فرصتی دیگر

الله، علی(ع)، آقاجون! : ما و قصه عکس‌هایمان سرگذشت ما و عکس‌هایمان سرگذشت جالبی دارد. چند دهه قبل در خانه‌ها عموماً سه قابِ عکس در طاقچه اتاق نشیمن قرار داشت: الله، علی (ع) ؛ آقاجون! در جامعه‌ آن زمان تنها عکس پدر خانواده در طاقچه قرار می گرفت و بعد از الله و علی(ع)، از آن بالا به ما نگاه می کرد و مراقب ما بود. با گذشت زمان و وقتی‌که زیارت، خانوادگی شد به‌تدریج عکس‌های خانوادگی هم روی دیوارها و در طاقچه‌ها جا باز کردند؛ همان عکس‌هایی که اعضای خانواده، دست بر سینه در کنار آرامگاه امام رضا (ع) ایستاده بودند. در این عکس‌ها هم غالباً پدر یا مادر خانواده در مرکز عکس قرار داشت. با تغییر جامعه و گسترش مدرنیسم اجتماعی، به‌تدریج عکس‌های خانوادگی آتلیه‌ای (با محوریت زن و شوهر) روی دیوارها جا باز کردند. زن و شوهرها عکس دونفره می‌گرفتند، قاب می‌کردند و به دیوار می‌چسباندند. عکس‌ها بیشتر شدند و آلبوم وارد خانواده‌ها شد. معمولاً خانواده‌ها یک آلبوم عکس داشتند که با عکس عروسی پدر و مادر شروع می‌شد. وقتی آلبوم را ورق می‌زدید گویی دارید یک سریال تلویزیونی تماشا می‌کنید. این آلبوم عکس بود که سرگذشت خانواده را روایت می‌کرد. آدم‌ها وقتی دلشان می‌گرفت آلبوم می‌دیدند و درباره آدم‌ها حرف می‌زدند. وقتی مهمان می‌آمد آلبوم‌ها آورده می‌شد، تخمه می‌شکستند و دور هم عکس می‌دیدند و خاطرات را مرور می‌کردند. آدم‌ها برنامه‌ریزی می‌کردند که فلان روز به آتلیه بروند. برای همین قبل و بعد از عکس گرفتن در آتلیه، خوش بودند. عکس گرفتن به معنای یک روز خوب بود. یکی از خاطرات خوب زندگی هم حرف زدن از فیگورهای عکاس‌ها موقع گرفتن عکس بود. دوربین‌های شخصی که آمد با آن فیلم‌های 12 ، 24 و 36 تایی، دوره انتظار پر شدن حلقه و بردن به عکاسی و گرفتن از عکاسی را با خودش آورد. همه دوربین نداشتند. خیلی اوقات پیش می‌آمد که آدم ها عکس‌هایی از خودشان می‌دیدند که خودشان نداشتند. در مراسمی عکس گرفته بودند و طبیعتاً فقط صاحب دوربین عکس‌ها را داشت. هر خانواده معمولاً یک آلبوم داشت و آدم‌ها با ازدواج می‌توانستند آلبوم عکس جداگانه‌ای داشته باشند. داشتن آلبوم عکس به معنای مستقل شدن از خانواده بود. دوربین‌های دیجیتال که آمد، انقلابی بر پا شد و موبایل‌های دوربین‌دار که آمد انقلابی دیگر! امروزه بااینکه هر کس در ماه شاید صدها عکس بگیرد دیگر آلبومی وجود ندارد. عکس‌ها گرفته می‌شوند ولی حتی یک‌بار هم نگاه نمی‌شوند. عکس‌ها مانند پودر رخت‌شویی فقط مصرف می‌شوند. همه عجله می‌کنند تا لحظه‌هایشان را با عکس ثبت کنند ولی چون این جمله باب شده است که « در لحظه زندگی کن » معمولاً به هیچ لحظه‌ای پس از ثبت شدن با عکس، رجوع نمی‌شود. لحظه‌ها فقط ثبت می‌شوند! جالب آنکه برخی از آدم‌ها عکس‌های قدیمی‌شان را هم اسکن می‌کنند تا از بین نرود درحالی‌که به‌ندرت هزاران عکسی را که به‌تازگی گرفته‌اند، می‌بینند. فقط عکس روی عکس است که انباشته می‌شود. با تحولات جامعه، عکس‌های اقوام و فامیل کمتر و عکس با دوستان بیشتر شده است. دیگر از برخی از فامیل هیچ عکسی نداریم. حتی یک عکس. "عکس‌های امام رضایی" کم شده و "عکس‌های آنتالیایی" جای آن‌ها را گرفته‌اند. دیگر در اتاق نشیمن عکسی دیده نمی‌شود. عکس‌های زن‌وشوهری به اتاق‌خواب و عکس‌های خانوادگی به روی یخچال منتقل شده‌اند. عکس گرفتن بیشتر از عکس دیدن مهم شده است. آدم‌ها دیگر هم خوب عکس می‌اندازند و هم خوب عکس می‌گیرند. تلفن‌های همراهِ دارای دوربین‌های قوی دو پیامد داشت: آن‌هایی که پشت دوربین بودند احساس کردند که استعداد عجیبی در عکاسی دارند و آن‌هایی هم که جلوی دوربین بودند با دیدن عکس خودشان از زمانه گلایه کردند که چرا هنوز به‌عنوان یک مدل کشف نشده‌اند. در مقایسه با قدیم، امروزه وقتی عکسی می‌گیریم اول خودمان را چک می‌کنیم. عکس‌هایی را که خوشمان نمی‌آید فوراً حذف می‌کنیم. امروزه عکس‌ گرفتن در موقعیت طبیعی باب شده است ولی هیچ‌کس طبیعی عکس نمی‌گیرد. از کوچک تا بزرگ می‌دانند که چطور باید عکس بگیرند. همه از نحوه لبخند زدن تا نحوه قرار دادن پاها جلوی دوربین از قبل ممارست کرده‌اند تا در موقعیت طبیعی مجبور نباشند فیگور عکس گرفتن بگیرند! به نظر می‌رسد امروزه دوره عکس گرفتن با دوستان هم در حال سپری شدن است. عکس‌ها تکی شده‌اند. خیلی از آدم‌ها فقط از خودشان عکس می‌گیرند: من چقدر بی‌نظیرم! قصه را تمام کنم. از لنز دوربین‌های قدیم " ما " بیرون می‌آمد ولی از لنز دوربین‌های امروز " من " متولد می‌شود. 🔹دکتر فردین علیخواه(جامعه‌شناس)

چسبندگی به میزها مانعی در سلامت مردم کاشان چندی قبل ریاست محترم‌جمهور در سخنانی رسمی به وزرا و مسئولان دولت‌ جدید دستور داد که عوامل وضعیت موجود در دستگاه ها عزل شوند. چکیده مشکل: بیش از دو دهه است که در برخی از مراکز مهم‌ و حساس دانشگاه علوم‌ پزشکی کاشان که حافظ جان و سلامت و بهداشت مردم است مدیرانی ثابت و بدون تغییر قرار دارند که از فصل تغییر آنها سالهای زیادی گذشته است. آنگونه که از شواهد پیداست خیلی از این مدیران با وجود تغییر دولت های مختلف، سوء‌ مدیریت و وارد کردن خساراتی (که اهلش خوب می فهمند) با تمام قدرت به صندلی ها چسبیده اند و هر کسی را حدس بزنند به میزشان نگاهی چپ می کند با شگردهای مختلف او را از زندگی ناامید و منزوی و و یا از منطقه بزرگ کاشان فراری اش می دهند. یکی از خبرنگاران کاشان در گزارشی نوشت :« برخی از مدیران قبل و همچنان فعلی دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان از ده نفر از خبرنگاران ‌این شهر شکایت کرده اند به خاطر هیچ و فقط برای ماندن در مسند، تا بی مطالبه گر و حسابگر باشند» معلوم نیست این صندلی ها چه چسبندگی دارد که این عده از افراد حاضر نیستند تحت هیچ عنوانی دل از میزها بکشند و با انواع شگردهایی که تخصص پیدا کرده اند سعی می کنند الی الابد ماندگار باشند! شاید آنها بگویند ما عاشق خدمتیم و دوست داریم با هر وضعیتی و سنی برای مردم کار کنیم. البته که ما باور نمی‌کنیم. معمولا بسیاری دوست دارند با توجه به سال‌هایی که کار کرده‌اند حتی بازنشسته شوند و چند صباحی را در آرامش زندگی کنند. اما این مدیران خدمت دوست در دانشگاه! علاقه شدیدی دارند از بدو ورود رانتی خود به دانشگاه حتی تا ۸ دهه بعد هم مشغول خدمت باشند و فقط هم دوست دارند مدیر باشند و از مزایای آن بهره مند شوند و بیشترشان با وجود ناکارآمدی دچار این توهم‌ شده اند که از مادر مدیر متولد شده اند! سوالی که مطرح می شود این است که جای شگفتی نیست که کارکنانی در مشاغل میانی دانشگاه به خاطر سختی کار به دنبال بازنشستگی پیش از موعد باشند اما مدیرانی با خروار خروار ادعای کار سخت و توان فرسا دل نکنند و بخواهند ده ها سال دیگر بمانند؟! باید به آنها گفت اگر قرار به خدمت بود، تا امروز به اندازه کافی به مردم و شهر خدمت کرده‌اید و وضعیت نیمه ورشکسته فعلی این دانشگاه با ۵۲۰ میلیارد تومان کسری اعتبار و حرف و حدیث های متعدد دیگر دست پخت دو دهه عملکرد شماست. لطفا اجازه بدهید افراد نخبه تر، شایسته تر و تازه نفس که در دانشگاه بسیارند با تفکرات نو وارد صحنه شوند و حرف‌های تازه بزنند و کارهای جدید کنند. کسی نمی‌گوید شما به طور کلی از صحنه مدیریت دانشگاه حذف شوید. این با عقلانیت همخوانی ندارد. می‌توانید با عنوان های دیگر به اهداف دانشگاه و سلامت مردم کمک کنید. فی المثل آنها می‌توانند همچنان مثل قبل به مراکز و بخش های خصوصی بروند و تجربه خود را در اختیار این بخش‌ها بگذارند. چسبندگی این گروه از افراد به میزهایشان که مسبب بخش زیادی از وضع موجود دانشگاه هستند، دیگر به یک درد تبدیل شده است و پیامد آن دردی بزرگ تر. بعنوان مثال کارشکنی آن‌ها برای شایسته سالاری، هدر دادن منافع و منابع ملی برای سو تدبیر‌ها، اُفت شاخص های دانشگاه در بسیاری از زمینه های درمانی و آموزشی و...، ورشکستگی مالی آن، دلسرد کردن پرسنل و شهروندان از نظام و انقلاب و... که لازم است ریاست جدید این دانشگاه که نماینده دولت جدید هستند برای این بن بست و معضل در دانشگاه هر چه سریع تر فکری عاجل نمایند و فعالان اجتماعی منطقه با افزایش مطالبه گری‌ها، هزینه حضور غیر موثر و اشغال پست‌ها توسط افراد نامناسب را بالا ببرند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

مناجات شعبانیه را خواندید؟ بخوانید آقا! سخنان شنيدنی امام خمينی دربارهٔ مناجات شعبانیه را از دست ندهید! #کلام_رهبر 🆔 @inja_nasrabad

🔴پخش مداحی فاطمیه در مسابقات بوکس ترکیه... @didbane_iran .

🏩 بيمارستاني به كام اغیار در دانشگاه علوم پزشکی کاشان 🦠 چند سال از شروع ساخت بيمارستان امام حسن(ع) آران و بيدگل ميگذرد. طبق مدارك و مستندات ، با شخص خاصي قرارداد منعقد شد و روند ساخت و تكميل اين بيمارستان را با ترك تشريفات واگذار نمودند! سوال اين است: ١- با وجود بيمارستان ثامن و سيدالشهدا (ع) و مازاد تخت خالی، عجله و ضرورت انعقاد قرارداد بدون رعايت قانون و به صورت ترك تشريفات چه بوده است؟ ٢- علت انتخاب یک شخص يا شركت خاص چه بوده؟ آيا وابستگي آن شخص به وزير بهداشت قبلي علت آن بوده؟ ٣- مبلغ اين قرارداد با برآورد اوليه همكارانتان منعقد شده يا صرفا قرارداد بستن با اين شخص ، مبناي اين تصميم از طرف شما بوده است؟ طبق مستندات حق الزحمه اين شخص ٧ ميليارد تومان بوده يعني ٩ درصد کل مبلغ برآورد شده !!! ٤- ميزان اعتبار دولت براي اين پروژه چقدر بوده است؟ ٥- خيرين چقدر در اين پروژه آورده داشته اند؟ مستندات حاكي از اين است كه تا كنون قريب به ٧٠ ميليارد خيرين محترم و ٨٠ ميليارد دولت به اين بيمارستان اختصاص داده اند!! ٦- با اين همه پرداختها چند درصد پروژه تكميل شده؟! آیا درست است كه بعد از این همه مدت و با پرداخت ٥٥ ميليارد از اعتبارات اختصاصي دولت ، ۵۰ درصد كار با نواقص فراوان توسط این شرکت انجام شده؟! ٧- مابقي اعتبارات اختصاصی آن كجاست؟ آیا در جای دیگری خرج نموده اید؟!! ٨- چرا پروژه را به صورت مديريت پيمان به این شخص داده ايد؟!؟ طریقه بهتری پیشنهاد نشده بود؟!؟! ٩- از فاكتورهاي خريد اقلام و اجناس پروژه كه توسط همان شركت خريداري ميشه خبر داريد؟! جناب رييس ، وزير تغيير پيدا كرد، آقاي رئيسي هم رئيس جمهور شد ، به خاطر خدا ، و مطالبه مردم شهر ، از ميزتان ديگر نترسيد و سلامت مردم را اولويت كارهاي خود قرار دهيد و از اين رانت جلوگيري و قرارداد رو اصلاح كنيد،. http://www.salamkashan.ir/index.php/social/2687-bimarestan-emamhasan-aran

✅ *انتصابات متعدد برای همسر رییس دانشگاه علوم‌ پزشکی کاشان* 🏥 طی چند سال گذشته شاهد ضعف هایی در حوزه های غذا و دارو، درمان، آموزش و.. دانشگاه علوم پزشکی کاشان بوده ایم و انتقاداتی به مدیریت این دانشگاه وارد شده که باعث بوجود آمدن سوالات مختلفی در افکار عمومی شده است.‌ اما درکنار تمام‌ این موارد صدور احکام متعدد برای همسر ریاست محترم دانشگاه برای چندین پست همزمان از جمله معاونت آموزشی دانشکده بهداشت، رئیس اداره سازمان های مردم نهاد و خیرین سلامت، عضو شورای پژوهشی دانشگاه، مشاور ریاست دانشگاه در امور خیرین است. 🚑 حال سوال اینست چطور با وجود این همه افراد صاحب تجربه و نخبه و متخصص در دانشگاه، جناب رئیس این احکام رو برای همسر خود زده⁉️ حق مدیریت پرداختی برای این‌ پستها چه میزان است⁉️ سوال ديگر اينكه براي اين پستهای متعدد چند دفتر و باچه هزینه ای در اختيار خانم رئیس گذاشته شده⁉️ ✒️آیا این موارد سوء استفاده از موقعیت و رانت نیست؟ 🔰 البته سوالاتی هم درخصوص فوت یک کارمند بیمارستان بهشتی، برخی قراردادها، نحوه هزینه کردن اعتبارات دانشگاه و انتقادات مردم از عملکرد بیمارستانها نیز مطرح است که بعدا به آن‌ پرداخته میشود.

حیفه نخونیم. *✍ بسیار تکان دهنده است.* *نظر پروفسور ناکازاکی جهانگرد ژاپنی در مورد مردم ایران:* ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ بخشی از ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﮕﯿﺮ:‌ ﻧﻔﺮ ﻧﺨﺴﺖ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﻮﻝ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ۳۰۰۰ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مردم‌ایران خصلت‌های خوب زیاد دارند و فرهنگ و سنت هایی بسیار غنی دارند اما ﺑرخی از ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ که قشر نوکیسه آن هستند، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺣﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ فقط ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ: ﺍﮔﺮ ﺷﻔﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ، ۵۰۰۰ تومان ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﮐﻨﺎﺭ. این خوبه چون گاهی آن را صدقه می دهند اما ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ‏«ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻥ‏» ، ﺍﺭﺍﺋﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ! ﮐﺴﯽ ﻧﺬﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ، بعد ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻍﮔﻮﯾﯽ ﯾﺎ گناه و رياكاری ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞﻫﺎﯼ ﻣﺪﻝﺑﺎﻻ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖﺷﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ و خانه ها ﻣﯽﭘﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ، در صورتی که هم خودرو دارند و هم خانه! ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻃﻼﯼ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﻻﺭ ﻭ ﯾﻮﺭﻭ ﺧﺮﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺳﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏﺑﺎﻧﮑﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺒﺢ، ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ، ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺭﺯ ﻭ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ، ﭼﻮﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. بخشی از ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ و در واقع زندگي ندارند. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺎﯾﺪﺑﺎﯼ ﺳﺎﯾﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥﻫﺎﯼ ﺗﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﻗﺴﻂ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻭ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. دروغ و فريب و تظاهر و بی هدفی کم کم جزءِ شخصيت اصلی برخی از آنان ميشود! این گروه حتی مثل بقیه دم از معنويات و عرفان زیبا و لطیف ایرانی می زنند در حاليكه درعمل دروغ ميگويند و تمام فكر آنها پول است. گاهی به مقدسات خود قسم می خورند تا بتوانند سر هم کلاه بگذارند و همدیگر را فریب دهند. آنان ازدواج را مقدس ميدانند ولی تمام عقدنامه آنها پولی و مادی است. من بجز ايران در خيلي كشورها كار كرده ام و يا مسافرت رفته ام ولی مثل بخشی از جامعه تازه به دوران رسیده ایرانی را هيچ جا نديده ام آنان به خدا و عذابهای او اعتقاد دارند ولی همه نوع جرم و گناهی را هم مرتكب ميشوند. اعمالی كه محال است يك ژاپني كه پيرو مكتب شينتو است انجام دهد.آنان مشروب را حرام ميدانند ولی از ما ژاپنیها كه شراب را مقدس مي دانيم بيشتر ميخورند. آنها قبله اعمالشان خانه مقدس کعبه است اما قبله آمالشان زندگی کردن در کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکاست. ابن قشر جامعه ایرانی در يك كلمه در شرایطی سرشار از تناقض، تضاد و تهی از معنویت زندگی می کنند !

❌❌❌لزوم انتصاب فرماندار بومی در شهرستان کاشان 👈 با وجود گذشت بیش از سه ماه از دولت جدید با رویه ای کاملا متفاوت با دولت آقای روحانی هنوز سکاندار مدیریت عالی شهرستان و نماینده دولت جدید در این منطقه مشخص نشده است، حال آنکه بلاتکلیفی مدیران سابق و حالت انتظار که خودبخود در این بازه زمانی وجود دارد برای طولانی مدت به ضرر شهرستان و منافع مردم و منطقه است و لزوم تعیین تکلیف و قطعی شدن فرماندار یک اصل مهم برای ساماندهی و انسجام مدیریت کلان شهرستان است. اما مدتی است زمزمه های از تلاش برخی گروه های اقلیت در شهرستان شنیده می شود که در صدد نزدیک‌شدن به استاندار و مدیران وزارت کشور برای معرفی افرادی غیر بومی برای این جایگاه هستند حال آنکه پس از معرفی امام جمعه محترم و نماینده معزز مقام‌معظم رهبری در منطقه و انتخاب شهردار جدید و انتصاب نماینده مردم شهرستان در مجلس شورای اسلامی به سمت وزیر جهاد کشاورزی می طلبد که فرمانداری بومی و آشنا به منطقه سکاندار اجرایی شهرستان کاشان را بر عهده گیرد. توضیح بیشتر چرایی آن در این مجال نمی گنجد اما با توجه به ظرفیت های خوب انسانی منطقه فرهنگی کاشان و چشم انداز تعریف شده برای ارتقای شهرستان‌ به استان‌ و همچنین ویژگی های منحصر به فرد اجتماعی سیاسی مردم کاشان لزوم‌ انتخاب فرمانداری کارآمد، انقلابی و بومی برای آن بیش از هر زمان دیگری احساس می شود که انتظار می رود استاندار ارزشی استان به این دغدغه عمومی مردم دارالمومنین کاشان عنایت ویژه نماید.