دکتر نیما شهریارپور
عکسها و کلیپ های آموزشی ارتباط با مخاطبین: Telegram.me/nshahryarpour 🤚🏼کپی مطالب بدون کسب اجازه و عدم درج لینک کانال، باعث آزردگی خاطرِ عمیق اینجانب می باشد
Mostrar más10 887
Suscriptores
+524 horas
+317 días
+4330 días
Distribuciones de tiempo de publicación
Carga de datos en curso...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Análisis de publicación
Mensajes | Vistas | Acciones | Ver dinámicas |
01 مقدمه، کیس درد شکم
@emipcast | 1 237 | 31 | Loading... |
02 زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار میرسد🌱 | 1 359 | 6 | Loading... |
03 ضایعه فشار تیروئید و انحراف تراشه دقت کنید | 1 687 | 8 | Loading... |
04 ✍🏼به قلم دکتر طلایه میرکریمی
به بهانه روز جهانی طب اورژانس
مامان دوباره گیر میدهد: چرا دیگه چیزی از کارت تعریف نمیکنی؟
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد، از وقتی از قزوین امده ام تقریبا همه چیز بهتر شده است جز شرایط کاری و محیط کار
وانچه بیشتر شده اذا جاء اجلهم ... خواندن سر بیماران مسنی است که اورژانس فقط برای گواهی فوت نوشتن می اورد
بعضی هاشان خدا بیامرزها چنان دچار جمود نعشی اند که بالش را که از زیر سرشان برداشته اند سرشان ده سانتی روی هوا معلق مانده است
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد
بیمارستان سانتر فوق تخصصی داخلی است، و البته مرکز اطفال استان، از درب اورژانس بزرگسال که وارد می شوی اما بیشتر شبیه مراکز نگهداری سالمندان است با این تفاوت که اتاق اتاق نیست
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد
جذاب ترین مریض هایمان بچه های تخسی هستند که نخود لوبیا مروارید کش سر یا هر چیز دیگری را که که قابلیت چپاندن در جای تنگ دارد را به سوراخ بینی مبارکشان فرو کرده اند
و پدر و مادر با اضطراب و اشک و اه و گریه و البته دوان دوان به اورژانس اورده اندشان
و استرسشان انقدر زیاد است که هر دفعه مجبور میشوم تعریف کنم که من هم در دوسالگی نمیدانم سوراخ راست یا چپ دماغم را با نخود یا نمیدانم لوبیا و احتمالا به همان روش بچه هایشان مستفیض کرده ام و اگر مثل من شلغم بخورند و دوغ شتر نخوردند (که به من نمیسازد) احتمالا مثل من سر از اورژانس در میاورند.
پدرم اما داستان را مهیج تر تعریف میکند و میگوید وقتی متوجه قضیه شده است که نخود یا لوبیا حسابی خیس خورده بوده و انقدر باد کرده بود که دماغم غیر قرینه شده بود و بین پدر و مادرم اختلاف است که ایا ریشه داده بود یا خیر...
داستان که به اینجا میرسد پدرم با شیطنت خاصی میگوید ریشه داده بود و مادرم ناراحت میشود و حاشا میکند و باعصبانیت میگوید... نخیر...
یک بار مادری شمالی که مرتب جمله الان میره تو مغزش الان بیچاره میشم را مثل یک نوار ضبط شده تکرار میکرد انقدر جلویم اضطراب زده شد که قبل از انکه فرصت کنم داستان نخود خودم رو شروع کنم و به هرچه از مقدسات و ائمه و جد سادات به خاطر دارم قسم ببندم که ان سوراخ به انجا ها راه ندارد هرچه از صبحانه و میان وعده صبح و ناهار و عصرانه و شام و...خورده بود جلویم بالا اورد و همانجا روی محتویات معده اش غش کرد...همانجا دقیقا درهمان نقطه تاریخی به این فرضیه غیر علمی ایمان اوردم که بعضی ها هرچه میخورند چاق نمیشوند. مجبور شدم خودش را هم بستری کنم و به هالوپریدولی مهمانش کنم.
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد ولی
یکبار باید اثرات هالوپریدول را در زمینه تحول اساسی تفکرات یک بیمار از گرفتن حاجت از امامزاده قلقلی تا تایید نظریات مارکس و هگل در عرض نیم ساعت تعریف کنم
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد اما چند روز پیش یک اقای مسنی را به اورژانس اوردند و پسرش تعریف میکرد دو روز است درد شکم دارد و دیشب که برده اندش فلان مرکز خصوصی و عکس شکم گرفته اند یک نفر درجا گفته همین الان باید برود اتاق عمل
و این بنده های خدا گفته اند نخیر... فلان سال قبل دکتر فلانی بواسیرش را عمل کرده و دکترش همان است و لاغیر
و پدر بنده خدا را می اندازند پشت ماشین و راهی منزل میشوند
و امشب پدر را اورده اند تا دکتر فلانی ببیند و تصمیم بگیرد
عکس دیروز مقدار کمی روده در دریایی از هوای زیر دیافراگم بود و پدر بیچاره داشت نفس های اخر را میکشید
اینتوبه اش میکنم و مایع فراوان و انتی بیوتیک وسیع الطیف و مشاوره اورژانس جراحی و.... با همه این زور زدن ها فشار ۶
یکی از همراهان که عاقله مردی است به من نزدیک میشود و خود را پدر داماد مریض بدبخت معرفی میکند یواشکی زیر گوشم میگوید اگر نیاز به رضایت به اهدای عضو هم باشه من میدم. و من از شدت بذل و بخشش این جوانمرد انگشت حیرت به دهان میگیرم
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد ولی بی بخارترین اورژانس ها هم چیزهایی هرچند اندک برای تعریف کردن دارند تا شنونده که باشد و تا چه حد را بتوان برایش تعریف کرد | 3 844 | 21 | Loading... |
05 Media files | 2 920 | 9 | Loading... |
06 Media files | 2 717 | 13 | Loading... |
07 Media files | 2 425 | 17 | Loading... |
08 Media files | 1 936 | 2 | Loading... |
09 لینک ios👇🏻
http://pezeshkhub.com/ios | 2 752 | 3 | Loading... |
10 بوق و کرنا ندارد...
عزل شدن که چی!!! | 3 897 | 13 | Loading... |
11 برای همه طب اورژانسی هایی که مجبور شدن مهاجرت کنن
برای همه طب اورژانسی هایی که مجبور شدن زیبایی کار کنن
برای همه طب اورژانسی هایی که ترک رشته کردن
برای تتمه طب اورژانسی هایی که حرصشون میدن ولی دارن ادامه میدن
به یادتون هستیم... | 3 864 | 30 | Loading... |
12 پزشکهاب یکی از خفنترین اپلیکیشنهای آموزش پزشکیه واقعا دانشگاهیه برا خودش
همین الان رایگان نصبش کنین😍
این هم لینک ios اپه👇🏻
http://pezeshkhub.com/ios | 31 | 2 | Loading... |
13 ۳۶ کلاس تا امروز در کنار دکتر شهریار پور عزیز در پزشکهاب😍
برای دسترسی به کلاسهای:
🔸بررسی رادیولوژی ۴۵ کیس اورژانس
🔹بررسی ۳۰ کیس شایع پوستی
🔸بررسی ۵۰ کیس واقعی نوار قلب
و کلی کلاس دیگه با اساتید تراز اول ایران،همین الان دانشگاه پزشکهاب رو نصب کنین👇👇
| 3 179 | 9 | Loading... |
14 آنافیلاکسی
@emipcast | 3 644 | 120 | Loading... |
15 تشخیص شوک کاردیوژنیک
@emipcast | 4 268 | 111 | Loading... |
16 🌸special thanks to @drfahime Rafiey for sending this case🌸 | 4 463 | 2 | Loading... |
17 Media files | 4 495 | 10 | Loading... |
18 Media files | 4 863 | 64 | Loading... |
19 Media files | 4 625 | 80 | Loading... |
20 Battery VS Coin in graphy
وجه افتراق سکه و باتری، وجود double shadow اطراف باتری می باشد.
http://telegram.me/nima_shahryarpour | 3 706 | 57 | Loading... |
21 Media files | 60 | 0 | Loading... |
22 Media files | 1 | 0 | Loading... |
23 Media files | 249 | 3 | Loading... |
24 Media files | 4 196 | 20 | Loading... |
25 Media files | 4 462 | 34 | Loading... |
26 Media files | 5 993 | 10 | Loading... |
27 Media files | 4 652 | 6 | Loading... |
28 تنظیم سطح انتظارات بیماران در اورژانس
@emipcast | 4 244 | 61 | Loading... |
29 انگیزه ادامه ما شمایید...
زان که گفت و گوی ما گرد و غبار می رسد🌱 | 4 819 | 13 | Loading... |
30 با افزایش کمک هزینه دوران دستیاری، صورت مساله مشکلات دستیاران و پزشکان جوان پاک نمی شود
هدف: تبدیل کردن این دوره به شغل است
شغل سختی کار دارد
شغل مزایا دارد
شغل بیمه دارد
شغل سنوات دارد
شغل حقوق دارد
شغل مرخصی استعلاجی دارد
شغل مرخصی استحقای دارد
شغل ضوابط دارد
چارچوب دارد، قاعده دارد، صنف دارد
به وضوح اتاق فرمان پروژه پزشک ستیزی این را نمیخواهد...
اتیولوژی را براحتی میشود در هملباسان فسیل شده پیدا کرد | 7 850 | 53 | Loading... |
31 عقل سلیم نمیپذیرد که سیاست های سالهای اخیر در نظام بهداشت و درمان بدون هدف تخریب این نظام و ناآگاهانه باشد...
چنین خودویرانگریای ناشی از خطاهای سیاستی نیست، بلکه نشان دهنده نوعی برنامه ریزی برای ویران کردن نظام بهداشتی و درمان کشور است | 4 776 | 13 | Loading... |
00:19
Video unavailableShow in Telegram
ضایعه فشار تیروئید و انحراف تراشه دقت کنید
7.51 MB
👍 12
✍🏼به قلم دکتر طلایه میرکریمی
به بهانه روز جهانی طب اورژانس
مامان دوباره گیر میدهد: چرا دیگه چیزی از کارت تعریف نمیکنی؟
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد، از وقتی از قزوین امده ام تقریبا همه چیز بهتر شده است جز شرایط کاری و محیط کار
وانچه بیشتر شده اذا جاء اجلهم ... خواندن سر بیماران مسنی است که اورژانس فقط برای گواهی فوت نوشتن می اورد
بعضی هاشان خدا بیامرزها چنان دچار جمود نعشی اند که بالش را که از زیر سرشان برداشته اند سرشان ده سانتی روی هوا معلق مانده است
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد
بیمارستان سانتر فوق تخصصی داخلی است، و البته مرکز اطفال استان، از درب اورژانس بزرگسال که وارد می شوی اما بیشتر شبیه مراکز نگهداری سالمندان است با این تفاوت که اتاق اتاق نیست
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد
جذاب ترین مریض هایمان بچه های تخسی هستند که نخود لوبیا مروارید کش سر یا هر چیز دیگری را که که قابلیت چپاندن در جای تنگ دارد را به سوراخ بینی مبارکشان فرو کرده اند
و پدر و مادر با اضطراب و اشک و اه و گریه و البته دوان دوان به اورژانس اورده اندشان
و استرسشان انقدر زیاد است که هر دفعه مجبور میشوم تعریف کنم که من هم در دوسالگی نمیدانم سوراخ راست یا چپ دماغم را با نخود یا نمیدانم لوبیا و احتمالا به همان روش بچه هایشان مستفیض کرده ام و اگر مثل من شلغم بخورند و دوغ شتر نخوردند (که به من نمیسازد) احتمالا مثل من سر از اورژانس در میاورند.
پدرم اما داستان را مهیج تر تعریف میکند و میگوید وقتی متوجه قضیه شده است که نخود یا لوبیا حسابی خیس خورده بوده و انقدر باد کرده بود که دماغم غیر قرینه شده بود و بین پدر و مادرم اختلاف است که ایا ریشه داده بود یا خیر...
داستان که به اینجا میرسد پدرم با شیطنت خاصی میگوید ریشه داده بود و مادرم ناراحت میشود و حاشا میکند و باعصبانیت میگوید... نخیر...
یک بار مادری شمالی که مرتب جمله الان میره تو مغزش الان بیچاره میشم را مثل یک نوار ضبط شده تکرار میکرد انقدر جلویم اضطراب زده شد که قبل از انکه فرصت کنم داستان نخود خودم رو شروع کنم و به هرچه از مقدسات و ائمه و جد سادات به خاطر دارم قسم ببندم که ان سوراخ به انجا ها راه ندارد هرچه از صبحانه و میان وعده صبح و ناهار و عصرانه و شام و...خورده بود جلویم بالا اورد و همانجا روی محتویات معده اش غش کرد...همانجا دقیقا درهمان نقطه تاریخی به این فرضیه غیر علمی ایمان اوردم که بعضی ها هرچه میخورند چاق نمیشوند. مجبور شدم خودش را هم بستری کنم و به هالوپریدولی مهمانش کنم.
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد ولی
یکبار باید اثرات هالوپریدول را در زمینه تحول اساسی تفکرات یک بیمار از گرفتن حاجت از امامزاده قلقلی تا تایید نظریات مارکس و هگل در عرض نیم ساعت تعریف کنم
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد اما چند روز پیش یک اقای مسنی را به اورژانس اوردند و پسرش تعریف میکرد دو روز است درد شکم دارد و دیشب که برده اندش فلان مرکز خصوصی و عکس شکم گرفته اند یک نفر درجا گفته همین الان باید برود اتاق عمل
و این بنده های خدا گفته اند نخیر... فلان سال قبل دکتر فلانی بواسیرش را عمل کرده و دکترش همان است و لاغیر
و پدر بنده خدا را می اندازند پشت ماشین و راهی منزل میشوند
و امشب پدر را اورده اند تا دکتر فلانی ببیند و تصمیم بگیرد
عکس دیروز مقدار کمی روده در دریایی از هوای زیر دیافراگم بود و پدر بیچاره داشت نفس های اخر را میکشید
اینتوبه اش میکنم و مایع فراوان و انتی بیوتیک وسیع الطیف و مشاوره اورژانس جراحی و.... با همه این زور زدن ها فشار ۶
یکی از همراهان که عاقله مردی است به من نزدیک میشود و خود را پدر داماد مریض بدبخت معرفی میکند یواشکی زیر گوشم میگوید اگر نیاز به رضایت به اهدای عضو هم باشه من میدم. و من از شدت بذل و بخشش این جوانمرد انگشت حیرت به دهان میگیرم
چیزی برای تعریف کردن وجود ندارد ولی بی بخارترین اورژانس ها هم چیزهایی هرچند اندک برای تعریف کردن دارند تا شنونده که باشد و تا چه حد را بتوان برایش تعریف کرد
👍 102