ارتباط ایرانی/ کیوان لطفی

درد خاک...

📻 توضیح رییس مجمع نمایندگان خوزستان و مدیر کل هواشناسی استان در خصوص گرد و خاک ِ دیروز در گفتگو با رادیو خوزستان

✳️ میزگردی با حضور دکتر ناصر فکوهی و دکتر حسن نمکدوست رابطه روشنفکران با دنیای رسانه گسسته نشده http://www.ion.ir/content/modulefile/file/266748.png لیدا فخری- مهسا رمضانی / روزگاری نه چندان دور، روزنامه‌ها پایگاه روشنفکران و روزنامه‌نگاری کاری روشنفکرانه بود، اما آنچه این روزها شاهد هستیم گسست ارتباط برخی گروه‌های مرجع از جمله نخبگان فرهنگی و روشنفکران با روزنامه‌ها است،البته بسیارند صاحب‌نظرانی که با این تجربه زیسته ما، موافق نیستند و منتقد چنین قضاوتی هستند؛ همچون میهمانان ما در این میزگرد که معتقدند رابطه بین روشنفکران و رسانه‌ها نه تنها کمرنگ نشده ، در شرایط رسانه‌ای امروز حتی ریشه‌های محکم‌تری هم پیدا کرده است. بر این باوریم اگر قرار باشد ارتباط سازنده و اثربخش بین روشنفکران و روزنامه‌ها شکل گیرد باید این تعامل بر چهار ستون استوار شود؛ نخست، «مخاطبان» باید این تقاضای اجتماعی را داشته باشند، دوم، «رسانه» باید بستر لازم را برای حضور روشنفکران و مباحث روشنفکری فراهم کند، سوم، «روشنفکران» باید هم زبان رسانه را بدانند و هم زبان قدرت را بشناسند و چهارم «سیاستگذاران در ساختار قدرت» باید هم روشنفکران و هم تقاضاهای اجتماعی و هم جایگاه و مسئولیت رسانه‌ها را به رسمیت بشناسند و سقف تسامح و تساهل را تا آنجا بالا برند که به انسداد گفت‌وگویی دچار نشویم. http://www.ion.ir/News/276407.html @Irannewspaper

درود خواندن این صحبت های دکتر ناصر فکوهی و دکتر نمکدوست در خصوص نسبت «روشنفکری» و «روزنامه نگاری» را پیشنهاد می کنم. 👇

فرصتی برای علاقمندان فیلمسازی در خوزستان

مطلب درخشان جناب عاصمی عزیز در مورد تاریخچه ی کتابفروشی های اهواز را حتما بخوانید : کتابهایی که در اهواز با من دویده اند واقعیت این است که اهواز نه در جایگاه مرکز استان خوزستان بلکه به عنوان شهری گسترش یافته با حضور مهاجران متنوع و جویندگان کار،در حوزه های چندگانه کتاب و کتابفروشی،از آوازه ای هم سنگ مشهد و قم و تهران و شیراز... برخوردار نبوده است. شهر مظلوم من و تو،اهواز ما،به دلیل آنکه بر اساس مهاجرت مردان و زنانی سختکوش ،هویت نوین خود را به ویژه از ایام تلخ و شیرین پس از عزل دکتر محمد مصدق از نخست وزیری در اوایل دهه سی خورشیدی کسب نموده است،با تکیه بر خرده فرهنگ های جاری درخود ،به زیست کنونی اش سر و شکل بخشیده است و در این خرده فرهنگها،موقعیت های نوینی چون کتابفروشی در قالب معاصر آن،از اولویت خاصی برخوردار نبوده است و بر خلاف دارالخلافه که کتابفروشی همچون سماور نیکلا و سالدات های قزاق و سالن نمایش فیلم و اسمرینف و کباب قفقازی یک راست از مشروطه به بعد ازسرزمین تزارها وارد زندگی شهری مردم بخت برگشته عهد قاجارگردید،آری در اهواز،سالها می بایست میگذاشتند تا یک دو صحاف و کتابساز فعال در شهر جای خود را به کتابفروشان خوشنامی چون جناب بوستان ، اخوان جعفری ، کرمانشاهی و مالک چاپخانه و کتابفروشی کوشش در خیابان امام فعلی دیوار به دیوار فروشگاه برق به مدیریت آقای اکبری بدهند. طرفه آنکه در اواخر دهه چهل شمسی و سرتاسر دهه پنجاه خورشیدی و تا مقطع زمانی پیروزی انقلاب اسلامی با کمی پیاده روی و قدم زدن می شد به هر چهار کتابفروشی شاخص اهواز سرکشی نمود و تازه های ناشرین تهرانی را تورقی کرد، کتابفروشی جعفری که خداوند مدیران آن عباس جعفری و اخوی ایشان را سلامت بدارد، هرچند درد پیری اجازه یادآوری نام کوچک برادر بزرگتر رابه صاحب این قلم نمی دهد. کتابفروشی کوشش در خیابان پهلوی سابق،که دو جوان فهم و بسیار مودب به نامهای احمد و... آنجا را اداره میکردند،کتابفروشی بوستان با بودن عاقله مردی مظلوم بنام مش اسماعیل که در فروش کتاب به مالک کتابفروشی آقای بوستان یاری می رساند،ضمن اینکه آقای بوستان مغازه دیگری دقیقا در تقاطع کاوه ،حافظ داشتند که کتابفروشی و نوشت افزار فروشی بود و بعدها اداره آنجا را به پسرشان نیما سپردند و نیمای اهل تجارت پس از مدتی صرفا بر نوشت افزار متمرکز شد و کتابفروشی گلستان نیز در دامنه خاطره ها جای گرفت و مطبوعات بین الملل در میدان شهدا که بعدها بخش کتابهای درسی و غیردرسی آن در اختیار سیدضیاالدین عادل قرارگرفت و پس از سالها کار خود را از فعالیت های مرحوم کرمانشاهی جدا نمود و در ضلع غربی میدان شهدا،کتابفروشی مستقل خود را علم نمود که دولت مستعجل بود و ضیا عادل را وادار ساخت تا همین حرفه در کیان پارس دنبال کند. بهر حال اگر از امروز که کتابفروشی رشد و فروشگاه کتاب محام در بازار رضای کیانپارس و شعبه زیتون کارمندی کتابفروشی جعفری شخصیتی دیگر به این حرفه بخشیده اند،عقب تر برویم،کتابفروشی هایی چون خیام متعلق به آقای عصاره و نوردانش به مدیریت آقای میرزاییدر خیابان ادهم{باغ شیخ}،یک کتابفروشی در پاساژ چهره نگار در خیابان امام،جایی که حسن برلن آرایشگر آلامد آن سالها سالن آرایش برلن را داشت {و چقدر مشتاقم چیزکی بنویسم در باب آرایشگران شهرم} کتابفروشی فلسفی در خیابان کاوه ،کتابفروشی هایی دیگر در میدان راه آهن و خیابان حافظ و گالری تصویر در خیابان بیست و چهارمتری نبش کاوه به مدیریت مسعود والی زاده که پس از مهاجرت به ایالات متحده در سالهای آغازین دهه شصت شمسی مالکیت آنرا محمد پهلوانی عهده دار گردید، مشاهده میکنیم که البته این اماکن دوست داشتنی آمیزه ای از این حرفه محترم و نوشت افزارفروشی بوده اند، با این توضیح که دستفروش کتاب در اهواز را در مجالی دیگر مورد اشاره قرار خواهم داد،از همگی سپاسگزاری و خداحافظی می نمایم. متن از جناب "مجید عاصمی" عزیز کانال تلگرام اهوازقدیم👇👇 🆔 @oldahvaz https://telegram.me/joinchat/BYiDpjuhySdhz0OfoBsKAw

🔴قتل #ملیکا یا فقر استخوان سوز در نفت شهر هفتکل؟!! 🖊دکتر کیوان لطفی هجرتِ «ملیکا» روان جامعه را بهم ریخت و وجدان عمومی ریش ریش شد. دخترکی معصوم و مظلوم از دست رفت و #هفتکل، یکی از #آرام_ترین_شهرهای_ایران لرزید. بی تردید این رخداد تلخ اجتماعی از زوایای گوناگون فرهنگی، تربیتی و ... قابل بررسی است و نمی توان از یک بُعد به آن نگریست. اما... اجازه دهید به عنوان یک #هفتکلی که سنگ سنگ و بند بند این شهر پر مهر را می شناسم از دریچه کدر #فقر به این حکایت جگر آور بنگرم و فقط بپرسم: #دومین_شهر_نفتی_خاورمیانه را چه شده است که کودکانش بجای #خانه_بازی تمرین #آدم_کشی می کنند؟! بر سر شهری که یک تاریخ #دبیرستان_رودکی دارد چه آمده است که کلکسیونی از آسیب های اجتماعی را یکجا دارد؟! شهری که دومین کتابخانه عمومی خوزستان را در دل دارد چرا این ریختی ست؟! چقدر باید نوجوان هفتکلی فقیر باشد که برای تعمیر دوچرخه جان بستاند؟! این #تب بیانگر کدام #سرطان است که متوجه نمی شویم؟! «ملیکا» برگردان کدام رنج است که عادت به ندیدن آن کرده ایم؟! صدای #بیکاری و #نداری یک شهر را باید با کدام زنگ به صدا در آورد که شنیدنی شود؟! مگر می شود علت را فقط #فضای_مجازی دانست و #صورت_مساله را پاک کرد؟! می شود داستانِ جانکاهِ ملیکا را #فرصت دید؟! نمی شود؟؟ 🔹خورنا، پرمخاطب ترین رسانه خوزستان 🔹اطلاع رسانی کنید https://t.me/joinchat/AAAAADvmCz7YnZ16T7z15A

میانگران، تالابی که نفسش به شماره افتاده است! در این سال ها آنقدر «فاجعه زیست محیطی» در خوزستان تجربه کرده ایم، که اگر یک روز صبح بیدار شویم و بگویند اصلا شهری بنام رامهرمز در خوزستان نداشته ایم، می گوییم لابد نبوده است خوب! این روزها خبرهای زیادی رسیده است که حال تالاب میانگران ناخوش است و بی آبی آتشی شده است افتاده به جانش. همان مسیر را که ادامه می دهیم به سمت شرق و جنوب، چاه های غیرمجاز حال قلعه تل را گرفته اند و کم آبی مارون کشت برنج را در رامهرمز به خاطره تبدیل کرده است. از که کمک بگیریم؟ رسانه ها هم تنها کاری که کرده اند این است که خبردارمان کرده اند. ریشه همه نامناسبی و پریشان احوالی طبیعت خوزستان را، علاوه بر تغییرات آب و هوایی، شاید باید در عامل فرهنگی تغییر فرهنگ بومی جستجو کرد. تغییر شدید فرهنگ بومی رابطه هزاران ساله اجدادمان با طبیعت را دگرگون کرده است و ما به کمک تکنولوژی و ابزارهایی که در دست داریم قلب طبیعت را دقیق تر نشانه رفته ایم! به طور کلی در استان خوزستان، به تغییر شدید فرهنگ و زیست بوم اهمیت خاصی داده نمی شود. صنعتی شدن جامعه، جهت گیری مان را درباره محیط پیرامون دگرگون کرده است و هر آنچه نفع شخصی مان را توجیه نکند، یا حفظ و حراستش به دولت سپرده می شود و یا اینکه کانونی می شود برای بروز چالش هایی شبیه آنچه بر سر تالاب میانگران ایذه می رود. امروزه گسست موجود در تعامل میان محیط زیست با فرهنگ بومی و فعالیت انسانی به جاهای نگران کننده ای رسیده است، در واقع فرایند ناصحیحی از تعامل با محیط زیست در فرهنگ مان ریشه دوانده که نقطه عطف هایش می شود شبیه کشاکش تالاب میانگران با آب زندگی و آتش مرگ ! در گذشته انطباق فرهنگ بومی، محیط زیست و فعالیت انسانی و عملکرد موازی آنها، در مجموع چشم انداز فرهنگی واحدی را شکیل می داد که به نفع محیط زیست عمل می کرده است و نتیجه اش می شد استمرار زیبای زندگی در زیست بوم، آنچه امروز از فقدانش رنج می بریم. راز نجات طبیعت پیرامون مان، نیز دقیقا در همین نکته نهفته است، از آنجا که منحرف شده ایم عقب بنشینیم. باید همه سکنه اطراف تالاب بین المللی متوجه شوند که اعتبار بین المللی این تالاب برای زادگاهشان و نقش آن در صیانت از منابع طبیعی زاگرس جنوبی بیشتر از ارزش کشت چند کیلو و حتی تن گندم و جو است! سجاد بهمنی مدرس گروه جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز

همایش مشروطه ایرانی؛ آذرماه در تبریز 🔹همایش مشروطه ایرانی با شعار قانون اساسی و دولت مشروطه آذرماه جاری به همت انجمن علمی حقوق اساسی ایران در تبریز برگزار خواهد شد. 🔹به گزارش روابط عمومی انجمن علمی حقوق اساسی ایران، دکتر محمد مظهری عضو هیات مدیره انجمن درباره ی این همایش گفت: همایش ملی مشروطه ایرانی، قانون اساسی و دولت مشروطه با حضور استادان برجسته رشته های علوم انسانی به ویژه حقوق کشور و دانشجویان در روز ۲۲ آذر امسال در دانشگاه تبریز برگزار خواهد شد. 🔹دبیر همایش مشروطه ایرانی با بیان اینکه ناگفته های بسیاری در مورد انقلاب مشروطه وجود دارد، افزود: در این همایش انقلاب مشروطیت در بخش های حقوق، علوم سیاسی، تاریخ و علوم اجتماعی رویکردها و جریانات فکری و سیاسی در انقلاب مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. 🔹عضو هیات مدیره انجمن حقوق اساسی ایران مهمترین محورهای این همایش را اینگونه برشمرد: 🔹مبانی اجتماعی و سیاسی قانون اساسی مشروطیت، تحلیل تاریخی قانون اساسی مشروطه، قانون اساسی مشروطه تنظیم قدرت و تفکیک قوا، قانون اساسی مشروطه مساله مردم سالاری، قانون اساسی مشروطه و انجمن های محلی. 🔹عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در پایان از همه استادان و صاحب نظران برای ارائه مقالات شان به این همایش دعوت کرد به تارنمای انجمن علمی حقوق اساسی ایران به نشانی www.iacl.ir مراجعه نمایند و اطلاعات تکمیلی درباره این همایش را در پایگاه اینترنتی انجمن دریافت نمایند. 🔹این حقوقدان تصریح کرد: کلیه استادان ارجمند و دانشجویان گرامی می توانند مقالات خود را درباره ی محورهای همایش حداکثر تا روز ۲۰ مهرماه به نشانی پست الکترونیکی دبیرخانه درج شده در پایگاه اینترنتی انجمن ارسال نمایند. asriran.com @MyAsriran

فراخوان همایش مشروطه asriran.com @MyAsriran