باران عشق
گلچینی از حس خوبِ 📖شعر 🎧دکلمه #معظمه 📻رادیو 🎶موسیقی 📕کتاب ☺لبخند و شادی 📖حافظجان https://t.me/MU30368 راهی برای همکلامی YouTube https://www.youtube.com/channel/UCVIXS8dwLxg8GTMIZGFDzsA اینستاگرام https://www.instagram.com/muazzame.u/
Mostrar más438
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
00:07
Video unavailableShow in Telegram
🌾
#شعر_خوب_بخوانيم
❑ افق روشن
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.🕊❤️
ـ□
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان برادریست.
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل افسانهییست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنج جستوجوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانهییست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم…
ـ□
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی که دیگر نباشم...
🕊🌿❤️
۵ تیرماه ۱۳۳۴
سروده: #احمد_شاملو
@barune_eshgh
mp4.mp42.12 KB
🌹🕊🍃
نیام ز کار تو فارغ، همیشه در کارم
که لحظهلحظه تو را من عزیزتر دارم
به ذاتِ پاکِ من و آفتابِ سلطنتم
که من تو را نگذارم، به لطف بردارم
هزار شربت شافی به مهر برجوشید
از آن شبی که بگفتی به من که بیمارم
تو را که دزد گرفتم سپردمت به عوان
که یافت شد به جوالِ تو صاعِ انبارم
تو خیره در سببِ قهر و گفت ممکن نی
هزار لطف در آن بود اگر چه قهّارم
نه ابن یامین زان زخم یافت یوسفِ خویش
به چشمِ لطف نظر کن به جمله آثارم
به خلوتش همه تاویلِ آن بیان فرمود
که من گزاف کسی را به غم نیازارم
خموش گردم تا وقتِ خلوتِ تو رسید
ولی مبر تو گمان بد، ای گرفتارم
#مولانای_جان
این غزل بشارتی است از جانب خداوند به همه کسانی که در دلشان گذشته است که نکند خدا ما را به حال خود رها کرده و دیگر عنایتی در حق ما ندارد.
«تو را که دزد گرفتم...»
اشاره است به بخش آخر داستان یوسف که وقتی برادرانش به تقاضای قبلی او بنیامین (ابن یامین) برادر تنی یوسف را با خود همراه آوردند یوسف کیدی اندیشید و دستور داد یک پیمانه طلا را در بارِ او نهند آنگاه آوازه درافکند که ای قوم، متاعی از ما به سرقت رفته است
و نهایتاً پیمانه را در بارِ بنیامین یافتند و گفتند:
جزای او این است که او را به بندگی گیریم و نزد خود نگه داریم.
بنیامین سخت پریشان بود و هیچ نمیدانست که یوسف میخواهد خود را به او بنماید و او را پیش خود به عزت نگه دارد و در دل با خدای خود شکوه میکرد که این بلا بر من چون آمد.
و چنین است بسیاری حوادث عالم که در بلا و محنت، بشارتی بزرگ پنهان دارد.
در صحبت مولانا📖
به قلم دکتر حسین الهی قمشهای🖋
@barune_eshgh
00:30
Video unavailableShow in Telegram
🕊🍃
من از خراسان و تو از تبریز و
او از ساحل بوشهر
با شعرهامان شمعهایی خرد بر طاق این شبهای وحشت برمیافروزیم
یعنی در اینجا میتپد قلبی و
نبض شاخهها زنده است...
با صدای هانیه حیدری عزیز👌❤️
@barune_eshgh
11.24 MB
00:47
Video unavailableShow in Telegram
🕊🍃
چهار چیز مر آزاده را زغم بخرد:
تنِ درست و خویِ نیک و نامِ نیک و خِرد
هر آن که ایزدش این هر چهار روزی کرد
سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد
#رودکی
شاد باشید و شادی را منتشر کنید.🤗
@barune_eshgh
3.00 MB
📖🕊🍃
#برشی_از_یک_کتاب_خوب
راز معنییابی و رضایتمندی، در داشتن کار و وظیفهای است که همه انرژیهای فرد را جمع میکند و زندگی آدمی را کمی غنیتر میکند.
#ویل_دورانت
درباره معنی زندگی
@barune_eshgh
00:29
Video unavailableShow in Telegram
🍎🕊🍃
یک روز دگر رسید از راه
برخیز که شورش بهاری است
عشق و طرب و نشاط و مستی
در عمق نگاه صبح جاری است
"محسن خانچی"
و بهار روزهایی ست
که کسی را دوستتر میداری...
امروزتون سرشار از دوستداشتن و دوستداشتهشدن
🙏😊👌🌸🍃
#حس_خوب
@barune_eshgh
4.19 MB
Repost from باران عشق
📻🎙
برنامه گفتار ادبی در "رادیو آواز تاجیک"
دوشنبه - تاجیکستان
#معظمه 🎙🎧
✅موضوع برنامه:
بخش 1⃣
مختصری درباره #فردوسی و #شاهنامه
بخش 2⃣
جایگاه شاهنامه در #تاجیکستان و
جلوه آن در زندگی مردم تاجیک
#معظمه
بخش 3⃣
شاهنامهخوانی با صدای استاد لایق
@barune_eshgh
2.80 MB
✨✅
#اندیشه
در پایان کنفرانس حزبی از حضار خواستند برای رفیق استالین کف بزنند. همه برخاستند و پنج دقیقه مدام کف زدند. این کف زدن عذابآور شده بود، تجسم دامی که مردم گرفتارش بودند. چه کسی جرأت میکرد کف زدن را متوقف کند؟ از دبیر تا دربان جلسه مجبور به ادامه بودند و حالا ده دقیقه بود که همه کف میزدند.
مدیر یک کارخانه کاغذسازی اولین نفری بود که نشست و پس از او مردم، بهتدریج نشستند.
آن شب او را دستگیر کردند. او محکوم به ده سال زندان شد. بازجو به او گفته بود:" این سزای کسی است که به دیگران شجاعت این را میدهد که دیگر کف نزنند!".
#الکساندر_سولژنیتسین
@barune_eshgh
📖🕊🍃
#برشی_از_یک_کتاب_خوب
بزرگترین خردمندی آن است که لذت بردن از حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این، همه بازی فکر و اندیشه است.
#درمان_شوپنهاور📖
#اروین_دیوید_یالوم
@barune_eshgh
@barune_eshgh
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.