cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

محمد سروش محلاتی

کانال درس ها👇 @msoroushm

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
6 468
Suscriptores
+124 horas
-17 días
+10430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

☑️ سیلی شرعی به صورت شرع ! ✔️جامعه دینی ما در چند سال اخیر ، با دو روند معکوس در باره پوشش بانوان روبروست : الف) روند کاهش پوشش در زنان ب) روند افزایش اِعمال قدرت برای کنترل آن موضوع اول بدلیل آنکه حکایت از گسترده شدن تخطی از موازین شرعی است ، مؤمنان را آزار میدهد ، و موضوع دوم نیز بدلیل آنکه همراه با تخطی از موازین شرعی و آداب اخلاقی و اجتماعی است برای اکثر مردم آزار دهنده است . میتوان حدس زد که اگر عالمان دینی از سالها پیش به تفریط در بخش اول با شیوه اقناع مخاطبان و به افراط در بخش دوم با شیوه نقد حاکمان ، اهتمام می‌نمودند، امروز وضع دیگری داشتیم ولی ..... ✔️البته امروز هم هر چند فرصت مناسب از دست رفته ، ولی باز هم نباید از تلاش خردمندانه غفلت نموده و در برابر این دو جریان منفی که به اخلاق و دین آسیب می‌رساند، بی تفاوت بود . ولی آنچه موجب تاثر است ، برخی اظهارات نسنجیده در این فضای آشفته است ، از یک سو یک حکم مسلم اسلامی نادیده انگاشته میشود ، و از سوی دیگر تشویق به تند روی و برخوردهای خشونت آمیز می‌گردد . نمی‌توان انکار کرد که جریان دوم در میان متدینان حامیانی داشته و از سوی برخی حکمرانان نیز حمایت می‌شود ولی رگ و ریشه های آن را در حوزه ها باید جستجو کرد ! ✔️امروز حوزه در بطن خود ، تند روی را رشد می‌دهد و میوه های تلخ آن در جامعه ظاهر می‌گردد. حوزه ای که باید مبانی حجاب را بر اساس کتاب و سنت ، تبیین و تحکیم کند و به شبهات آن پاسخ روشن دهد ، و سپس باید مبانی مسئولیت حکومت در قبال احکام شرع را تحلیل نموده و به اشکالات آن جواب دهد ، گاه میخواهد اثبات کند : مردم مجازند مستقیما با بگیر و ببند به منع و جلوگیری از بی حجابی بپردازند ! با صرف نظر از اینکه القای این مطلب به طلاب ، چه عوارضی دارد و جامعه را به چه سمت و سویی می‌برد، باید پرسید که این دیدگاه چه مستند فقهی دارد و چگونه ممکن است یک استادِ فقه به آن برسد ؟ ✔️میگویند: جواز برخورد خشن مردم با بدحجابان ، مستند به روایتی از امام صادق ع است که : مردی خدمت پیامبر رسید و از اینکه مادرش پیوسته ارتباط با مردان بیگانه دارد شکایت فرمود ، و رسول خدا فرمود : او را در خانه نگهدارد و اگر فایده نکرد راه ورود بیگانگان را بر او ببندد و اگر باز هم نشد مادر را در قید وبند کند ، زیرا بهترین نیکی در حق او منع وی از محرمات الهی است : عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِنَّ أُمِّي لاَ تَدْفَعُ يَدَ لاَمِسٍ قَالَ «فَاحْبِسْهَا» قَالَ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ «فَامْنَعْ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْهَا» قَالَ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ « فَقَيِّدْهَا فَإِنَّكَ لاَ تَبَرُّهَا بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ تَمْنَعَهَا مِنْ مَحَارِمِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ » [من لا یحضره الفقیه ج۴ ص۷۳] ✔️ولی از این روایت چه نتیجه ای میتوان گرفت و چه اجازه ای برای عموم مردم میتوان صادر کرد ؟ فرضا سند روایت صحیح باشد (و از اشکال امثال شهید صدر صرف نظر شود ) در این روایت چند خصوصیت وجود دارد که نمی‌توان آنها را نادیده انگاشته و از آن بحکم عمومی برای بد حجابان رسید : اولا : اقدام در باره زنی فاسد و همه جایی است که هیچ مشتری را رد نمیکند ! لا تدفع ید لامس و پیامبر به حبس فردی نظر داده است ثانیا : فرزند برای اقدام در باره او خدمت پیامبر رسیده و بجای اقدام خودسرانه ، از رسول خدا اجازه خواسته است سخن حضرت جواب یک مساله کلی شرعی نیست بلکه بیان کیفیت برخورد با یک فرد خاص است و به تعبیر آیت الله خویی: قضیه شخصیه ! (مصباح الفقاهه ج ۱ ص۳۵۲) ثالثا : حضرت در اجازه برای کنترل مادر ، علت را مسئولیت خانوادگی دانسته است که به اقتضای بِرّ والدین و رعایت حرمت خانواده ، اقدام نماید و به وظیفه شهروندان در جامعه مربوط نیست . استاد معظم آیت الله میرزا جواد تبریزی را که دلالت این روایت را در قلمرو خانواده می‌دانست ( اسس القضاء و الشهادات ص۶۹) ✔️ای کاش آن روز که برخی فقها ادله جواز حبس معصیت کاران را جمع و به آن فتوا می‌دادند ، نمیگفتند که عموم تعلیل بر جواز زندانی کردن هر کس که بدون بازداشت نمی‌توان او را از گناه منع کرد ، دلالت دارد . زیرا این جمله در مقام بیان علت حکم نیست بلکه در مقام رفع این توهم است که : آیا چنین رفتاری با مادر غیر اخلاقی است ؟ و ای کاش توضیح می‌دادند که اگر حکم عام است ، حد و حدود این محرمات و قلمرو این باز داشت چیست ؟ آیا این بدان معناست که هرگونه بازداشت و به هر مدت و تحت هر شرایطی برای جلوگيري از هر منکری جایز است ؟ آیا این ابهام گویی ها دست ماموران و آتش باختیاران را برای تعدی و تجاوز باز نمیکند و بالمآل به تنفر از فقه و احکام شرع نمی‌انجامد؟ @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
📚شرح نهج البلاغه 📃نامه ۳۱  به حضرت مجتبی(ع) 🔹جلسه ۳۲ : واعلم ان امامک طریقا ذا مسافه بعیده سبکباری شرط موفقیت در سفر طولانی و پر رنج آخرت   🔸در جمع خانوادگی گروهی از طلاب و فضلای حوزه. ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ (اولین شنبه ماه ذی قعده) @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
◾️سخنرانی در شب شهادت امام صادق ع . ۱۴ اریبهشت ۱۴۰۳ 🔷 امام صادق و امام کاذب @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
✳️ منزلت زن در قرآن ⭕️ نکوداشت خانم دکتر زهرا شجاعی 💠 ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ . تهران . جماران @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
ضمنا معتقدم به دلیل وجود بحرانهای روز افزون داخل کشور و شکاف های عمیقی که ایجاد شده است، آغاز گفت و گوی بر اساس اصول مشترک انسانی و اخلاقی با غیر دینداران در ایران عزیز، بسیار ضروری تر از هر جای دیگری است و امیدوارم دینداران در این زمینه پیشقدم باشند. از استاد سروش هم که صبورانه زمینه این بحث را در کانال تلگرامی شان فراهم نمودند بسیار سپاسگزارم و از ایشان می خواهم هر وقت صلاح دیدند، وارد بحث شوند. ارادتمند - مهدی نساجی تهران، 14 اردیبهشت
Mostrar todo...
🟢پیام و توضیح مجدد دکتر مهدی نساجی سرکار خانم دکتر عادلخواه، سلام و احترام اینجانب در یک متن که گمان نمی کردم مورد توجه استاد سروش محلاتی قرار بگیرد، پیشنهاد نمودم که بزرگان دین، که به آزادی و عدالت و ارزشهای انسانی باور دارند، پیش قدم شوند و راه مفاهمه با غیر دینداران را بر سر اصول مشترک انسانی بازکنند تا در میان اقشار مختلف جامعه ایران، نوعی «تفاهم» برای اداره اجتماعی و سیاسی کشور حاصل شود. به هر حال باید بپذیریم که به هر دلیل، جامعه ایران، در سراشیبی افول دینی حرکت می­کند. دراین میان، عالمان دین چه کنند؟ من پیشنهادم این است که برای این که شکاف اجتماعی در ایران از بین برود و ما بتوانیم بر سر حداقل های لازم برای انسجام اجتماعی و وحدت ملی، به تفاهم برسیم، عالمان فرهیخته ای چون استاد سروش محلاتی، آغازگر گفت و گو با غیردینداران بر سر اصول مشترک شوند و راه بسته باز شود و ایران عزیز باقی بماند. اولا، این یک پیشنهاد است و استاد سروش محلاتی و دیگران آزادند که به آن توجه کنند یا نکنند، بنابراین گمان میکنم این نگرانی حضرت عالی که اولویت دادن به گفت و گو با دیگر اقشار جامعه و کمرنگ کردن بحثهای درون دینی، مخالف آزادی اندیشه است، محملی ندارد. ثانیا، پیشنهاد اینجانب صرفا یک پیشنهاد برای جذب جوانان نیست. من اصلا در مورد جوانان سخنی در نوشته قبلی نگفتم. بحث بسیار فراتر از جوانان است. این که جهان و به تبع آن ایران به سمت بی دینی و خداناباوری می رود، یک امر فراگیر اگزیستانشیال است. به عبارت دیگر مردم جهان به این سمت می روند که «امنیت وجودی» خود را که یک نیاز هستی شناختی و روانشناختی است، از راههایی غیر از دین بدست آورند. منظورم از «امنیت وجودی» همه آنچه از اقتصاد و رفاه و عدالت و نظم و اخلاق و معنویت است که هر انسانی برای یک زندگی معنابخش و آرام احتیاج دارد است. در مقام مثال، مردم در گذشته از بخاری های چوبی برای گرم کردن خانه استفاده می کردند، اما امروزه سیستم های گرمایی جایگزین و رقیب به وجود آمده اند و مردم دیگر لزومی به استفاده از بخاری های چوبی نمی بینند، مگر در کلبه ها و خانه های روستایی. بسیاری مردم جهان هم احساس می کنند امنیت وجودی خود را می توانند از راههایی غیر از دین به دست آورند  ودیگر عملا نیازی به دین نمی بینند و نگاهشان به برخی کشورهای بی دین (مانند کشورهای اسکاندیناوی) است که با رشد وتوسعه علم وتکنولوژی و اخلاق و عقلانیت سکولار، برای شهروندان خود امنیت وجودی ایجاد کرده اند. حال دینداران که به نظر می رسد رو به اقلیت خواهند بود چه کنند؟ به نظرم چهار واکنش متصور است: 1-     اقلیت مضطرب: این گروه دیندرانی هستند که ازپذیرش روند دینداری (که در بالا توضیح داده شد)، مضطرب شده و با عباراتی مانند «اوضاع دنیا خیلی خراب است»، «نسل جدید خیلی بد شده است»، «خدا به دادمان برسد» و غیره، عملا رفتارهای اضطرابی از خود نشان می دهند. 2-     اقلیت منفعل: این گروه از دینداران، راه انفعال و انزوا پیش می گیرند و با خود می گویند، بگذار مردم جهان همین دست فرمان را بروند تا سرشان به سنگ بخورد. ما سردر کار خویش می گیریم و در درون خودمان (دینداران)، زیست جهانی منعزل از دیگران می سازیم و دیگران را به حال خود وا می نهیم. 3-     اقلیت متخاصم: این گروه از دینداران، اقلیت بودگی را تاب نمی آورند وسعی در تغییر دیگران ولو به زور و ضرب و تخاصم وتهاجم دارند. داعش نمونه ای از این گروه است. 4-     اقلیت فرهیخته: این گروه از دینداران، با درک موقعیت جهانی نه مضطرب می شود، نه منفعل و نه متخاصم، بلکه از خود فرهیختگی نشان می دهد و با غیردینداران بر سر اصول مشترک انسانی که لازمه ادامه حیات اخلاقی و معنوی مردمان جهان است مفاهمه می کنند. مثلا می گویند ما از منظر دینی عدالت اجتماعی را لازم می دانیم، ولی شما از منظر غیر دینی، ولی به هر حال عدالت اجتماعی مهم است و بیاید این عدالت را با مشارکت یکدیگر توسعه دهیم. البته ممکن است تفاوتهایی میان دینداران و غیردینداران در زمینه تعریف و تحقق عدالت اجتماعی وجود داشته باشد، اما فعلا نیازی نیست روی تفاوت ها تمرکز شود. البته که دیندارانی چون من و شما و استاد سروش محلاتی، معتقدیم که در نهایت، دینداری وخداباوری بهتر می تواند امنیت وجودی به جهانیان بدهد، اما گمان نمی کنم در حال حاضر، خصوصا با وضعیتی که جوامع اسلامی دارند، بتوان جهانیان را بر این باور معتقد ساخت. بنابراین بهتر است دینداران، فرصت را از دست ندهند و فعلا با رویکرد اقلیت فرهیخته با جهانیان به گفت و گو بپردازند، شاید روزی بازگشت به دین میسر باشد. جهان در حال تجربه چیزهای جدید است و دینداران باید در این زمینه صبور باشند. همانطور که ملاحظه می کنید، من مساله را جهانی می بینیم و موضوع فقط بحث دینداری جوانان ایران زمین نیست.
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
و در زمانی که به تعبیر خودش کسی "غیر از پند و بند" نهی از منکری نمیشناخت ، می‌گفت: 
روانشناسی و جامعه شناسی میخواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه می‌گیرد؟
البته او اگر امروز بود پاسخ اینگونه سوالاتش را دریافت می‌کرد که "سرچشمه منکر" معلوم است ، نه روانشناسی میخواهد و نه جامعه شناسی ، فقط یک چیز میخواهد و آن هم "دشمن شناسی" نطق و منطق مطهری در برابر مدعیان امر به معروف (که میگفتند : ما احتمال تاثیر می‌دهیم پس وظیفه داریم ) این بود که :
تو که نمیدانی راه امر به معروف چیست ، تو که روانشناسی نمیدانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شد ، تو که جامعه شناسی نمیدانی ، حق نداری بگویی من احتمال تاثیر میدهم و یا احتمال نمی‌دهم .
مطهری ، چون حکیم بود ، دین را حکیمانه تفسیر می‌کرد. در نگاه عقلانی او تاکید اسلام بر این فریضه ، بمعنی صحه گذاشتن بر روش‌های خردمندانه و عقل پسند خشونت برای اصلاح فرد و جامعه است . او به کلمات فقهاء بسنده نمی‌کرد و به سخن حکماء نیز اعتنا داشت و از بوعلی سینا در اشارات را نقل می‌کرد که امر بمعروف با رفق و مداراست ، نه با زور و فشار : العارف ....اذا امر بالمعروف امر برفق ناصح لا بعنف معیر . نگاه تاریخی در تحلیل همه جانبه و بحثهای آسیب شناسانه استاد مطهری ، آگاهی‌های تاریخی او نیز سهم وافری داشت . اینکه چگونه خوارج این فریضه را ریل عقلانیت خارج گردند و یا عباسیان عنصر اساسی نقد قدرت را آن گرفتند و تا دوره اخیر که متشرعان آن را به امور جزئی محدود ساختند و اختیار مباحات را هم از مردم سلب کردند ، در بررسی تاریخی مطهری دیده می‌شود و همین اگاهی تاریخی است که او را نسبت به داعیه های نهی از منکر ، هوشیار و حساس ساخته و متوجه خطرات پنهان میکند . او در بحث خوارج نشان می‌دهد که آنان به نهی از منکر بسیار اهمیت می‌دادند و از خطر نیز استقبال می‌کردند، ولی ایراد کارشان این بود که اجرای این فریضه ، تابع منطق نبوده و نابخردانه اقدام می‌کردند . ولی مطهری در این نقطه توقف نمیکند و به سراغ دنباله های خوارج می‌رود ، کسانی که همان خُشک سری و بی فکری خوارج را دارند و به نتایج و پیامدهای نهی از منکر خود نمی‌اندیشند ، ولی مانند خوارج شجاعت نهی از منکر در برابر اصحاب قدرت را ندارند . این اذناب امروز خوارج بمراتب از خوارج دیروز خطرناک ترند ، زیرا آنها سراغ حاکمان می‌رفتند و اینها سراغ اصحاب فضیلت ، آنها شمشیر بر فرق قدرتمندان می‌زدند و اینها با سلاح تکفیر و اتهام ، ارباب کمال و اخلاص را ساقط می‌کنند . سخن مطهری در باره این جریان چنین است :
مقدس مآبان ترسو ، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امر به معروف صاحبان قدرت که برایشان خطر ایجاد می‌کرد، صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان صاحبان فضیلت افتادند و هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند . ( جاذبه و دافعه علی ع )
اینک مطهری در میان ما نیست ولی یا اندیشه و فکر او در میان ما زنده است ؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را می‌شناسیم و می‌شناسائیم ؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل میکند ؟ امروز هر چند خلاُ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم . مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشه‌های متحجرانه بَدَلی ، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است ! @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
📜باز خوانی اندیشه مطهری در سالگرد شهادت 🔵بصیرت و شجاعت مطهری در مصاف با امر به معروف های سیاه چهل و پنج سال از شهادت آیةالله مطهری گذشت و اینک با طرح بَدَل یا بَدیل برای این متفکر اسلامی ، او به تاریخ سپرده می‌شود ، چرا که اندیشه او با وضعیت ما ناسازگار است . 🔻نگاه آسیب شناسانه یکی از امتیازات مطهری این بود که او نقد آسیب شناسانه نسبت به مباحث دینی داشت و بخصوص نهادهای دینی را با جراُت و شجاعت ، آسیب شناسی می‌کرد. مثلا نقدهای او از نهاد روحانیت مثل عوام زدگی ، از عمیق ترین و جامع ترین و در عین حال صریح ترین نقدها در این موضوع است که مشابهی برای آن وجود ندارد . نگاه آسیب شناسانه او به حواشی عزاداری حسینی نیز با نگاه‌های دیگر ، کاملا متفاوت است . او هر چند با طرح این مباحث ، هزینه سنگینی می‌پرداخت ولی حاضر نبود ، رسالت عالمان راستین را کنار گذاشته و بر طبق ذائقه جاهلان مقدس نما سخن بگوید . با رفتن مطهری ، روحانیونِ به نام ، مشی او را ادامه ندادند و چشم را بر افراط گرایی بسته و به توجیه روی آوردند . 🔻آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منکر یک نمونه از نگاه آسیب شناسانه استاد شهید را در مواجهه او با امر به معروف و نهی از منکر میتوان دید . در سال‌های پیش از انقلاب ، روحانیون و متدینان ، با آه و درد از عدم امر به معروف در جامعه شِکوه و فغان داشتند . کتاب با عنوان " دو از یاد رفته " منتشر می‌کردند و از این فریضه به عنوان واجب "فراموش شده" یاد می‌کردند . مطهری نیز هر چند از این بی اعتنایی ، ناراحت بود ، ولی رویکرد او با دیگران متفاوت بود و از نهی از منکرهای "انجام گرفته" ، مانند نهی از منکرهای "انجام نگرفته" متاثر بود ! در سال ۱۳۴۰ دوست صمیمی و دانشمندش دکتر ابراهیم آیتی در باره فریضه سخنرانی کرد و آن به عنوان " واجب فراموش شده " یاد کرد ، پس از آن وقتی نوبت به سخنرانی استاد در آن جلسات رسید ، به نقد نظر آیتی پرداخت که این فراموش شدگی بدلیل آن است که ما با رویکرد خودمان ، مردم را از نهی از منکر بیزار کرده ایم و این اصل را فراموشاندیم ! و در توضیح خود اضافه کردند :
چه جرم‌ها و جنایت‌ها به نام نهی از منکر واقع نشد ! ( ده گفتار )
کدام عالم دینی را سراغ دارید که برای نهی از منکر دل بسوزاند و در عین حال در سخنرانی عمومی و سپس در کتاب منتشر شده ، از برخی نهی از منکر های متشرعان به عنوان "جنایت" نام برده و به نمونه هایی از آن جنایات اشاره کند ؟! مطهری به برخی از نهی از منکرهای دوره اخیر [قاجار] اشاره می‌کرد و از آنها به "هولناک و وحشتناک" تعبیر می‌نمود و خدا را شکر می‌کند که این نهی از منکرها [در دوره پهلوی] از بین رفته است ! 🔻لطفا امر به معروف را ترک کنید آیت الله مطهری بقدری از حرکتهای جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام می‌شود ناراحت بود که می‌گفت:
بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم ، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده (حماسه حسینی )
او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند ، به آنها هشدار میداد که چون معروف و منکر را نمی‌شناسند و روش صحیح آن را نمی‌دانند در این عرصه وارد نشوند :
خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم ؟! از شما میپرسم اصلا من و شما می‌فهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود ؟
به نظر استاد مطهری ، ضرر و زیانی که از راه اجرای جاهلانه نهی از منکر برده ایم ، از ترک نهی از منکر نبرده ایم . یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم خسارت کمتری به دین اخلاق وارد می‌شود! ایشان روایتی از امیرالمؤمنین می‌خواند که خداوند امر به معروف کنندگان فاسد و اهل منکر را لعن فرمود : لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له ، و سپس میگفت : کسی صلاحیت امر بمعروف دارد که مراحل : ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّـٰكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ را طی کرده باشد تا سپس نوبت به : ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ برسد و کسانی که العابدون نیستند و الحامدون نیستند و السائحون نیستند و الراکعون نیستند و این منازل را طی نکرده اند و می‌خواهند آمر به معروف باشند ، خداوند آنان را لعنت می‌کند. 🔻امر به معروف عقلانی مطهری فقیهی برجسته بود ، ولی فقهش در محدوده تقلید از فقهای پیشین نبود ، در فقه او ، اجتهاد و استنباط در روایات خلاصه نمیشد ، فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود لذا وقتی به امر به معروف تاکید می‌کرد ، فقط آن را در قلمرو شیوه‌ها و روش‌های مورد تایید علوم اجتماعی ، مشروع و مجاز می‌دانست . @mohammadsorooshmahallati
Mostrar todo...
https://fa.shafaqna.com/news/1786486/ ♦️ یادداشت بمناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری ♦️
Mostrar todo...
استاد سروش محلاتی: مصیبت بزرگ امروز ما این است که اندیشه های متحجرانه بدلی جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته است | خبرگزاری بین المللی شفقنا

شفقنا- استاد حوزه علمیه قم گفت: امروز هر چند خلاُ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشه‌های متحجرانه بَدَلی ، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است […]