ریحـــ🌿ـــاننامه
یه مادر شاعر که هنوز کودک درونش زندهاست... @ens1366 ایدی شخصی
Mostrar más283
Suscriptores
Sin datos24 horas
-17 días
+430 días
Distribuciones de tiempo de publicación
Carga de datos en curso...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Análisis de publicación
Mensajes | Vistas | Acciones | Ver dinámicas |
01 بله!
من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیماتم عزاداری میکنم...
. | 60 | 1 | Loading... |
02 روی زخم کهنه رو میخراشی و باید از نو سوگواری کنی...
. | 193 | 2 | Loading... |
03 نمیدونستم پشت مرز روزگارش چقدر طوفانه
اما دل به دریا زدم...
. | 75 | 0 | Loading... |
04 وقتی دلم فقط شعر میخواست:
خواستم بوسهی گرم از لب گلگون ببرم
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم
برنگردان به من اين قلب پُر از خاطره را
اين کتاب ورق از هم شده را چون ببرم؟
با سرافکندگی قلب خرابم چه کنم؟
گر سر سالم از اين معرکه بيرون ببرم
ناگزيرم که در آيينهی چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم
شاعر ساحل چشم توأم و همچون موج
بايد از سنگدلیهای تو مضمون ببرم
#فاضلنظری
. | 123 | 0 | Loading... |
05 اونجا که توی بستر بیماری خوابیدی و پسر نوجوونت میگه لطفا تکون نخور، تو دست من امانتی؛ بعد برای خودش نیمرو میزنه برای تو طالبی قاچ میکنه...
زندگی همونجاست...
. | 120 | 0 | Loading... |
06 داشتم فکر میکردم از رنج و اندوه، طاقتفرساتر، لبخندپیروزمندانهی آدماییه که منتظر تماشای اون لحظه بودن... لحظهی دشمن شاد کن!
القصه... ما خوبیم دوستان!!!
. | 138 | 0 | Loading... |
07 قدیما که شاعرتر بودم، یه بار گوشهی دفترم نوشتم:
از برکت غم خواب ندارم که مبادا
برخیزم و این غصه دوچندان شده باشد...
والا بخدا...
. | 132 | 1 | Loading... |
08 وقتی دغدغههای عجیبت فهمیده میشه، تو خوشبختی...
. | 166 | 1 | Loading... |
09 حتما براتون پیش اومده وقتی میخواید یه لیوانو با فشار زیاد شیر آب پر کنید و به نظر میاد پر شده، اما به محض اینکه شیر آبو میبندید میبینید نصف لیوان خالیه.
ظرف انرژی ما مثل همون لیوانهاست، با هیجان و شلوغکاری و مشغلههای بیمنطق و روهمکاری پر نمیشه؛ روح ما برای شارژ شدن نیاز به آرامش داره...
. | 164 | 0 | Loading... |
10 من بلاخره فهمیدم چرا انقد از اینکه آدما بهم بگن «مهربون» بدم میاد.
چون ناخودآگاهم خیلی زودتر از اینا متوجه شده بود که اون ویژگیای که منو تبدیل به یه آدم مهربون میکنه دقیقا همون دلیلیه که گاهی ممکنه اطرافیانم بخاطرش بهم اهمیت ندن با این پیشفرض که: «ریحانه مهربونه، خیلی راحت کوتاه و میاد و میپذیره...»
و در عوض توجهشونو معطوف به کسی میکنن که زودرنج و خودخواه و انحصارطلب و مطالبهگر و لجباز و مغروره!
. | 167 | 2 | Loading... |
11 در زن بودن لذتیه که اونو فقط وقتی تو آرامش آفتاب اردیبهشت، سخت مشغول کارای معمولی خونه هستید، درک میکنید.
و برخلاف تفکرات امروزیا، به نظر من کار خونه بسیار زنانهاست، اما تنها کاری نیست که از یه زن بر میاد. ما زنا عادت کردیم برای اثبات خودمون تبدیل به یه ابرقهرمان بشیم و بعد لذت زن بودنو از دست میدیم...
. | 183 | 2 | Loading... |
12 در ادامه مفقود شدن مغزم موقع تلفن حرف زدن، لحظهی جوش آخر ماکارونی بالاسرش واستاده بودم از دست نره، تلفن زنگ خورد، چنگالو گذاشتم کنار، دستکش آشپزخونه رو انداختم تو دست بیکارم، با دستکش یه رشته ماکارونی برداشتم تستکنم ببینم سالمه یا نه، بوی تند مایع ظرفشویی زد زیر دماغم...
چنگال دستم بودا، گذاشتم کنار...
. | 160 | 1 | Loading... |
13 خدا بین شستن ظرفا یا مرتب کردن اتاق با بیرون ریختن یخچال یا جارو کردن خونه مرددتون نذاره...
. | 157 | 0 | Loading... |
14 از معایب آدمای نفهم و بیشعور اینه که تو حتی نمیتونی تو کانال و استوری و اینا تیکه و طعنه و هوایی بنویسی تا بلاخره یه جوری به خودشون بگیرن، چونکه نفهمن😕
. | 181 | 2 | Loading... |
15 لذت بردن از چیزای ساده، خیلیییی ساده و دلخوش بودن بهشون هنره نه سادهدلی...
. | 937 | 7 | Loading... |
16 صبح زود بارونی روز تعطیل...😍
. | 187 | 0 | Loading... |
17 گاهی فکر میکنم: «مگه از این بدترم وجود داره؟»
بعد یادم میاد خدا انقدر قدرتمنده که همیشه میتونه یدونه «از این بدتر» رقم بزنه، پس بابت همین اندوه بزرگ هم شکر، که بزرگترش نصیبم نشده...
. | 190 | 1 | Loading... |
18 بعضی وقتا یه سری آدمارو میبینم که ضعف شخصیتی دارن و معلمم هستن، دلم به حال شاگرداشون میسوزه. اگر تک بعدی فکر کنیم و فقط توجهمون به تخصص معلم باشه، حاصلش همین خاطرههای تلخی میشه که همهمون از یه سری معلمامون داریم؛ از اون بدتر تاثیراتیه که معاشرت مداوم با معلم روی بچهها میذاره و نمیشه جلوشو گرفت.
چه حقالناسی گردن آدماییه که هنوز خودشون نیاز به تربیت دارن و به خودشون اجازه میدن در تربیت نسل بعدی جامعه دخالت کنن.
. | 229 | 2 | Loading... |
19 برخلاف چیزی که از روحیهی من به نظر میاد، دلم یه جمع زنونهی دوستانه میخواد که یه صبح تا شب جمع شیم دور هم، ۴۰کیلو پیاز پوست بکنیم خرد کنیم، دور هم سرخ کنیم و صدای خندهها و بلندبلند و تو هم حرف زدنمون از پنجرهها سربره تو کوچه...
. | 231 | 2 | Loading... |
20 دنیا دار عدالت نیست که بخوایم همدیگه رو با جملهی «همه مشکل دارن» دلداری بدیم.
یه نفر ناخنش میافته یه نفر انگشتش قطع میشه؛ هر دو مشکل دارن ولی این کجا و آن کجا؟
. | 401 | 1 | Loading... |
21 اما بهانههای کوچولو، باعث تغییرات بزرگ میشن...
. | 232 | 0 | Loading... |
22 حذف کردن آدم سمی از زندگی اینطوریه که تو شروع میکنی با لیست دلایلت از اون شخص فاصله میگیری بعد که فاصله به میزان کافی ایجاد شد تازه میفهمی اون آدم چقدر سمیتر از تصوراتت بوده؛ در واقع اون لیست دلایلت در مقابل حقیقت شخصیت اون فرد یه شوخی بچهگانه بوده...
. | 230 | 0 | Loading... |
23 از حال من اگر بپرسید، پاسخش الفاظ رکیکیاست غیرقابل پخش...
. | 230 | 4 | Loading... |
24 نخل نه
ولی برای هستهی خرمالو گریه کردم.
وقتی گذاشتمش توی دستمال نمدار تا جوونه بزنه و بکارمش، اونم جوونه زد، سبز شد ولی من نتونستم به موقع به دادش برسم و قبل کاشتن خشک شد مرد...!
. | 229 | 0 | Loading... |
25 در تایید عرض من، فرمودن که:
https://t.me/YekRorschach/15877 | 221 | 0 | Loading... |
26 اجازه بدید نظریهای که این مدت خیلی بهش فکر کردمو باهاتون مطرح کنم.
زن در طول تاریخ گاهی اجازهیورود به جامعه و ایجاد تغییر و تاثیرگذاری رو داشته، گاهی حتی حق درس خوندنم نداشته...
وقتی به تاریخ «چه ایران چه کشورای دیگهی شرقی چه اروپا» نگاه میکنم به نظرم میاد هرچقدر جامعه بیشتر وانمود کرد زنا اجازهی حضور تو جامعه رو دارن، تاثیرگذاریشون کمتر شد.
ببینید توی دورهی مشروطه یا قبل از انقلاب صنعتی اروپا، دقیقا وقتی زنا هنوز دستشون توی جیب خودشون نبود و به عنوان نیروی کار ارزون و کمدردسر و حرف شنو وارد جامعه نشده بودن، موجودات خونهنشینی بودن که ناچار بودن آداب خاصی رو آموزش ببینن، مادرای سطح بالاتر به دختراشون مدیریت، آداب معاشرت، و حتی سیاست رابطه رو یاد میدادن و عموما توی مهمترین اتفاقات تاریخی، ردپای زنایی رو میشه پیدا کرد که هرچند پشت پرده، عملا داشتن برای جامعه تصمیم میگرفتن.
بعد هرچقدر این زنا بیشتر وارد جامعه شدن انگار اون برشی که قبلا داشتن از بین رفت و تاثیرگذاریشون نمایشی شد.
. | 956 | 14 | Loading... |
27 خودم میدونستم من متعلق به لندن ۱۸۱۳ عم، این سریاله بهم ثابت کرد اشتباه نمیکنم😅
. | 193 | 0 | Loading... |
28 برای آزمایش خون باید دهساعت ناشتا میبودم و دقیقا از موقعی که دیگه چیزی نخوردم، خوابم نبرده، دقیقا شبی که نباید چیزی بخورم باید تا صب بیدار باشم؟
چرا صب نمیشه؟ چرا انقد دیر در اون قبرستونو باز میکنن؟😭
. | 262 | 0 | Loading... |
29 وقتی لیلا حرف از عدم مصرف قند مصنوعی میزد من درحالی استوریاشو با دقت میخوندم که یه بستنی جلاتوی شاتوت در آغوشم بود🙊
. | 274 | 0 | Loading... |
30 پاشم بقیه همبرگر دیشبمو بخورم؟
اونوقت دیگه جا برا اون خامه توتفرنگیه با چایی و پنیر و طالبی و سبزی خوردن ندارم🙊😁
. | 263 | 1 | Loading... |
31 چرا بقیه بیدار نمیشن صبحانه بخوریم؟ | 248 | 0 | Loading... |
32 یکم برای این همه تغییر ناگهان زود بود🙊
. | 243 | 0 | Loading... |
33 متاسفانه بالاجبار عضو باشگاه پنج صبحیعا شدم🙄
. | 228 | 1 | Loading... |
34 چجوریه که وقتی لاغر میشیم باید برای لاغر موندن تلاش کنیم ولی وقتی چاق میشیم هیچ اقدامی برای حفظش لازم نیست؟
بازم معتقدید ما اشرف مخلوقاتیم؟
. | 243 | 0 | Loading... |
بله!
من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیماتم عزاداری میکنم...
.
👍 7😁 1
وقتی دلم فقط شعر میخواست:
خواستم بوسهی گرم از لب گلگون ببرم
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم
برنگردان به من اين قلب پُر از خاطره را
اين کتاب ورق از هم شده را چون ببرم؟
با سرافکندگی قلب خرابم چه کنم؟
گر سر سالم از اين معرکه بيرون ببرم
ناگزيرم که در آيينهی چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم
شاعر ساحل چشم توأم و همچون موج
بايد از سنگدلیهای تو مضمون ببرم
#فاضلنظری
.
❤ 3👍 1
اونجا که توی بستر بیماری خوابیدی و پسر نوجوونت میگه لطفا تکون نخور، تو دست من امانتی؛ بعد برای خودش نیمرو میزنه برای تو طالبی قاچ میکنه...
زندگی همونجاست...
.
🥰 9
داشتم فکر میکردم از رنج و اندوه، طاقتفرساتر، لبخندپیروزمندانهی آدماییه که منتظر تماشای اون لحظه بودن... لحظهی دشمن شاد کن!
القصه... ما خوبیم دوستان!!!
.
😢 5👍 1
قدیما که شاعرتر بودم، یه بار گوشهی دفترم نوشتم:
از برکت غم خواب ندارم که مبادا
برخیزم و این غصه دوچندان شده باشد...
والا بخدا...
.
👏 8❤ 2👍 1
حتما براتون پیش اومده وقتی میخواید یه لیوانو با فشار زیاد شیر آب پر کنید و به نظر میاد پر شده، اما به محض اینکه شیر آبو میبندید میبینید نصف لیوان خالیه.
ظرف انرژی ما مثل همون لیوانهاست، با هیجان و شلوغکاری و مشغلههای بیمنطق و روهمکاری پر نمیشه؛ روح ما برای شارژ شدن نیاز به آرامش داره...
.
❤ 8
من بلاخره فهمیدم چرا انقد از اینکه آدما بهم بگن «مهربون» بدم میاد.
چون ناخودآگاهم خیلی زودتر از اینا متوجه شده بود که اون ویژگیای که منو تبدیل به یه آدم مهربون میکنه دقیقا همون دلیلیه که گاهی ممکنه اطرافیانم بخاطرش بهم اهمیت ندن با این پیشفرض که: «ریحانه مهربونه، خیلی راحت کوتاه و میاد و میپذیره...»
و در عوض توجهشونو معطوف به کسی میکنن که زودرنج و خودخواه و انحصارطلب و مطالبهگر و لجباز و مغروره!
.
❤ 3