شعر ایذه

رفتی و لرزاندی از تقدیر چون بیدی مرا هر چه می گفتم بمان اصلا نمی دیدی مرا بعد از آن دیوانگی تاریک ماندم در خودم نیست دیگر بر زمین سوسوی امیدی مرا مانده ام تنها بمانم یا بیایم در پی ات بی سبب انداختی در چاه تردیدی مرا آه ازین عشقی که من بیهوده در دل داشتم یک نفس فریاد گشتم باز نشنیدی مرا ‌ عاقبت مانند برگی زرد می افتم ولی کاش با دست خودت از شاخه میچیدی مرا #وحید_شه_پری https://t.me/shereizeh

‏عکس از اَمرداد بانو

اگر قراری در خواب گذاشته ایم بیا غرور مان را به آنجا نبریم تا آن قسمت از زندگی را بی صدا حرف بزنیم بی صدا راه برویم بی صدا دعوا کنیم بی صدا نگاه کنیم و بی صدا ببوسیم ما بی صدا بودیم اما زندگی شلوغش کرد قدرت اله حسینی برافتابی

‏فایل صوتی از طرف اَمرداد بانو

سال ۱۳۴۰ شمسی ، تهران ، برنامه مشاعره !! مناظره جالب در برنامه مشاعره رادیو 60 سال پیش، میان زنده یادان، سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا و درحضور مهدی سهیلی شنیدنی است

▪️محمدرضا شجریان ▪️ببار ای بارون ؛ ببار شاعر : علی معلم آهنگساز : کیهان کلهر @katibehchannel

فاجعه ای دیگر برای شهرمان ایذه دوست عزیزم استاد غلامحسین عالی پور در این فیلم از بشریت درخواست جلوگیری از این فاجعه را دارند. عاجزانه خواهشمندم همرسانی بفرمائید تا جلوی این عمل غیر علمی گرفته بشود. https://www.instagram.com/p/CWc2SOFFUhv/?utm_medium=share_sheet