سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
کانال رسمی تلگرام سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تماس با تلگرام سندیکا از طریق آیدی زیر @Vahed_Syndica
Mostrar más3 318
Suscriptores
+524 horas
+57 días
+2630 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
🔴 عدم پرداخت حقوق فروردین ماه کارکنان شرکت واحد به خاطر ناکارآمدی مدیریت و بی کفایتی شهرداری
رانندگان و سایر کارگران شرکتواحد در شرایطی حقوق فروردین ماه سال جدید را دریافت نکرده اند که دو ماه از سال جدید میگذرد و کارکنان شرکت همچنان با حقوق سال گذشته امورات زندگی خود را با این تورم ۵۰ درصدی و افسارگسیخته میگذرانند. رانندگان و سایر کارگران همیشه یک ماه طلبکار میباشند و حقوق دریافتی به صورت به روز و آنلاین نیست. با این حال کارگران این شرایط را تحمل کرده اند، ولی مدریت ناکارآمد و هئیت مدیره بی لیاقت و کارنابلد از این بردباری پرسنل نهایت سوء استفاده را میکنند و حقوق کارگران را با تاخیر بیشتر پرداخت میکنند.
یکی از دلایل اصلی این مشکلات نشآت گرفته از شهرداری میباشد. شهرداران مختلف و بطور مشخص آقای زاکانی هر سال با افزایش حقوق کارگران مشکل داشته اند و همیشه در اوایل سال بحران هایی نظیر عدم افزایش حقوق ها و یا تاخیر در پرداخت حقوق ها را برای رانندگان و سایر کارگران شرکت واحد ایجاد میکند و ذات واقعی خود را که همان کارگرستیزی است را به نمایش میگذارند. این مدیران شهری بر خلاف شعارهای عوام فریبی که همیشه پشت تریبون ها سر میدهند و حمایت خود را از کارگران برای خریدن وجهه اجتماعی و به جهت ارتقاع پست های کلیدی در کشور برای خود اتخاذ میکنند، در واقع عوامل نظام استثمارگر سرمایه داری حاکم هستند. یک نمونه ی اخیر از سیاستهای رانتی و ضدکارگری آنها پرداخت کمک هزینه مسکن به مدیران می باشد در صورتیکه کارگران و رانندگان شرکت سالهاست که از تسهیلات مسکن استفاده نکرده اند و زندگی آنها به شکل استیجاری در حومه شهر اداره میشود.
شهردار که در کنفرانس ها و مراسمها دم از معیشت کارگران میزند، حقوق ناچیز رانندگان و کارگران شرکت واحد را به موقع پرداخت نمیکند. آیا پرداخت به موقع حقوق جزئی از تضمین معیشت کارگران نیست؟ شهرداری و شخص شهردار نه تنها در تعمیم معیشت کارگران در این مدت قدمی برنداشته اند، حتی حقوق آنها را به موقع پرداخت نمیکنند. شعارهای عوامفریبانه شما برای ما کارگراننان و آب و مسکننمی شود.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به تمامی همکاران تاکید میکند که در صورت عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران شرکت تمامی اشکال اعتراضی را برای خود محفوظ بدارند.
چاره کارگران وحدت و تشکیلات است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
[email protected]
https://t.me/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
👍 1🤔 1😱 1
🔴 دو سال از بازداشت رضا شهابی و حسن سعیدی گذشت
در اردیبهشت ۱۴۰۱ نیروهای امنیتی رضا شهابی و حسن سعیدی را بازداشتکردند و بعد از گذشت دو سال یک روز اجازه مرخصی، حتی بدلایل پزشکی، به این دو عضو سندیکای کارگران شرکت واحد، با وجود بیماریهای آنها، داده نشده است. در همان روزها کهمقارن با روز جهانی کارگر و روز معلم بود تعداد کثیری فعالینکارکری ومعلمی نیز بازداشت شدند و با اتهامات واهی و احکام سنگینمواجه گشتند.
رضا شهابی، کارگر زندانی و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با هجوم ماموران امنیتی در منزلش دستگیر شد. وی بیش از سه ماه برای تحمیل سناریوهای ساختگی و پرونده سازی کذایی در بازداشتگاههای ۲۰۹ و ۲۴۱ در انفرادی و تحت بازجویی نگهداری شد. رضا شهابی در اعتراض به پرونده سازی کاذب و رفتارهای توهین آمیز در بازجویی های طولانی به مدت ۴۲ روز دست به اعتصاب غذا زد. بیدادگاه تجدید نظر حکم ۶ سال حبس تعزیری (۵ سال اجرایی)، دو سال تبعید و محرومیت از فعالیت سندیکایی و اجتماعی را عینا تایید کرده است.
حسن سعیدی از اعضای قدیمی سندیکای کارگران شرکت واحد که در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ با یورش وحشیانه نیروهای امنیتی به محل اقامت موقتاش در روستایی واقع در جاده همدان بازداشت شد، اکنون ۷۳۰ روز است که در حبس به سر میبرد. حسن سعیدی در آن مدت بارها تحت بازجوییهای طولانی قرار گرفت و در اعتراض به تداوم بازجوییها به مدت ۳۹ روز در اعتصاب غذا بود. حسن سعیدی به پنج سال حبس به اتهام واهی اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و یک سال حبس و دو سال تبعید به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام محکوم شده بود. اما در روزهای اخیر با نقض رای در دیوان عالی کشور حکم زندانش به ترتیب به سه سال و شش ماه و یک روز بابت اتهام اجتماع و تبانی، و هفت ماه بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام کاهش یافت.
از زمان بازگشایی سندیکای کارگران شرکت واحد در سال ۱۳۸۴ تا کنون حسن سعیدی و رضا شهابی بارها بازداشت، مورد ضرب و شتم، تهدید و حبس شده اند. متاسفانه در این ۱۹ سال صدها عضو سندیکا مورد اذیت و آزار قرار کرفتند و عده ای از آنها با هماهنگی نیروهای امنیتی و کارفرما از کار اخراج شدند. همکنون داود رضوی، از دیگر اعضای هیات مدیره سندیکا، حدود ۲۰ ماه میباشد که بدونحتی یک روز مرخصی در حبس به سر میبرد.
نمیدانیم که امروزه در چند جای دنیا اعضای سندیکاهای کارگری اینچنین تحت تعقیب و اذیت و آزار و جرمانگاری مداوم قرار می گیرند، اما، و در هر حال، این درجه از ظلم نسبت به سه کارگر و خانواده های آنان بیش از هر چیز نشان از نفرت و عدمتحمل مقامات نسبت به حق خواهی کارگران و تشکل یابی مستقل آنها دارد.
در شرایطی که غارت کنندگان اموال عمومی، اختلاس گران میلیاردی و رانت خواران نجومی تحت حمایت حاکمیت قرار دارند تداوم حبس کارگران حق طلب فقط ظلمیست آشکار و شرمآور.
کارگر زندانی آزاد باید گردد!
چاره زحمتکشان وحدت و تشکیلات است!
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
[email protected]
https://t.me/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
💔 12👍 1😭 1😡 1
🔴 پیام ارسالی از همکار
شستشوی ماشین شخصی آقای حسین عطایی معاون منابع انسانی منطقه ۵ در دومین روز کاری
جمعه، ۲۸ اردیبهشت، ساعت ۱۱ صبح.
جا نماز آب کشیدن هم حدی دارد.
آقای حسین عطایی آبی که برای شستشوی ماشین شخضی استفاده میکنید بیت المال است آیا متوجه نیستی؟ و یا اینکه متوجه هستی ولی خودت را به کوچه علی چپ زدی و یک سر و گردن از دیگران بالاتر میدانید و اموال بیت المال را از آن خود میپندارید؟
مشت نمونه خروار است!
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
📌 سپاس از پیامهای همکاران
چاره کارگران وحدت و تشکیلات است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
[email protected]
https://t.me/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
👍 2
چنین اعتصابهایی ــهمچون هفتتپه در سال ۹۷ که به همراهی و تعطیلی شهر شوش انجامید یا چنانچه کارگران ریسندگی پرریس در سال ۸۵ که سنندج را در مشت خود گرفتندــ جامعه را به فاز دیگری در تقابل با طبقهی حاکم میبرد و نشان میدهد آن نیرویی که توانایی ایجاد تغییرات ریشهای و نهایی را دارد و میتواند مبارزات عمومی علیه نابرابری و ناکارآمدی را به شیوه متشکل رهبری کند، طبقهی کارگر متحد و سازمانیافته است. با وجود سرکوب شدیدی که در ایران حکمفرماست و احزاب و سازمانهای پیشرو و مترقی مجال بروز نمییابند، دستآوردها و تجارب جنبشها مثل روزنههایی از دل تاریکی میدرخشند که البته با هزینههای گزافی به دست میآیند.
به سوابق اعتصابات در خود شرکت واحد که بنگریم، دستآورهای زیادی را به خصوص در میانهی دههی هشتاد برای جنبش کارگری به ارمغان آورد و سندیکای مستقل شرکت واحد را به حاکمیت تحمیل کرد، قوای سرکوب و تشکلهای زرد و دستنشاندهی دولتی را به عقب راند و مقاومتِ سانسورشدهی کارگران ایران را بار دیگر در مقیاس جهانی مطرح کرد. به گمان این نگارنده نکتهی اساسی در تمام این اعتصابها، بهنمایشگذاشتنِ قدرت و وزن سیاسی جنبش متحد کارگریست. این را دولت و نهادهای امنیتی به خوبی میدانند و مدام برای استثمار نیروهای کار و ایجاد تفرقه بین کارگر و کارمند، بین شاغل و جویای کار، بین مطالبات صنفی و سیاسی برنامهریزی میکنند. کارکرد و شکوه این اعتصاب به حدی بود که بلافاصله از نیروی انتظامی و پلیس امنیت تا سپاه و وزارت اطلاعات را برای درهمشکستن اعتصاب به میدان طلبید. همین امر به علیرضا زاکانی، شهردار تهران این اعتمادبهنفس را داده بود تا در محل تجمع حاضر نشود و به خواستهی اعتصابیون دهنکجی و اطلاعیهای دروغین دربارهی افزایش چهلدرصدی حقوقها منتشر کند. وقتی تنها یک روز از اعتصاب گذشت، دروغ دیگری در ابعاد بزرگتر، یعنی تعطیلی تهران به خاطر آلودگی هوا از راه رسید. از روز دوم راهکارهای اعتصابشکنی یکبهیک ظاهر و حدود سی نفر از رانندگان دستگیر شدند. نیروهای نظامی به کمک کارفرما آمدند و اتوبوسهای خود را به خطوط بی.آر.تی آوردند، اما از آنجاییکه رانندهی با مهارت کافی در اختیار نداشتند، با آموزشهای یکشبه تعدادی از کارکنان شهرداری و بخش خصوصی را به کار گرفتند که طبیعتاً با خسارتهای فراوان به اتوبوسها و اموال عمومی همراه شد. جهت حل این معضل و در قدم بعدی که آتشنشانان را برای رانندگی اعزام کردند، آنها به هیچوجه حاضر نشدند پشت فرمان بنشینند و پشت رانندگان اعتصابی را خالی بگذارند و در این زمینه هزینههای امنیتی را هم متحمل شدند. همزمان با شکست پروژههای اعتصابشکنی زمینههای اتحادی فراتر از شرکت واحد میتوانست شکل بگیرد و به مطالبات اعتراضات خیابانی پیوند یابد. مشخص شد که اتفاق دیگری در حال وقوع است و امکان گستردگی اعتصاب به سایر سطوح جامعه نزدیک و نزدیکتر میشود. دیری نپایید که وحشت از سرایت اعتصاب به حملونقل سراسری نظیر مترو و راهآهن و کامیونداران و تاکسیرانان و غیره حاکمیت را موقتاً وادار به عقبنشینی ساخت تا خودش را هم موقتاً از این منجلاب برهاند.
به قول والتر بنیامین «اعتصاب بالاترین نوعِ خشونت در اوج بیخشونتی است» و مطالبهگری در اشکال اعتصاب یا تظاهرات همواره با درجهای از خشونت همراه خواهند بود، چراکه مبارزه با سرمایهداری و با عوامل حیاتیاش نظیر اعتصابشکنان و پلیس سیاسی، با اصطکاک و کشمکش بالایی همراه است و مدافعان نظمِ سرمایهمحور مدام به دنبال بهانهای برای سرکوب طبقهی کارگرند و این امر در کشورهای استبدادی و جهان سوم به نوع عریانتری در جریان است؛ اما برای کارگران مبارزه و آگاهی طبقاتی است که نمایانگر ابزار و شیوههای بدیل در اعتراض خواهد بود و سازماندهی را هدفمند خواهد کرد. از این نظر اعتصاب اخیر کارگران شرکت واحد در صورتی که به کارگران حملونقل درس بدهد و از اعتصابهای عظیم و پیگیرانه در جنبش کارگری بیاموزد، در آیندهای نزدیک بار دیگر تشکلیابی برای خود را جانی دوباره خواهد بخشید و به برگزاری مجامع عمومی برای دخالت مستقیم در زندگی و کار منتج خواهد شد؛ همانگونه که جنبش کارگری طی سالها مقاومت مستمر به اعتصابهای درخشان و مؤثر و نیز شهرت جهانی دست یافته، و طبقهی کارگر با یاری متحدان خود تلاش برای رشد آگاهی سیاسی و طبقاتی را به جایی رسانده که راهاندازی مجامع و انجمنهای عمومی و نیاز به سازمانیابی و تشکلسازی را در ابعاد وسیع و در صنایع و خدمات گوناگون فریاد میزند.
شعار همیشگی سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد این است:
«چاره زحمتکشان وحدت و تشکیلات است»
هیراد پیربداقی (فعال کارگری)
📌 سپاس از یادداشت ارسالی
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
👍 8❤ 1
🔴 نگاهی به اعتصاب کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه (اردیبهشت 1401)
یادداشتی از هیراد پیربداقی، فعال کارگری
اتحادِ واحد
اعتصاب رانندگان و سایر کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در روزهای پایانی اردیبهشتماه سال ۱۴۰۱ به قدری برای جنبش کارگری ایران دارای اهمیت است که نباید اجازه داد لابهلای اتفاقات و اعتراضاتی که بر اثر روزمرگی و عادت به راحتی از کنارشان عبور میکنیم، قرار گیرد. به همین دلیل نگارنده در این یادداشت قصد دارد نگاهی بیاندازد به ویژگیهای این اعتصاب؛ از زمینههای شکلگیری تا تأثیراتش بر جامعه.
دوشنبه، ۲۶ اردیبهشت تهران را تبی فراتر از حد معمول فراگرفته بود، خیابانها به شدت شلوغ شده بودند و شبکهها و ایستگاههای حملونقل عمومی مملو از جمعیت شگفتزده و مستأصلی که به سمت خطوط اتوبوس و مترو و تاکسی و سایر راهها سرازیر میشدند. در نقاطی از شهر اتوبوسها در جایجای خطوط و سامانهها متوقف یا رها شده بودند و هستههای اولیهی کارگران اعتصابی شکل میگرفت. راههای ارتباطی و عبور و مرور در پایتخت قفل شده و سیستم حملونقل به کلی از کار افتاده بود. دولت به شهرداری خط داده بود تا مصوبهی شورای عالی کار را نادیده بگیرد و دستمزدهای کارگران واحد و شهرداری را نهتنها در سطح رفاه و نهتنها مطابق با نرخ واقعی تورم، بلکه بر خلاف قانون به میزان تنها ۱۰درصد افزایش دهد. همین خبر کافی بود تا کمکم تمام خطوط بی.آر.تی در تهران، از تجریش گرفته تا نازیآباد و از غرب تا شرق اعلام اعتصاب و عملاً شهر را فلج کنند. صدای اعتراض متحدانهی رانندگان و مقابلهیشان با دولت و شهردار تمام کشور را فرا گرفته بود و نیروهای ویژه و انتظامی با ایجاد رعب و وحشت و گاهی با دستگیری و تحت تعقیب قراردادن کارگران تلاش میکردند تا اعتصاب را بشکنند، اما ارادهی کارگران قدرتمندتر از آنان بود و در برابر دخالتهای پلیس دست به ابتکار عمل زدند و توقفگاهها را تخلیه و به سمت ادارهی مرکزی شرکت واحد حرکت کردند.
یک ایستگاه قبل
دولت رئیسی برای فرار از بحرانهایش و برای سرکوب اعتراضات فزاینده در جامعه برنامهها و سیاستهای نئولیبرالی را تحت پروژهی «جراحی اقتصادی» با سرعت و شدت عمل بیشتری دنبال میکند که کلیدیترین هدف آن تضعیف بخش گستردهای از جامعه، به ویژه بهرهکشیِ دوچندانِ طبقهی کارگر و سیاستهای فقیرسازی است. حفظ دولت و حفظ نیروی قهریه ایجاب میکند که هزینهی این جراحی بر دوش دشمن طبقاتیِ دولت، یعنی نیروهای کار و ارتش ذخیرهی بیکاران بیفتد. مسئلهی دستمزد بارزترین چالش طبقاتی در این بین است که این دولت به بهانهی کسری بودجه و مهار تورم به خود اجازه داده باز هم به معیشت کارگران و بازنشستگان دستدرازی کند. مشت نمونهی خروار است؛ در میان کارگران شرکت واحد که به سختی روزگار میگذرانند، پیش از اعتصاب اضافهکار و برخی مزایا در تعدادی از سامانهها قطع شده بود و بازنشستهها مطالبات معوق داشتند. مانند صدها مرکز کارگری دیگر، طرح طبقهبندی مشاغل با وجود تصویب به حاشیه رفته و پرداخت بک پی و معوقات این طرح نیز با وجود اعتراض سالیانه و بعد از وعده و وعیدهای توخالی همچنان صورت نگرفته است؛ در حقیقت دولت میخواهد قلدری کند و هر مصوبهای را که به نفع کارگر است، رد کند. برخلاف تصورات رایج، در شرکت واحد سالهاست پتانسیل اعتراضی و یکپارچگی به صورت بالقوه وجود داشته و به لطف شهردار و هیات وزیران و سایر عوامل چشمهای از آن در برابر دیدگان همه به فعل در آمد.
ویژگیها و دستآوردها
اعتصاب رانندگان اتوبوس گرچه کوتاه بود و از پوشش تحلیلی ناچیزی بهرهمند شد و حتی با کمکاری و کمتوجهی عمدهی گرایشات چپ مواجه شد، اما با ویژگیهای ممتاز و هوشمندانهای به میدان آمد که به طور کلی میتوان برشمرد:
-ارائهی مطالبهای معین و ضرب شست نشاندادن به دولت و پلیس سیاسی؛
-عدم عقبنشینی از مطالبه تا حصولِ کل یا بخشی از آن و بهعقبراندن کارفرما؛
-برآمدن آژیتاتورها* و شکوفاییِ سازماندهندگان و فعالان سندیکایی در بطن اعتصاب؛
-افشا و طرد انواع ترفندهای ضدکارگری مبنی بر مذاکره و ارعاب و تفرقه؛
-پیشرفت در همافزایی و اتصال بین پرسنل حملونقل عمومی تهران و حومه؛
-استفادهی گسترده از کانالهای اطلاعرسانی و هماهنگی؛
-حمایت و پیگیری کارگران بازداشتشده تا زمان آزادی.
نیروهای پیشرونده و بازدارنده
ما دربارهی شیوهی اعتراضی صحبت میکنیم که با کمیتی ناچیز، ولی در قامت یک شهر برخاست؛ اعتصابی که تمام ارکان حکومت را به ترس و دستپاچگی انداخت و همه را غافلگیر و کرد تمام واحدهای آموزشی و اداری و بسیاری از کسبوکارها را به تعطیلی کشاند و در میانه و همبسته با اعتراضات سراسری خیابانی خودنمایی کرد.
👍 2
آژیتاتور معمولاً در جامعهای با اقبال مواجه میشود که سازمانهای مستقل در آن وجود ندارند.
هیراد پیربداقی (فعال کارگری)
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️
📌 سپاس از یادداشت ارسالی
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
[email protected]
https://t.me/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
چنین اعتصابهایی ــهمچون هفتتپه در سال ۹۷ که به همراهی و تعطیلی شهر شوش انجامید یا چنانچه کارگران ریسندگی پرریس در سال ۸۵ که سنندج را در مشت خود گرفتندــ جامعه را به فاز دیگری در تقابل با طبقهی حاکم میبرد و نشان میدهد آن نیرویی که توانایی ایجاد تغییرات ریشهای و نهایی را دارد و میتواند مبارزات عمومی علیه نابرابری و ناکارآمدی را به شیوه متشکل رهبری کند، طبقهی کارگر متحد و سازمانیافته است. با وجود سرکوب شدیدی که در ایران حکمفرماست و احزاب و سازمانهای پیشرو و مترقی مجال بروز نمییابند، دستآوردها و تجارب جنبشها مثل روزنههایی از دل تاریکی میدرخشند که البته با هزینههای گزافی به دست میآیند.
به سوابق اعتصابات در خود شرکت واحد که بنگریم، دستآورهای زیادی را به خصوص در میانهی دههی هشتاد برای جنبش کارگری به ارمغان آورد و سندیکای مستقل شرکت واحد را به حاکمیت تحمیل کرد، قوای سرکوب و تشکلهای زرد و دستنشاندهی دولتی را به عقب راند و مقاومتِ سانسورشدهی کارگران ایران را بار دیگر در مقیاس جهانی مطرح کرد. به گمان این نگارنده نکتهی اساسی در تمام این اعتصابها، بهنمایشگذاشتنِ قدرت و وزن سیاسی جنبش متحد کارگریست. این را دولت و نهادهای امنیتی به خوبی میدانند و مدام برای استثمار نیروهای کار و ایجاد تفرقه بین کارگر و کارمند، بین شاغل و جویای کار، بین مطالبات صنفی و سیاسی برنامهریزی میکنند. کارکرد و شکوه این اعتصاب به حدی بود که بلافاصله از نیروی انتظامی و پلیس امنیت تا سپاه و وزارت اطلاعات را برای درهمشکستن اعتصاب به میدان طلبید. همین امر به علیرضا زاکانی، شهردار تهران این اعتمادبهنفس را داده بود تا در محل تجمع حاضر نشود و به خواستهی اعتصابیون دهنکجی و اطلاعیهای دروغین دربارهی افزایش چهلدرصدی حقوقها منتشر کند. وقتی تنها یک روز از اعتصاب گذشت، دروغ دیگری در ابعاد بزرگتر، یعنی تعطیلی تهران به خاطر آلودگی هوا از راه رسید. از روز دوم راهکارهای اعتصابشکنی یکبهیک ظاهر و حدود سی نفر از رانندگان دستگیر شدند. نیروهای نظامی به کمک کارفرما آمدند و اتوبوسهای خود را به خطوط بی.آر.تی آوردند، اما از آنجاییکه رانندهی با مهارت کافی در اختیار نداشتند، با آموزشهای یکشبه تعدادی از کارکنان شهرداری و بخش خصوصی را به کار گرفتند که طبیعتاً با خسارتهای فراوان به اتوبوسها و اموال عمومی همراه شد. جهت حل این معضل و در قدم بعدی که آتشنشانان را برای رانندگی اعزام کردند، آنها به هیچوجه حاضر نشدند پشت فرمان بنشینند و پشت رانندگان اعتصابی را خالی بگذارند و در این زمینه هزینههای امنیتی را هم متحمل شدند. همزمان با شکست پروژههای اعتصابشکنی زمینههای اتحادی فراتر از شرکت واحد میتوانست شکل بگیرد و به مطالبات اعتراضات خیابانی پیوند یابد. مشخص شد که اتفاق دیگری در حال وقوع است و امکان گستردگی اعتصاب به سایر سطوح جامعه نزدیک و نزدیکتر میشود. دیری نپایید که وحشت از سرایت اعتصاب به حملونقل سراسری نظیر مترو و راهآهن و کامیونداران و تاکسیرانان و غیره حاکمیت را موقتاً وادار به عقبنشینی ساخت تا خودش را هم موقتاً از این منجلاب برهاند.
به قول والتر بنیامین «اعتصاب بالاترین نوعِ خشونت در اوج بیخشونتی است» و مطالبهگری در اشکال اعتصاب یا تظاهرات همواره با درجهای از خشونت همراه خواهند بود، چراکه مبارزه با سرمایهداری و با عوامل حیاتیاش نظیر اعتصابشکنان و پلیس سیاسی، با اصطکاک و کشمکش بالایی همراه است و مدافعان نظمِ سرمایهمحور مدام به دنبال بهانهای برای سرکوب طبقهی کارگرند و این امر در کشورهای استبدادی و جهان سوم به نوع عریانتری در جریان است؛ اما برای کارگران مبارزه و آگاهی طبقاتی است که نمایانگر ابزار و شیوههای بدیل در اعتراض خواهد بود و سازماندهی را هدفمند خواهد کرد. از این نظر اعتصاب اخیر کارگران شرکت واحد در صورتی که به کارگران حملونقل درس بدهد و از اعتصابهای عظیم و پیگیرانه در جنبش کارگری بیاموزد، در آیندهای نزدیک بار دیگر تشکلیابی برای خود را جانی دوباره خواهد بخشید و به برگزاری مجامع عمومی برای دخالت مستقیم در زندگی و کار منتج خواهد شد؛ همانگونه که جنبش کارگری طی سالها مقاومت مستمر به اعتصابهای درخشان و مؤثر و نیز شهرت جهانی دست یافته، و طبقهی کارگر با یاری متحدان خود تلاش برای رشد آگاهی سیاسی و طبقاتی را به جایی رسانده که راهاندازی مجامع و انجمنهای عمومی و نیاز به سازمانیابی و تشکلسازی را در ابعاد وسیع و در صنایع و خدمات گوناگون فریاد میزند.
شعار همیشگی سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد این است:
«چاره زحمتکشان وحدت و تشکیلات است»
پانوشت:
*آژیتاتور: کسی که برای شرکتدادن مردم در اهداف اجتماعی و سیاسی از راه تبلیغات یا سخنرانی یا رسانه به فعالیت میپردازد.
🔴 نگاهی به اعتصاب کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه (اردیبهشت 1401)
اتحادِ واحد
اعتصاب کارگران بازنشسته و شاغلِ شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در روزهای پایانی اردیبهشتماه سال ۱۴۰۱ به قدری برای جنبش کارگری ایران دارای اهمیت است که نباید اجازه داد لابهلای اتفاقات و اعتراضاتی که بر اثر روزمرگی و عادت به راحتی از کنارشان عبور میکنیم، قرار گیرد. به همین دلیل نگارنده در این یادداشت قصد دارد نگاهی بیاندازد به ویژگیهای این اعتصاب؛ از زمینههای شکلگیری تا تأثیراتش بر جامعه.
دوشنبه، ۲۶ اردیبهشت تهران را تبی فراتر از حد معمول فراگرفته بود، خیابانها به شدت شلوغ شده بودند و شبکهها و ایستگاههای حملونقل عمومی مملو از جمعیت شگفتزده و مستأصلی که به سمت خطوط اتوبوس و مترو و تاکسی و سایر راهها سرازیر میشدند. در نقاطی از شهر اتوبوسها در جایجای خطوط و سامانهها متوقف یا رها شده بودند و هستههای اولیهی کارگران اعتصابی شکل میگرفت. راههای ارتباطی و عبور و مرور در پایتخت قفل شده و سیستم حملونقل به کلی از کار افتاده بود. دولت به شهرداری خط داده بود تا مصوبهی شورای عالی کار را نادیده بگیرد و دستمزدهای کارگران واحد و شهرداری را نهتنها در سطح رفاه و نهتنها مطابق با نرخ واقعی تورم، بلکه بر خلاف قانون به میزان تنها ۱۰درصد افزایش دهد. همین خبر کافی بود تا کمکم تمام خطوط بی.آر.تی در تهران، از تجریش گرفته تا نازیآباد و از غرب تا شرق اعلام اعتصاب و عملاً شهر را فلج کنند. صدای اعتراض متحدانهی رانندگان و مقابلهیشان با دولت و شهردار تمام کشور را فرا گرفته بود و نیروهای ویژه و انتظامی با ایجاد رعب و وحشت و گاهی با دستگیری و تحت تعقیب قراردادن کارگران تلاش میکردند تا اعتصاب را بشکنند، اما ارادهی کارگران قدرتمندتر از آنان بود و در برابر دخالتهای پلیس دست به ابتکار عمل زدند و توقفگاهها را تخلیه و به سمت ادارهی مرکزی شرکت واحد حرکت کردند.
یک ایستگاه قبل
دولت رئیسی برای فرار از بحرانهایش و برای سرکوب اعتراضات فزاینده در جامعه برنامهها و سیاستهای نئولیبرالی را تحت پروژهی «جراحی اقتصادی» با سرعت و شدت عمل بیشتری دنبال میکند که کلیدیترین هدف آن تضعیف بخش گستردهای از جامعه، به ویژه بهرهکشیِ دوچندانِ طبقهی کارگر و سیاستهای فقیرسازی است. حفظ دولت و حفظ نیروی قهریه ایجاب میکند که هزینهی این جراحی بر دوش دشمن طبقاتیِ دولت، یعنی نیروهای کار و ارتش ذخیرهی بیکاران بیفتد. مسئلهی دستمزد بارزترین چالش طبقاتی در این بین است که این دولت به بهانهی کسری بودجه و مهار تورم به خود اجازه داده باز هم به معیشت کارگران و بازنشستگان دستدرازی کند. مشت نمونهی خروار است؛ در میان کارگران شرکت واحد که به سختی روزگار میگذرانند، پیش از اعتصاب اضافهکار و برخی مزایا در تعدادی از سامانهها قطع شده بود و بازنشستهها مطالبات معوق داشتند. مانند صدها مرکز کارگری دیگر، طرح طبقهبندی مشاغل با وجود تصویب به حاشیه رفته و پرداخت بک پی و معوقات این طرح نیز با وجود اعتراض سالیانه و بعد از وعده و وعیدهای توخالی همچنان صورت نگرفته است؛ در حقیقت دولت میخواهد قلدری کند و هر مصوبهای را که به نفع کارگر است، رد کند. برخلاف تصورات رایج، در شرکت واحد سالهاست پتانسیل اعتراضی و یکپارچگی به صورت بالقوه وجود داشته و به لطف شهردار و هیات وزیران و سایر عوامل چشمهای از آن در برابر دیدگان همه به فعل در آمد.
ویژگیها و دستآوردها
اعتصاب رانندگان اتوبوس گرچه کوتاه بود و از پوشش تحلیلی ناچیزی بهرهمند شد و حتی با کمکاری و کمتوجهی عمدهی گرایشات چپ مواجه شد، اما با ویژگیهای ممتاز و هوشمندانهای به میدان آمد که به طور کلی میتوان برشمرد:
-ارائهی مطالبهای معین و ضرب شست نشاندادن به دولت و پلیس سیاسی؛
-عدم عقبنشینی از مطالبه تا حصولِ کل یا بخشی از آن و بهعقبراندن کارفرما؛
-برآمدن آژیتاتورها* و شکوفاییِ سازماندهندگان و فعالان سندیکایی در بطن اعتصاب؛
-افشا و طرد انواع ترفندهای ضدکارگری مبنی بر مذاکره و ارعاب و تفرقه؛
-پیشرفت در همافزایی و اتصال بین پرسنل حملونقل عمومی تهران و حومه؛
-استفادهی گسترده از کانالهای اطلاعرسانی و هماهنگی؛
-حمایت و پیگیری کارگران بازداشتشده تا زمان آزادی.
نیروهای پیشرونده و بازدارنده
ما دربارهی شیوهی اعتراضی صحبت میکنیم که با کمیتی ناچیز، ولی در قامت یک شهر برخاست؛ اعتصابی که تمام ارکان حکومت را به ترس و دستپاچگی انداخت و همه را غافلگیر و کرد تمام واحدهای آموزشی و اداری و بسیاری از کسبوکارها را به تعطیلی کشاند و در میانه و همبسته با اعتراضات سراسری خیابانی خودنمایی کرد.