cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
4 068
Suscriptores
+324 horas
+467 días
+11630 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

Repost from چهار خطی
از عجایب گر بخت ز ما ننگ ندارد عجب است ور چرخ سرِ جنگ نخارد عجب است وز شومی و بدعهدی این سنگ‌دلان بالله که اگر سنگ نبارد عجب است! شرف‌الدین شفروه اصفهانی (د. حدود ۶۰۰ ق) ‏.. با ما فلک اَر جنگ ندارد عجب است ور بر سرِ ما سنگ نبارد عجب است قاضی که خرید باده و وقف فروخت در مسجد اگر بنگ نکارد عجب است! عماد فقیه کرمانی (د. ۷۷۳ ق) ‏.. در مورد این دو رباعی ، علاوه بر اشتراک ردیف و قافیه، نکتۀ جالب آن است که شاعران هر دو رباعی، رقیب و مدعی دارند. رباعی نخست را گردآورندۀ نزهة المجالس به نام عماد غزنوی آورده، و رباعی دوم را رشیدی تبریزی به اسم خیّام ثبت کرده است. نکتۀ دیگر اینکه جمال خلیل شروانی مؤلف نزهة المجالس در قافیۀ رباعی شرف‌الدین شفروه دست بُرده و آن را خراب کرده‌است. هر دو رباعی، ذوقافیتین است و علاوه بر قافیۀ اصلی (ندارد/ نبارد/ نخارد/ نکارد)، قافیۀ مضاعفی نیز دارند (ننگ/ جنگ/ سنگ/ بنگ). روایت نزهة المجالس چنین است: گر بخت ز ما ننگ ندارد عجب است ور چرخ سرِ جنگ ندارد عجب است وز سردی و بدعهدی این سنگ‌دلان والله که اگر سنگ نبارد عجب است! «سر چیزی خاریدن» ترکیبی کنایی است و چندین معنای مختلف دارد: شرمندگی، تعلل، نومیدی، اهمال، مکر، اظهار عجز، خطر کردن، بهانه آوردن و بهانه‌گیری‌. در رباعی شرف شفروه، معنای آخر سازگارتر به نظر می‌رسد؛ یعنی دنبال بهانه گشتن برای انجام دادن یا انجام ندادنِ کاری. احتمالاً این کنایه برای مؤلف یا کاتب ناآشنا بوده و آن را به صورتِ قریب الذهن تغییر داده‌اند. این یادداشت کوتاه را به هوای اشتراک‌گذاری رباعی منسوب به عماد غزنوی در صفحۀ دوست دانشور جناب سیاوش بیگی نوشتم. امیدوارم به کار آمده باشد. ‏.. منابع: دیوان شرف‌الدین شفروه، دستنویس بایگانی ملی هند، ۱۲۲ر؛ دیوان عماد کرمانی، ۵۶۱؛ نزهة المجالس، ۵۹۱؛ طربخانه، ۷۰؛ لغت‌نامه، ۹: ۱۳۵۷۸ ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

آهسته‌ترک تاز شهاب‌الدین ابوالحسن بن طلحۀ مروزی از شاعران نیمۀ نخست قرن ششم هجری، در وصف حالات خود در دیدار معشوق و بدرود کردنِ او هنگام رفتن، گوید (رسائل العشّاق، 138): دلشاد شوم چو اندر آیى ز درم لیكن چو دهى ز باز گشتن خبرم آواز همى‌دهد به تو جان ز برم آهسته كه مى‌روى و من بر اثرم جمال خلیل شروانی، مؤلف نزهةالمجالس رباعی را با اندکی تغییر به خودش بسته است (چاپ اول، 379). انوری نیز که مضمون رباعی را خوش یافته، آن را به شکل زیر بازآفرینی کرده است (دیوان انوری، 2: 1010): دی کرد وداع بر جناح سفرم تا دست فراق کرد زیر و زبرم او می‌شد و جان نعره همی‌زد ز پی‌اش آهسته‌ترک تاز که من بر اثرم! انوری، انسجام بیشتری به رباعی داده، ولی در هر صورت، بر سر سفرۀ آماده نشسته است. مصراع سوم رباعی در یکی از کهن‌ترین نُسَخ دیوان انوری که در 699 ق کتابت شده و بخشی از مجموعه دواوین شمارۀ 103 کتابخانۀ چستربیتی ایرلند است، چنین است (برگ 403پ): او می‌شد و جان نعره همی‌زد ز برم این روایت، به نظرم به اصل سخن شاعر نزدیک‌تر است. چرا که حذف قافیۀ سوم رباعی، عملی است مطابق پسند زمانه و آسان‌تر و محتمل‌تر از قافیه‌دار کردنِ مصراع سوم است. چنین چیزی در کتابت و روایت باعیات قرن ششم زیاد اتفاق افتاده است. رسائل العشّاق و وسائل المشتاق، کتابی است مشتمل بر صد نامۀ عاشقانه که علی بن احمد سیفی نیشابوری آن را در اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری ترتیب داده است. سیفی به رباعیات ابوالحسن طلحه علاقۀ زیادی داشته و 34 فقره از آن‌ها را در کتاب خود نقل کرده است. ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

مشکل خس و خاشاک بودن افکند به تنگ بدخصالان، خسی‌ام این‌هاست همه نشانۀ واپسی‌ام سهل است حیات و موت «احمد»، اما وا بی‌کسی‌ام، بی‌کسی‌ام، بی‌کسی‌ام! خان احمد گیلانی (درگذشتۀ 1007 ق) ‏.. منبع:‌ جُنگ اشعار شمارۀ 3841 کتابخانۀ ملک تهران، 1015-1018 ق، صفحۀ 54 ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

داستان پنبه و پشم خط در آوردن معشوقکان، گویی بزرگ‌ترین مسئلۀ شاعران قدیم ما بوده و اگر اشعار مرتبط با این مضمون گرد آید، دفتری بزرگ خواهد شد. در دو رباعی زیر، سنایی و مهستی که علی الظاهر هم‌عصر بوده‌اند، در قافیه‌ای نادر، با یکدیگر به رقابت برخاسته‌اند. از قرار معلوم، معشوق ایشان، سبزه‌روی بوده است. رباعی اول، در سفینه‌ای کهن که به شمارۀ 738 در کتابخانۀ دانشگاه استانبول نگه‌داری می‌شود، به نام حکیم سنایی درج شده و در دیوان او موجود نیست. این نسخه که من آن را «سفینۀ ابتر» می‌نامم، جزوِ جداشده‌ای از جُنگ اشعار کتابخانۀ اسماعیل صائب است که یونس بن ابی‌بکر آن را در 681 ق کتابت کرده و تصویر آن در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است. قال السنایی قدّس الله روحه العزیز خطّت صنما چون شبه آمد بر یشم وآن خط بناگوش تو پوشید از خشم خوبی و جمال با رخت می‌گوید ما پنبه گرفتیم، تو دانی با پشم (سفینۀ ابتر، برگ 27ر) رباعی دوم را فردی به نام حسین بن قاضی هکاری عثمانی مشتهر به کُرد به سال 750 ق بر ورقی از دیوان انوری به یادگار نوشته و آن را از مهستی دانسته است. این نسخه به شمارۀ‌3784 در کتابخانۀ فاتح استانبول موجود است. اصل نسخه در 708 ق کتابت شده است. نخستین بار فریتز مایر از وجود این رباعی در منبع مذکور خبر داده (مهستی زیبا، 209)، اما در خواندن رباعی چندان کامیاب نبوده و جای دو سه کلمه را خالی گذاشته است. دوست فاضلم آقای محسن شریفی صحّی در یادداشتی که در صفحۀ تلگرام ایشان عرضه شده، این رباعی و دو رباعی دیگر نسخه را خوانده است. رباعی، این است: مهستی معشوقۀ من تا شبه در یشم آورد اسب طربم ناخنه در چشم آورد پار از برِ من برفت بی پنبه و پشم باز آمد و هم پنبه و هم پشم آورد (دستنویس دیوان انوری، ‌برگ 59ر) در دنبالۀ این رباعی، دو رباعی دیگر با قافیه‌های مشابه و ردیف متفاوت آمده که مایر آن دو را نیز به مهستی منسوب ساخته، ولی در نسخه لفظی نیامده که مؤید این تلقی باشد و به جای کلماتی مثل «ایضاً» و «ولها»، از علامت رایج کاتبان در جدا کردن اشعار استفاده شده است. ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

هنوزیه دو (چند رباعی تکمیلی) آقایان طاهری نژند و فرشید واریانی سه رباعی «هنوزیه» یافته‌اند که یک رباعی آن قابل نقل در این صفحه نیست. دو رباعی دیگر به ترتیب عبارتند از: با ریش سفید میر رعناست هنوز و اندر طلب دلبر زیباست هنوز با ریش سفید و چشم‌های سیهش اندر سر او مایهٔ سوداست هنوز شاه نعمت‌الله ولی (درگذشتۀ 834 ق) (کلیات اشعار، 789) ما را دل و جان چو با تو یکتاست هنوز گفتم که مگر دل تو با ماست هنوز گفتا زر [و] سیم، گفتم اینک دل و جان گفتا رگ سوزیانت بر جاست هنوز (جنگ شمارهٔ ۱۳۱۰۰ کتابخانهٔ مرعشی، حاشیهٔ ص ۲۰۱) .. این چند رباعی را نیز بعد از یادداشت اول یافتم. رباعی اول، سرودۀ مجدالدین ابن رشید عزیزی است که به قول عوفی از «اعیان فضلای خراسان» در قرن ششم هجری بود و به به «شرف الکُتّاب» شهرت داشت (لباب الالباب، 141): چشمم ز غم عشق تو دریاست هنوز سودای تو در سر زدن ماست هنوز کردم چو قبا پیرهن از درد فراق لیکن دل ما به مهر یکتاست هنوز با این رباعی، مجدالدین عزیزی را باید پیشرو همۀ شاعران در این ردیف و قافیه دانست. عضد که از شاعران گمنام قرن هشتم هجری است، به قول ادبای عصر صفوی رباعیی در همین «زمین» دارد (دیوان عضد، 253): سودای رخ تو در سر ماست هنوز ما را هوس آن قد و بالاست هنوز گویند چرا شاد نه‌ای، غمگینی شادی ز دل آید و دل آنجاست هنوز این رباعی نورالدین جامی (د. 898 ق) نیز قابل ذکر است (دیوان جامی، 2: 673): دوران فلک نیست به ما راست هنوز با ما در بند شور و غوغاست هنوز بی جرم بریخت خون ما خسته‌دلان وین طرفه که جُرم از طرف ماست هنوز ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Repost from N/a
ذیلی بر هنوزیه به‌تازگی آقای میرافضلی یادداشتی با عنوان «هنوزیه» در کانال چهارخطی نوشته و در آن دربارهٔ تعدادی رباعی با حرف قافیه و ردیف «..است هنوز» بحث کرده‌اند. رباعیات زیر را نیز به شواهدی که ایشان آورده‌اند، باید افزود: ما را دل و جان چو با تو یکتاست هنوز گفتم که مگر دل تو با ماست هنوز گفتا زر [و] سیم، گفتم اینک دل و جان گفتا رگ سوزیانت بر جاست هنوز (جنگ شمارهٔ ۱۳۱۰۰ کتابخانهٔ مرعشی، حاشیهٔ ص ۲۰۱) بر روی تو جای بوسه پیداست هنوز گادن ز توام بسی تمنّاست هنوز گو ریش برآمدت، چه باشد؟ چه شود؟ نه گنبد سیمین تو بر جاست هنوز؟ (جنگ مهدوی، ص۴۴۶) ضمن اینکه بیت دوم رباعی منسوب به رفیع‌الدین ابهری، در سفینهٔ یحیی توفیق (گ۵۳ر) به نام امامی آمده است. @r_varyani
Mostrar todo...
کلبۀ بیدلان گزیدۀ رباعیات بیدل به انتخاب زنده‌یاد دکتر سیدحسن حسینی @ghazalbidelhasanhoseyni
Mostrar todo...
@GhazalBidelHasanHoseyni..pdf1.52 KB
هنوزیه در قرن هفتم هجری رفیع‌الدین محمود ابهری (درگذشتۀ 672 ق) رباعیی با ردیف «هنوز» سرود که دو تن از شاعران گمنام در استقبال آن رباعیاتی با همین ردیف و قافیه سرودند. مسعود بن منصور متطبب این سه رباعی را به سال 763 ق در سفینه‌ای از آثار منظوم و منثور (دستنویس شمارۀ 280 کتابخانۀ چلبی عبدالله) نقل کرد. دو شاعری که به رباعی ابهری پاسخ داده‌اند گمنامند، ولی حدس می‌زنیم که از معاصران او باشند. البته، یقین کاملی در این حدس و احتمال نتوان داشت. رباعیات این سه تن به قرار زیر است: للامام الافضل رفیع الدین الابهری ما را دل عشق و سر سوداست هنوز در سینۀ ما نقش دل‌آراست هنوز طعم لب و بوی زلف و رنگ رخ یار در کام و مشام و دیدۀ ماست هنوز لسعد بن المؤید مجاوبة له باغ رخ یار سخت زیباست هنوز دیوانه دلم به داغ شیداست هنوز بیخ گل عشق و‌آب سلسال خیال در طرف روان و دیدۀ ماست هنوز لصدر المغفور تاج الدین علی بن ابرهیم المیراثی آن نرگس بیمار تو رعناست هنوز واندر سر من ز عشق سوداست هنوز زلفین چو زنجیر و خیال رخ تو در پای دل و دو دیدۀ ماست هنوز (برگ 20پ) چند دهه بعد از حیات ابهری، به سال 724 هجری قمری، شرف‌الدین داود قیصری، از شارحان مشهور آرای ابن عربی که در تبریز به‌سر می‌بُرد، هنگام کتابت دستنویسی از منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری و شرح آن به قلم کاشانی، رباعیی از خود و نظام شیرازی را در در اوراق میانی نسخه درج کرد. این نسخه اکنون به شمارۀ ۷۴۴ در کتابخانۀ فاضل احمد (کوپریلی) نگه‌داری می‌شود. این دو رباعی، در همان ردیف و قافیۀ ابهری است: لکاتبه شرف الرومی با موی سپید، خواجه رعناست هنوز وز عشق بتان واله و شیداست هنوز تن پیر شد و هنوز دل پیر نشد و اندر سر او هزار سوداست هنوز لنظام الدین الشیرازی پیریم ولی چو عشق با ماست هنوز عیش و طرب و نشاط برجاست هنوز شد ریش سپید، لیکن از چشم سیاه اندر سر ما مادۀ سوداست هنوز (برگ 18ر) در همان روزگار، از جلال‌الدین عتیقی تبریزی (درگذشتۀ 743 ق) رباعیی در دست داریم که بی ارتباط با رباعیات بالا نیست و این حدس را تقویت می‌کند که رباعی ابهری در محافل ادبی تبریز همچنان مطرح و حاضر بوده است (‌دیوان عتیقی، چاپ عکسی، 769): دل در هوس آن رخ زیباست هنوز جان شیفتۀ آن قد و بالاست هنوز یک بار برفت بر زبان یاد لبش شیرینی آن در دهن ماست هنوز این حدس از آنجاست که دیگر شاعر متصّوف آن دیار یعنی غیاث‌الدین کججی تبریزی (درگذشته در حدود 788 ق) نیز رباعیی در همین زمین و زمینه دارد که یک مصراع آن با رباعی عتیقی مشترک است (دیوان غیاث‌الدین کججی، 206): دل عاشق آن چهرۀ زیباست هنوز جان شیفتۀ آن قد و بالاست هنوز با آن همه جورها که او با دل کرد آرامگه این دل شیداست هنوز شاید بشود گفت که سه نسل از شاعران، به اقتراحی که رفیع‌الدین ابهری در افکنده بود، پاسخ داده‌اند. چنین امری در محافل ادبی آن عصر بی سابقه نیست و محمدبن بدر جاجرمی نظایر آن را در سفینۀ شعر خود آورده است (رک. مونس‌الاحرار، 2: 1159). جاجرمی این دسته از رباعیات اقتراحی را «تضمینات» نامیده و نام جلال‌الدین عتیقی نیز در بین آن‌ها دیده می‌شود. کمتر دیده شده که از دل اشعار اقتراحی شعری متعالی و ماندگار برآید. کارکرد این اشعار، بیشتر محفل‌آرایی و ذوق‌آزمایی بوده است. ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

▫️ماندن یا رفتن؟ آمد شُدِ تو در این جهان دانی چیست؟ آمد مگسی پدید و ناپیدا شد! عطار نیشابوری ‏.. "چهار خطی" https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

توضیح تکمیلی رباعی «چنین چنین» را دوست فاضلم جناب علی عشایری برای من فرستاد و برای تشکر از لطف او، آن را در کانال چهارخطی به اشتراک گذاشتم. حدود چهل سال پیش، رباعی را از زبان دکتر عزیز الله جوینی در سر کلاس درسش در دانشگاه تهران شنیده بودم. مرحوم جوینی به این رباعی علاقۀ زیادی داشت و آن را با حرکات دست و سر اجرا می‌کرد. دکتر جوینی رباعی را به سال 1353 در مقاله‌ای ثبت کرده بود. مأخذ رباعی، نسخۀ شمارۀ 1838 کتابخانۀ ایاصوفیاست که در 843 ق کتابت شده و تصویرش در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر، در مبحث قافیه به این رباعی توجه کرده و نوشته است (چاپ دوم، 1368، صفحۀ 77): «شاعری، حرکات سر و چشم را ـ‌ به اعتبار تنوع آن‌ها ـ جانشین تنوّع دلالت وضعی کلمات کرده و این رباعی را که نمونه‌هایی دیگر نیز دارد سروده است: دلدار به ما چنین‌ چنین کرد و برفت بارِ دگرم چنین‌ چنین کرد و برفت من در عقبش چنین‌چنین می‌کردم او دست به ما چنین چنین کرد و برفت! که هر کدام از موارد استعمال «چنین چنین» را به معنی مورد نظر خودش ـ که از طریق دست و سر و چشم و ... قابل تصویر است ـ قرار داده است و عملاً عذری برای ایطاء جلی و تکرار قافیه یافته است». قرائت پیشنهادی آقای محمد رضی پور، تلاشی است در جهت قاعده‌مند کردن رباعی و بازگرداندنش به به دایرۀ اصول بنیادین شعر پارسی. متن پیشنهادی ایشان، یک ویرایش ذوقی خارج از سند است که هنوز در آن عیب تکرار قافیه وجود دارد. آنچه در نسخه به وضوح آمده، همان «چنین چنین» است. به نظر من، لطف رباعی، در چنین بودنش و در خروجش از قواعد و هنجارهاست. کاری که سرایندۀ گمنام این رباعی کرده، امری ابداعی است. تا پیش از او، به ذهن کسی نرسیده که می‌توان از ظرفیت کلام، چنین بهره‌ای بُرد. قاعده‌مند کردن رباعی، آن هم به مدد ذوق شخصی و با تکلّف بسیار، به کلیشه‌ای شدن رباعی انجامیده و مشکل قافیه را نیز به تمامی حل نکرده است. ‏.. "چهار خطی" رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی https://telegram.me/Xatt4
Mostrar todo...
چهار خطی

رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی

Elige un Plan Diferente

Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.