cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

السـلام علـی الحـسـیـن...❤

❤سریع join بده پیش ما... اجرت با صاحب اسم کانال●●●

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
215
Suscriptores
Sin datos24 horas
-17 días
-430 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

بند1⃣ هوامو داری ازت ممنونم تو هستی ارباب سر و سامونم خیلی میخوامت خودت میدونی زندگیمو من بهت مدیونم اگه که سینه زن شدم بوده عنایت شما خواستیم برای نوکری حق داری گردن گدا روحی لک الفدا حسین(4) بند2⃣ منم فقیر و شمایی سرور ایل و تبارم همگی نوکر خواسته خدا بوده باشه ارباب پرچم لطفت از همه بالاتر پرچمه سایه ی سرم دستت سپرده مادرم دلیل اشک این چشام غمه دوریه از حرم روحی لک الفدا حسین(4) بند3⃣ نمیکشم دست ازت ای ارباب تویی قراره دلای بی تاب عنایتی کن برات اربعین بده به دستام گداتو دریاب راهی بشیم به شور و شین از نجف تا به کربلا داره صفایی چاییه شبای جمعه کربلا روحی لک الفدا حسین(4) #در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
Mostrar todo...
🏴زمینه شب چهارم محرم الحرام ۹۹ طفلان حضرت زینب سلام الله علیها #زمینه_محرم_۹۹ #زمینه_شب_چهارم #زمینه_طفلان_حضرت_زینب_س #پناه_و_یاوری_نداری 🏴بند اول پناه و یاوری نداری من بمیرم برات داداشم برای کربلات بذار که منم یه سهمی داشته باشم غمت نباشه که آوردم همراهم این دوتا دلاور منتظر حکم جهادن بذار بشن برا تو پرپر دوتا دلاوره رشیدن رزم آورن شبیه حیدر مست دم نعم الامیرن این دوتا شیر نر جعفر امیری و نعم الامیری 🏴بند دوم برید عزیزای دل من برید که داییتون غریبه دعای من پشت سرتون هزار هزار امن یجیبه برید بگیرید از داییتون اذن جهاد کربلارو برید بشید پیروز میدون به خدا میسپارم شمارو باید تو خونتون بغلطید بشید فدای علی اصغر دستمو رد نکن داداشی نذار قسم بدم به مادر امیری و نعم الامیری 🏴بند سوم شکر خدا میکنه زینب آخه به آرزوش رسیده حالا که بچه هاش شهیدن اونم یه مادر شهیده نشسته توی خیمه ها و سخته ولی بیرون نمیاد دل نگرونِ واسه داداش از ته دل میزنه فریاد دوتا جگرگوششو داده بازم دلش نداره طاقت عزا میگیره توی خیمه تا نکِشه حسین خجالت امیری و نعم الامیری 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی #در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
Mostrar todo...
Photo unavailableShow in Telegram
#در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
Mostrar todo...
20:03
Video unavailableShow in Telegram
به نفس و نوای دلربای حاج محمــــدنـــمـازی🎤 عزیزان بامعرفت ببینند ان شاءاللــــه لذت بردین برای تمام مخاطبینتون📲 ارسال♻ کنید•••❤ https://telegram.me/Asalamoalalhossein 💕 #لطفا_فقط_ارسال_کنید...
Mostrar todo...
75.79 MB
زمینه امام حسین ع و شهدا [پر میزند دل ما تا کربلایت آقا جان و سر و تنِ ما هر سه فدایت آقا] جنّتِ ما به دنیاست محفل روضه هایت اشک ماتم بریزیم همچو زینب برایت نــــوکــــریِ درگـــهـــت شده افتـــــخار مـــــــــا نحنُ خدّامُ الحسین ع تا ابــــــد شـــعار مــــــــــــــا [پر میزند دل ما تا کربلایت آقا جان و سر و تنِ ما هر سه فدایت آقا] ⚫️یابن الزهرا حسین جان (۴) ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا همچون دلهای ما سوخت خیمه هایت حسین جان پُر شد از خارِ صحرا جسم عطشانِ طفلان ناله زد مادر تو یــــــــا بـُنَــیَّ قتـــلــوک تشنه بودی وَلَدی لبِ عطشان ذَبَحوک [پر میزند دل ما تا کربلایت آقا جان و سر و تنِ ما هر سه فدایت آقا] ⚫️یابن الزهرا حسین جان (۴) ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا در دل مـــــا بمـــاند زنده یادِ شهیدان یاد شور و حماسه یادِ پیرِ جمــــــــــــاران داده عزت به وطن خونِ پاک شـــــــهــدا نامشان خورده گره با حسین خونِ خدا [پر میزند دل ما تا کربلایت آقا جان و سر و تنِ ما هر سه فدایت آقا] ⚫️یابن الزهرا حسین جان (۴) شاعربزرگوار: #علی_محلاتی https://telegram.me/Asalamoalalhossein ❣لطفا به تمام مخاطبینتون و گروه هاتون مخصوصا به #مداحان عزیز ارسال کنید #برای_بهترینها_ارسال_کنید... .
Mostrar todo...
السـلام علـی الحـسـیـن...❤

❤سریع join بده پیش ما... اجرت با صاحب اسم کانال ●●●

00:27
Video unavailableShow in Telegram
سرورانِ گرامی اطلاع رسانی کنید...
Mostrar todo...
22.87 MB
Photo unavailableShow in Telegram
عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم‌تر می‌شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم‌تر می‌شد باورش هم نمی‌شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد》بعدِ هر تیری ای خدا کاش اشتباه کند کار او نیست بی عمو ماندن داغ‌ها را الی‌الابد بکشد تا ببیند چه می‌شود باید به نوکِ پایِ خویش قد بکشد ازدحامی میانِ گرد و غبار از حرامی و سنگ و شمشیر است نوک سرنیزه‌های بی احساس با تنی زخم خورده درگیر است تشنه بود و زِ گونه‌ها خونش روی لب‌های آتشین می‌ریخت یک نفر آب می‌خورد پیشش یک نفر آب بر زمین می‌ریخت خواست تا خویش را به سینه کشد تا که شاید رسد به اطفالش یک نفر نیزه‌ای به کتفش کرد رفت و او را کشید دنبالش از همانجا به سنگ اندازان داد می‌زد تو رو خدا نزنید وای بر من مگر سر آورید اینقدر تیغ بی هوا نزنید هرچه گلبرگ بر زمین می‌ریخت پخش هر گوشه بوی گُل می‌شد کم‌کم احساس کرد انگاری دست بی جان عمه شُل می‌شد دستِ خود را کشید از آنجا یک نَفَس می‌دوید در گودال از میانِ حرامیان رد شد شمر با او رسید در گودال باز هم پای حرمله وا شد پیچ می‌خورد حنجری ای داد پیش چشم حسن عمو می‌دید بازویش در مقابلش اُفتاد #در_ثواب_نشر_سهیم_باشیم
Mostrar todo...
4_5889965111459710157.mp34.27 KB
Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.