رضا بردستانی

برخی ها ذاتاً خجالتی هستند و دوربین گریز یا ترسو یا این که از تبعات انتشار چنین بودن هایی در چنین جمع هایی بیم دارند؟ نشست سه جانبه: دارالحکومه، چادرملو و وکلای مجلس!

#امان_از_خود_انقلابی_پندارها تا دیروز، هم از فساد #سنگ_آهن_مرکزی_ایران_بافق خبر داشت هم از #قلیان کشیدن #معاون_استاندار وقت و هم از مسیر حرکت #جک_استراو... تا دیروز یعنی تا وقتی کارمندی ساده بیش نبود حالا که ردای گشاد مدیرکلی پوشانده‌اند بر تنش، حتی از اوضاع و احوال اداره اش نیز بی خبر است، منبع اخبارتان سوراخ شده یا از عوارض مدیرکلی است... ؟ #دیده_بانی_خبر_یزد می گوید: درست در شبی که یک ایران داغدار و بُهت زده حادثه تلخ و تروریستی #شاهچراغ_شیراز بود، اداره کل فرهنگ و ارشاد استان یزد، میزبان برگزاری #تئاتر_طنز؟! #انقلابی بودن تان که شکاف برداشته و خودتان نیز می دانید، کم ِ کم، آدم باشید!

#نکته_مهم_تاریخی #تروتسکیسم بر چه اعتقادی استوار است؟ تروتسکیسم/تروتئیسم(Trotskyism) بر آن بود که #روسیه باید به یک پایگاه #انقلاب_کمونیستی در جهان تبدیل شود و موج انقلاب از روسیه بی امان به سراسر جهان فرابرده شود.

#استالین (دایی یوسف) با همدستی #آدم_کش ها، #دیوان_سالار ها، و #خبرچین ها، همه ی خوبی های #انقلاب_روسیه را نابود کرد... برداشتی آزاد از پیشگفتار #۱۹۸۴جورج_اورول

#صرفا_جهت_اطلاع #جورج_اورول با نام واقعی #اریک_آرتور_بلیر در کتاب ۱۹۸۴ می نویسد: با بازنگری آثارم پی می برم که هرگاه #مقصود_سیاسی نداشته ام کتاب های بی جان نوشتم...

مشغول بازخوانی #قدرت_بی_قدرتان اثر #واتسلاف_هاول بودم که رسیدم به ص:۲۳ و عبارت #جنبش_های_اصیل، یاد #نادری نماینده مجلس افتادم و تازه متوجه شدم آن #سوتی وحشتناک ناشی از چه بود..‌. این بنده خدا، یک وقتی، یک جایی، یک چیزی خوانده و نفهمیده از آن خوشش آمده، همواره مترصد استفاده از آن عبارت به زعم وی خوش‌آیند بوده تا رسیده به #طالبان و ناگهان آن عبارت به یادش آمده و بدون این که به عواقب آن بیاندیشد به این نتیجه رسیده است که: #طالبان یکی از #جنبش_های_اصیل_منطقه است... به همین سادگی!

#نکته_خیلی_مهم عقلانیت کجا و سیاست زدگی کجا... این که انتظار داشته باشیم سیاستمداران و رهبران سیاسی از دادن وعده ها و شعارهایی که تمایلی به انجام آن ندارند به دلیل خدشه وارد آوردن به اعتبار شخصی و اعتماد عمومی، پرهیز کنند یک انتظار عقلانی و کانلاً طبیعی است اما عقلانیت کجا و سیاست زدگی کجا...!

#کوتاه_و_مختصر می خواهد عبایش #شکلاتی باشد می خواهد سفید یا صورتی، او را بخشی از یک چرخه ی معیوب، درون ِ حاکمیتی معیوب تر می دانم، هیچ گاه ارادتی به وی نداشته ام و بخش عمده ای از فلاکتی که حداقل ما یزدی ها این روزها درون آن دست و پا می زنیم را ناشی از دورانی می دانم که او بر سر کار آمد هرچند اعتقاد قلبی دارم او یکی از سالم ترین و نجیب ترین رؤسای جمهوری است که در این نظام بر سر کار آمد ولی فقط نجابت و سلامت کافی نبود... آدم هایی که ذیل سایه و نام و نسبت وی و با وی پر و بال گرفتند به ما فهماندند که بی جهت آزادی و عقلانیت را مکمل یکدیگر نمی دانند کوتاه سخن این که: این که در میانه ی ‎#اعتراضات_سراسری هستند اشخاص، رسانه و رسانه هایی که هنوز به خرده فرمایشات ِ ناشی از خرده سواد سیاسی - فلسفی ِ ‎#سیدمحمدخاتمی توجه نشان می دهند و به آن می پردازند به ما این هشدار را می دهد که؛ تا رسیدن به رشد و تعالی، راه دور و درازی در پیش داریم... راهی بس طولانی، پر پیچ و خم و ترسناک!

#رویای_دویست_میلیاردتومانی زارع پور اشکذری و بیشمار #زارع_پوراشکذری و #بیشمار اگر کاربلد و بساز بودند که سراغ شهرداری نمی آمدند! این نوشته را بدهید یکی از #خوشنویس هایی که خوش می نویسند ولی بی ادعا هستند تا با خط خوش بنویسند و آن را آویزان کنید سر در #بلدیه_یزد تا به وقتش؛ زارع پوراشکذری و بیشمار بدخوابی برای این شهر و شهرداری دیده اند، خواب و رؤیایی که شاید ۲۰۰میلیاردتومان هزینه روی دست مان بگذارد پس تا دیر نشده و رؤیای این دو سر به فلک نکشیده، برابر مقرارت با آن ها برخورد کنید و خیلی زود رؤیای شان را به واقعیت پیوند بزنید... این ها برای ساختن و آباد کردن نیامده اند، آمده اند تا نسازند و هزینه ای هنگفت روی دست مان بگذراند و خداحافظ... راستی آزمایی این مسئله آسان است؛ این ها در سوابق خود یک نمونه رو کنند که پروژه های عظیمی حتی نزدیک به #پروژه_ارگ و #پروژه_میدان_امام_حسین.ع را تداعی کند آنوقت بنشینیم برای باقی ماجرا فکری برداریم عرضم تمام!

#نکته_خیلی_مهم همین که این روزها، جوان ها آهنگ #بلاچاو گوش می دهند حتی اگر معنا و تاریخچه ی آن را ندانند و دیگر علاقه ای به شنیدن مزخرفات #امیرتتلو ندارند یعنی یک گام به پیش «بلا چاو» Bella_ciao# به معنیِ «بدرود ای زیبا»، نام ترانه‌ای است که در زمان جنگ جهانی دوم (میان سال‌های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ در بحبوحهٔ جنگ داخلی ایتالیا) پارتیزان‌ها و مخالفان فاشیسم در ایتالیا می‌خواندند