cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

اَنوش زاد

محمد علوی کانالی برای خاطرات، تاریخ، فرهنگ، هنر و میراث نوش‌آباد

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
613
Suscriptores
Sin datos24 horas
+17 días
-1130 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

خاطرات نوش‌آباد (۲۷۶) آن قاصدک شوق و شرم راویان : عباس چاپی احمد پادویی ✍️ پیله‌ور دوره‌گردی که در بچگی ما از بیدگل به نوش‌آباد می‌آمد، به او نعمت سیبی می‌گفتند. نوش‌آبادی‌های قدیم او را می‌شناختند و از حضور گاه به گاهی این کاسب قدیمی اهل آران‌بیدگل در کوچه‌هایی که در سادگی همجنس خود او بود، شاد می‌شدند. نعمت سیبی همیشه با الاغ سفیدش وقتی از آبادی خود به نوش‌آاد می‌آمد، طعمی از خاطره می‌آفرید. دوست داشتنی بود. الاغ  رشید و دست و پا بلندی داشت... افسار الاغش در دستش بود و در کوچه‌ها با آواز قشنگی مشتری‌هایش را خبر می‌کرد و می‌گفت: شیب زمینی ، و همین کلمه همه آواز او بود. ( حرف س را ش تلفظ می‌کرد) گاهی اوقات بچه ها باشیطنت الاغ او را رم می‌دادند و او می‌گفت: بچه نکن... نعمت مرد خوب و نجیبی بود. روزگار هم سادگی‌ها و نجابت‌هایی داشت. جاده قدیم آران و بیدگل به نوش‌آباد از مسیر رودخانه روبروی قلعه جاده‌ای باریک بود. مرد بلند قد استخوانی پس از این جاده و عبور از قلعه به سمت محله توی ده و بازارچه می‌آمد. دکان‌های نانوایی و قصابی و حلوایی و عطاری و نجاری بازارچه سرشار بودند از بوی خوش... روبروی قصابی چاپی، دکان مرحوم استاد فرج اله حلوایی پاتوق خیلی از رجال نوش‌آباد بود. او هم مرد خوش برخورد و سیاستمدار بومی آن روزهای نوش‌آباد بود. روی تختگاه پاتوق مردها می‌نشستند و گفتگو در مورد مسائل نوش‌آباد انجام می‌گرفت... در آن تختگاه مرد خوش سیمایی بود به نام سید حسین میر عابدین... او هم مردی دوست داشتنی و چشم و چراغ بازار محسوب می‌شد. جمعی از مشتریان نعمت سیبی، این بزرگواران و دیگر اهالی بازار بودند. نعمت بعد از مقداری فروش، به محله‌های دیگر هم می‌رفت و این گونه برای رزق روزی خود نیم روزی تلاش می‌کرد. مردان آن روزگار تلاش زیادی می‌کردند تا روزی حلال بدست آورند. از دیگر کاسب های آران و بیدگل، آن روزها هم مرحوم رحمت اله روغنی بود که مشتریان زیادی داشت. او هم گاهی بساط خود را در کوچه‌های پر رفت و آمد پهن می‌کرد. خواربار و خشکبار و همه گل و گیاه در بساطش داشت. از جمله حلب‌های ۱۷ کیلویی روغن  را باز می‌کرد و اهل محل با روغن دان‌هایی از جنس روی،  برای خرید می آمدند. چه روغنی ! عین زرده تخم مرغ ... بچه ها گاهی آن را روی نان خشک می‌مالیدند و می‌خوردند. او برای بچه‌ها هم  خوراکی‌‌های مورد علاقه مان را می‌آورد وقتی عمو روغنی می‌آمد همه می‌گفتند بیایید مرد روغنی آمده ... به حق مرد با انصافی بود. گاهی روغن را با تخم مرغ معامله می‌کردند. مردم دوستش داشتند. روانشان به مینو شاد باد ... ☘️🌟🍀🌟 https://t.me/akhbarenooshabad خاطرات نوش‌آباد👆
Mostrar todo...
اَنوش زاد

محمد علوی کانالی برای خاطرات، تاریخ، فرهنگ، هنر و میراث نوش‌آباد

👍 3👏 2
Photo unavailableShow in Telegram
00:20
Video unavailableShow in Telegram
شاهکار ایرانی در ریتم و هارمونی و موسیقی و کاشی
Mostrar todo...
11.71 MB
👏 1
00:51
Video unavailableShow in Telegram
5.57 MB
4👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
راهنمایان گردشگری، عاشقان مهر و فرهنگ ✍️ راهنماهای گردشگری حکم معلم هایی را دارند که راوی جمال و جلال پیدا و پنهان این سرزمین بزرگ و باستانی هستند. راهنما قبل از هرچیز یک عاشق است. یک میزبان ... کسی که با زبان عشق از حماسه فرهنگ و تاریخ و فراز و فرود خود برای مهمان خود سخن می گوید ... او سخن از هویت و ریشه‌ها و دل‌انگیزی سرزمین مادری خود می‌گوید... ایران سرزمین خاطره‌ها و هنرها و عشق‌ها و دلاوری‌ها و عظمت ها و شگفتی های بزرگ است. هنر تشریح و زحمت توضیح و تلاش برای تبیین همه این ماجراهای بزرگ با راهنماست. امروزه "راهنمایی" برای خود یک تخصص است. یک حرفه. یک شغل است که نیاز به دانش آکادمیک دارد... راهنماباید مدرک لیسانس داشته باشد... راهنمای رسمی باید کارت معتبر از وزارتخانه میراث فرهنگی داشته باشد.... برای امتیاز کارت راهنما باید یک دوره شش ماهه را بگذراند و بیشتر از ۳۰ کتاب را باید امتحان داد... و حدود ۵ میلیون تومان باید هزینه کرد. در این میان اما داستان راهنمایان نوش‌آباد قصه دیگری است... شهر زیر زمینی را حتما باید با راهنما دید. هر راهنما دو نصفه روز در آن جا مشغول است و چیزی هم به نام «حقوق» ندارد! در واقع راهنمایان نوش‌آباد افتخاری کار می‌کنند.... زیرا کارمزد یک راهنما عددی نیست که بتوان نام حقوق بر آن گذاشت.. کمتر کسی هم حاضر می‌شود برای این کارمزد در آن جا بماند.... خصوصا که سه ماه اول سال کارکردن در آن شلوغی سرسام آور است.... از طرفی باید با پیچش صدای آب انبار و بعضا آلودگی و گاه هوای سرد هم مقابله کند و حنجره هم فرسوده کند... و گردشگران را جابجا کند. کار راهنمایی در نوش‌آباد سه چیز است: علاقه ، کمک و تلاش این عشق است که در شرایط سخت دوام می‌آورد. روزی بوده که شهر زیر زمینی تا ۵ تا ۶ هزار نفر مهمان داشته است. زحمت جابجایی این همه مهمان در راهروهای باریک شهر زیر زمینی با راهنمایان است. یک توضیح را در پنج شش ساعت مرتب باید تکرار کرد... این شلوغی و ازدحام سرسام‌آور است. به این عزیزان واقعا باید خسته نباشید گفت. این تلاش و این علاقه و این کمک را باید ستود. به پاس خدمات راهنمایان ، شهرداری و مدیریت گردشگری شهر گذر ورودی دوم به شهر زیر زمینی را کوی راهنمای گردشگر نامید. نوش‌آباد سومین شهر ایران است که جایی را به اسم راهنمایان نامیده است. 🌟🍀🌟🍀🌟 @akhbarenooshabad کانال انوشزاد👆
Mostrar todo...
👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
گذری به نام راهنمای گردشگر
Mostrar todo...
👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
1
کهریز بار دیگر در این ماه عازم محوطه کهریز در کویر شدیم... این بار با دو باستان شناس ارجمند، جناب دکتر جواد حسین زاده و دکتر علی مولودی آرانی... و استاد دانشگاه کاشان دکتر محمد مشهدی نوش‌آبادی... و همچنین مدیریت گردشگری شهر نوش‌آباد و معاون شهرداری و شورای شهر... هر بار که به این مکان پا می گذارم حس عجیبی بر من غالب می شود... سکوت و آرامشی وَهم آور بر این نقطه از کویر حاکم است. صدای هزاران سوار و کاروانی که از اینجا گذشته‌اند را می‌توان شنید.... این بار اطراف این محوطه را با کنجکاوی دقیق تری قدم می‌زنیم.... آن قدر وسیع است که در بین درختان اطراف گم می‌شود. باید یادآور شد کسانی در گم شدن این تمدن نقش دارند... همان ها که هویت ملی برایشان هیچ است... آنها که به آن رسیدگی نکردند...‌ و آنها که در سال‌های اخیر به شدت تخریبش کردند... در سال‌های گذشته ستون و سر ستون و سازه‌های گچی در اطراف پراکنده بود که متاسفاته بیشترِ آنها نابود شده. چنان که باستان شناسان می‌گویند ممکن است این سازه، بنای مذهبی زرتشتی بر محور آتشکده‌ باشد. دکتر محمد مشهدی می‌گوید احتمالا منزل‌گاه وراز‌آبان هم باشد. از منزل‌گاه‌های راه باستانی اصفهان و ری است که بنا بر نقل ابن‌رُسته قبل از منزل‌گاه انوش‌آباد قرار داشته است. محوطه‌های باستانی ثبت می‌شود. این جا هم در سال ۱۳۸۴ به ثبت آثار ملی در آمده، ولی چه سود.... نیاز فراوان به کاوش علمی و حفاظت دارد. آیا مدیریت گردشگری و فرهنگی شهرداری نوش‌آباد که توجه فراوان به آثار تاریخی و توسعه گردشگری دارد می‌تواند، برایش کاری کند؟ 🌷🍃☘🌸☘🍃🌷 🌼کانال انوشزاد کانالی برای تاریخ و میراث و خاطرات نوش آباد👇                       https://eitaa.com/anooshzad    نویسنده:  سید محمد علوی 🌹🍃☘🍎☘🍃🌹
Mostrar todo...
ایتا - خاطرات نوش‌آباد (انوشزاد)

پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa

👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
بار دیگر در کهریز
Mostrar todo...
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.