آراز araz
#کانال_نشریه_آراز فلسفه هنر و ادبیات جامعه شناسی تكنولوژی @araz_az2 ✅ارتباط با ادمین ✅ ارسال تصویر ✅ارسال پیام @hamyare_shoma
Mostrar más206
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
قتل "بابک خرمدین"
گفتگوی سیدجواد میری با روزنامه "آفتاب یزد"
این قتل را چگونه می توان تبیین کرد؟ آیا یک عکس العمل غیر عقلانی به وضعیتی نامطلوب است؟ برای فهم این قتل ما نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم و هنوز زود است تعمیمات کلان از آن استنتاج کرد. اما یک پرسش را می توان مطرح کرد و آن این است که آیا جامعه به سمت خشونت در حال حرکت است؟
#سید_جواد_میری
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
@araz_az2
در نقد نظریه ارتجاعی ایرانشهری
#جواد_میری
پروژه ایرانشهری یک پروژه ارتجاعی و قرن نوزدهمی است. نمیخواهم بگویم فاشیسم است چون هنوز آنقدر قدرت اجتماعی پیدا نکرده که بتواند سیاستهای فاشیستی را در جامعه پیش ببرد، ولی توانسته تا حدودی برخی از لایههای قدرت سیاسی را مجذوب خود کند، مخصوصا لایههای دست دوم و دست سوم مانند بعضی وزرای بعضی وزارتخانهها و بخشهایی از تینکتنکها.
این پروژه درنهایت تجزیه ایران را مدنظر خود دارد. ممکن است کسانی که خود را ایدئولوگ پروژه ایرانشهری میدانند، از یک موضع ایراندوستی وارد شوند و بهگونهای که گویا روایتی غیر از روایتی که آنها تقریر میکنند، از اصالت تهی است، ولی پایان این ایده دو چیز را پیشروی جامعه ایران قرار میدهد، اول تجزیه ایران به مثابه یک واحد سیاسی و دوم ایجاد نوعی از حکومتی که یک زبان واحد و یک قرائت واحد از ایرانیت با نوعی از المانهای شدید باستانگرایی را دارد. به قول مرحوم شهید مطهری با خوانشی که این آریاییگریها دارند، 70 درصد جمعیت کنونی ایران باید بیرون از ایران قرار بگیرند، چون ممکن است خیلی از ایرانیها از نظر نژاد، آریایی هم نباشند. مثلا زبانهایی مثل ترکی، عربی و زبانهای دیگر ایرانی بهعنوان زبانهای غیرملی و حتی ضدملی در خوانش ایدئولوگهای ایرانشهری مطرح میشوند.
به همین خاطر اگر از منظر جامعهشناسی بخواهیم نگاه کنیم، پروژه ایرانشهری میخواسته خود را بهعنوان بدیلی در برابر اسلامگرایی مطرح کند، بهدلیل ناکارآمدیهای محسوس، این قرائت ایرانشهری از هویت کنونی و معاصر ایرانی و حتی از تاریخ ایران، بهگونهای رادیکال تلاش میکند خود را به مثابه یک آلترناتیو مطرح کند. خوشبختانه این خوانش پایگاه اجتماعی وسیعی ندارد، بلکه توانسته بهطور حداقلی بخشهایی از جامعه ایران و بخشهایی از حاکمیت را مجذوب خود کند.
اگر بخواهیم خیلی دقیقتر بررسی کنیم ما با 4 گرایش عمده درباره امر جمعی در ایران روبهرو هستیم: خوانش اسلامگرایی با سویههای مدنی، خوانش اسلامگرایی با سویههای رادیکال، خوانش ناسیونالیسم با سویههای مدنی و خوانش ایرانشهری یا ناسیونالیسم رادیکال. ناسیونالیسم رادیکال ریشه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در ایران دارد که بنیانگذاران اصلی آن محمود افشار، پورداود و بسیاری که میخواستند حول محور ایران باستان و ناسیونالیسم باستانگرا، ایران را بازسازی کنند و از قضا دو چیز را ضد این خوانش میدیدند، یکی واقعیت اجتماعی اسلام بود که یک دین فراگیر در جامعه ایران بود و هویت ایران را تشکیل میداد و زبان عربی، زبان دینی آن بود [برای همین با هردو این المانها مقابله کرد] و یکی هم ساختار جمعیتی یا دموگرافیکی جامعه ایران بود که [خصوصا] هم زبان ترکی بود و هم ترکهای [و به همین قیاس سایر زبانها و قومهای] ایران بودند.
تمام تلاش باستانگرایان که حول سلطنت پهلوی اول قرار گرفته بودند بهنوعی اسلامزدایی و ترکزدایی از جامعه ایران بود.
ایرانشهری امروز بهگونهای تلاش میکند که گفتمان قرن نوزدهمی و اوایل قرن بیستمی در ایران را دوباره بهصورت رادیکال احیا کند که بهنظرم آنچه پیشروی جامعه ایران قرار میدهد جر نوعی از خوانش تجزیهطلبانه از ایران نیست.
روزنامه فرهیختگان
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
@araz_az2
دربارهی فاجعهی قتلی که اخیرا خبرساز شده است اظهارنظرها و تحلیلهای متفاوت و زیادی منتشر میشود و مانند همیشه پرگوییهایی صورت خواهد گرفت... اما آنچه محرز است بحرانهای نهفته درون خانوادههاست. این حادثه پرده از جنایتهای نهفتهی پنهان و خشونتهای گاه بیحد و حصر خانوادگی برمیدارد.
این حادثه بار دیگر یادآور میشود که بر خلاف نظر برخی از جامعهشناسان وابسته به نیروها و نهادهای سیاسی خانواده ابداً به طور ذاتی مقدس نیست، که حتی انسان نیز اشرف مخلوقات نیست؛ که هر انسانی که به سن بلوغ رسید صلاحیت ازدواج و مهمتر از آن فرزندآوری را ندارد. که بسیاری از پدرهای و مادرهایی که در اطرافمان میبینیم حتی برای یک ساعت صلاحیت والدین شدن را ندارند. که هیچ سازوکار سازمانی و اجتماعی برای حمایت از افراد زیر بار خشونت وجود ندارد.
جامعهی ما به شدت محافظه کار و بزدل و مستبد در شنیدن نقطه نظرات متفاوت است. جامعهای سردرگم میان ارزشهای نو و کهنه که هویت و چیستی خود را گم کرده است. چرا که هیچ نقدی را بر خود برنمیتابد و حتی چهار کلام حرف حساب را سانسور و سرکوب میکند. برای نمونه دکتر حسن محدثی چندیست که کتابی در رابطه با پدیدهی "شوهر کشی" بر اساس شواهد و تحقیقات دانشگاهی و میدانی تدوین کرده است اما پشت درهای سانسور ورزارت ارشاد ماند و هنوز منتشر نشده است. چنین است که پدیدههای فرزند کشی و همسر کشی و انواع قتلهای خانوادگی رو به افزایش میگذارد و جامعهای که بزرگتر و دلسوز نداشته باشد محکوم است که به این اخبار دلخراش.
این حوادث به ما سیلی میزنند که فجیعترین جنایتها گاهی درون امنترین نهادها و نزدیکترین روابط و مناسبات رخ میدهد. که انسان گرگ انسان است. که باید بار دیگر تیغ تیز نقد برداریم و هستی فردی و اجتماعی, ارزشها و باورها و آنچه درست میپنداریم را بازنگری کنیم... در غیر این صورت آنقدر حالمان خراب است که هرکداممان میتوانیم بالقوه یک قاتل جانی برای اعضای خانوادهمان باشیم.
#احسان_عزیزی
@araz_az2
ابراهیم شکوری مدیر اجرایی باشگاه پرسپولیس:
"با چهل میلیون طرفدار چرا ردیف بودجه نداریم؟"
پ.ن: باور بفرمایید درهر کشور توسعه یافته و توسعه نیافته مسئول باشگاه فوتبال حرفه ای چنین سخنی بگوید یا مسخره خاص و عام می شود و یا به پزشک سلامت روان ارجاع داده می شود. اما از آنجا که کشور ما کشوری وارونه در جهان است، شنیدن چنین سخنانی هم امری عادی است. تصور کنید فلان بازیکن بورکینافاسویی سابق پرسپولیس یا استقلال که کسی نامش را هم نمی داند و یک بازی هم برای این تیم ها انجام نداده است و صرفا به خاطر حق دلالی عده ای به تیم قالب شده به فیفا شکایت می کند و دولت سریعا دست خود را در جیب مردم فرو کرده و بدهی او را می پردازد. یا فلان مدیر بازنشسته دولتی و نظامی که تفاوت میان چقندر و توپ فوتبال را به درستی نمی داند یک شبه مدیرعامل باشگاه ورزشی می شود!!
درهمه جای دنیا این تیمها و ورزشکاران حرفه ای هستند که بالاترین مالیات را به دولت می پردازند و اینجا مدیر باشگاه ورزشی از ملت ردیف بودجه می خواهد!! باور بفرمایید مدیر گینس اگر از وضعیت ایران اطلاع کافی داشته باشد یک شعبه خاص عجایب ایران تاسیس میکند.
#فرهاد_قنبری
@araz_az2
محسن هاشمی گول خورد!
🔹محسن هاشمی در ماههای اخیر پیرامون کاندیداتوری خود اظهارنظرهای مختلفی کرده بود؛ توصیفاتی از این جنس که "هیچ عاقلی کاندید نمیشود" و "ریاستجمهوری عاشق مجنون میخواهد" اما جمعبندی او نیز چنین بوده که "زمان ثبتنام شاید به من فشار بیاورند که در انتخابات ثبتنام کنم و ممکن است گول بخورم و کاندید شوم!"
@araz_az2
1.27 MB
⭕️ هنگامی که جامعهای به دروغگوییِ سازمانیافته روی آورَد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند؛ صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی میشود و گویندهی حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد، یک کنشگر سیاسی محسوب میشود.
در چنین شرایطی، شما نمیتوانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید. شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به تشکیلات دروغ میپیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب میشوید.
#هانا_آرنت
@araz_az2
سید جواد میری عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره به آذرانجمن گفت: « بحثی که رئیس جمهور مطرح کرده اند، به نظر من یکی از مباحثی است که هرچقدر زمان میگذرد به دلیل کج فهمیهایی که در حوزه مفهومی ایجاد شده است یقینا در آینده سیاست گذاریهای کشور چالشهای زیادی را برای ایران ایجاد میکند. آقای روحانی در اینجا یک بحثی را درباره مسئله زبان ملی و مفهوم ملی مطرح میکند و سپس میگوید که زبان فارسی، زبان ملی کشور است و از زبانهای دیگر موجود در ایران را با یک مفهوم دیگر به نام مفهوم محلی نام میبرد. انگار که در ارزشگذاری زبان ها، برخی زبانها کوچکتر و کم ارجتر و برخی زبانها مهم ترهستند ...
@araz_az2
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.