💥حسین کمیل/انتخاباتی که گذشت و آینده
بخش سوم:
کم مشارکت ترین انتخابات ریاست جمهوری،اما در دل خود و در حین اجرا و بعد از آن نکاتی دارد که فارغ از برنده آن،«اجباراً»باید مورد توجه تمام جناحها و گروهها قرار گیرد؛از نوشتار محمدرضا کائینی اندکی عاریت میگیرم:
یک: تجدیدنظرطلبان و بخشی از تحریمکنندگان گذشته و حال انتخابات، بر این باور بودند که نظام تا آیندهای دور و دیر، نخواهد توانست به مشارکت پنجاه درصدی بازگردد. اما انتخابات دور دوم نشان داد، که اگر سیستم تنوع درونی خود را فعال و تشدید کند، نه تنها به راحتی میتواند بخشی از آرای خاموش را جذب نماید بلکه سردمداران تقلب در ۸۸را هم پای صندوق رای میکشاند؛آن هم نه تنها به نفع رفُرمخواهان، که حتی انقلابیون نیز در فاصله یک هفته، میتوانند چهار میلیون به رای خویش بیفزایند.
دو: اما رای دو طیف سیاسی آنچنان شانه به شانه و نزدیک است، که دشوار بتوان جریانی را پیروز انتخابات، به معنای متعارف آن در ایران خواند. فرقی هم نمیکند سعید جلیلی پیروز شود یا پزشکیان!به عبارت دیگر ما در این رویداد، برنده حقوقی داریم، اما برنده حقیقی نه!
چه آنکه بیش از پنجاه درصد جامعه،همراه هیچکدام نشدند و رئیس جمهور برای هر تصمیم تعیینکننده در آینده با دو چالش مهم روبهرو است!
یکی اقناع آن پنجاه درصد که عزلت گزیدهاند و با یک تلنگر و تصمیم حاد،ظرفیت انفجار انبار باروت را دارند و دیگری آنکه، دولت مستقر اگر بخواهد در مسائل کلان و ملی، قدم از قدم بردارد، ناچار از اقناع رقیب چهارده میلیونی است؛ رقیبی که هم رسانه دارد و هم در مسائل مختلف جامعه،حضور فعال در صحنه و میدان دارد!
سه: تعیین کننده نتیجه انتخابات همانطور که در پارت قبلی بیان کردم اما، چهار استان با رای قومیتی و نه گفتمانی است. ضمن احترام به همه شرکت کنندگان ارجمند تُرک و کُرد و بلوچ، باید گفت که آنان نه نماد تئوری سیاسی ویژهای هستند و نه رایشان، در سبد پیروز انتخابات ماندگار است و و در صورت عدم تخصیص وزیر اهل سنت(براساس رایزنیها) و با یک اشتباه تاکتیکی از سبد خارج میشود.
چهار: این انتخابات، لولوسازی از رقیب را تقریبا بیاثر کرد. گروهی که نماد آن "طالبان" خوانده شد، در یک هفته چهاره میلیون رای جذب کرد! در تهران که مرکز ابرتحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خوانده می شود، فاصله دو کاندیدا در حدود «چهارصد هزار نفر» است. استانهایی که مرکز تحولات فرهنگ به درازای تاریخ بوده اند و امروز بیش از همه از اتباع افغانستانی مینالند، از قبیل: خراسانها، اصفهان، فارس، قم و...الخ نیز، بر "جهل مقدس" آغوش گشودند! آیا ستاد پیروز جرات اظهار این نکته را دارد، که اکنون چهارده میلیون نفر از مردم ایران جانبدار طالبان هستند یا عذرخواه است؟
هرچند بنده به جد با قومیتی خواندن پیروزی دکتر پزشکیان مخالف و آن را متاثر از کم توجهی رفاهی در یازده سال گذشته میدانم و البته به همان نسبت،به توهین به توده همیشه در صحنه در بحرانهای ملی و منطقهای و کمککار دولتها هشدار میدهم
پنج: بدیهی است که در این مقطع، باید به آقای پزشکیان تبریک گفت. کارِ او، بسیار سخت است. از سناریو ها و احتمالات پیش رویش در پارت بعدی خواهم گفت؛ بهترین توصیه به وی، همان است که خود وعده داد. در آغاز،همگرایی با رقیب و در مرحله بعد، نزدیکی به بدنه بی تفاوت یا دلخور.
از قضا با رادیکالیسم، هنجارشکنی و تمامیّت خواهی اطرافیان، هرگز نمیتوان به این هدف دست یافت.
برای «معاون اولی،شخصیت دکتر محمدرضا عارف» را به شخصیت پزشکیان نزدیکتر میدانم و قطعا کمککار او خواهد بود؛
همچنین از اشتباه دکتر رییسی در عدم توجه به تئوری چرخدندهها(که باید متناسب با هم باشند)بر حذر میدارم و معتقدم مدیران، همتفکر و هم راستا در بخشهای مختلف،بیشتر میتواند کمک کننده باشند،تا ملغمهای از افکار وکاراییهای مختلف،که بجای کار و جلب رضایت مردم،از توان یکدیگر و دولت کم کنند!
ادامه دارد....
#حسین_کمیل
(حسین خانمحمدی)
—————————
کانال"سیاست در واپسین لحظات/حسین
کمیل"
اینستاگرام:
http://instagram.com/h.komail7
🔴ایتا و تلگرام:
http://eitaa.com/hosseinkomail1404
https://t.me/hosseinkomail1404