cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

خواب‌هایی که عمودی دیدم

به نامِ خواب، به کامِ بیداری اینجا فضای ابری‌ست برای نگهداری اون‌ خواب‌هایی که باید دمِ‌دست باشن تا وقتی دیدمش براش تعریف کنم

Mostrar más
Irán198 565Farsi184 714La categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
242
Suscriptores
+124 horas
+57 días
+430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

دیدم آن دست و سست شد پایم «دیدیم ساعد تو و دادیم دل ز دست ما هر چه می‌کشیم ز دستِ تو می‌کشیم» ------------------ عطش‌ها به دست‌ها! خطوط سرگردان دستِ تو منی که دست ندارم دست و بازوی متساوی‌الاضلاع رازداری دست چپ و راست خال بالای دست ------------- خواب‌هایی‌ که عمودی دیدم
Mostrar todo...
مُهر مِهر از درون ما نرود...» «گداخت یک‌سره رویای سرمدی» مثل داغِ آفتاب سوزان قبل از پنج‌عصر ... بگذریم که باید «رهگذر باشیم» خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
4_5888903155025973967.mp34.43 MB
من آن ماهم ابتدا نغمه‌ی اصفهان با رباب‌نوازی داود آزاد. خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
4_5861537221143691834.mp34.50 MB
دیوان شمس و باخ سال‌ها پیش که کنار تختم ضبط بود و نوار کاست، یک قطعه‌ی شبانه بود که حکم لالایی قبل خواب داشت؛ من آن ماهم، شعری از مولوی، و نوازندگانی از ملیت‌های مختلف، خروجی ایده‌ی «گفتگوی تمدن‌ها» بود در اون زمانه... ایده‌های بزرگ حتی روی چیزهای کوچیک تاثیر می‌ذارن، حتی روی خواب ما هم تاثیر می‌ذارن ... خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
«صبر ایوبِ زمان» برای گذر خاطرات یا عمر در چشم‌ به هم زدنی برای یک شب تابستان به آن هرگزِ ابدی، که گویی همیشه نبوده؛ هرگزِ سرمدی خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
4_5845683844019130556.mp313.95 MB
بوی خاک باران خورده از حیاط می‌تراوید؛ صدای رعد و برق ... یاد منزوی افتادم ولی چیزی نگفتم... به عطرِ خاک خیره شدم... «نیستی بالا بلند اما چه خوش پیچیده است ...» شعر و صدای حسین منزوی خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
4_6050810528593365270.mp35.03 MB
عطر [به برکتِ دوستی خواستنی] من بنده‌ی عطرها شدم، قبل‌تر هم بودم اما نه عطر و ادکلن؛ عطر غذاها و فضاها، عطر آدم‌ها و اشیأ... چون به نظرم لازمه‌ی تداعی‌گر بودن و زیستن در گذشته و خاطرات داشتن حافظه‌ی بویایی قویه. سفر به گذشته و بازسازی خاطرات از طریق تداعی عطرها. نه فقط بوئیدن، حتی خواندنِ تفسیر و تحلیل عطرها! گفتن و شنیدن از عطرها... هرچند معتقدم توصیف امر ناملموسی مثل عطر خیلی‌خیلی سخته، مثل رنگِ گل ارغوانی اونبار که میخواستم برای دوست نابینام توصیفش کنم... عطری که اخیرا گرفتم یک تحلیل شگفت‌انگیز و درخشان در مورد «بیانِ هرج‌و‌مرج و بی‌نظمیِ طبیعی و اجتماعی به زبانِ صمیمیِ عطر» و «ساحت‌های روحانی و دینیِ» عطر داره که در کنارِ برندِ آمواج عطر سبب شد که تهیه‌اش کنم؛ توصیفش اینه: نوع عطر ادو پرفیوم نام: فاصله‌ی میان‌پرده‌ای / interlude برند آمواج طبع گرم سال عرضه 2012 گروه بویایی شرقی چوبی کشور مبدأ عمان مناسب برای آقایان مناسب فصل زمستان اسانس اولیه ترنج ، فلفل ، پونه کوهی اسانس میانی کهربا، لابدانیوم، روایح دودی، اوپوپوناکس اسانس پایه نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، چرم ، عود کریستفور چانگ درباره این عطر می‌گوید: «من آنچه را می‌بینم و احساس می‌کنم، در قالب عطرها به تفسیر درمی‌آورم. تمام هرج‌ومرج و بی‌نظمی اجتماعی و طبیعی که امروزه ما را احاطه کرده، ترجمه‌پذیر به سطحی صمیمی‌تر و درک‌شدنی‌تر است. لحظات میان‌پرده‌ای (اینترلودی) بازتابی هستند از تمامی آزمایش‌ها و رنج‌هایی که ما برای رسیدن به رضایت و موفقیت شخصی پشت سر می‌گذاریم». او درباره استفاده از ترکیبات مختلف هم می‌گوید: «آمواج به‌خاطر توانایی خاصش در بازآفرینی و ابداع دوباره عطرهای آشنا و معمولی شهرت بالایی دارد. صمغ کندر و صمغِ درختچه مُر به‌طور سنتی روایحی منسوب به ساحت‌های روحانی و دینی هستند، اما این روایح به شیوه‌ای نوین بازسازی و بازطراحی شده‌اند تا حسی امروزی و درعین‌حال پیچیده خلق کنند».¹ فکر میکنم اگر زن بودم هم این عطر را به عنوان «امضای شخصی» خودم خرج زنانگی‌ام می‌کردم: آموآج آنر! که در کانالی تلگرامی اینچنین وصفش کرده‌اند: آمواژ آنر رایحه: معتدل و شیرین، گل های شرقی جنسیت: زنانه الهام گرفته از داستان تراژدی خانم باتر فلای که با مردی آمریکایی ازدواج کرد و سه سال متوالی برای بازگشت همسرش صبر کرد ولی سرانجام در آخرین اجرای اپرای اپونیموس اقدام به خودکشی کرد. لطیف و زنانه بویی خوش‌بو و رنگارنگی شیری مانند بدور از وانیل. گل مریم و میخک حسابی رایحه ای متمایز و بسیار عشوه‌گرانه همچون دختری زیبا و ملیح ساخته‌اند» ¹منبع ابن تحلیل و تفسیر از عطر آموآج میان‌پرده‌ای اینجاست بیشتر: عطر عطرالأولین... خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
ذکرِ دروایشِ طریقتِ خاکساریه‌؛ ذکرشان معمولا همینطور است، از سکون شروع می‌شود و به وجد می‌رسد: از مراقبه به سماع¹؛ از خویش به بی‌خویشی... همه‌ی لحظاتش درخشانند اما این لحظات چیزِ دیگر: 10:58 17:14 20:38 ________ ¹ بیش از ۲۰‌سال پیش دیدم که روی جلدِ کاستِ «سفر به دیگر سو»ی ناظری چنین مضمونی را حمید متبسم در معرفی آلبوم نوشته بود؛ و من صدها بار دکمه‌ای شبیه به «⏪» را می‌زدم که به اول کاست برگردم و باز از مراقبه تا سماع سفر می‌کردم: به دیگر سو. #پناه ¶ @Gooshasp
Mostrar todo...
یاعلی مدد عشق است.mp320.94 MB
موسیقی خانقاهی بر اساس ذکر سماع صوفیانه‌ی نادعلی در خانقاه خاکساریه جلالیه ابوترابیه هر که طریقت شده راه و رهش نام علی گشته به ظلمت مه‌اش... | @Gooshasp
Mostrar todo...
nade ali.mp319.60 MB
Photo unavailableShow in Telegram
«چگونه از آسمان افتاده‌ای!؟» کتاب‌مقدس، عهد عتیق، کتاب اشعیا خواب‌هایی که عمودی دیدم
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.