شعر و ادب پارس
به يزدان كه گرما خرد داشتيم كجا اين سرانجام بد داشتيم @mani079 ادمين
Mostrar más724
Suscriptores
-124 horas
-47 días
-830 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
مدتهاست میدانم لحظههایی که اینطور دلم میخواهد از همهچیز روی برگردانم خطرناکترین لحظهها هستند، لحظههایی که به من میگویند فرار کن، لحظههایی که دلم میخواهد بروم و دور از همهچیز زندگی کنم، دور از هر چیزی که شاید بتواند کمکم کند.
_زنده باد عشق
آلبرکامو
@sheroadabi
تا رَنج تحمل نکنی
گَنج نَبینی
تا شب نرود
صبح پَدیدار نباشد...
#سعدی
@sheroadabi
امّید من از طایر وصلِ تو بُریدهست
نتْوان پر او بست به این تار گسسته...
#وحشی_بافقی
@sheroadabi
Photo unavailableShow in Telegram
چیزی که وحشتناک بود حس میکردم که نه زنده زنده هستم و نه مرده مرده، فقط یک مرده متحرک بودم که نه رابطه با دنیای زندهها داشتم و نه از فراموشی و آسایش مرگ استفاده میکردم.
#صادق_هدایت
#بوف_کور
@sheroadabi
به دریا می زنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر
من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم
که چشمان تو می افتند دنبال دلی دیگر
به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز می دانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر
من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر
طوافم لحظه ی دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
#فاضل_نظری
@sheroadabi
4 قانون معنویت
1- کسی که میاد فرد مناسبی هست "یعنی هیچ کس تصادفی وارد زندگی ما نمیشه، همه معلم های ما هستند"
2- تنها چیزی که میتونست اتفاق بیفته، اتفاق افتاده "اینکه میگیم : اگه من چنین کاری کرده بودم... وجود نداره"
3- هر بار که شروع کنی، زمان مناسبی هست "همه چیز تو زمان مناسب شروع میشه، نه یک ثانیه دیرتر نه یک ثانیه زودتر"
4- هرگاه چیزی تمام شد ، تمام شده "وقتی صفحه ای تو زندگیتون تمام میشه باز به اون صفحه برنگردین ، صفحات جدید و شگفت انگیز در انتظار شماست، گیر نکنید، رها کنید، روح شما لایق شجاعته نه ترس"
@sheroadabi
می گرفتیم به جانان سر راهی گاهی
او هم از لطف نهان داشت نگاهی گاهی
چه عجب گر نگهش داشت سر الفت ما
برق را هست نوازش به گیاهی گاهی
دو سه روزیست که دزدید نگه وین عجب است
نه ثوابی زمن آمد نه گناهی گاهی
این قدر هست که در سختی تاب و تب عشق
درد می داد به دل رخصت آهی گاهی
این گران آمده باشد به دل نازک او
می شود بار به خاطر پرکاهی گاهی
دل مسکین چه کند گر نتپد از دهشت؟
ریزد از خوی شهان خون سپاهی گاهی
لیک نومید نیم زان نگه بنده نواز
می شود روز، شب بخت سیاهی گاهی
سر به خاک قدمش لابه کنان می گفتم
نشود تیره ز آهی چو تو ماهی گاهی
گنهم گرچه عظیم است ببخشای به عشق
شاد گردان دل زارم به نگاهی گاهی
به وفای تو که از هستی خود بی خبرم
در غم عشق بود حال تباهی گاهی
گفت خاموش که محتاج نبوده ست حزین
دعوی عشق به سوگند و گواهی گاهی
#حزین_لاهیجی
@sheroadabi
من اگر مرد بودم
دست زني را مي گرفتم
پا به پايش فصل ها را قدم ميزدم
و برايش از عشق و دلدادگي مي گفتم
تا لااقل يك دختر در دنيا
از هيچ چيز نترسد!
#سیمین_بهبهانی
@sheroadabi