آخر الزمان را از پل کازانوا ترجمه کردم که خیلی تند بود و خلاف مدارا و سیاستمداری در کار مطبوعات بود. ولی این بار معقول تر رفتار خواهم کرد. یا به طنز در قصه ها از نو پوست عالم مذهب را خواهم کند، یا به تلویح در طرح مسائل روشنفکری. https://t.me/jafarian1964/13162
Mostrar todo...
رسول جعفریان

👍 9👎 2😱 2
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.