🍃🌱خــلوت شــاعرانه🌱🍃
و گهگاهی دو خط شعری که گویای همه چیز است و خود ناچیز... ناشناس: https://t.me/BiChatBot?start=sc-399720165
Mostrar más159
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
چقدر این تعبیر نزار قبانی از غم دلتنگی رو دوست دارم. میگه چطوری میخوای اندازه این غصه رو برات بگم؟
“وحزني كالطفل، يزداد في كل يوم جمالاً ويكبر”، در حالی که این غم، هر روز، مانند یک کودک، بزرگتر و زیباتر میشه.
پیدا کردن افراد نزدیک در تلگرام ممکن شد❗️
با 🤖 بگومگو ، افراد #نزدیک خودتو پیداکن و به صورت #ناشناش باهاشون چت کن 👇
http://t.me/BegoMago_Bot?start=X_1Vjq42
✅ #رایگان ، تایید شده و کاملا امن
با تکمیل کردن پروفایلت 5 تا سکه رایگان دریافت کن 😍
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
#حافظ
هرچیز قاعده ای دارد
جز عشق !
و عشق انگار
تا ابد
بی قاعده است...
#رضا_براهنی
اندر احوالات بازگشت به روابط سمی و آسیب زای گذشته، وحشی بافقی تو دوبیت حق مطلبو ادا کرده انصافا.
میفرماد :
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هرکس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست ،نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم ،پریدیم ....
سید ابوالفضل مبارز:
خستۀ روزگار ناآرام، من همانم که جان نمیخواهد
کشتنم انتخاب سختی نیست، زدنم امتحان نمیخواهد
لبی از خون حنجرم تر کن تا کمی تازهتر شود نفست
بعد بنشین و قصه کن با من، گرچه این آسمان نمیخواهد
قصه کن از تحمل وطنم، از لب بیتمایل وطنم
آخرین شاخۀ گل وطنم وطنی که جوان نمیخواهد
وطن من کجای دنیایی؟! همه با شعر متحد شدهاند!
واقعاً بعد از این چه باید کرد؟! در دهاتی که خان نمیخواهد
در دهاتی که دیگر از امروز، سر تعظیمش از تن افتاده
در دلش شوق زندگی دارد، نان بماند، دهان نمیخواهد!
کشورم، از شکستن عاصی باش، حرف خود را بزن ولو با سنگ
مطمئن باش بعد از این احدی، شهر بیقهرمان نمیخواهد!
ما اگرچه که سوگوار خودیم؛ داغداریم و بیقرار خودیم
خودمان عاقلیم و میفهمیم بعد از این دیگران نمیخواهد...
@khalvate_shaerane
سعدی اونقد عاشق طرف بوده که میگه:
کاش که در قیامتش بارِ دگر بدیدمی
کآنچه گناهِ او بُوَد من بِکِشَم غرامتش
ترجمه موزون اشعار نزار قبانی به قلم حسین برهمت
از کانال : @nizar_qabbani2