cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

عدالتخواهی

به یاد برادر مهربان و فداکارم؛ حبیب‌الله سلیمانی.. @keivansoleimani

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
459
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
-530 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Photo unavailableShow in Telegram
بازنشستگی عدالت یا عدالت در بازنشستگی؟ مناظره مجتبی نامخواه و سید مرتضی موسوی‌نژاد @edallatkhahi
Mostrar todo...
⏯ صوت جلسه پیشرفت اقتصادی توام با عدالت 🔹سلسله جلسات بررسی برنامه هفتم توسعه @basij_57magz
Mostrar todo...
صوت جلسه برنامه توسعه هفتم .aac124.43 MB
Photo unavailableShow in Telegram
عدالت و برنامه هفتم توسعه دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی یکشنبه سوم دی ساعت ۱۵ @edallatkhahi
Mostrar todo...
Mostrar todo...
مرگ غریبانه امیر، مرتضی، علی و دیگران ... - کهکشان نامه

امیر، مرتضی و علی!  پدر و مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان و خواهر و برادرانشان اینگونه صدایشان میزدند و دانش آموزان به آقای منافیان وآقای  بیگی و آقای امنینیان می شناختند. این سه جوان هم قربانی شدند و چندین خانواده داغدار، داغی بس جانسوز و ویرانگر.

بیمه و بازنشستگی در برنامه هفتم توسعه. نظام تأمین اجتماعی از آخرین بخش‌های هر سیستم حاکمیتی است که در صورت ضرورت باید دربارۀ آن، سیاست‌های محدودکنندۀ متناسب با شرایط اتخاذ کرد. در واقع اگر شرایط خاص و سخت اقتصادی، بهانۀ تحدید تأمین اجتماعی باشد، از قضا این ساختار، خود، متکفل تأمین حقوق نیازمندترین آسیب‌دیدگان آن وضع بوده و مستلزمِ نه تضعیف، که تقویت اقدامات و حمایت‌ها است. با این حال، در شرایطی که اقتصاد ایران سه دهه ناکارآمدی و کج‌کارکردیِ آسیب‌زا، خاصه برای فرودستان را پشت سر گذاشته و احتمالاً سال‌های مشابهی را در پیش دارد، لایحۀ برنامۀ هفتم، ناظر به کلیت تأمین اجتماعی از جمله در مسئلۀ بیمه، رویکردی کاملاً انقباضی در پیش گرفته است و بر همین اساس، تحت عنوان «کاهش نسبت کمک‌های دولت به صندوق‌های بازنشستگی به بودجۀ عمومی کشور» و با تأکید بر «اصلاحات سنجه‌ای»، تنها هدف فصل اصلاح صندوق‌های بازنشستگی را کاهش هزینه‌ها و مشارکت و در واقع سلب مسئولیت دولت قرار داده است. این مسئله در حالی صورت گرفته است که «نظام جامع تأمین و رفاه اجتماعی» در ایران با حذف مطلق مسئولیت رفاه‌گستری، رسالت خود را به صِرف «تأمین» تقلیل داده و حتی ذیل تأمین نیز کارویژۀ اصلی خود را صرفاً بیمۀ اجتماعی تعریف کرده و در واقع سازمان تأمین اجتماعی را به یک سازمان بیمه‌گر اجتماعی تبدیل کرده است. از سوی دیگر با ملاحظۀ شرایط کشور و اقشار فرودستی که ترمیم و تأمین حقوق تضییع‌شدۀ آنان بر عهدۀ حاکمیت و ساختار تأمین اجتماعی آن است، عدالت حکم می‌کند که تأمین منابع مالی این عرصه، جزو اولویت‌های اول کشور قرار بگیرد و علاوه بر رفع مسائل، فسادها، ریخت‌وپاش‌ها و ناکارآمدی‌های داخلی، راجع به حمایت بیرونی از آن نیز اقدام شود تا ناترازی مالی بهانه‌ای برای سرکوب بیش از پیش حقوق اولیه و حداقلی جامعه نشود. طبق منطق مقبول و معقول نظام بیمۀ اجتماعی، التزام به حداقل چهار اصل: «کفایت»، «عدالت»، «فراگیری» و «پایداری» در این زمینه ضروری است. اصل کفایت به‌معنای «تأمین حداقل سطح درآمد برای زندگی، شامل نیازهای اساسی زندگی همچون سلامت و بهداشت، مسکن، غذا و پوشاک» است؛ اصل عدالت و انصاف به‌معنای «رفتار برابر با بیمه‌شدگان با شرایط برابر» است؛ اصل فراگیری به‌معنای «پوشش همۀ افراد جامعه و تضمین آیندۀ فرد و خانواده» است و نهایتاً اصل پایداری «تعادل منابع و مصارف برای تضمین پرداخت حقوق و لحاظ تعهدات بین‌‌نسلی» را در نظر دارد. با وجود ابتلای صندوق‌های بازنشستگی ایران به مسائل مهم در هر چهار محور، لایحه با غفلت مطلق از اصل کلیدی کفایت، توجه منفی به اصل مبنایی عدالت و پرداخت ضعیف به اصل ضروری فراگیری، تمرکز تک‌بعدی و ناموجهی بر وجه اقتصادی اصل پایداری، آن‌هم از مسیرهای مسئله‌زایی نظیر واگذاری و بورس‌بازی به اسم کاهش بنگاه‌داری و اصلاحات سنجه‌ای داشته است. در واقع لایحه، با مسکوت‌گذاشتن مسائل اصلی بیمه‌های اجتماعی و توجه ضعیف و مبهم به پوشش بیمۀ رانندگان پلتفرم‌های مجازی ذیل مشاغل غیررسمی، تمرکز خود را معطوف به سیاست‌های سخت‌گیرانه با عنوان اصلاحات سنجه‌ای کرده است. فهرستی از مسائل و چالش‌های اصلی بیمۀ اجتماعی در ایران در این جدول ارائه شده است. در این موقعیت، هرچند اشکالات اساسی رویکردی و ساختاری در پیشنهادات لایحه برای اصلاح صندوق بازنشستگی نظیر «تأدیۀ بدهی حسابرسی‌شده (به‌صورت غیرمرکب) خود به سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بیمۀ اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر از محل سهام شرکت‌های دولتی بورسی قابل واگذاری»، «تغییر رویکرد به‌سمت سرمایه‌گذاری‌های بورسی» به‌نحوی که باید «تا پایان برنامه 80 درصد دارایی‌های صندوق‌ها در قالب سهام غیرمدیریتی سودآور باشد» وجود دارد اما فارغ از این اشکالات، مسئلۀ اصلی متن حاضر در این زمینه، اصل و انحصار ایدۀ «اصلاحات سنجه‌ای» لایحه است. این لایحه ذیل مادّۀ 29 فصل 5، برخلاف قوانین بالادستی و حتی برنامۀ ششم، و بدون ملاحظۀ وضعیت اقتصادی جامعه، بر موارد زیر تأکید کرده است: • افزایش حق بیمۀ کارگران در بندهای «چ» و «ح». • افزایش سن بازنشستگی در بند «خ». • محدودیت سنوات ارفاقی مشاغل سخت و زیانآور در بند «د». • محدودیت سن بازنشستگی برای مشاغل سخت و زیانآور در بند «ذ». • محدودیت بازنشستگی پیش از موعد در بند «ر». • کاهش حقوق بازنشستگی با کاهش سنوات مبنای محاسبه حقوق یا مستمری بازنشستگی و محاسبه بر اساس متوسط پنج سال آخر کار به‌جای دو سال آخر در بند «ژ». • احتمال انتقال تعهد بیمه از کارفرما به کارگر در بند «ت». کیوان سلیمانی از متن سرمایه‌داری علیه عدالت @edallat
Mostrar todo...
عدالتخواهی | کیوان سلیمانی

مسائل مهم و مغفول بیمه و صندوق‌های بازنشستگی از متن سرمایه‌داری علیه عدالت @edallat

Photo unavailableShow in Telegram
مسائل مهم و مغفول بیمه و صندوق‌های بازنشستگی از متن سرمایه‌داری علیه عدالت @edallat
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
افزایش بی‌مبنا و یک‌باره سن بازنشستگی، خاصه خلاف توافق و قرارداد اولیه کارگران و کارکنان کنونی، اگر درست به عمق فاجعه نگاه کنی، چیزی کم از جنایت جنگی علیه جامعه غارت‌زده ایران ندارد. هر کس باد بکارد، دیر یا زود طوفان درو خواهد کرد.. @edallatkhahi
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
افزایش بی‌مبنا و یک‌باره سن بازنشستگی، خاصه خلاف توافق و قرارداد اولیه کارگران و کارکنان کنونی، اگر درست به عمق فاجعه نگاه کنی، چیزی کم از جنایت جنگی علیه جامعه غارت‌زده ایران ندارد. هر کس باد بکارد، دیر یا زود طوفان درو خواهد کرد.. @edallatkhahi
Mostrar todo...
کافه ابتذال و لمپن‌عدالتخواهی. ۱. در زمانه‌ای که طبقه مستضعف و حتی متوسط جامعه در شرایط معیشتی بسیار سختی به سر می‌برند، هرگونه کنش اشرافی یا حتی شبه‌اشرافی و فراتر از توان متوسط جامعه، خاصه از سوی مدعیان عدالتخواهی، نمک بر زخم مستضعفان است. راه‌اندازی کافه در منطقه یک تهران، دقیقا چنین اقدام افتضاحی است، و قطعا مایه و نشانه ننگ و انگ جریان عدالتخواهی. ۲. اشتهار مجازی حاصله از افشاگری رسانه‌ای به اسم عدالتخواهی و ثمرات غیرمستقیم آن، طبق انصاف و عدالت باید در مسیر عدالت مصرف شود وگرنه تبدیل سرمایه اجتماعی عمومی به سرمایه اقتصادی خصوصی با دکان کردن عدالت‌خواهی، حداقل یک سوءاستفاده خیانت‌بار است؛ حتی اگر منش و منبع اطلاعاتی این نوع کنشگری، از ابتدا و اساسا ضدعدالت بوده باشد. ۳. اصل تدارک شرایط برای تفریح و تفنن مضر و مبتذل و ادا اطوارهای لمپن‌های مفنگی مذهبی و غیرمذهبی، هم یک اقدام مضر و مبتذل است، هم در راستای تکثیر ناسوژه‌های نوکیسه متحجر_نئولیبرال که عدالتخواهی را با جفنگ‌گویی دورهمی و شوخی رفاقتی و بازی تشکیلاتی اشتباه گرفته‌اند، و هم حیف و میل اموال عمومی یا ظاهراخصوصی. ۴. مسئله اصلی شفافیت نیست، شرافت است. منبع مالی این ابتذال اهمیت فرعی دارد و حتی اگر به حلالی ثروت قارون یا تامین‌شده از غیرِ خیّر و ... باشد، این نوع مصرف به واسطه اصل مسئله و البته اثر و معنای نمادین آن می‌تواند ضدعدالت و در نتیجه اشتباه و چه‌بسا حرام باشد. ۵. البته در شرایط فعلی، تامین شرافت‌مندانه و حتی تقبل عزت‌مندانه چنین سرمایه و شبه‌اشتغالی از هر عدالتخواه مستقل استضعاف‌چشیده‌ای بعید و متناقض و خلاف مروت و منطق و مدعا به نظر می‌رسد؛ خواه درآمد شخصی باشد که عملا طی سه سال محال است، یا تحفه فامیلی برای شراکت که گویا چنین است، یا سهم‌گذاری جمعی و یا هر نوع دیگری. ۶. روش تکفیر و توجیه توهین‌آمیز این ابتذال محض توسط همدلان و همسفرگان مدیر بسیجی کافه، مشابه و البته بدتر از رویکرد متحجران درباره رانت و فساد اصولگرایان کهنه و نو بوده و گویا مسئله صرفا دعوای باندی و تضاد منافع است. تکلیف کاسبان فساد و کاسه‌لیسان نواصولگرا و ذی‌نفعان نابرابری که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند البته مشخص و مستغنی از توضیح است. ۷. سال گذشته دوازده نقد به عدالتخواهی فرقه‌ای و رفاقتی فهرست کرده‌ام که اگر فرصت و توان فراهم شود، تنظیم و انتشار آن بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. فعلا یادداشت مرفهان مبارز و ضرورت وجودی بودن عدالتخواهی را مطالعه بفرمایید. ۸. این سنخ حرکات فیک که کپی دست‌چندم از روشنفکربازی‌ها یا لمپن‌مآبی‌های تاریخ‌گذشته است، اما به بهانه رواج ادا اطوارهای کمدی_تراژیک کافه‌بازان تهران‌زده عدالتخواه و نواصولگرا و چپ و راست، و درباره کلیت سوژه‌های شومن ایرانی، متن رادیکالیسم نمایشی ژیژیک ایرانی را مطالعه بفرمایید. کیوان سلیمانی @edallat
Mostrar todo...
عدالتخواهی | کیوان سلیمانی

مرفهان مبارز و ضرورت وجودی‌بودن عدالتخواهی. در شماره دهم «نشریه دانشجویی ژینا» که به عنوان «نشریه مستقل دانشگاه تهران» منتشر می‌شود، مقاله‌ای با عنوان «جنبش دانشجویی، فراتر از طبقه» نوشته شده که در آن به یک مسئله مهم در جامعه دانشجویی و البته جامعه عمومی ایران پرداخته شده است؛ نسبت طبقه مرفه و فرادست با اعتراض و جنبش دانشجویی و اجتماعی. مدعای متن مذکور این است که «دانشجویان طبقات بالا به دلیل دسترسی آسان به آموزش خصوصی و قرار داشتن در محیط‌های اجتماعی خاص، فرصت بیشتری برای پیشرفت‌های فردی پیدا می‌کنند و به دلیل اینکه امکان مهاجرت و ادامه تحصیل در خارج از کشور را به آسانی دارند، نگران تعلیق و اخراج از دانشگاه نیستند و می‌توانند با جسارت بیشتری به فعالیت دانشجویی بپردازند و بی‌پرواتر اعتراض کنند». در این باره چند نکته کوتاه قابل طرح است: ۱. ذی‌نفعان وضع موجود چرا باید، بخواهند یا بتوانند علیه شرایط سازنده خودشان اعتراض کنند؟ این طبقه و طیف اگر هم اعتراضی کنند غالبا یا از سر زیاده‌خواهی است یا ظاهرسازی ناشی از جو و جبر زمانه و رسانه و یا اعتراضاتی ناظر به مسائل فرعی غیراولویت‌دار برای فرودستان و یا نهایتا استثناءهای…

👍 7👎 2
کافه ابتذال و لمپن‌عدالتخواهی. ۱. در زمانه‌ای که طبقه مستضعف و حتی متوسط جامعه در شرایط معیشتی بسیار سختی به سر می‌برند، هرگونه کنش اشرافی یا حتی شبه‌اشرافی و فراتر از توان متوسط جامعه، خاصه از سوی مدعیان عدالتخواهی، نمک بر زخم مستضعفان است. راه‌اندازی کافه در منطقه یک تهران، دقیقا چنین اقدام افتضاحی است، و قطعا مایه و نشانه ننگ جریان عدالتخواهی. ۲. اشتهار مجازی حاصله از افشاگری رسانه‌ای به اسم عدالتخواهی و ثمرات غیرمستقیم آن، طبق انصاف و عدالت باید در مسیر عدالت مصرف شود وگرنه تبدیل سرمایه اجتماعی عمومی به سرمایه اقتصادی خصوصی با دکان کردن عدالت‌خواهی، حداقل یک سوءاستفاده خیانت‌بار است؛ حتی اگر منش و منبع اطلاعاتی این نوع کنشگری، از ابتدا و اساسا ضدعدالت بوده باشد. ۳. اصل تدارک شرایط برای تفریح و تفنن مضر و مبتذل و ادا اطوارهای لمپن‌های مفنگی مذهبی و غیرمذهبی، هم یک اقدام مضر و مبتذل است، هم در راستای تکثیر ناسوژه‌های نوکیسه متحجر_نئولیبرال که عدالتخواهی را با جفنگ‌گویی دورهمی و شوخی رفاقتی و بازی تشکیلاتی اشتباه گرفته‌اند، و هم حیف و میل اموال عمومی یا ظاهراخصوصی. ۴. مسئله اصلی شفافیت نیست، شرافت است. منبع مالی این ابتذال اهمیت فرعی داشته و حتی اگر به حلالی ثروت قارون یا تامین‌شده از غیر باشد، این نوع مصرف به واسطه اصل مسئله و البته اثر و معنای نمادین آن می‌تواند ضدعدالت و در نتیجه حرام و اشتباه باشد. ۵. البته در شرایط فعلی، تامین شرافت‌مندانه و حتی تقبل عزت‌مندانه چنین سرمایه و شبه‌اشتغالی از هر عدالتخواه مستقل استضعاف‌چشیده‌ای بعید و متناقض و خلاف مروت و منطق و مدعا به نظر می‌رسد؛ خواه درآمد شخصی باشد که عملا طی سه سال محال است، یا تحفه فامیلی برای شراکت که گویا چنین است، یا سهم‌گذاری جمعی و یا هر نوع دیگری. ۶. روش تکفیر و توجیه توهین‌آمیز این ابتذال محض توسط همدلان و همسفرگان مدیر بسیجی کافه، مشابه و البته بدتر از رویکرد متحجران درباره فساد و تبعیض‌های اصولگرایان کهنه و نو بوده و گویا مسئله صرفا دعوای باندی و تضاد منافع است. تکلیف کاسبان فساد و کاسه‌لیسان نواصولگرا که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند البته مشخص و مستغنی از توضیح است. ۷. سال گذشته دوازده نقد به عدالتخواهی فرقه‌ای و رفاقتی فهرست کرده‌ام که اگر فرصت و توان فراهم شود، تدوین و انتشار آن بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. فعلا یادداشت مرفهان مبارز و ضرورت وجودی بودن عدالتخواهی را مطالعه بفرمایید. ۸. این سنخ حرکات فیک که کپی دست‌چندم از روشنفکربازی‌ها یا لمپن‌مآبی‌های تاریخ‌گذشته است، اما به بهانه رواج ادا اطوارهای کمدی_تراژیک کافه‌بازان تهران‌زده عدالتخواه و نواصولگرا و چپ و راست، و درباره کلیت سوژه‌های شومن ایرانی، متن رادیکالیسم نمایشی ژیژیک ایرانی را مطالعه بفرمایید. کیوان سلیمانی @edallat
Mostrar todo...
عدالتخواهی | کیوان سلیمانی

مرفهان مبارز و ضرورت وجودی‌بودن عدالتخواهی. در شماره دهم «نشریه دانشجویی ژینا» که به عنوان «نشریه مستقل دانشگاه تهران» منتشر می‌شود، مقاله‌ای با عنوان «جنبش دانشجویی، فراتر از طبقه» نوشته شده که در آن به یک مسئله مهم در جامعه دانشجویی و البته جامعه عمومی ایران پرداخته شده است؛ نسبت طبقه مرفه و فرادست با اعتراض و جنبش دانشجویی و اجتماعی. مدعای متن مذکور این است که «دانشجویان طبقات بالا به دلیل دسترسی آسان به آموزش خصوصی و قرار داشتن در محیط‌های اجتماعی خاص، فرصت بیشتری برای پیشرفت‌های فردی پیدا می‌کنند و به دلیل اینکه امکان مهاجرت و ادامه تحصیل در خارج از کشور را به آسانی دارند، نگران تعلیق و اخراج از دانشگاه نیستند و می‌توانند با جسارت بیشتری به فعالیت دانشجویی بپردازند و بی‌پرواتر اعتراض کنند». در این باره چند نکته کوتاه قابل طرح است: ۱. ذی‌نفعان وضع موجود چرا باید، بخواهند یا بتوانند علیه شرایط سازنده خودشان اعتراض کنند؟ این طبقه و طیف اگر هم اعتراضی کنند غالبا یا از سر زیاده‌خواهی است یا ظاهرسازی ناشی از جو و جبر زمانه و رسانه و یا اعتراضاتی ناظر به مسائل فرعی غیراولویت‌دار برای فرودستان و یا نهایتا استثناءهای…

Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.