cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

Milli düşüncə

بیز واریق , وارسا وطن , وارایسه دوغما دیلیمیز اؤیره نیب بیلمه لیدیر اؤز دیلینی تورک ائلیمیز. به مدیریت سعید مینایی آیدی تلگرام جهت ارتباط. If you have Telegram, you can contact Seid minayi right away. https://t.me/Said_t_s

Mostrar más
El país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
Publicaciones publicitarias
1 366
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

💢از اعضای کانال خواهشمندم کانال را ترک نفرمایند و صفحه‌ی شخصی مدیر کانال را از اینستاگرام تعقیب نمایند. آیدی صفحه‌ی اینستاگرام مدیر کانال میللی دوشونجه برای دسترسی اعضای کانال گنجانده می‌شود. 👇👇👇👇👇👇👇👇 instagram: @seidminayi
Mostrar todo...
💢عرض سلام خدمت دوستان و اعضای محترم کانال میللی دوشونجه عارضم به خدمتتان که بنا به اخطار و تذکر اداره اطلاعات مبنی بر عدم انتشار هر گونه مطلبی در کانال، بنده نتوانسته‌ام مقالات دوستان را انتشار بدهم. به تمامی کسانی که از پی وی چرایی عدم فعالیت و انتشار ندادن مطالب در کانال را جویا شده‌اند می‌رسانم که علت عدم فعالیت ما جلوگیری و ممانعت اداره‌ی اطلاعات می‌باشد. و بنده مجبورم که فعلا هیچگونه مطلبی انتشار نداده و فعالیتی در کانال نداشته باشم.! از اعضای کانال خواهشمندم کانال را ترک نفرمایند و صفحه‌ی شخصی مدیر کانال را از اینستاگرام تعقیب نمایند. ✍#سعید_مینایی 👇👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢تئوریهای دکتر محمود افشار در محو زبانهای اقوام ایرانی ✍️#علی_مرادی_مراغه_ای در میان روشنفکران ایرانی، کمتر شخصیتی وجود دارد که به اندازه دکتر محمود افشار یزدی با اقوام ایرانی مخصوصا زبان ترکی سرِ ستیز و عناد داشته باشد البته خدمات ایشان برای طرفداران زبان فارسی بسی ذیقیمت بوده. مجله آینده، که چهل سال در دوره های مختلف منتشر شده بهترین منبعِ دیدگاههای اوست در اینجا هر چه می آورم از این مجله است. او پس از اخذ دکتری به ایران بازگشته و در 1304ش در زمانی که رضاخان به رضاشاه تبدیل میشد سهمی در انتقال قدرت از قاجاریه به رضاشاه داشته... افشار، دکترای خود را از یکی از بهترین کشورها و دانشگاهها یعنی لوزان سویس دریافت داشته اما آن فضای پلورآلیزم و دمکراتیک، نه تنها تاثیری در او ایجاد نکرده بلکه برعکس، در تمام زندگیش عاشق وحدت و تمرکزگرایی شدید بوده و زبان فارسی را یکی از ارکان اصلی این وحدت دانسته در نتیجه، قلع و قمع تمامی زبانهای اقوام ایرانی در پای زبان فارسی، مهمترین دغدغه اش بوده البته، لازمه این وحدت را، وجود یک پنجه آهنین در راس قدرت میدانست که با ظهور رضاخان این انتظار هم تحقق یافت!. او گسترش زبان فارسی را عامل وحدت ایران میدانست اما میگفت دو مانع و خطر عمده وجود دارد: خطر ترکان(زرد) و خطر اعراب(سبز). و میگفت تمامی اختلافات اعم از لباس و زبان اقوام ترک، عرب، کرد و قشقایی... باید از بین برود و یکی گردند و برای اینکار، راهکارهای متعددی پیشنهاد میکرد: میگفت: باید ایلات ترک زبان و کرد را به نواحی فارسی زبان کوچ داد و ایلات فارسی را به نواحی ترک نشین و کردنشین. میگفت: کشیدن راه آهن خوب است چون باعث اتصال نقاط کشور و آمیزش اقوام و در نتیجه به وحدت کمک میکند. میگفت: اسامی جغرافیایی که به زبانهای خارجی و یادگار تاخت و تاز چنگیز و تیمور است باید به اسامی فارسی تبدیل گردد. میگفت: کودکستانهای شبانه روزی مجهز به تمام وسایل آموزشی ایجاد گردد و کودکان آذربایجانی به تهران منتقل شوند اما بهتر است خانواده هایشان در آذربایجان بمانند چون ممکن است با بچه هایشان ترکی صحبت کنند و کلِ زحمات به هدر رود! حتی می کوشید مجله آینده را در شهرهای آذربایجان به نازلترین قیمت بفروشند... میگفت: از طریق آموزش همگانی و اجباری زبان فارسی بتدریج کلمات فارسی در زبان ترکی داخل شده و در طی چند سال، زبان ترکی از بین میرود... خسیس بودن و یا صرفه جویی مخصوص یزدی در او نیز در حداعلی بود با وجود اینکه از لحاظ مالی در وضعیت عالی بود اما در نهایت قناعت زندگی کرده از تجملات بیزار بود و این باعث شد که بخش اعظم دارایی اش را وقف گسترش زبان فارسی کند و البته در این کار ثواب هم قلع و قمع زبانهای اقوام را فراموش نکرده بود وصیت کرده بود بخشی از موقوفات را صرف ایجاد «مدارس مادرانه» در آذربایجان کنند! این موقوفات زیاد بوده فقط دو مورد آن، هفت هزار متر زمین در جردن و باغی در شهر ری بود. افشار، ضمن ستایش از فردوسی مینویسد که او در هزار سال پیش، جنگهای ایران با ترکان و عربها را سروده و باعث تحریک غیرت ملی ما گشته... اما تاسف میخورد که پس از تاخت و تازهای ترکان چنگیزی و تیموری، فردوسی دیگری چرا ظهور نکرده... البته افشار،فتح هندوستان توسط ایرانیان را بد نمیداند چون باعث احیای دوباره شعر و ادب فارسی گشته. حتی ضمن ستایش از نادرشاه مینویسد که یکی از سربازانش با شجاعت از کشته های هندی، پشته میساخته نادر از او میپرسد وقتی محمود افغان اصفهان را فتح کرد مگر تو آنجا نبودی؟! سرباز جواب میدهد من آنجا بودم اما فرماندهی چون شما نداشتم! افشار، تاسف میخورد که پس از حمله عرب، دانشمندانی مانند ابن سینا یا رازی به زبان عربی کتاب نوشته اند... دکتر افشار اما بیشترین کینه را نسبت به ترکان ابراز میدارد و معتقد است «خنجر زهراگین ترکان در قلب کشور ما فرو رفته چرا که باعث گشته زبان ترکی نه تنها در آذربایجان و زنجان بلکه تا قزوین و همدان نفوذ کند و حتی تا قلب ایران یعنی فارس نیز پیش رود». افشار مینویسد: اگر مردم آذربایجان بتوانند روزنامه های ترکی را به آسانی بخوانند و به ترکی بنویسند و شعر بگویند در آنصورت، دیگر نیازی به فارسی نخواهند داشت و با کنار گذاشتن زبان فارسی، احساسات ملی شان تضعیف و در نتیجه #تمامیت_ارضی_ایران! به خطر خواهد افتاد. اما چرا افشار در بین زبانهای کردی،عربی،لری،گیلکی،مازندرانی...اینهمه حساسیت نسبت به زبان ترکی دارد؟ جواب میدهد که چون بسیاری از آنها لهجه ای از فارسی هستند و همچنین از خارج توسط دولتی حمایت نمی شوند... البته، افشار استعمال زبان ترکی را قدغن نمیکند و حتی از روشهای خشن و توهین آمیز ماموران رضاشاه در برخورد با زبان ترکی انتقاد میکند چون معتقد است«چنین روشهای خشنی، باعث ظهور پیشه وری دیگری خواهد شد!» عضو کانال میللی دوشونجه شوید 👇👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢چهل میلیون تومان در گذر زمان!! 👇👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
‍ 💢#خاطرات_و_خطرات ( ۱۱۱ ) ✍#عیسی_نظری_روزنامه_نگار در سال های اخیر سفری به دانمارک داشتم ، جوان رعنائی برای دیدار من آمده بود ، دانشجو بود ، اول مرا به دانشگاه و سپس کتابخانه شهر برد ، در حین گشت و گذار پیشنهاد کرد به رادیو و تلویزیون بخش ایرانی و قسمت تورکی برویم ! برای من تعجب آور بود ، گفتم : مگر شما رادیو و تلویزیون تورکی دارید ؟ سرش را بالا گرفت و جواب داد : بله داریم و قصه کوتاهی دارد ، اگر دوست دارید ، نقل کنم ! -- البته که می خواهم بشنوم او که اهل اورمیه هم بود ، شروع کرد به شرح ماجرا گفت : سالی که به دانشگاه آمدم ، با خیل ایرانیها اعم از فارس و تورک و سایر ایرانیان روبرو شدم ، باهم جمع می شدیم و صحبت می کردیم ، مطلع شدیم که دولت و شهرداری و دانشگاه به ما پیشنهاد دادند که اگر جمعی چند ده نفره داشته باشید ، می توانید رادیو و تلویزیون داشته باشید ! ما ها هم بک لیست سی نفره تهیه کردیم و امضا کردیم ما ایرانی هستیم و تقاضای استفاده از حق رادیو و تلویزیون داریم ، تقاضای ما ارسال شد ، برای ما رادیو و تلویزیون دادند . مدتی گذشت چون ما تورک ها در اقلیت بودیم تمام برنامه ها فارسی شد و حتی قسمت کوچکی از وقت هم به ما تعلق نگرفت ! من به پیش آن کسی رفتم که این امکانات را به ما داده بود و ماجرا را گفتم و او گفت که اگر الان بخواهد که یک لیست تهیه کنید می توانید یکی و یا دو ده نفر امضا کنند که شهروند ایران هستند ولی زبان مادری انها فارسی نیست و تورکی هست ؟ گفتم ده تا لیست ده نفره را می توانم اماده کنم و دانشجویان تورک و تورکمن و قشقائی امضا کردند که ما ایرانی هستیم ولی زبان مادری ما تورکی است ! ظرف یک هفته برای ما ، رادیو وتلویزیون تورکی ایرانی ها تعلق گرفت ! من سه سال است ، مسئول ان بخش رادیو و تلویزیون هستم ، هفته ای چند روز و هر روز ساعاتی برنامه داریم ، از مطالب نوید آذربایجان همیشه استفاده می کنیم ! گفتم : عزیز مطمئن هستی ، آسمان و زمین به هم نریخت ؟ گفت : کاملا انها برنامه های فارسی اجرا می کنند و ما برنامه های تورکی ، باعث شد ، تمام مردم ایران در دانمارک ، برنامه های زبان مادری خود را داشته باشند ، حتی عرب ها و کورد ها هم برای خود برنامه دارند! ✅هموطن گرامی لطفا با انتشار مطالب کانال میللی دوشونجه ما را در آگاهی بخشی به عموم مردم شریف آزربایجان یاری رسانید. 👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢برندا شیفر: سیاست ایران در برخورد با ارمنستان براساس دیانت عین سیاست او نیست! برندا شفر تحلیلگر مسائل خاورمیانه در صفحه توئیت خود نوشت: 《شعارسیاست ما عین دیانت ماست درایران رنگ باخته است !》 اگر سیاست خارجی ایران واقعا بر اساس اسلام است، چطور ممکن است که تهران روابط دوستانه‌ای با ارمنستانی داشته باشد که ۸۰۰ هزار شیعه مسلمان را از خانه‌های خود بیرون کرده است؟ آنهم نه در صدها و هزاران سال پیش بلکه در ۳۰ سال قبل !! 👇👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢آذربایجان تنها منطقه‌ای در جهان است که متن تابلوهای راهنما در آن به هر زبانی غیر از زبان بومی‌اش #تورکی نوشته می‌شوند. تصویر مربوط به شهرستان #جلفا می‌باشد. پ.ن : تصویر فوق نمونه‌‌ی کوچکی از وجود بی عدالتی و ستم زبانی در کشور ایران است. ما فعالین تورک خواهان برچیده شدن اینگونه بی عدالتی‌ها در تمامی حوزه ها هستیم، و تا برچیده شدن این گونه سیستم آموزشی غلط که بر اساس سلطه‌گری و تک زبانگی زبان فارسی در یک کشور چند زبانه و کثیرالمله هست به مبارزه‌ی قلمی و میدانی خویش ادامه خواهیم داد. ✍#سعید_مینایی 👇👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢سالانه صدها کتاب و مقاله درباره گروه‌های زبانی و نژادی و کشمکش سیاسی آنها با دولت‌های مرکزی منتشر می‌شود ولی این بحث در محافل آکادمیک و حکومتی ایران یا «رازِمگو» محسوب می‌شود و یا اینکه آثار منتشره در این حوزه (به استثنای چند مورد) بازتولید انحصارطلبی فرهنگی- سیاسی و انکار تکثر ملی در ایران است. از جمله کتاب‌هایی که مخالفان حقوق اقلیت‌های ملی ایران با اغراق در موردش از آن به عنوان اثری بی‌نظیر یاد می‌کنند کتاب «قومیت و قوم‌گرایی در ایران» نوشته دکتر حمید احمدی است. نویسنده در بخش سپاسگزاری از پروفسور جان زیگلر؛ استاد دانشگاه کارلتون کانادا و پروفسور ویلیام میلوارد؛ ایرانشناس کانادایی بخاطر خواندن متن کتاب تشکر و در بخش مقدمه تاکید کرده که پژوهش‌های مرتبط با مسئله قومیت‌های ایران نقائص و مشکلاتی دارند و این کتاب «تلاشی در جهت ارائه چهارچوب نظری درباره مسئله قومیت در ایران» است. این دو بخش در همان ابتدا خوانندگان را متقاعد می‌سازد که با یک اثر علمی و آکادمیک مواجه است. جالب آنکه از این کتاب 450 صفحه‌ای تنها همین ادعای «نظریه‌ای درباره مسئله قومیت در ایران» در ناخودآگاه خوانندگان نقش بسته و در همه اظهارات مرتبط با این کتاب خودنمایی کرده است. اگر به این کتاب از زاویه‌ای متفاوت با نگاه نویسنده و همفکرانشان نگاه کنیم موضوع کمی متفاوت می‌شود. متن و روح حاکم بر این کتاب پیشفرضی به نام نژاد ایرانی و زبان ایران(فارسی) دارد که نزدیکتر شدن به آن باعث ایرانی‌تر شدن افراد و دور شدن از آن فرد را غیرایرانی می‌کند، در حالیکه این پیشفرض با ایران موجود در جهان واقع مغایر است و بیش از نصف جمعیت ایران نه نژاد آنچنانی دارند و نه زبانشان فارسی است. نویسنده خوانندگان خود را زیاد منتظر نمی‌گذارد و تحریفات و جهت‌گیری‌هایش را از همان صفحات اول شروع و در ص5 یکی از جملات عبدالرحیم طالبوف را متناسب با ذهنیات و آرزوهای خود و خوانندگان مشتاقش تحریف می‌کند. در این کتاب به نقل از طالبوف نوشته شده که «بنده محب عالم و بعد از آن محب ایران و بعد از آن محب خاک پاک تبریز هستم» در حالیکه در نوشته طالبوف (در نامه به اعتصام الملک) خبری از ایران نیست و ایشان خود را محب عالم و بعد از آن محب خاک پاک تبریز معرفی می‌کند. در ص6 به نقل از محمد قاضی؛ نویسنده و مترجم کرد می‌نویسد: معتقدم دو قسمت کردستان عراق و ترکیه هر دو باید به ایران ملحق شوند زیرا ملت کرد، هم نژادش با ایرانیان یکی است و هم زبان کردی شباهت و خویشاوندی بسیاری با زبان فارسی دارد و در ص7 به نقل از غلبیرک؛ راننده بلوچ می‌نویسد: ما بلوچ‌ها از این مرزی که بین ایران و پاکستان کشیده‌اند راضی نیستیم. حرف ما این است که مرز ما باید پیشتر می‌رفت به میان خاک پاکستان. این جملات محمد قاضی و غلبیرک که باعث آب شدن قند در دل نویسنده شده، قبل از هرچیز بیانگر عدم قبول تمامیت ارضی همسایگان ایران توسط نویسنده است. حال اگر فردی اهل ترکیه و عربستان با همین استدلال (دلایل نژادی و زبانی) خواستار الحاق بخش‌هایی از ایران به آن کشورها می‌شد آقای احمدی با این اظهارات چگونه برخورد می‌کرد؟ آنکه خواستار الحاق قسمت‌هایی از کشورهای دیگر به ایران باشد، خوب است بداند که دیگران نیز این حق را برای خود قائل خواهند بود که خواهان الحاق قسمت‌هایی از ایران به کشور خودشان باشند. ✍#ایبراهیم_رشیدی ✅هموطن گرامی لطفا با انتشار مطالب کانال میللی دوشونجه ما را در آگاهی بخشی به عموم مردم شریف آزربایجان یاری رسانید 👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢#فرجام_تروریسم مارکسیسم مخالف جامعه مدنی و دموکراسی است .مارکس رویدادهای جهانی و تاریخی را مطابق بر ساختارهای اقتصادی جامعه تبیین کرد و فرهنگ و مذهب را تابعی از« کاپیتال» تعریف نمود . از همان ابتدای تشکیل دولت مارکسیستی در روسیه ، شیوه و برخورد قهری با نیروهای مخالف که اصطلاحا ضد انقلاب تعبیر می شد مورد تائید سران حزب کمونیست بود .سازمانی به نام چکا وظیفه ترور مخالفان را به شیوه های مختلف در پیش گرفت .در دوره استالین ترور به «مثابه هدف وسیله را توجیه می کند», در دستور کار حزب کمونیست قرار گرفت .بیشتر ترورها نه صرفا مخالفان نظام سوسیالیستی بلکه شامل سران مسئله دار بلشویک و منشویک بود . وضعیت چین سوسیالیستی از این هم بدتر بود .اندیشه اقتصادی مائو تحت عنوان« جهش بزرگ به جلو» و پیاده نمودن کمون سوسیالیستی تقریبا ۳۸ میلیون کشته برجای گذاشت مائو حتی به حیوانات و پرندگان نیز رحم نکرد، « جنگ گنجشگ » ها را به راه انداخت و اکوسیستم طبیعت را به هم زد . تمامی این کشتارها تحت عنوان برپای ایدولوژی کمونیسم انجام گرفت . تاثیر اندیشه استالین و مائو بر کشورهای جهان سوم قاطع بود .به زودی در اکثر این کشورها سازمان های مخفی ترور به وجود آمدند.این سازمان ها بدون تطبیق شرایط فرهنگ بومی و ملی ، شیوه میلتاریستی را امری مسلم برای راه اندازی انقلاب تفسیر نمودند .این انقلاب از طریق نخبه های صورت می گرفت که به جای قلم ،سلاح به دست گرفته بودند . انقلاب کوبا که از طریق سازمانی مسلح تحت رهبری کاسترو به وقوع پیوست راه را برای تروریسم سازمان یافته هموار نمود و اسلحه نماد آزادی و مبارزه با امپریالیسم قلمداد گردید . در بیشتر کشورها راه به اصطلاح «آزادی» سخت بود لذا مجاهدینی را می طلبید که اسلحه را با دست به سوی ایادی امپریالیسم غربی نشانه روند. اما با تمامی این تفاصیل ، تلاش و کوشش این جنبش ها و سازمان های مدعی، قرین به موفقیت نبود . از ۱۹۷۰ به بعد ناکارآمدی سازمان های مسلح در جلب نظر مردم برای راه اندازی انقلاب کمونیستی آشکار شد . اتحاد شوروی سیر نزولی موقعیت جهانی خود را شروع کرده بود وبه نظر می رسید اروپای شرقی تاب تحمل یک کشور مداخله جو را ندارد. با این حال در خاور میانه و خصوصا در ایران عکس قضیه اتفاق افتاد و سازمان های مخفی مارکسیستی برای سقوط نظام شاهنشاهی که نماد بورژوازی کمپرادور بود بی تابی می کردند. جنبش چریک های فدائی خلق شروع به عملیات نظامی سیاهکل در جنگل های شمال نمودند اما در همان نطفه اولیه خود، با سازمانی مخوف ساواک در افتادند و سران اولیه آنها جان خود را برای نتایجی که از اول معلوم بود ، از دست دادند علی رغم چند شاخه شدن چریک های فدایی خلق ،بیلان و عملکرد آنها در مقابل ساواک تقریبا هیچ بود . با احتساب سازمان دولتی ساواک ،عمر متوسط یک چریک شش ماه بود این بدان معنا بود که نبرد مسلحانه علی رغم تلاش طاقت فرسا ،آینده ای ندارد. در ۱۳۵۰ تمامی سران سازمان مجاهدین خلق بیش از آنکه دست به عملیات بزنند دستگیر و اعدام شدند . با شروع انقلاب و به ثمر نشستن آن ،چریک های فدائی خلق و سازمان مجاهدین فکر می کردند از طریق فاز نظامی می توانند جمهوری اسلامی را شکست دهند اما در مدت کوتاهی تمامی آنها عملا و علنا شکست خوردند و آنچه باقی گذاشتند ،کشته ها و خانواده های بی خانمان بود که دنبال مفری برای خروج از کشور بودند . چهره عریان خشونت و اسلحه کشی خود را در جامعه کانالیزه نمود و عاقبت آن محو دموکراسی و جامعه مدنی بود . در جامعه ای که ساختارهای مدنی آن به سمت خشونت سیاسی متمایل شود تقریبا می توان متقاعد شد که فاتحه دموکراسی خوانده شده است. ظهور داعش و حمایت غرب از این پدیده نشان داد که چگونه تروریسم می تواند بنیان های معنوی و مادی ملت ها را به ورطه نابودی بکشاند .موثرترین مثال همین سازمان های تروریستی حزب دموکرات ، پژاک و پ ک ک ، پ ی د و سایر تشکیلات وابسته هستند .تروریسم کردی و غیر کردی دارای دو وجه تمایز اساسی برای سنجش ارزش آن می باشد .نخست آن که چنین سازمان های به دلیل وابسته بودن به کشور ثالث ،رشد طبیعی نمی توانند بکنند و معمولا ابزاری برای قدرت های ذینفع در می آیند و دوم آنکه فاقد نتایج رضایت بخش برای تغییر قدرت هستند تشکیلات تروریستی کردی علی رغم سابقه ای بیش از صد سال چه در شکل ابتدائی آن یعنی سرقت و یاغی گری و چه در وجه مدرن و سازمان یافته خود هیچ ثمری برای ملت کرد نداشته است و اگر هم در آینده نتایجی داشته باشد این به معنای شروع مشکلات ناشی از تفکرات میلیشیای است که باید سالها وقت صرف نمود تا بتوان فرهنگ را به سمت جامعه مدنی سوق داد . ✍#بهنام_کیانی_اجیرلی ✅هموطن گرامی لطفا با انتشار مطالب کانال میللی دوشونجه ما را در آگاهی بخشی به عموم مردم شریف آزربایجان یاری رسانید. 👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
💢سرباز وظیفه‌هایی که در زندان یا دادگستری خدمت می‌کنند دوست دارند با متهمانی آشنا شوند که پرونده‌های سنگین و کلفتی دارند و از آشنایی با آنها یک عمر داستان بگویند. در زندان‌های بزرگ هر صبح متهمان زیادی به دادگاه بدرقه می‌شوند. سربازانی که متهمان مالی سنگین و یا قتل بدرقه می‌کنند در جلسه دادگاه حواس خود را جمع کرده چیزی از پرونده می‌فهمند تا هنگام بازگشت در محل انتظار که اصطلاحاً قفس گفته می‌شود برای سربازان دیگر تعریف کنند. آنهایی که چیزی برای گفتن نداشته باشند از اینکه متهم جرم سنگینی به تورشان نخورده دلگیر شده و شروع به دست‌انداختن و اذیت متهم می‌کنند. در ترکی به شاهین سفید لاچین می‌گویند. نام یکی از قبیله‌های ترکها نیز لاچین است و به مردان بخاطر شجاعت و به زنان بخاطر توانایی در شکار مردان نیز لاچین گفته می‌شود. در نهایت لاچین نام شهری اشغالی است در قره‌باغ آذربایجان. نام یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه تهران که من هم با آن همکاری داشتم لاچین بود. در یکی از جلسات بازپرسی‌ام، بازپرس هاشم‌زاده اصرار داشت ثابت کند که انگیزه ما از انتخاب این نام برای نشریه، معطوف کردن مخاطبان به شهر اشغالی لاچین بوده و من توضیح می‌دادم که حتی نام آن شهر نیز برگرفته از نام پرنده شاهین(لاچین) است. توضیح دادم که چین در ترکی پسوندی برای اسامی پرندگانی مانند لاچین، بیلدیرچین، گؤیرچین(کبوتر)، سیغیرچین(سار)، بالیقچین (مرغ ماهیخوار) و قاشیقچین (نوعی مرغ‌آبی با منقاری شبیه قاشق) است. سرباز بیچاره هرچه دقت کرد چیزی از پرونده و اتهام من دستگیرش نشد و هنگام بازگشت به قفس وقتی سربازهای دیگر از او پرسیدند که متهم تو چکاره است؟ با لحنی تحقیرآمیز و ناراحت گفت: هیچچی قوشباز (کفترباز) است. ✍#ایبراهیم_رشیدی ✅هموطن گرامی لطفا با انتشار مطالب کانال میللی دوشونجه ما را در آگاهی بخشی به عموم مردم شریف آزربایجان یاری رسانید. 👇👇👇👇 @millidushunca
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.