950
Suscriptores
-124 horas
Sin datos7 días
+830 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
Repost from | پنجهنامه: تاریخ و خاطره |
🔻 امروز در موضوعی در تاریخ اسلام، دو مقاله پژوهشی و دو مقاله دانشنامهای (از دانشنامه جهان اسلام) را همزمان مطالعه و مرور میکردم. در آن دو مقاله به اصطلاح علمی-پژوهشی در جاهایی دقیقاً و عیناً بارها جملههایی از آن دو مقاله دانشنامهای نقل شده بود، امّا دریغ از یک ارجاع! نه در پیشینه و نه در پاورقی و نه در کتابنامه هیچ ذکری از آن دو مقاله اصیل و عالمانه دانشنامهای نشده بود! این کار قطعاً انتحال است!
🔺استاد محترم، دانشجوی ارجمند، محقق گرانمایه بسیاری از مدخلها/ مقالههای دانشنامهٔ جهان اسلام و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی حاصل روزها و ساعتها پژوهش و جستجو در منابع و مطالعات به زبانهای گونهگون و جانکندن و نگارشهای چندباره و ارزیابی و ویرایش و...است. بسیاری از این مقالات در موضوع خود یگانه و اصیل و بدیع هستند؛ ازاینروی طبق شیوهنامههای پژوهش و نگارش و بنابر اخلاق پژوهش، همچون دیگر آثار حتماً باید در پیشینه تحقیق از آنها یاد شود و در متن هر میزان و هر چند بار که از آنها استفاده شده باید به نام مولف آنها ارجاع داده شود و در کتابنامه هم با مشخصات کامل ذکر گردد.
معصومعلی پنجه
🆔t.me/HistoryandMemory
Photo unavailableShow in Telegram
پرسشهای مینویی، #ابراهیم_موسی_پور_بشلی
نشر کودک و نوجوان کیوی، تهران، ۱۴۰۳
جهان کودکان پر است از پرسشهای بیشمار. در سالهای اول زندگی کودک، پدرومادرها هستند که باید به بیشتر این پرسشها پاسخ بدهند. اما پاسخ دادن به پرسش کودکان یک چیز است و چگونه پاسخ دادن به پرسشهایشان یک چیز دیگر. اولی به دانش پدرومادرها بر میگردد ولی دومی به مهارتشان در برقراری ارتباط با کودک. معمولا پدرومادرها بهراحتی میتوانند به پرسشهای کودکانشان پاسخ بدهند یا برای آنها پاسخی بیابند اما چگونه پاسخ دادن به کودک، واقعا نیاز به آموزش دارد و خب واقعیت این است که بسیاری از ما پدرومادرها در این زمینه مهارت لازم را نداریم.
در این مجموعه نمونههای سادهای از پرسشهای واقعی یک کودک و پاسخهایی که به او داده شده در قالب داستانکهایی آمده است؛ کوشش ما این است که در این مجموعه کودک را هم برای درست پرسیدن و هم برای یافتن پاسخ درست، یاری کنیم.
https://www.instagram.com/kiwipublication?igsh=b3Z2d2I0dzB5OWZx
Photo unavailableShow in Telegram
گل کاسنی، #ابراهیم_موسی_پور_بشلی
نشر کودک و نوجوان کیوی، تهران، ۱۴۰۳
تنهاست. یک جایی هم دنیا آمده که اصلا به درد زندگی نمیخورد. حالا این وسط باید بچههایش را هم به دنیا بیاورد و بزرگ کند. این طرف سنگلاخ، آن طرف رودخانهی خروشانی که گوشش به هیچ حرفی بدهکار نیست. این طرف هم یک عده دوست و آشنا که هیچ کاری هم از دستشان بر نمیآید...
این داستان یک گل کاسنی است که وسط یک تختهسنگ، آن هم وسط یک رودخانهی ناآرامِ پرسروصدا روییده و حسابی از دست اقبالش کلافه است. نه که برای نجات خودش فکری نکرده باشد؛ فکرهای زیادی به سرش زد؛ مشورت هم کرد ولی خب راهحل بهدردبخوری پیدا نشد. آخرش قرار است چه بشود؟
کاسنی بودن واقعا اینقدر تلخ است؟ یا باید کمی صبر کرد و دید؟
https://www.instagram.com/kiwipublication?igsh=b3Z2d2I0dzB5OWZx
Photo unavailableShow in Telegram
شیر بودن، #ابراهیم_موسی_پور_بشلی
نشر کودک و نوجوان کیوی، تهران، ۱۴۰۳
شیر بودن کار سختی است. بابا بودن هم بالاخره کار خیلی آسانی نیست. حالا حساب کنید که یک آقاشیره هست که هم شیر است و هم بابای یک نینیشیرهی بازیگوش. خب شیرها که نمیتوانند بچههایشان را به مدرسه بفرستند. برای همین این باباشیره باید خیلی برای نینیشیرهاش وقت بگذارد و همراه مامانشیره تمام روز مشغول غذا دادن و یاد دادن زندگی شیرانه به این بچهشیر کوچک و مراقبت از او باشد. باباشیرهای که هم باید غرور و قدرت یک شیر را داشته باشد، هم با سختیها کنار بیاید، هم به بچهاش یاد بدهد که در زندگی به خاطر شیربودنش چه کارهایی بکند و چه کارهایی نکند...
و به نینیشیره یاد بدهد که:
شیرها باید حواسشان باشد که با همهی گرفتاریها و مشکلات زندگی، همیشه شیر بمانند!
https://www.instagram.com/kiwipublication?igsh=b3Z2d2I0dzB5OWZx
Photo unavailableShow in Telegram
داستان گلها، #ابراهیم_موسی_پور_بشلی
نشر کودک و نوجوان کیوی، تهران، ۱۴۰۳
آن اوایل من هم فکر میکردم گلها حرف نمیزنند؛ نه با ما نه بین خودشان. ولی با دقت بیشتر دیدم که نه تنها هیچ کسی، بلکه هیچ چیزی توی این جهان نیست که حرفی برای گفتن نداشته باشد. در واقع جهان ما پر است از صداهای بسیار ولی چیزی که واقعا کم است، شنونده است. اما خوشبختانه شنیدن این صداها خیلی هم کار سختی نیست. در ادبیات ملتهای مختلف، خیلی از آدمها که برای شنیدن، وقت بیشتری داشتهاند، چیزهایی از آنچه شنیدهاند، نوشتهاند و من هم اینجا در این سه داستان کوتاه، چیزهایی را که از گفتوگوهای پیازهای سنبل یا گلهای سرخ و نرگسها یا گل حسرت دستگیرم شده، برای بچهها نوشتهام.
شما هم اگر فرصت کردید با دقت گوش کنید؛ جهان پر از صداهاست.
https://www.instagram.com/kiwipublication?igsh=b3Z2d2I0dzB5OWZx
Photo unavailableShow in Telegram
مکالمات اقیانوسی، #ابراهیم_موسی_پور_بشلی
نشر کودک و نوجوان کیوی، تهران، ۱۴۰۳
بطری با خودش گفت:
«چرا باید این سفر اینقدر طول بکشد و چرا دسترسی من به نقشهی نجات اینقدر باید دشوار باشد؟... اصلاً من از کجا بدانم وعدههایی که مرغک ناشناسی دربارهی ساحل به من میدهد راست باشد؟ کدام ساحل؟ اینها توهمات یک مرغک خسته و سرگردان در وسط اقیانوس نیست؟... من اصلاً چرا حرفهای یک مرغ دریایی یا یک همچو چیزی را باور کنم که خودش هزار بدبختی را طی کرده و رسیده اینجا و مرا گرفتار حرفهایش کرده؟ این اگر چیزی از ساحل میدانست که خودش بال میزد و خودش را به یک جایی میرساند و وسط اقیانوس، علّاف و دربهدر نبود»....
بطری بخشی از این تردیدهایش را به مرغک گفت؛ یعنی ببینید وسط اقیانوس بیکران که فقط یک بطریِ سرگردان هست و یک مرغک از او سرگردانتر، آنوقت مثلاً بطری اگر همین تردیدها و شکایتهایش را دربارهی حرفهای مرغک به خود مرغک نگوید باید آنها را به چه کسی بگوید؟
https://www.instagram.com/kiwipublication?igsh=b3Z2d2I0dzB5OWZx