شعر و غزل يوسف گوهرى(واصل)
اين كانال براى ارائه اشعار و نوشته هاى يوسف گوهرى (واصل )ميباشد ارتباط با ادمين 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 @roozebarani95
Mostrar más162
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
تو كه هر روز دلي را صيد كردي
دل دلدادگان را كيدكردي
جنون پيوست تير هر نگاهت
به چشمانت جنون را قيد كردي
يوسف گوهري
ارزيبهشت١٤٠٠
@takhte_siya
تو كه هر روز دلي را صيد نمودي
به فكر صيد خود هرگز نبودي؟
به تاراج برده اي دلهاي بسيار
نهايت هر فرازي را فرودي
يوسف گوهري
ارديبهشت ١٤٠٠
@takhte_siya
"اگر آزادی هم،
همیار باش...
حسيني همدل شهريار باشد
كند زنده به خاطر ٦ سبد گل
اگر ال كثير بختيار باشد
يوسف گوهري
ارديبهشت١٤٠٠
@takhte_siya
نگاهت با نگاه دل قرين شد
پيام دل به ديده ، آفرين شد
چو نقاشي كه نقش بر بو م گذارد
نگاه ديده بر دل هم ، عجين شد
يوسف گوهري
ارديبهشت١٤٠٠
@takhte_siya
دو چشمانت چو دريا موج دارد
به سوي دل هواي اوج دارد
نگاه ديده و دل بر هم افتاد
تمناي فنا در زوج دارد
يوسف گوهري
ازديبهشت ١٤٠٠
@takhte_siya
اشك آمد با دلم همراز شد
ديده ام با آه دل دمساز شد
يار ديرين دست حق همراه تو
سال و قرنت با سفر آغاز شد
يوسف گوهري
بياد يارديرينم حاج لطف الله مير
اول ارديبهشت ١٤٠٠
@takhte_siya
حالم بهم می خورد
از این ایستگاه خاموش
بس معکوس دویدم
تمام پرنده گی هایت را از برم
خیلی تاخیر کرده ام
می دانم
پلک هایت هر روز
برایم می پرد
تمام پروانه ها
در من می سوزند
بعد از آن بعدا ظهر تلخ...
نمی ترسم
نه از خاموشی حواس
نه از ارتفاع حقیقت
نه از اسکلت های بی نور
من
در روزهای روان بی تو
از دست رفته ام، بی صدا
نمی ارزد بی تو بمانم اینجا
مترسک ها مرا می ترسانند
و داروغه ی دروغگوی شب...
هوا شرجی
باد مرده
خیابان بی نفس
فکرم پخش می شود در حوض
حوصله ام خط می خورد
دیگر مهم نیست آسمان چه رنگی دارد
حواشی ام پر از التهاب ابر
وسوسه می کند چشم های میشی ام را
چند کلمه حرف حساب دارم
اینجا
روی همین سجاده
با دامنی پر از ستاره................
#رعنا_صفی_خانی
@takhte_siya
درودبراستادگوهری خداقوت بابت نگارش وزحمتی که برای کتابهایتان کشیده اید رمان "الان موفقیت "راامروزتمام کردم من عادت دارم کتابی که درنظرم جلوه بیشتری دارددوبارمیخوانم درقسمت رمانهایتان همان معلم روکه ذکرش درکتاب بود حدس مي زنم چه كسي باشد . زندگی پرفرازونشیب اماموفقی رابارویاپردازی وخواستن برای خود رقم زده ایداینکه دراین قصه روستازاده ای که دراوج فقروفقدان مادروچندی بعدپدربه خواسته والایش که همان معلمی باشدمیرسدوعطش سیرناپذیرش جهت گذراندن مدارج علمی دانشگاهی اورادرسرراه موفقیتهای پی درپی قرارمیدهدمصداق بارزهمان خواستن توانستن است نقل قول سخن بزرگان وتجربیات گران قدرخودتان دراین اثرمی تواندراهگشای خیلی ازمردم باشدکه صدالبته خودخواهان تغيير باشند، این کتاب ارزشمندحتی اگربه یک نفرانگیزه تعغیروترقی بدهدشمابرنده شده ایددرداستان عسل ماهروی دره شهری وسعید فقط نمی دانم ساخته تخیل خودتان بوده یاچنین زوجی واقعاوجودداشته درپایان اینکه خواندن این کتاب حس خوبی به خواننده می دهدکه مشتاق میشودبرای مطالعه پنج ضلعی موفقیت ماناوپایدارباشید
يكي از خوانندگان
@takhte_siya
خبر آمد غمي جانسوز و جانكاه
غمي از جور دوران مانده بر جا
ز داغ مادر و فرزند دلبند
مصيبت در بهاران گشته بر پا
يوسف گوهري
١٤٠٠/١/١٢