شیرین ترابی

دخترای ننه‌دریا! دلِمون سرد و سیاس چِشِ امیدمون اول به خدا بعد به شماس. بذارین برکتِ جادوی شما دِهِ ویرونه رو آباد کنه شبنمِ موی شما جیگرِ تشنه‌مونو شاد کنه شادی از بوی شما مَس شه همینجا بمونه غم، بره گریه‌کنون، خونه‌ی غم جابمونه.. #مهسا_امینی #احمد_ شاملو #شیرین_ترابی

زن_زندگی_آزادی https://t.me/shirintorabi55

#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی https://t.me/shirintorabi55

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی https://t.me/shirintorabi55

#زن_زندگی_آزادی https://t.me/shirintorabi55

#سیروس_نوذری #شیرین_ترابی https://t.me/shirintorabi55

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی https://t.me/shirintorabi55

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی

نظر سایه در مورد مرگ و زندگی https://t.me/shirintorabi55

هوشنگ ابتهاج شاعر نامدار ایرانی، متخلص به سایه ساعتی پیش درگذشت یلدا ابتهاج، دختر او در اینستاگرام نوشت: «بگردید ، بگردید، درین خانه بگردید درین خانه غریبید، غریبانه بگردید سایه سایه ما با هفت‌هزارسالگان سربه‌سر شد.» نشود فاش کسی آن‌چه میان من و توست / تا اشارات نظر نامه‌رسان من توست / گوش کن با لب خاموش سخن می‌گویم/ پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست / روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست این غزل سال‌هاست که شور به جان عاشقان زمانه می‌افکند؛ از روزهای دوردست تا به امروز، و چرا فردا نه؟! غزلی که شاعری برآمده از گیلان، شاعری نامدار و نه صرفا شاعر، بلکه پژوهشگر ادبیات و موسیقی شناس، آن را بر جریده عالم ثبت کرد و عملا علمدار زیبایی و جاودانگی در این روزگار شد؛ شاعر محترم خود البته به این درک واقف بود وقتی در ادامه أن یگانه غزل سروده بود: «این همه قصه فردوس و تمنای بهشت / گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست».