cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

فلسفه اخلاق

#مصطفی_سلیمانی دکتری تخصصی فلسفه ارشد فلسفه اخلاق ارشد روان‌شناسی شخصیت . 📱ارتباط با من: @soleymani63 . 🔖اینستاگرام https://instagram.com/_u/soleymani63 🗂 کانال‌های دیگرم: معنای زندگی https://t.me/The_meaningoflife رادیو موژ https://t.me/radiomozh

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
6 486
Suscriptores
+224 horas
-27 días
-2830 días
Distribuciones de tiempo de publicación

Carga de datos en curso...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Análisis de publicación
MensajesVistas
Acciones
Ver dinámicas
01
شاید الان حس دویدن نداشته باشید، ولی اگر کفش‌های ورزشی‌تان را بپوشید و بطری آبتان را پر کنید، شاید پشت‌بند همین فعالیتِ کوچک، در خانه را باز کنید و ناگهان برای دویدن بیرون بروید. قدرت شروع ناقص جیمز کلییر ❤️☘ @filsofak
80233Loading...
02
افسردگی در اعتیاد به کار آلبرکامو می‌گوید: «بزرگ‌ترین خطای انسان در این است که فکر می‌کند آمده است روی زمین تا کاری انجام دهد.»؛ خودت را هنگام انجام کار ببین که چگونه با کار کردن به‌خودت آسیب می‌زنی اما محصولی که به‌دست می‌آوری باعث می‌شود آسیبی که به خودت زده‌ای را فراموش کنی، گاهی آنقدر کار می‌کنی که اصطلاحا «Workaholic» می‌شوی یعنی معتاد به کار؛ اعتیاد به کار می‌تواند شکلی از افسردگی باشد، چون به هرحال تو با فرار کردن از خودت تمایل داری که زمان را از دست بدهی؛ . درنظر داشته باش که «Workaholic» به معنای انجام کار سخت نیست، بلکه به معنای مشغول بودن بیش از اندازه است، یعنی با وجود اینکه بیش از ۸ ساعت در طول شبانه روز کار کرده‌ای بازهم به دلیل فشارهای درونی تمایل به انجام کار داری و آنقدر زمان خود را صرف انجام کار می‌کنی که در نهایت از پارتنر، خانواده و دوستانت غافل می‌شوی، پزشک یا پرستار یا کارمندی که در طول شبانه روز بیش از ۸ ساعت کار می‌کند، ورزشکار، هنرمند یا هر انسانی که با وجود شرایط مالی مساعد در طول هفته بیش از ۴۰ ساعت کار می‌کند از خودش و افراد نزدیکش غفلت می‌کند. . یا کارگری که به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی مجبور به انجام کار بیش از اندازه است همگی نمونه‌هایی از اعتیاد به کار است. سورن کیرکگور می‌پرسد: «آیا ما شبیه کسی نیستیم که گیج و دستپاچه دستگیره‌ی در را نجات داده‌ایم، در حالی که خانه‌مان طعمه‌ی آتش شده است؟» به راستی ما چه چیزی را از آتشِ عظیمِ زندگی نجات خواهیم داد؟ آیا جز برای دیدن ماه و ستارگان و خورشید و دریاها و در آغوش گرفتن و بوسیدن و بوسیده شدن آمده‌ایم؟ ما اسیر شتاب و سرعت در زندگی شده‌ایم تا دستگیره‌ی در را از آتش عظیم زندگی نجات دهیم اما «از رنجی که می‌کشیم پیداست به آن چه می‌بایست، عمل نکرده‌ایم ✍🏽 عباس_ناظری ❤️☘ @filsofak
86323Loading...
03
نقد و رونمایی از رمان "پرتگاه" اثر سیدمحمدعلی موسوی منتقدان: دکتر مصطفی سلیمانی ریحانه بیانی سعادت سادات جوهری 🔸از شبکه خبر: https://telewebion.com/episode/0xd12b5bf ❤️☘ @filsofak
1 06110Loading...
04
از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟ ➕ ما از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟ در این باب دو تحلیل وجود دارد و هر دو تحلیل مورد تاکید روان‌شناسان دین بوده است؛ اگر بخواهیم ببینیم در زندگی در حال پرستش چه امری هستیم، دو تحلیل وجود دارد و با هر کدام از آنها که راه برویم، به بیراهه نرفته‌ایم: ➕ تحلیل اول این است که آن چیزی که حاضریم همه چیز را فدای او کنیم، اما حاضر نیستیم آن را فدای چیزی کنیم، آن بت ما و خدای ما می‌باشد، هر چه که باشد. یکی از شعرای عرب در قرن سوم هجری می‌گوید که روزگاری یک کِشتی‌ای در حال حرکت در دریا بود، ناگهان دریا متلاطم شد و امواج بلندی برخاست که این امواج و طوفان جان آنان را در معرض خطر و هلاک قرار داد، دیدند هیچ چاره‌ای جز این نیست که کِشتی را سبک کنند، آن وقت به ساکنان کِشتی گفتند که هر چه را می‌توانید به دریا بریزید، مردم ابتدا چیزهایی را که کمتر دوست می‌داشتند به دریا ریختند، گفتند سودی نبخشید، باز هم باید کِشتی سبک‌تر شود، باز آمدند یک چیزهای دیگری را به آب ریختند، و همین طور ادامه یافت، می‌گوید ببینید وضع به کجا رسید که عالِمی کتابهای خود را هم به آب ریخت! این معنایش این است که برای او کتاب‌ها از همه چیز ارزشمندتر بوده است، چرا که آخرین چیزی که به آب انداخت کتاب‌هایش بود. ➕ حال اگر قرار باشد ما روزی چیزها و تعلقات خویش را از خودمان دفع کنیم و آنها را دور بریزیم، درواقع از چه چیزی نمی‌توانیم قطع تعلق کنیم و می‌گوییم نخیر، به هر نحوی که هست باید این را نگه داریم؟ همان چیز خدای ما است. از این لحاظ فراوانند انسان‌هایی که خدایشان، خدای دین و مذهب نیست. چیز دیگری است که همه چیزشان را فدای آن می‌کنند. نه آن خدای دین و مذهب که در آیین خودشان - حال هر آیینی که باشد - وجود دارد؛ پس یک روش این شد که حاضر هستیم چه چیزی را دور بریزیم و چه چیزی را به هیچ قیمتی دور نمی‌ریزیم. ➕ تحلیل دوم: اما یک روش دوم هم وجود دارد و آن اینکه به چه چیزی بدون پرسش تسلیم هستیم؟ در واقع تسلیم چه چیزی هستید بدون آنکه درباب آن کندوکاو کنید؟ آن چیز خدای شما است. می‌شود کسی در باب شخصیت‌ها اینگونه باشد، مثلا کسی در باب روحانیون اینگونه باشد. قرآن می‌گوید که یهود و نصاری اینگونه بودند «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الها واحداً لا اله الا الله هم سبحانه عما یشرکون» (توبه / ۳۱) قرآن می‌فرماید که یهود و نصاری عالِمان دین خود را می‌پرستیدند، پس می‌شود روحانیت‌پرستی کرد. روحانیت‌پرستی هم یک نوع بت‌پرستی است. هر چیزی را می‌شود پرستید. ▪️استاد مصطفی ملکیان ❤️☘ @filsofak
1 45837Loading...
05
چرا باید به علم اعتماد کرد؟! اگر علم خطاپذیر است چرا باید به آن اعتماد کرد؟ چرا باید یافته‌هایی را مبنای عمل و فهم از جهان قرار دهیم که به احتمال زیاد نادرستی آن ها در آینده مشخص خواهد شد؟ از کجا معلوم داده‌های بعدی، نادرستی داده‌های امروز را نشان ندهند؟ به‌علاوه "بحران تکرارپذیری" گریبان‌گیر علوم زیستی نیز شده است: به این معنا که نتایج بسیاری از داده‌های منتشرشده در ژورنال‌های معتبر در بازآزمایی تکرار نشده‌اند! این پرسش مسئله‌ای قدیمی در فلسفه‌ی علم است که ذیل بحث "رئالیسم علمی" به آن پرداخته می‌شود. با این حال عموم خوانندگان، به‌ویژه پژوهشگران علمی، با این پرسش مواجه‌اند اما حجم کار آن‌ها در حدی است که فرصت پرداختن به مسائل فلسفی پیچیده را ندارند. در این سخنرانی تلاش شد برای مخاطبی که فلسفه نخوانده، اما با این پرسش مواجه است پاسخی عرضه شود. |آکادمی تلسی و کانال تکامل و فلسفه؛ هادی صمدی| @JameahiBehtarBesazim
1 35526Loading...
06
حقیقت‌های جدید علمی با مجاب کردن مخالفانش و وادار کردن آن‌ها به دیدن نور حقیقت پیروز نمی‌شوند. بلکه دلیل پیروزی‌شان آن است که مخالفانشان سرانجام از دنیا می‌روند و نسل جدیدی بار می‌آید که با آن حقیقت علمی آشناست. 🔸|ماکس پلانک| ❤️☘ @filsofak
1 01712Loading...
07
کسانی که معتقدند بستن دهان مخالفان فکری، زیانی ندارد، باید در نظر بگیرند که در نتیجه این خاموشی اولا فرصت عادلانه‌ای به عقاید مخالف داده نمی‌شود که اگر بر حقند حقانیت خود را ثابت کنند و دیگر آنکه آن قسمت از این عقاید که آزادی بحث، ممکن بود بطلان آن‌ها را نشان دهد، در نتیجه سکوت، هر چند منتشر نمی‌شوند از میان هم نمی‌روند و به جا می‌مانند. اما زیان بزرگ در ممنوع کردن بحثی که از آن نتیجه‌ای مخالف عقاید مقبول گرفته شود، به صاحب عقیده نمی‌رسد بلکه به مردمی می‌رسد که در نتیجه این منع، نمو و پیشرفت ذهن آنها متوقف می‌شود و عقل آنها از وحشت طغیان، راه و رسم بردگی در پیش می‌گیرد. چه بسیار ذهن‌های روشن و قابل که چون با منش سست و ترس همراهند یارای آن ندارند که افکار خود را با دلیری و قدرت پیگیری کنند و به نتیجه منطقی خود برسانند، از ترس آنکه مبادا نتیجه‌ای که به دست می‌آید در نظر توده عوام مخالف با دین یا اخلاق خوانده شود. اما زیانی که از این بابت به جهان وارد می‌آید اندازه نتوان گرفت. 🔸جان استوارت میل از کتاب‌ درباره آزادی ترجمه محمود صناعی ❤️☘ @filsofak
1 20020Loading...
08
🔴 دام‌های اخلاقی 🔹در ضرب‌المثل "راه جهنم با نیت‌‌های خوب فرش شده است" واقعیتی نهفته است. کار‌‌های بسیار بدی توسط افرادی انجام شده که معتقد بودند درست عمل می‌کنند. 🔻حداقل سه دلیل وجود دارد: 1️⃣ واگذار کردن قضاوت اخلاقی به دیگران 🔰 ما قضاوت اخلاقی را به دیگران واگذار می‌کنیم، زیرا معتقدیم آن‌ها دانش خاصی در مورد درست و غلط دارند و ما می‌توانیم با پیروی از دستورات آن‌ها احساس پارسایی کنیم، حتی زمانی که آن‌ها به ما می‌گویند هزاران نفر را قربانی نماییم (همان‌طور که در جنگ‌‌های صلیبی و بسیاری از جنگ‌‌های مقدس قبل و بعد از آن رخ داده است). 🔰 سلب مسئولیت اخلاقی از خود در نهاد‌‌های مدنی نیز رخ می‌دهد، خصوصا زمانی که "اطاعت از ما فوق" به‌عنوان یک فضیلت به‌حساب می‌آید. معمولا به سربازان آموزش داده می‌شود که "ارتش چرا ندارد!" این وضعیت به آن‌ها امکان می‌دهد تا بی‌رحمی‌‌های وحشتناک را تنها با این مطلب که "من فقط از دستورات اطاعت می‌کنم"، توجیه کنند. 2️⃣ نامطلوب دانستن دیگران 🔰 زمانی که دیگران ذاتا حقیر و نامطلوب در نظر گرفته می‌شوند، می‌توان با چهره‌ای حق به جانب آن‌ها را منزوی کرد، به بردگی کشید، یا حتی نیست و نابود کرد. قوانین اخلاقی گروه ما، در مورد عناصر ذاتا نامطلوب اعمال نمی‌شوند. سیاه‌پوستان و همجنسگرایان در میان قربانیان همیشگی این کنارگذاری‌‌های اخلاقی بوده‌اند، اما بیشتر نژاد‌ها، ادیان، ملیت‌ها، گروه‌‌های طبقاتی و اقوام در بخش‌‌هایی از تاریخ مشمول بدگویی و آزار و اذیت بوده‌اند. 🔰 راه‌حل این مشکل، پرورش کودکانی است که معتقدند هیچ انسانی فاقد کرامت انسانی نیست، هیچ کسی ذاتا حقیر یا نامطلوب نیست، و هیچ انسانی هرچند متفاوت، بیرون از مرز‌‌های اخلاقی قرار نمی‌گیرد. 3️⃣ سرکوب افکار بد 🔰 افکار به اصطلاح بد، مانند افکاری که به‌همراه خشم و حسادت می آیند، رایج و طبیعی‌اند. اما افرادی که معتقدند "یک فکر بد به اندازه یک عمل بد نامطلوب است" اغلب به‌منظور حفظ خودپنداره مثبتشان، به این افکار، ناخواسته برچسب‌‌های ناجور می‌زنند یا آن‌ها را انکار می‌نمایند (یک روانشناس ممکن است خشم آن‌ها را ناهشیار بداند). این امر به مشکلات جدی در خودنظم‌دهی منجر می‌شود. برای مثال، خشم، چه تشخیص داده شود و یا ناشناخته باقی بماند، اشتهایی برای پرخاشگری ایجاد می‌نماید. اما قبل از این که ارتباط میان خشم و پرخاشگری را قطع کنیم، باید ابتدا تشخیص دهیم که در حال تجربه خشم هستیم. 🔰 تنها پس از این است که می‌توانیم به خود بگوییم، "من اکنون عصبانی هستم، پس باید مراقب رفتار خود در قبال این فرد باشم". برچسب‌زدن نامناسب، زمانی که یاد می‌گیریم بر اساس آن‌چه انجام می‌دهیم در مورد اخلاقی‌بودن خویش قضاوت کنیم، نه بر اساس آن‌چه فکر می‌کنیم، کمتر اتفاق می‌افتد. 👤#میشل_اسکالمن ❤️☘ @filsofak
1 72323Loading...
09
🔴 دام های اخلاقی 🔹در ضرب‌المثل "راه جهنم با نیت‌‌های خوب فرش شده است" واقعیتی نهفته است. کار‌‌های بسیار بدی توسط افرادی انجام شده که معتقد بودند درست عمل می‌کنند. 🔻حداقل سه دلیل وجود دارد: 1️⃣ واگذار کردن قضاوت اخلاقی به دیگران 🔰 ما قضاوت اخلاقی را به دیگران واگذار می‌کنیم، زیرا معتقدیم آن‌ها دانش خاصی در مورد درست و غلط دارند و ما می‌توانیم با پیروی از دستورات آن‌ها احساس پارسایی کنیم، حتی زمانی که آن‌ها به ما می‌گویند هزاران نفر را قربانی نماییم (همان‌طور که در جنگ‌‌های صلیبی و بسیاری از جنگ‌‌های مقدس قبل و بعد از آن رخ داده است). 🔰 سلب مسئولیت اخلاقی از خود در نهاد‌‌های مدنی نیز رخ می‌دهد، خصوصا زمانی که "اطاعت از ما فوق" به‌عنوان یک فضیلت به‌حساب می‌آید. معمولا به سربازان آموزش داده می‌شود که "ارتش چرا ندارد!" این وضعیت به آن‌ها امکان می‌دهد تا بی‌رحمی‌‌های وحشتناک را تنها با این مطلب که "من فقط از دستورات اطاعت می‌کنم"، توجیه کنند. 2️⃣ نامطلوب دانستن دیگران 🔰 زمانی که دیگران ذاتا حقیر و نامطلوب در نظر گرفته می‌شوند، می‌توان با چهره‌ای حق به جانب آن‌ها را منزوی کرد، به بردگی کشید، یا حتی نیست و نابود کرد. قوانین اخلاقی گروه ما، در مورد عناصر ذاتا نامطلوب اعمال نمی‌شوند. سیاه‌پوستان و همجنسگرایان در میان قربانیان همیشگی این کنارگذاری‌‌های اخلاقی بوده‌اند، اما بیشتر نژاد‌ها، ادیان، ملیت‌ها، گروه‌‌های طبقاتی و اقوام در بخش‌‌هایی از تاریخ مشمول بدگویی و آزار و اذیت بوده‌اند. 🔰 راه‌حل این مشکل، پرورش کودکانی است که معتقدند هیچ انسانی فاقد کرامت انسانی نیست، هیچ کسی ذاتا حقیر یا نامطلوب نیست، و هیچ انسانی هرچند متفاوت، بیرون از مرز‌‌های اخلاقی قرار نمی‌گیرد. 3️⃣ سرکوب افکار بد 🔰 افکار به اصطلاح بد، مانند افکاری که به‌همراه خشم و حسادت می آیند، رایج و طبیعی‌اند. اما افرادی که معتقدند "یک فکر بد به اندازه یک عمل بد نامطلوب است" اغلب به‌منظور حفظ خودپنداره مثبتشان، به این افکار، ناخواسته برچسب‌‌های ناجور می‌زنند یا آن‌ها را انکار می‌نمایند (یک روانشناس ممکن است خشم آن‌ها را ناهشیار بداند). این امر به مشکلات جدی در خودنظم‌دهی منجر می‌شود. برای مثال، خشم، چه تشخیص داده شود و یا ناشناخته باقی بماند، اشتهایی برای پرخاشگری ایجاد می‌نماید. اما قبل از این که ارتباط میان خشم و پرخاشگری را قطع کنیم، باید ابتدا تشخیص دهیم که در حال تجربه خشم هستیم. 🔰 تنها پس از این است که می‌توانیم به خود بگوییم، "من اکنون عصبانی هستم، پس باید مراقب رفتار خود در قبال این فرد باشم". برچسب‌زدن نامناسب، زمانی که یاد می‌گیریم بر اساس آن‌چه انجام می‌دهیم در مورد اخلاقی‌بودن خویش قضاوت کنیم، نه بر اساس آن‌چه فکر می‌کنیم، کمتر اتفاق می‌افتد. 👤#میشل_اسکالمن
10Loading...
10
زمان همیشه با همین‌ سرعت می‌گذرد، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر می‌کند. هر روز می‌تواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازه‌ی یک تپش قلب بگذرد. بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی میگذرانی. 🔸شهر خرس فردریک بکمن ❤️☘ @filsofak
1 42520Loading...
11
🎙دکتر مقصود فراستخواه - تحولات اخلاقی در ایران چند دهه اخیر ۱۴۰۳/۰۲/۱۷
1 37836Loading...
12
والدین هلیکوپتری والدین هلیکوپتری به والدینی گفته می‌شود که بیش از حد درگیر زندگی فرزندانشان هستند و اجازهٔ انجام کاری را به آن‌ها نمی‌دهند، مخصوصاً در دوران تحصیل. واژهٔ هلیکوپتر به دلیل اینکه والدین همانند هلیکوپتری بالای سر فرزندانشان پرواز می‌کنند و اعمال او را زیر نظر دارد، گذاشته شده است. 🔸منشأ واژه در سال ۱۹۶۹ میلادی کتابی با عنوان «بین والدین و نوجوان» توسط «دکتر هیم ژینوت» نوشته شد که در آنجا یک نوجوان واژهٔ هلیکوپتر را به چنین والدینی تشبیه کرد که «مادرم مثل هلیکوپتر بالای سرم پرواز می‌کند» .... از آن زمان به بعد بسیاری از مدیران کالج‌ها از این اصطلاح برای والدینی که فرزندان شان را بعد از اینکه وارد کالج شدند همچنان بسیار مراقب فرزندانشان هستند، استفاده می‌کنند. ❤️☘ @filsofak
1 58412Loading...
13
. فلسفه‌ی رنج و شادی و عشق به سبک وودی آلن عشق و مرگ، ۱۹۷۵: این فیلم، نگاهی کمیک به ادبیات کلاسیک روسیه (برادران کارامازوف، جنگ و صلح و ...) دارد که به کارگردانی وودی آلن و در سال ۱۹۷۵ ساخته شده است. خود آلن به همراه دایان کیتون نقش‌های اصلی فیلم را ایفا می‌کنند. #Love & #Death @tahlilvarasad
1 19726Loading...
14
🕊💫        نام من #عشق است        آیا می‌شناسیدم؟     📝 #حسین_منزوی   📻 #رشید_کاکاوند یادی از حسین منزوی @tahlilvarasad
1 14814Loading...
15
تیغ اُکام (به انگلیسی: Occam's razor) اصل منسوب به ویلیام اکام، منطق‌دان و فیلسوف انگلیسی است. در سده ۱۴ (میلادی) ویلیام اُکام اصلی را مطرح کرد که به «تیغ اکام»، «اُستُرهٔ اُکام»، «اصل امساک» یا «اصل اختصار تبیین» آوازه یافت. طبق این اصل، هرگاه دربارهٔ علت بروز پدیده‌ای دو توضیح مختلف ارائه شود، در آن توضیحی که پیچیده‌تر باشد، احتمال وجود اشتباه در آن بیش‌تر است و بنابراین در شرایط مساوی، احتمال صحیح بودن توضیح ساده‌تر بیش‌تر است. ❤️☘ @filsofak
1 05610Loading...
16
ما در زمینی قابل اشتعال زندگی می‌کنیم. همیشه آتش هست. همیشه خانه‌ها از دست می‌روند و زندگی‌ها گم می‌شوند ولی هیچکس چمدانش را نمی‌بندد و به چراگاهی امن‌تر نمی‌رود. فقط اشک‌شان را پاک می‌کنند و مردگان‌شان را دفن می‌کنند و بچه‌های بیشتر می‌آورند و پایشان را در زمین محکم‌تر می‌کنند. 🔸از کتاب جز از کل، نوشته استیو تولتز ❤️☘ @filsofak
1 2608Loading...
17
Ⓜ️ خشکه‌ مقدّس ها بدترین جنایتکاران 🏷● به طور کلی افرادی که به دین می‌گروند و سپس بیرون می‌روند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده‌اند خشن‌تر و ضد انسان‌تر می‌شوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود می‌برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی‌دین شده‌اند از بی‌دین‌های اوّلی خشن‌تر و بی‌عاطفه‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند. 🏷● اما خطرناک‌تر از این طبقه، متدینان منحرف‌شده و کج‌سلیقه خشکه مقدس‌اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی‌شان تحت‌الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده اثر خود را نمی‌بخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار می‌کند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سبع خطرناک‌تر و وحشتناک‌ترند. 🏷● تاریخ نشان می‌دهد که بی‌رحمانه‌ترین جنگ‌ها، کشتارها، زجر و شکنجه‌ها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگ‌ترین نمک‌نشناسی‌ها را اینها انجام می‌دهند زیرا «یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً». جنگ‌های صلیبی، جنگ‌های خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است. ▪️استاد مطهری/پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۷۵-۷۴ ❤️☘ @filsofak
1 48533Loading...
18
پذیرش احساسات متعارض والدگری عشق، عاطفه‌ای است که شناختش راحت‌تر از نفرت است بخصوص در وجود مادران که عشق امری بدیهی است و نفرت از فرزند انکار می‌شود. اما وجودِ احساسات به خودی خود مشکل‌ساز نیست، آنچه مشکل ایجاد می‌کند مدیریت عواطف است، زیرا؛ خشم یا نفرت نسبت به فرزند در مادر موجب اضطراب می‌شود. اما دردِ ناشی از وجود خشم نسبت به فرزند می‌تواند مادر را وادار به تلاش در جهت شناخت فرزندش نماید. اگر مادر فقط عاشق کودکش باشد در رابطه با کودکش دچار چالش نمی‌شود. بنابراین؛ احساسات مختلفی درون مادر نسبت به فرزندش وجود دارد که زمینه‌های رشد رابطه مادر و کودک را فراهم می‌کنند. اگر مادر این احساسات را ببیند و بپذیرد، باعث برانگیختگی فهم آنچه میان او و فرزندش در جریان است، خواهد شد. مادر خوب، مادر بد | نهاله مشتاق ❤️☘ @filsofak
1 30011Loading...
19
🔻مصطفی سلیمانی؛ برگزیده اول جشنواره داستان سیمین شد‌. قم - برگزیده اول جشنواره داستان سیمین با اشاره به اینکه جوایز در رشد نویسنده و ادبیات کارایی ندارد و این جوایز روی زندگی حرفه‌ای نویسنده اثرگذار نیست، گفت: نویسنده جهان‌بینیِ زیستی خود را به خواننده انتقال می‌دهد. 🔸خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): #مصطفی_سلیمانی متولد سال ۱۳۶۳ در قم است و در رشته روان‌شناسی و فلسفه تحصیل کرده است. او برگزیده اول کنگره بین‌المللی محمد، برگزیده دوم داستان تهران، برگزیده اول جشنواره داستان سیمین و برگزیده‌ی اول دانشگاه تهران و جوایز دیگر است. از او تألیفاتی چون «بوسه بر آسمان» و «اخلاق اجتماعی» منتشر شده و رمانش با عنوان «اثر انگشت» و مجموعه روایت و مجموعه داستانش در دست انتشار است؛ به بهانه دریافت جایزه داستان سیمین به سراغ این نویسنده رفتیم تا درباره نقش و تأثیر جوایز ادبی در دنیای ادبیات و نویسنده، با او گفت‌وگو کنیم. 🔹لینک گفتگو: ایبنا 🔹️لینک خبر جایزه ادبی: سیمین ❤️☘ @filsofak
1 86214Loading...
20
. #حقیقت از سه مرحله عبور می‌کند؛ اول مسخره می‌شود، دوم به شدت مورد مخالفت قرار می‌گیرد و سوم به عنوان امر بدیهی مورد قبول واقع می‌شود. ✍#آرتور_شوپنهاور ❤️☘ @filsofak
1 59734Loading...
21
. در زندگی، هرکس باید چیزی داشته باشد شبيه سازِ #کیهان_کلهر؛ همان‌قدر نزدیک و پیوسته به جانش! وقتی كه می‌نوازد، معلوم نیست ساز او را می‌نوازد یا او ساز را؟! قصدم اشاره به چیره‌دستی کلهر نیست که اَظهر مِن الشّمس است. قصدم ضرورتِ ساختنِ خلوتی پاکیزه و هدفی‌ست که نجاتت دهد....! @tahlilvarasad
1 70042Loading...
22
روز روان‌شناس و مشاور مبارک⚘️🎵 . 🔸️دروغ چرا، من هم یواشکی می‌روم مشاوره. هر روز. روزی چند بار. آن هم با چند تا مشاور مختلف. که خودشان با پای خودشان می‌آیند سراغم. ویزیت هم نمی‌گیرند ازم که هیچ، تازه پول هم می‌دهند بهم. 🔸️مشاورهای من، وقت می‌گیرند و می‌آیند توی دفتر مشاوره. می‌نشینند روی کاناپه روبه‌روم و از زندگی‌شان برایم می‌گویند و از دردی که طاقتشان را طاق کرده. از بن‌بستی حرف می‌زنند که گیر کرده‌اند توش. و چشم‌هاشان را می‌دوزند به دهان من. که راه بگذارم پیش روی‌شان. که دری باز کنم به بیرون از تاریکی‌ای که حبس شده‌اند توش. 🔸️مشاورهای من حواسشان نیست. همه‌شان خیال می‌کنند مراجع منند. حواسشان نیست که من هم با همه دردهام نشسته‌ام روبه‌روشان. نشسته‌ام و یواشکی مشاوره می‌گیرم از لابه‌لای زندگی‌ای که توی یک ساعت تعریفش می‌کنند برام. 🔸️من با همه دردهای کهنه خودم و با همه دردهایی که از شنیدن رنج و اندوه این و آن، هر روز آوار می‌شوند روی سرم، ویران می‌شوم اگر یواشکی نروم مشاوره. مشاورهای من اما حواسشان نیست؛ همه‌شان خیال می‌کنند مراجع منند. #مصطفی_سلیمانی #روز_مشاور #روز_روانشناس ❤️🍀 @filsofak
1 66018Loading...
شاید الان حس دویدن نداشته باشید، ولی اگر کفش‌های ورزشی‌تان را بپوشید و بطری آبتان را پر کنید، شاید پشت‌بند همین فعالیتِ کوچک، در خانه را باز کنید و ناگهان برای دویدن بیرون بروید. قدرت شروع ناقص جیمز کلییر ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 24 5🤩 3👌 2🙏 1
افسردگی در اعتیاد به کار آلبرکامو می‌گوید: «بزرگ‌ترین خطای انسان در این است که فکر می‌کند آمده است روی زمین تا کاری انجام دهد.»؛ خودت را هنگام انجام کار ببین که چگونه با کار کردن به‌خودت آسیب می‌زنی اما محصولی که به‌دست می‌آوری باعث می‌شود آسیبی که به خودت زده‌ای را فراموش کنی، گاهی آنقدر کار می‌کنی که اصطلاحا «Workaholic» می‌شوی یعنی معتاد به کار؛ اعتیاد به کار می‌تواند شکلی از افسردگی باشد، چون به هرحال تو با فرار کردن از خودت تمایل داری که زمان را از دست بدهی؛ . درنظر داشته باش که «Workaholic» به معنای انجام کار سخت نیست، بلکه به معنای مشغول بودن بیش از اندازه است، یعنی با وجود اینکه بیش از ۸ ساعت در طول شبانه روز کار کرده‌ای بازهم به دلیل فشارهای درونی تمایل به انجام کار داری و آنقدر زمان خود را صرف انجام کار می‌کنی که در نهایت از پارتنر، خانواده و دوستانت غافل می‌شوی، پزشک یا پرستار یا کارمندی که در طول شبانه روز بیش از ۸ ساعت کار می‌کند، ورزشکار، هنرمند یا هر انسانی که با وجود شرایط مالی مساعد در طول هفته بیش از ۴۰ ساعت کار می‌کند از خودش و افراد نزدیکش غفلت می‌کند. . یا کارگری که به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی مجبور به انجام کار بیش از اندازه است همگی نمونه‌هایی از اعتیاد به کار است. سورن کیرکگور می‌پرسد: «آیا ما شبیه کسی نیستیم که گیج و دستپاچه دستگیره‌ی در را نجات داده‌ایم، در حالی که خانه‌مان طعمه‌ی آتش شده است؟» به راستی ما چه چیزی را از آتشِ عظیمِ زندگی نجات خواهیم داد؟ آیا جز برای دیدن ماه و ستارگان و خورشید و دریاها و در آغوش گرفتن و بوسیدن و بوسیده شدن آمده‌ایم؟ ما اسیر شتاب و سرعت در زندگی شده‌ایم تا دستگیره‌ی در را از آتش عظیم زندگی نجات دهیم اما «از رنجی که می‌کشیم پیداست به آن چه می‌بایست، عمل نکرده‌ایم ✍🏽 عباس_ناظری ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 8👎 2 1👏 1
01:13
Video unavailableShow in Telegram
نقد و رونمایی از رمان "پرتگاه" اثر سیدمحمدعلی موسوی منتقدان: دکتر مصطفی سلیمانی ریحانه بیانی سعادت سادات جوهری 🔸از شبکه خبر: https://telewebion.com/episode/0xd12b5bf ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👏 3🔥 2👍 1 1
از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟ ➕ ما از کجا بفهمیم که داریم چه چیز را می‌پرستیم و چه چیز را نمی‌پرستیم؟ در این باب دو تحلیل وجود دارد و هر دو تحلیل مورد تاکید روان‌شناسان دین بوده است؛ اگر بخواهیم ببینیم در زندگی در حال پرستش چه امری هستیم، دو تحلیل وجود دارد و با هر کدام از آنها که راه برویم، به بیراهه نرفته‌ایم: ➕ تحلیل اول این است که آن چیزی که حاضریم همه چیز را فدای او کنیم، اما حاضر نیستیم آن را فدای چیزی کنیم، آن بت ما و خدای ما می‌باشد، هر چه که باشد. یکی از شعرای عرب در قرن سوم هجری می‌گوید که روزگاری یک کِشتی‌ای در حال حرکت در دریا بود، ناگهان دریا متلاطم شد و امواج بلندی برخاست که این امواج و طوفان جان آنان را در معرض خطر و هلاک قرار داد، دیدند هیچ چاره‌ای جز این نیست که کِشتی را سبک کنند، آن وقت به ساکنان کِشتی گفتند که هر چه را می‌توانید به دریا بریزید، مردم ابتدا چیزهایی را که کمتر دوست می‌داشتند به دریا ریختند، گفتند سودی نبخشید، باز هم باید کِشتی سبک‌تر شود، باز آمدند یک چیزهای دیگری را به آب ریختند، و همین طور ادامه یافت، می‌گوید ببینید وضع به کجا رسید که عالِمی کتابهای خود را هم به آب ریخت! این معنایش این است که برای او کتاب‌ها از همه چیز ارزشمندتر بوده است، چرا که آخرین چیزی که به آب انداخت کتاب‌هایش بود. ➕ حال اگر قرار باشد ما روزی چیزها و تعلقات خویش را از خودمان دفع کنیم و آنها را دور بریزیم، درواقع از چه چیزی نمی‌توانیم قطع تعلق کنیم و می‌گوییم نخیر، به هر نحوی که هست باید این را نگه داریم؟ همان چیز خدای ما است. از این لحاظ فراوانند انسان‌هایی که خدایشان، خدای دین و مذهب نیست. چیز دیگری است که همه چیزشان را فدای آن می‌کنند. نه آن خدای دین و مذهب که در آیین خودشان - حال هر آیینی که باشد - وجود دارد؛ پس یک روش این شد که حاضر هستیم چه چیزی را دور بریزیم و چه چیزی را به هیچ قیمتی دور نمی‌ریزیم. ➕ تحلیل دوم: اما یک روش دوم هم وجود دارد و آن اینکه به چه چیزی بدون پرسش تسلیم هستیم؟ در واقع تسلیم چه چیزی هستید بدون آنکه درباب آن کندوکاو کنید؟ آن چیز خدای شما است. می‌شود کسی در باب شخصیت‌ها اینگونه باشد، مثلا کسی در باب روحانیون اینگونه باشد. قرآن می‌گوید که یهود و نصاری اینگونه بودند «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الها واحداً لا اله الا الله هم سبحانه عما یشرکون» (توبه / ۳۱) قرآن می‌فرماید که یهود و نصاری عالِمان دین خود را می‌پرستیدند، پس می‌شود روحانیت‌پرستی کرد. روحانیت‌پرستی هم یک نوع بت‌پرستی است. هر چیزی را می‌شود پرستید. ▪️استاد مصطفی ملکیان ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 7 3
39:05
Video unavailableShow in Telegram
چرا باید به علم اعتماد کرد؟! اگر علم خطاپذیر است چرا باید به آن اعتماد کرد؟ چرا باید یافته‌هایی را مبنای عمل و فهم از جهان قرار دهیم که به احتمال زیاد نادرستی آن ها در آینده مشخص خواهد شد؟ از کجا معلوم داده‌های بعدی، نادرستی داده‌های امروز را نشان ندهند؟ به‌علاوه "بحران تکرارپذیری" گریبان‌گیر علوم زیستی نیز شده است: به این معنا که نتایج بسیاری از داده‌های منتشرشده در ژورنال‌های معتبر در بازآزمایی تکرار نشده‌اند! این پرسش مسئله‌ای قدیمی در فلسفه‌ی علم است که ذیل بحث "رئالیسم علمی" به آن پرداخته می‌شود. با این حال عموم خوانندگان، به‌ویژه پژوهشگران علمی، با این پرسش مواجه‌اند اما حجم کار آن‌ها در حدی است که فرصت پرداختن به مسائل فلسفی پیچیده را ندارند. در این سخنرانی تلاش شد برای مخاطبی که فلسفه نخوانده، اما با این پرسش مواجه است پاسخی عرضه شود. |آکادمی تلسی و کانال تکامل و فلسفه؛ هادی صمدی| @JameahiBehtarBesazim
Mostrar todo...
4
حقیقت‌های جدید علمی با مجاب کردن مخالفانش و وادار کردن آن‌ها به دیدن نور حقیقت پیروز نمی‌شوند. بلکه دلیل پیروزی‌شان آن است که مخالفانشان سرانجام از دنیا می‌روند و نسل جدیدی بار می‌آید که با آن حقیقت علمی آشناست. 🔸|ماکس پلانک| ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 2 2
کسانی که معتقدند بستن دهان مخالفان فکری، زیانی ندارد، باید در نظر بگیرند که در نتیجه این خاموشی اولا فرصت عادلانه‌ای به عقاید مخالف داده نمی‌شود که اگر بر حقند حقانیت خود را ثابت کنند و دیگر آنکه آن قسمت از این عقاید که آزادی بحث، ممکن بود بطلان آن‌ها را نشان دهد، در نتیجه سکوت، هر چند منتشر نمی‌شوند از میان هم نمی‌روند و به جا می‌مانند. اما زیان بزرگ در ممنوع کردن بحثی که از آن نتیجه‌ای مخالف عقاید مقبول گرفته شود، به صاحب عقیده نمی‌رسد بلکه به مردمی می‌رسد که در نتیجه این منع، نمو و پیشرفت ذهن آنها متوقف می‌شود و عقل آنها از وحشت طغیان، راه و رسم بردگی در پیش می‌گیرد. چه بسیار ذهن‌های روشن و قابل که چون با منش سست و ترس همراهند یارای آن ندارند که افکار خود را با دلیری و قدرت پیگیری کنند و به نتیجه منطقی خود برسانند، از ترس آنکه مبادا نتیجه‌ای که به دست می‌آید در نظر توده عوام مخالف با دین یا اخلاق خوانده شود. اما زیانی که از این بابت به جهان وارد می‌آید اندازه نتوان گرفت. 🔸جان استوارت میل از کتاب‌ درباره آزادی ترجمه محمود صناعی ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
7👍 2
🔴 دام‌های اخلاقی 🔹در ضرب‌المثل "راه جهنم با نیت‌‌های خوب فرش شده است" واقعیتی نهفته است. کار‌‌های بسیار بدی توسط افرادی انجام شده که معتقد بودند درست عمل می‌کنند. 🔻حداقل سه دلیل وجود دارد: 1️⃣ واگذار کردن قضاوت اخلاقی به دیگران 🔰 ما قضاوت اخلاقی را به دیگران واگذار می‌کنیم، زیرا معتقدیم آن‌ها دانش خاصی در مورد درست و غلط دارند و ما می‌توانیم با پیروی از دستورات آن‌ها احساس پارسایی کنیم، حتی زمانی که آن‌ها به ما می‌گویند هزاران نفر را قربانی نماییم (همان‌طور که در جنگ‌‌های صلیبی و بسیاری از جنگ‌‌های مقدس قبل و بعد از آن رخ داده است). 🔰 سلب مسئولیت اخلاقی از خود در نهاد‌‌های مدنی نیز رخ می‌دهد، خصوصا زمانی که "اطاعت از ما فوق" به‌عنوان یک فضیلت به‌حساب می‌آید. معمولا به سربازان آموزش داده می‌شود که "ارتش چرا ندارد!" این وضعیت به آن‌ها امکان می‌دهد تا بی‌رحمی‌‌های وحشتناک را تنها با این مطلب که "من فقط از دستورات اطاعت می‌کنم"، توجیه کنند. 2️⃣ نامطلوب دانستن دیگران 🔰 زمانی که دیگران ذاتا حقیر و نامطلوب در نظر گرفته می‌شوند، می‌توان با چهره‌ای حق به جانب آن‌ها را منزوی کرد، به بردگی کشید، یا حتی نیست و نابود کرد. قوانین اخلاقی گروه ما، در مورد عناصر ذاتا نامطلوب اعمال نمی‌شوند. سیاه‌پوستان و همجنسگرایان در میان قربانیان همیشگی این کنارگذاری‌‌های اخلاقی بوده‌اند، اما بیشتر نژاد‌ها، ادیان، ملیت‌ها، گروه‌‌های طبقاتی و اقوام در بخش‌‌هایی از تاریخ مشمول بدگویی و آزار و اذیت بوده‌اند. 🔰 راه‌حل این مشکل، پرورش کودکانی است که معتقدند هیچ انسانی فاقد کرامت انسانی نیست، هیچ کسی ذاتا حقیر یا نامطلوب نیست، و هیچ انسانی هرچند متفاوت، بیرون از مرز‌‌های اخلاقی قرار نمی‌گیرد. 3️⃣ سرکوب افکار بد 🔰 افکار به اصطلاح بد، مانند افکاری که به‌همراه خشم و حسادت می آیند، رایج و طبیعی‌اند. اما افرادی که معتقدند "یک فکر بد به اندازه یک عمل بد نامطلوب است" اغلب به‌منظور حفظ خودپنداره مثبتشان، به این افکار، ناخواسته برچسب‌‌های ناجور می‌زنند یا آن‌ها را انکار می‌نمایند (یک روانشناس ممکن است خشم آن‌ها را ناهشیار بداند). این امر به مشکلات جدی در خودنظم‌دهی منجر می‌شود. برای مثال، خشم، چه تشخیص داده شود و یا ناشناخته باقی بماند، اشتهایی برای پرخاشگری ایجاد می‌نماید. اما قبل از این که ارتباط میان خشم و پرخاشگری را قطع کنیم، باید ابتدا تشخیص دهیم که در حال تجربه خشم هستیم. 🔰 تنها پس از این است که می‌توانیم به خود بگوییم، "من اکنون عصبانی هستم، پس باید مراقب رفتار خود در قبال این فرد باشم". برچسب‌زدن نامناسب، زمانی که یاد می‌گیریم بر اساس آن‌چه انجام می‌دهیم در مورد اخلاقی‌بودن خویش قضاوت کنیم، نه بر اساس آن‌چه فکر می‌کنیم، کمتر اتفاق می‌افتد. 👤#میشل_اسکالمن ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 4 2👏 1🙏 1
🔴 دام های اخلاقی 🔹در ضرب‌المثل "راه جهنم با نیت‌‌های خوب فرش شده است" واقعیتی نهفته است. کار‌‌های بسیار بدی توسط افرادی انجام شده که معتقد بودند درست عمل می‌کنند. 🔻حداقل سه دلیل وجود دارد: 1️⃣ واگذار کردن قضاوت اخلاقی به دیگران 🔰 ما قضاوت اخلاقی را به دیگران واگذار می‌کنیم، زیرا معتقدیم آن‌ها دانش خاصی در مورد درست و غلط دارند و ما می‌توانیم با پیروی از دستورات آن‌ها احساس پارسایی کنیم، حتی زمانی که آن‌ها به ما می‌گویند هزاران نفر را قربانی نماییم (همان‌طور که در جنگ‌‌های صلیبی و بسیاری از جنگ‌‌های مقدس قبل و بعد از آن رخ داده است). 🔰 سلب مسئولیت اخلاقی از خود در نهاد‌‌های مدنی نیز رخ می‌دهد، خصوصا زمانی که "اطاعت از ما فوق" به‌عنوان یک فضیلت به‌حساب می‌آید. معمولا به سربازان آموزش داده می‌شود که "ارتش چرا ندارد!" این وضعیت به آن‌ها امکان می‌دهد تا بی‌رحمی‌‌های وحشتناک را تنها با این مطلب که "من فقط از دستورات اطاعت می‌کنم"، توجیه کنند. 2️⃣ نامطلوب دانستن دیگران 🔰 زمانی که دیگران ذاتا حقیر و نامطلوب در نظر گرفته می‌شوند، می‌توان با چهره‌ای حق به جانب آن‌ها را منزوی کرد، به بردگی کشید، یا حتی نیست و نابود کرد. قوانین اخلاقی گروه ما، در مورد عناصر ذاتا نامطلوب اعمال نمی‌شوند. سیاه‌پوستان و همجنسگرایان در میان قربانیان همیشگی این کنارگذاری‌‌های اخلاقی بوده‌اند، اما بیشتر نژاد‌ها، ادیان، ملیت‌ها، گروه‌‌های طبقاتی و اقوام در بخش‌‌هایی از تاریخ مشمول بدگویی و آزار و اذیت بوده‌اند. 🔰 راه‌حل این مشکل، پرورش کودکانی است که معتقدند هیچ انسانی فاقد کرامت انسانی نیست، هیچ کسی ذاتا حقیر یا نامطلوب نیست، و هیچ انسانی هرچند متفاوت، بیرون از مرز‌‌های اخلاقی قرار نمی‌گیرد. 3️⃣ سرکوب افکار بد 🔰 افکار به اصطلاح بد، مانند افکاری که به‌همراه خشم و حسادت می آیند، رایج و طبیعی‌اند. اما افرادی که معتقدند "یک فکر بد به اندازه یک عمل بد نامطلوب است" اغلب به‌منظور حفظ خودپنداره مثبتشان، به این افکار، ناخواسته برچسب‌‌های ناجور می‌زنند یا آن‌ها را انکار می‌نمایند (یک روانشناس ممکن است خشم آن‌ها را ناهشیار بداند). این امر به مشکلات جدی در خودنظم‌دهی منجر می‌شود. برای مثال، خشم، چه تشخیص داده شود و یا ناشناخته باقی بماند، اشتهایی برای پرخاشگری ایجاد می‌نماید. اما قبل از این که ارتباط میان خشم و پرخاشگری را قطع کنیم، باید ابتدا تشخیص دهیم که در حال تجربه خشم هستیم. 🔰 تنها پس از این است که می‌توانیم به خود بگوییم، "من اکنون عصبانی هستم، پس باید مراقب رفتار خود در قبال این فرد باشم". برچسب‌زدن نامناسب، زمانی که یاد می‌گیریم بر اساس آن‌چه انجام می‌دهیم در مورد اخلاقی‌بودن خویش قضاوت کنیم، نه بر اساس آن‌چه فکر می‌کنیم، کمتر اتفاق می‌افتد. 👤#میشل_اسکالمن
Mostrar todo...
زمان همیشه با همین‌ سرعت می‌گذرد، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر می‌کند. هر روز می‌تواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازه‌ی یک تپش قلب بگذرد. بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی میگذرانی. 🔸شهر خرس فردریک بکمن ❤️☘ @filsofak
Mostrar todo...
👍 7 7