123 714
Suscriptores
-47624 horas
-3 1367 días
-6 63230 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
♦️داستان تجاوز پسر به زن ۴۳ ساله
🔹این زن توضیح داد: من کارمند هستم.
مرد راننده قویهیکل بود. هر چه سعی کردم نتوانستم در برابر او مقاومت کنم. او خیلی جوان بود. به آن پسر گفتم من ۴۳ساله هستم و تا به حال هم ازدواج نکردهام با من چنین کاری نکن. هر چه به پسر جوان التماس کردم فایدهای نداشت و .....
ادامه ماجرا و خبر ⛔️👉
( التماس کردم ، سرچ کنید کانالش میاره)
👍 6😱 3
♦️داستان تجاوز پسر به زن ۴۳ ساله
🔹این زن توضیح داد: من کارمند هستم.
مرد راننده قویهیکل بود. هر چه سعی کردم نتوانستم در برابر او مقاومت کنم. او خیلی جوان بود. به آن پسر گفتم من ۴۳ساله هستم و تا به حال هم ازدواج نکردهام با من چنین کاری نکن. هر چه به پسر جوان التماس کردم فایدهای نداشت و .....
ادامه ماجرا و خبر ⛔️👉
( التماس کردم ، سرچ کنید کانالش میاره)
اخبار فوری | مردمی نیوز🔖
پوشش لحظه ای اخبار انتخابات و سیاسی کشور همه چیز از همه جا با قلم و بیانی متفاوت تبلیغات 👇
https://t.me/almas_tablig👍 7❤ 1🥰 1😱 1
Repost from N/a
🚫مرد مست به خانه آمد...
آنقدر مست بود که گلدان قیمتی که زنش به آن خیلی علاقه داشت را ندید و به گلدان خورد و گلدان شکست...
پیش خودش گفت حتما زنم فردا واسه گلدون کلی دادو بیداد میکنه همونجا خوابش برد. صبح که از خواب بیدار شد یادداشتی را روی یخچال دید: "عزیزم صبحونه مورد علاقتو روی میز چیدم الانم رفتم بیرون تا برای ناهار مورد علاقت چندتا چیز بخرم دوست دارم عشقم”
مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه چرا مامانت ناراحت نشده؟!
پسر گفت دیشب که مست بودی مامان
ادامه ➡️
👍 5😱 1
01:29
Video unavailableShow in Telegram
میکس خنده ..تقدیم نگاهتون🤗لطفا لا❤️یک فراموش نشه😎
آدینه تون شاااااد کنار عزیزانتون.
🅰 @dastanvpand1
14.15 MB
👍 9👏 3
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
🔞حکم رابطه جنسی با زن شوهردار
و مچ گیری در خانه
میزان مجازات و پاسخ خانوم وکیل
مشاهده حکم. ➡️
01:00
Video unavailableShow in Telegram
وقتی مادر بشی کارای عجیب غریب زیاد میکنی!😁😁😍
🅰 @dastanvpand1
9.49 MB
😁 13🥰 2
00:55
Video unavailableShow in Telegram
زندگی، همین روزهاییست که بیصبرانه منتظر سپری شدنشیم..
-----------------
#پیشنهاددانلود
🅰 @dastanvpand1
8.50 MB
👍 11
(🌷)➻➻➻➻➻➻➻➻➻➻➻(🌷)
─═┅✰ داستان کوتاه📘✰┅═─
پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه! مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود! پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم! و بجای چشم دوم، دایرهای توپر و سیاه گذاشته بود! معلم هم دور اون، دایرهای قرمز کشیده بود و نوشته بود: «پسرم دقت کن!»
فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید: «میتونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟
مدیر هم با لبخند گفت: «بله، لطفا منتظر باشید.»
معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد! مادر یک چشم بیشتر نداشت! معلم با صدائی لرزان گفت: «ببخشید، من نمیدونستم...، شرمندهام.»
مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت: «معلم مون امروز نمرهام رو کرد بیست!» زیرش هم نوشته: «گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم!»
بیا اینقدر ساده به دیگران نمرههای پائین و منفی ندیم. بیا اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلطمون نشکنیم.
🅰@dastanvpand1
👍 22❤ 12
00:24
Video unavailableShow in Telegram
حال دلتون خوب بادیدن رقص کوچولوهای بامزه 😅❤️....
🅰 @dastanvpand1
3.78 MB
❤ 11👍 3👏 1
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.