اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
Mostrar más42 793
Suscriptores
-624 horas
-747 días
-14630 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
دوستان عزیزم،
در ۵ سالی که کمتر اینجا نوشتهام،
به همراه تیم پژوهشیام در کنار مطالعات تاریخی، حوزههای جدیدی را تجربه کردهام که به زودی خبرهای تازهای برای شما خواهم داشت.
برای ارائهی نتایج مطالعات پنج سال گذشته و توسعهی این مطالعات و تیم پژوهشی در جستجوی محققان و نویسندگانی تازه هستم.
به پژوهشگرانی نیاز دارم که حتما مسلط به زبان انگلیسی باشند و دست به قلم و آشنا با فضای نگارش روایی باشند. همچنین علاقهمند به مطالعه و کسب تجربه و همکاری با سایر اعضای تیم. تسلط ابتدایی به نرمافزار Word و به طور کلی تسلط نسبی به کار با کامپیوتر و تحقیقات اینترنتی، از دیگر ملزومات است.
حوزههای کلی موضوعات پژوهشی اینهاست؛
تاریخ معاصر ایران
هنرهای تجسمی
تحولات آینده
دینپژوهی
ترجمه
نکتهی قابل ذکر اینکه آشنایی کامل به تمام این حوزهها الزامی نیست اما علاقهمندی و اشتیاق به توسعهی دانش و تحقیق، امتیازی مثبت تلقی میشود.
عزیزان علاقهمند و دارای شرایط، لطفا تنها از طریق ایمیلی که در انتهای پیام آمده، این اطلاعات را برایم بفرستند؛
یک. رزومه
دو. یک نمونه متن که بتوانم با شیوه نگارششان آشنا شوم.
لطفا پس از ارسال ایمیل به اندازهی کافی برای پاسخ صبور باشید.
[email protected]
شیرینترین پیروزی صدام در جنگ با ایران
بخش دوم
ادامهی پست قبل
با وجود شواهد زیاد از لو رفتن عملیات، شمخانی از فرماندهان ارشد سپاه، در نزدیکی عملیات در جمع فرماندهان میگفت که در آستانهی تشکیل اجلاس غیرمتعهدها هستیم «و گویا قرار است جنگ ایران و عراق در آن مطرح شود. اگر ما پیروزی جدیدی بهدست نیاوریم، در این مذاکرات قدرت مانور سیاسی قوی نخواهیم داشت.» از ضرورت پیروزی برای قطع پشتیبانی از صدام گفت و اینکه «برای رسیدن به این هدف حساس نباید مسایل کوچک مانند به اسارت رفتن پنج نفر سبب ایجاد شک و تردید در ما باشد و بگوییم همهی عملیات بهوسیلهی دشمن کشف شده است. این خود به نفع دستگاههای تبلیغاتی دشمن است.»(عملیات والفجر مقدماتی، ص58 تا 59)
مهدی کیانی از فرماندهان سپاه میگوید: «یادم است كه در والفجر مقدماتى، آیتاللّه خامنهاى آن موقع رییسجمهور بود و قرار بود برود كنفرانس غیرمتعهدها. آقاى شمخانى در جلسهاى به ما فرماندهان گفت باید عملیاتى شود تا دست ایشان در كنفرانس پر باشد. بهراستى چرا مسائل جنگ را به مسائل سیاسى آلوده كردند؟ آیا این همه امكانات نیرویى و مادى باید خرج یك ژست سیاسى ما شود؟ به هرحال ما بعد از خرمشهر، هزینهی سنگینى براى والفجر مقدماتى و رمضان دادیم كه تا به امروز هنوز در حال پس دادن هزینهاش هستیم.»(یک شهر، یک جهانآرا، ص۷۰)
اختلاف ارتش و سپاه هم برای اجرای این عملیات در اوج بود. فرماندهان ارتش معتقد بودند عملیات باید در منطقهی شمالی فکه طراحی شود و به دلایل فراوان نظامی عملیات موفق نخواهد بود. صیاد شیرازی به تهران رفت اما نتیجهای دربارهی تغییر عملیات بهدست نیاورد. رئیسجمهور خامنهای که رئیس شورای عالی دفاع بود به او گفته بود تا اجلاس غیرمتعهدها «حدود یک ماه وقت داریم» و «باید مشتمان در کنفرانس پر باشد.» (بازخوانی جنگ تحمیلی، ص108)
عملیات 17 بهمن آغاز و بهسرعت به یکی از تلخترین شکستهای ایران در جنگ تبدیل شد و رزمندگان بسیاری مظلومانه شهید شدند. ابراهیم همت از فرماندهان عملیات روایت کرده که چگونه عراقیها رزمندههای ایرانی را قتلعام کردند و بالاسر بچههای زخمی میآمدند و با تیر خلاص میزدنشان.(به روایت همت، ص573)
بعثیها جشن گرفتند. امیر عبدالحسين مفید که از تلویزیون عراق مراسم جشن را در شامگاه اولین روز عملیات دیده بود مینویسد جشن «به مناسبت شکست ایران در عملیات عماره با حضور مدعوین و خانوادهها برپا بود که در آن سرود مهیج «عماره عماره» خوانده شد. معنی این کار این است که آنها آنقدر به خودشان اطمینان داشتند که برای این جشن، شعر و آهنگ و مجریان و تمرینات و بالاخره دعوت مردم به سالن و اجرای نمایش پیشبینی کرده بودند.» (بازخوانی جنگ تحمیلی، ص106)
حجم خبرها از لو رفته بودن عملیات بهقدری زیاد بود که امام نیز در جریان قرار گرفته بود. پس از این عملیات ابراهیم همت از فرماندهان ارشد سپاه جملههایی از امام برای رزمندهها میخواند که میگفت عین جملات امام است: «کوچکترین کوتاهی در مراعات اصول امنیتی، گناه بزرگ شناخته میشود و شرکت در ریختن خون شهدا است... به این وضع نباشد که میگفتند در جریان ناکامی عملیات والفجر مقدماتی، علت اصلی آن بود که صدام بیدار بوده است... در لو رفتن عملیات به دشمن، هرکس چه آگاهانه و چه ناآگاهانه دست داشته باشد در ریختن خون شهدا شریک است.»(به روایت همت، ص590)
اما آیا کسی برای این حجم از بیاحتیاطی در عملیات والفجر مقدماتی مواخذه شد؟ آیا اینگونه بیاحتیاطیها در ادامهی جنگ از میان رفت؟
والفجر مقدماتی طرح پیشنهادی سپاه بود که با همراهی ارتش انجام شد. پس از شکست، فرصت عملیاتی را به ارتش دادند تا عملیاتی را در زمین پیشنهادیاش با همراهی نیروهای سپاه برگزار کند اما حالا دشمن کاملا هوشیار بود و آن عملیات هم با نام والفجر ۱ در فروردین 62 به شکست تلخی تبدیل شد. با این دو شکست در منطقهی روبروی العماره جبههی ایران در شرایط سختی قرار گرفت و فرماندهانی که با هاشمی رفسنجانی از تشکیل حکومت اسلامی در العمارهی عراق میگفتند در تنگنای شکست قرار گرفتند. پس از این عملیاتها ابراهیم همت به نیروها میگفت وقتی به شهر میروند؛ «بنا به فرمان امام ما تکلیف شرعی داریم که از تداوم حضور ملت در امر جنگ حراست کنیم، لذا در بازگویی مشاهدات و تجربههایتان از عملیات برای دوستان، اقوام، همکاران و اهل محلِ خودتان لازم است بسیار دقت به خرج بدهید... طوری حرف نزنند که خدای ناخواسته بر روحیهی مردم تاثیر منفی و ناجور باقی بگذارد.»(به روایت همت، ص649)
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
شیرینترین پیروزی صدام در جنگ با ایران
بخش اول
سال 61 که بهارش با آزادی خرمشهر همراه بود برای ایرانیها بسیار شیرین آغاز شد. ایران برای تنبیه متجاوز، جنگ را ادامه داد اما به ناگاه پیروزی را با شکستهای تلخی عوض کرد و در زمستان این سال با عملیات عجیب، لورفته و شکستخوردهی والفجر(که پس از شکست، والفجر مقدماتی نام گرفت) سالِ تلخ صدام را شیرین کرد. صدام از این پیروزی به عنوان بزرگترین، شیرینترین و بهترین پیروزی عمرش یاد کرد. (جنگ ایران و عراق، موضوعات و مسایل، ص191)
پیش از عملیات نشانههای فراوانی از لو رفتن آن وجود داشت و بهصورت عجیب و باورنکردنی افراد بسیاری از جزییات عملیات و منطقهی عملیاتی باخبر بودند. در کتابهای خاطرات نمونههای فراوانی از این موضوع وجود دارد.
همچنین گزارشهایی از گسترش خرافات میان نیروهای ایرانی دیده میشد. افرادی مدعی دیدن امام زمان بودند و از قول امام زمان خبرهایی میدادند. مهدیقلی رضایی از نیروهای اطلاعات عملیات میگوید وقتی یکی از مدعیان گفته بود امام زمان گفته است من در داخل کانال در پشت بشکههای فوگاز مخفی شدهام و ... ؛ «برق از سرم پرید! بچهها چه اطلاعاتی داشتند! ما تا آن روز بین نیروهای گردان حرفی از کانال و بشکههای فوگاز نزده بودیم. پخش شدن این اطلاعات، قبل از توجیه شب حمله، موجب لو رفتن عملیات میشد؛ اما کار به جایی رسیده بود که از زبان هرکس میتوانستیم اطلاعات جامعی بگیریم.» او میگوید روحانی پیشنماز برای رزمندهها چنان از جزییات عملیات میگفت که «از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاورم. صحبتهایش به یک جلسهی توجیهی بیشتر شبیه بود تا به سخنرانی بینالصلاتین.»(لشکر خوبان، ص86)
ظهیرنژاد فرمانده قبلی نیروی زمینی حالا رئیس ستاد مشترک ارتش شده بود و صیاد شیرازی جایگزین او در فرماندهی نیروی زمینی، اما با وجود اهمیت ستاد مشترک، به دلایلی در جریان امور قرار نمیگرفت. سرهنگ یعقوب حسینی از محققان مطرح ارتش در کتاب «والفجر مقدماتی» نوشته که قاطعیت در تصمیم برای اجرای این عملیات به قدری بود که لزومی برای مخفی نگهداشتن آن «در محافل داخلی و بینالمللی بههیچوجه احساس نمیشد و تمام محافل داخلی و خارجی از حملهی وسیع قریبالوقوع نیروهای ایران در صحنهی عملیات خوزستان و شرق عماره آگاه بودند.» او نامهای بسیار جالب از ظهیرنژاد خطاب به نیروی زمینی ارتش در چند هفته مانده به اجرای عملیات منتشر کرده: «اکنون که خبر حملهی بزرگ، خانه به خانه، مغازه به مغازه در همهجا و همهی محافل گفته میشود... خواهشمند است دستور فرمایید یک نسخه از طرح عملیات این حمله را ... هر چه سریعتر به ستاد مشترک ارسال دارند که مورد بررسی و اظهارنظر قرار گیرد.»(عملیات والفجر مقدماتی، ص65)
صدام و وزارت دفاع عراق نیز چند باری آشکارا از حملهی بعدی ایران در این منطقه خبر داده بودند. ششم بهمن کمتر از دو هفته مانده به آغاز عملیات که نیروهای پرشمار ایران در منطقه بودند، صدام گفت اطلاعات به آنها نشان میدهد که ایرانیها قصد حمله در این منطقه را دارند و افراد زیادی را به منطقه آورده و مراکز فرماندهی تشکیل دادهاند.(روزشمار جنگ، ج۲۳، ص462 تا 463) و شگفت آنکه به روایت سردار علایی پیش از این عملیات تعدادی از افراد اطلاعات عملیات اسیر شدند و چند سرباز که با سازمان منافقین مرتبط بودند به عراق پناهنده شدند. (تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ج1، ص595)
برخی فرماندهان با توجه به اسارت نیروهای اطلاعات عملیات و شواهد دیگر میگفتند: «دشمن دقیقا میداند از کجا حمله خواهیم کرد.»(عملیات والفجر مقدماتی، ص62)
اما برخی نیز این نشانهها را چندان جدی نمیگرفتند.
ادامه در پست بعدی👇
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
وقتی اوضاع داخل خوب نیست
6 مرداد 1366، چند روز پس از تصویب قطعنامهی 598 در شورای امنیت سازمان ملل، آیتالله خمینی دربارهی زمزمههای پایان جنگ گفت: «هماکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیدهایم و قدمهای آخرمان را برمیداریم، صدای ناآشنای صلحطلبی آن هم از کام ستمگران و جنگافروزان به گوش میرسد.» و گفت نبرد تا رفتن صدام و حزب بعث و رسیدن به شرایط برحق و عادلانه «یک تکلیف شرعی و واجب الهی است که از آن هرگز تخطی نمیکنیم» و تاکید کرد: «امروز بدون شک سرنوشت همهی امتها و کشورهای اسلامی به سرنوشت ما در جنگ گره خورده است.» و «تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و انشاءالله تا رسیدن به این هدف فاصلهی چندانی نمانده است.» (صحیفه، ج20، ص325 تا 333)
آثار منتشرشده در سپاه دربارهی این مقطع، نهتنها ایران را در مرز پیروزیِ مطلق نشان نمیدهد که از بنبست جنگی در جبههی جنوب روایت میکند. سردار درودیان از تحلیلگران برجستهی تاریخ جنگِ سپاه، دربارهی مقطعِ پس از کربلای5، از قول فرمانده سپاه مینویسد: «بخش قابلتوجهی از توان سپاه با استقرار در مناطق فاو، جزایر مجنون و شلمچه زمینگیر شد.» درودیان ادامه میدهد: «استراتژی کشور برای بسیجِ امکانات شکست خورد. در منطقهی جنوب به بنبست رسیدیم و امکان غافلگیری دشمن از میان رفت.»(جنگ ایران و عراق، موضوعات و مسائل، ص212)
كتابِ «روزشمار جنگِ» سپاه شواهد فراوانی از اوضاع نابسامان جبههی ایران در سال 66 ثبت کرده که یکی از آنها گزارش جلسات فرماندهان سپاه با هاشمی در آذر 66 است؛ جایی که احمد کاظمی میگفت گردانش معاون ندارد. میگفت وقتی یک دستهی 22 نفره، فرماندهشان شهید میشود کسی نیست دسته را جمع کند. وقتی فرماندهان مشکلات را گفتند هاشمی هم از خزانهی خالی کشور گفت و اینکه: «در شهر شاهد صف مردم در مقابل بانکها هستیم. میخواهند از بانک پول دریافت کنند، اما پول نیست. در چنین شرایطی 5 میلیارد تومان بدون حساب و کتاب از خزانه دادیم به سپاه که مشکلات یگانها را حل کند.» راوی دفتر سیاسی سپاه که در جلسه بود یادداشتی با عنوان «خستگی فرماندهان! کمبود شدید کادر» نوشته که در آن آمده: «همه شهید شدند، از یاران سال اول جنگ بیش از چند سردار باقی نمانده، مابقی، نسل دوم و سوم فرماندهان جنگ هستند.» و روایت کرده که مرتضی قربانی از فرماندهان شجاع نسل اول، در گوشهای از سنگر به محسن رضایی میگفت: «آقامحسن نمیشود یک مدت لشکر 25 کربلا(استراحت و بازسازی کند)، یکی دیگر بیاید؟ خدا میداند خسته شدیم.»(روزشمار جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ج52، ص357 تا 360)
در همین مقطع گزارشهای فراوانی از تقویت عجیب ارتش صدام وجود دارد. بهراستی کدام گزارشها امام را به چنین برداشتهایی از وضعیت خودی و دشمن رسانده بود؟
اواخر سال 66 بُرد موشکهای عراقی به تهران رسید و موشکبارانِ پایتخت اوضاع را سخت کرد. آیتالله خمینی 12 اسفند گفت وضع ملت ایران در طول تاریخ بیسابقه است و گفت موشکباران، مردم شهادتطلب ایران را نمیترساند و اشاره کرد در زمان پیامبر و امام علی، مردم برای رفتن به جنگ اختلاف داشتند اما امروز در ایران، مردم داوطلبِ رفتن به جنگ هستند و از خانوادههایی گفت که با وجود شهادتِ فرزندانشان آمادهاند فرزندان دیگرشان را به جبهه بفرستند. (صحیفهی امام، ج20، ص496)
چند روز بعد ایران در عملیات والفجر ده حلبچهی عراق را گرفت. آیتالله خمینی در انتهای پیام تبریکش از مردم و «جوانان غیرتمند کشور» خواست به جبههها بروند.(همان، ص502) با وجود تبلیغات فراوان، اینبار برق پیروزی و پیام امام هم نتوانست افراد زیادی را راهی جبههها کند.
حسین علایی فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه در کتابش از ضعیف شدن استقبال مردم برای حضور در جبهه در اواخر سال 66 نوشته و اینکه «کاهش تمایل بسیجیان در پیوستن به جبهه» قدرت تهاجمی ایران را کاهش داد. او نوشته که پیش از سقوط فاو(28فروردین67)؛ «با بسیج تمامی امکانات و اجرای تبلیغات گسترده تنها 16 هزار نفر از مردم» راهی جبهه شدند که «تنها 3 هزار نفر آنها جدید بودند و بقیه داوطلبان اعزام مجدد بودند»(تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ج2، ص416)
با شکستهای پیاپی، چند ماه بعد(27تیر67) ایران قطعنامهی 598 را یک سال پس از تصویبش پذیرفت. در نامهای که امام برای توجیه مسئولان برای پذیرش قطعنامه نوشت یکی از نکات این بود: «مسئولان سیاسی میگویند از آنجا که مردم فهمیدهاند پیروزی سریعی بهدست نمیآید شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است.»
آیا مردم در سالهای پایانی جنگ ارزیابیهای امام را با واقعیت زندگیشان و جبهه منطبق میدیدند؟
فاصلهی میان نظر رهبران با برداشت مردم، جدای از اینکه کدام واقعیتر باشد، نگرانکننده و هشداردهنده است.
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
ترویج حجاب با ضربوشتم
کارشان درست نیست اما لازمشان داریم
ششم شهریور 1363 هواپیمایی ایرانی ربوده شد. مقصد نهایی هواپیماربایان بغداد پایتخت عراق بود. مسافران یکهفته در عراق بودند و علاوه بر بازدید از بخشهایی از شهر بغداد و بازار این شهر به زیارت کربلا نیز برده شدند. در هتلی مستقر بودند و دوربینهای عراقی از آنها فیلم میگرفتند و در تلویزیون عراق پخش میکردند.
در این میانه یکی از صحنههایی که از تلویزیون عراق پخش شد، در یادداشت روزانهی هاشمی رفسنجانی بازتاب پیدا کرد؛ 7شهریور63؛ «امروز مسافران هواپیمای ربودهشده را برای زیارت به کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش کردهاند، خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است.»
13 شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری، عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد اما مسافران و خدمهی پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند. این بازگشتها میتواند صحنهی یک استقبال ملی باشد اما به روایت هاشمی در فرودگاه برای مسافران اتفاق عجیبی افتاد؛ «حدود سی نفر از آنها را دادستانی انقلاب [تهران]، برای تحقیق در مورد رفتار آنها در عراق از فرودگاه به زندان اوین برده. به نظر میرسد [دادستانی انقلاب] کار خوبی نکرده، تذکر دادم که آزادشان کنند.»
حدود یک ماه قبل از این اتفاق دادستان عمومی تهران بیانیهی تندی داده بود که متولیان ادارات، مکانهای عمومی، هتلها، تالارهای برگزارکنندهی جشن عروسی باید بانوانی را که «رعایت حجاب و پوشش صحیح اسلامی را نمیکنند»، راه ندهند وگرنه خودشان تحت تعقیب قرار میگیرند.
همین ایام چند روزی تهران شاهد تظاهراتهایی علیه بدحجابی بود که گاه با خشونتهایی عجیب و غریب همراه میشد. ناطق نوری وزیر کشور در سخنانی با وجود انتقاد از بدحجابیها از کارهای انجام گرفته در این تظاهراتها هم انتقاد کرد و گفت: «آیا شما انقلابی هستید؟ قطعا حزبالله مشت به چشم بیحجاب نمیزند. تیغ نمیکشد و نسبتِ زنا به کسی نمیدهد.»(روزنامه اطلاعات، 6مرداد1363)
هاشمی رفسنجانی در خطبههای نمازجمعه با حمله به بدحجابها، از اصل اعتراضها دفاع کرد و گفت: «اگر منتسبین حکومت وظیفهشان را بهخوبی انجام ندهند، مردم خودشان وارد صحنه میشوند.» اما میگفت هنوز لازم نیست مردم برای مقابله با بیحجابی به صحنه بیایند و هر وقت لازم شد از مردم میخواهند که بیایند. هاشمی برخی کارهای خشن را کار حزباللهیها نمیدانست اما به حزباللهیها توصیه میکرد: «شما که به یک آدم بیحجاب فحش میدهید، او هم ممکن است به مقدسات شما فحش دهد.»(روزنامه اطلاعات، 6مرداد1363)
حضور موتورسواران در تظاهراتها چهرهی وحشتناکی به اعتراضها علیه بیحجابی میداد و زنها و بچهها را وحشتزده میکرد؛ وحشتی که با شکستن شیشههای مغازهها چندبرابر میشد.
سوم مرداد هاشمی روایتی از جلسهی سران قوا با حضور امام دارد؛ «شب، مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و [میرحسین] موسوی بودند. امام هم در این جلسه شرکت کردند؛ حالشان خوب است. دربارهی تظاهرات حزبالله علیه بیحجابی بحث شد. بعضی فکر میکنند کار خوبی شده است و انجام این تظاهرات تهدیدی برای بیحجابها بوده است.»
با وجود انتقادها از تندرویها، دوباره این تظاهراتها با همین روش در سال64 تکرار شد. اواخر فروردین 64 دوباره تهران صحنهی تظاهرات علیه بیحجابی بود. یادداشت هاشمی در 28 فروردین بسیار خواندنی است: «شب مهمان نخستوزیر بودیم؛ در آنجا دربارهی حرکات موتورسواران حزباللهی در خیابانها و برخورد آنها با افراد بیبندوبار که این روزها اوج گرفته است بحث شد. مقرر شد، بدون اینکه انتقاد تندی از آنها شود، از عملشان جلوگیری شود، زیرا اعلامیهی بیامضایی برای دعوت به تظاهرات علیه جنگ پخش شده و شاید لازم باشد که در روز شنبه نیروهای حزباللهی هم در خیابانها باشند.» آنها در خیابان ماندند و اعتراضهای خشن تا چند روز ادامه یافت. هاشمی، 1 اردیبهشت: «آقای ناطق، تلفنی، مشکل کنترل حزباللهیها را مطرح کرد؛ مخصوصا پس از تایید رئیسجمهور در نمازجمعهی گذشته. قرار شد که با خود آقای خامنهای صحبت شود که مشکل را حل کنند.»
دو روز بعد رئیسجمهور مصاحبه کرد: «این تظاهرات هر چه بود و هرگونه بود و هر چند روزى بود، كافى است و دیگر ادامه پیدا نكند... بعضى اتفاقات كه افتاده از جمله وارد یك مطب شدن یا مثلا داخل یك كافه كه چاى میخوردهاند رفتن، كار حزباللهیها نبوده و كار گروههاى نفوذى است... احساسات مردم را در مقابل بدحجابى و گرایش به فساد و فحشا و منكرات قبول میكنیم و مردم را محق میدانیم، اما آن احساسات و تندروىها را قبول نمىكنیم.»(روزنامهجمهوری، 4ارديبهشت64)
…
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
03:48
Video unavailableShow in Telegram
چاپ چهاردهم کتاب تاریخ جنگ
نسخههای قدیمی کتاب "تاریخ مصور جنگ ایران و عراق" محدود بود و بسیاری از عزیزان نتوانستند تهیه کنند.
حالا چاپ چهاردم منتشر شده است؛
البته قیمت آن با چاپ قبلی تفاوت دارد، اما از دوستانم در انتشارات سایان خواستهام که حداکثر تخفیف را برای مخاطبان کانال در نظر بگیرند.
برای تهیهی کتاب به آیدی زیر در تلگرام پیام بفرستید و برای استفاده از تخفیف ویژه کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید.
@Cyanpub1
IMG_3397.MP419.50 MB
یک بام و دو هوا در روایت جنگ
بودجههای عجیب در جنگ هشتساله
ستاریفر، معاون سازمان برنامهوبودجه در کابینهی دوم موسوی، دربارهی دولت و بودجهی جنگ میگوید: «بخش جنگ از بخش غیرجنگ مطالبات جدیتر و همهجانبهتری داشت که بخش غیرجنگ نمیتوانست آنها را برآورده کند. برای اولینبار در کشور یک واگرایی در زمان جنگ صورت گرفت که بریم خدمت حضرت امام و تعدادی مجوز دریافت و بعد خرج کنیم، چندینبار این امر صورت گرفته بود، اما رویه نبود و بعدها شد قاعده که بودجه را رها کنید، خودمان میرویم از بالا میگیریم. در سال 65 درواقع 25 میلیارد تومان پول داغ به اقتصاد تزریق شد؛ پول چاپ کردند. امام فرمودند دولت و نخستوزیری تصمیم بگیرند. بخش جنگ، سازمان مدیریت را تحت فشار قرار دادند که میخواهند حمله با امواج نیروی انسانی کنند که نیاز به غذا و لباس و غیره دارند. قرار شد وقتی منابع را دریافت کردند عملکرد و هزینهشدن این منابع را گزارش دهند. اما نهتنها هیچ گزارشی داده نشد بلکه این میزان پول نیز بازگردانده نشد.» و ادامه میدهد: «در سالهای بعد با بررسیهایی که صورت گرفت مشخص شد این مقدار پول در آن زمان باعث تورم شدید در کشور شد. نهتنها درمورد اهدافی که گفته بودند خرج نشد بلکه پادگانسازی صورت گرفته است. باید توجه داشت در زمان هر جنگی پادگانها موردحمله قرار میگیرند و بعد از جنگ اگر در آن زمان 100 تا پادگان داشته باشند به 70 تا کاهش مییابد، اما در کشور ما بعد از جنگ ظرفیت پادگانها چندین برابر شده بود.»(گزارش سایت رسمی موسسه دین و اقتصاد، سال 94)
تورم سال 64، حدود 7 درصد است که در سال 65 به حدود 24 درصد میرسد.
فرماندهان اغلب از تریبونهای رسمی از دولتِ زمان جنگ دربارهی عدم توجه به جنگ انتقاد میکنند. از سوی دیگر مضمونِ جنگ با دستخالی نيز ترویج میشود. هرچند حجم حمایتها و کمکها از طرف مقابل و بازبودن دست عراق برای تهیهی نیازهای جنگیاش قابلمقایسه با ایران نیست و ایران با محدودیتهای بسیار سختی روبهرو بوده اما نمیتوان گفت که كشور با دست خالی جنگیده است.
موضوع دیگری که در این سالها به آن زیاد اشاره شده این است که فرماندهان در مقابل درخواست آمادهسازی نیرو برای اجرای طرحهای عملیاتیشان با این جواب مواجه شدهاند که ما بند پوتین اینها را هم نمیتوانیم تامین کنیم. در یک موقعیت خاص دربارهی یک تقاضای خاصِ سپاه چنین جملهای گفته شده اما جالب است که این جمله در روایتها به نمادِ جنگ هشتساله تبدیل میشود.
سردار رضایی در گفتگویی که سال93 با او داشتیم دربارهی نامهی مشهورش در پایان جنگ که آن را طرحی پنجساله برای پیروزی در جنگ میدانست، معتقد بود هزینههای طرح و امکانات فراوانی که در آن درخواست شده نه تنها برای شکست صدام که برای بیرون کردن آمریکا از خلیجفارس هم بود و «نهایتا 4 میلیارد دلار نمیشد.» (سطرهای ناخوانده، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ص95)
این جملات اینگونه القا میكند که گویا در کشور ارادهای برای پرداخت کمتر از 4 میلیارد دلار برای پیروزی در جنگ وجود نداشته! اما گزارشات جنگی این موضوع را تایید نمیکند، بهعنوان نمونه 20فروردین67، چند ماه قبل از پایان جنگ، رفیقدوست(وزير سپاه) در جلسه با فرمانده سپاه میگوید در دو سه سال گذشته، از چین دو و نیم میلیارد دلار خرید کردهایم: «1/800 ما خرید کردهایم و بقیه ارتش.» این رقم سوای خرید از سایر کشورها است.
بخشهای دیگر جلسهی این روز هم نشان میدهد که دست فرماندهان چندان هم بسته نیست. در یکی از این جلسات، دربارهی خرید هواپیما از رومانی بحث میشود که هر کدام پنجونیم میلیون دلار قیمت دارد. رضایی میپرسد: «اینها نفت هم از ما قبول میکنند؟» یعنی به جای پول، نفت بگیرند؟ احمدپور معاون وزير سپاه: «بله همه نفتی هستند.» رضایی: «خوب الحمدلله، بخرید، 100 تا بخرید ازشان.» یعنی 550 میلیون دلار. در همین جلسه از نهاییشدن قراردادهایی با برزیل هم صحبت میشود.(جلد 54 روزشمار جنگ، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، ص770 تا 780)
اینها بخشی از هزینههای جنگ برای دولت است؛ به اینها اضافه کنید: نابودی زیرساختها و صنایع، هزینهی ساماندهی آوارگان جنگی، محیط زیستی كه دستخوش آسیبهای فراوانی میشود بهویژه وقتی جنگ به مناطق حساسی مانند هور کشیده میشود و...
برخی علاقه دارند انتقاد از دولت و مسوولان غیرنظامی در زمان جنگ در تریبونهای عمومی و بهشکلی یکطرفه مطرح شود اما انتقاد از خودشان را برنمیتابند و میگویند بحثهای تخصصی نباید در فضاهای عمومی مطرح شود؛ یک بام و دو هوا!
(این یادداشت سه سال پیش نوشته شده است و یکی از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی است، فایل نکته های تاریخی را از پیام سنجاق شده در کانال تلگرامی اتاق آینده دانلود کنید.)
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
دوستان عزیز
بر اساس پیام رسیده از تلگرام
کانال تلگرامی «اتاق آینده / شیرعلی نیا» به عنوان یک کانال پرطرفدار، میتواند ظاهری سفارشی بگیرد تا از کانالهای دیگر متمایز شود.
براساس توضیح تلگرام این قابلیتها انحصاری بوده و هر کانال برای دسترسی به آنها باید به سطح خاصی رسیده باشد. روش فعالسازی نیز در پیام تلگرام اینچنین توضیح داده شده است:
برای فعالسازی، "کافی است از مشترکین خود بخواهید تا با استفاده از این لینک، از کانال شما حمایت کنند:
https://t.me/jafarshiralinia?boost "
و همچنین با دریافت حمایتهای بیشتر، سطح کانال بالاتر رفته – و امکانات بیشتری آزاد خواهند شد.
اتاق آینده / شیرعلینیا
از این کانال حمایت کنید تا بتواند استوریها پست کند.
1:26:34
Video unavailableShow in Telegram
مستند سینمایی «جزیره ماهی»، از زاویهی بررسی عملکرد لشکر ۱۴ امام حسین در عملیات کربلای۴، نکات مهمی از این عملیات و مسائل جنگ را روایت میکند.
این مستند حاصل تلاش چندینسالهی فیلمساز عزیز کشورمان، رضا اعظمیان است.
او به مناسبت سیوهفتمین سالگشت عملیات کربلای۴، این مستند را برای انتشار در اختیار اتاق آینده قرار داده است.
مخاطبان میتوانند انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق آیدی زیر به سازندهی مستند منتقل نمایند.
@reza1391450
jazireye mahi_1.mp4604.40 MB
ایران باستان در یک قاب چهار جلدی
این جا تصاویری را از مجموعهی چهارجلدی تاریخ ایران باستان، که در ۱۲۰۰ صفحه تهیه شده، میبینید.
این کتابها، چهار جلد از مجموعهی یازدهجلدی تاریخ ایران است؛ از بزرگترین و مهمترین پروژههای انتشارات سایان در سالهای اخیر که تاریخ ایران باستان را روایت میکند. روایتی از تاریخ حکومتها و تاریخ اجتماعی و مردمی.
تیمی چنددهنفره با هدایت یک هیئت علمی مطرح و متخصصِ تاریخ، تدوین این چهار جلد را انجام دادهاند. علاوه بر متن دقیق و خواندنی، شاهکار دیگر در این پروژه، بازسازی حرفهای و دقیق تصاویر شخصیتها، با توجه به مستندات تاریخی است و برای تکمیل تصاویر کتاب با ۵۰ موزهی معتبر جهان ارتباط گرفته شده است.
حتما شناسنامهی اثر را در بخش پایانی فایل را به دقت مطالعه و بررسی کنید.
چاپ کتاب آغاز شده و در بهمن ماه، برای عزیزانی که این مجموعه را پیشخرید کرده بودند، ارسال خواهد شد.
انتشارات سایان برای مخاطبان من، که الان قصد تهیهی این مجموعه را دارند، شرایط ویژهای در نظر گرفته است.
برای استفاده از این شرایط به آیدی زیر در تلگرام پیام بدهید و کد ۱۴۰۲ را اعلام کنید.
@Cyanpub1
Ancient IRAN books final_231223_193655.pdf31.04 MB