کانال فرهنگی و اجتماعی خورشید

🔆فهم مسئولین استان سمنان از جهاد تبیین ❇️وقتی رانت و لابی، بیش از شایستگی ارج دارد 🖊نویسنده علیرضا اسلامی 📽سکانس اول یکی از روستاهای شهرستان شاهرود بره کوچک مثل صابون از لای دست های مرد دامدار سر می خورد و بع بع کنان خود را به سینه ی اولین میشی که می بیند میرساند اما دریغ از یک قطره شیر. میش بعدی و بعدی و بعدی. سینه یهمه ی این میش ها از گرسنگی خشک شده است. پشم های یکدیگر را از گرسنگی خورده اند. پوست میش ها به استخوانشان چسبیده و هر تازه واردی را می بینند بع بع کنان، به خیال علوفه به سمتش می روند. دامدار بینوا با دست بره را نشان می دهد و می گوید: به مسئولین بگویید به این حیوان رحمشان بیاید. به خدا این بره آه می کشد. فکر می کنم بچه ی خودم است که گرسنه مانده. 📽سکانس دوم یکی ازخیابان های مرکز شهر شاهرود خانم جوانی که چادر پوشیده و چند جین جوراب در دست دارد به آرامی صدایم می زند، آقا ببخشید... محض رضای خدا... یک جوراب بخرید. می گویم ببخشید خواهرم هفته پیش خریدم. شرمنده و خجالت زده از او دور میشوم. جلوی بانک ملی پیرزنی که روی نیمکت نشسته صدایم می زند: آقا... پسرم... پیرزن هر روز همینجاست و هرگاه اسکناسی در جیب دارم به او می دهم. اما امروز چیزی همراهم نیست. در جلوی نرده های مخابرات پیرزن دیگری روی موزاییک های سرد خیابان نشسته است و روی صورتش را با چادر پوشانده. با سکوتش از زیر چادر همه ی حرف هایی را که باید بزند می گوید. کمی پایین تر پشت چراغ قرمز چند کودک ده دوازده ساله ملتمسانه گدایی می کنند. جلوتر از آن ها پیرمردی روی سکوی سنگی مغازه ای نشسته و دستش از لای پیکر خمیده و لهیده اش به تقاضای کمک بیرون زده است. هنوز چهار قدم از او دور نشده ام که دختر بچه ی سه یا چهار ساله ای را دیدم که روبروی مجتمع تجاری فاخر... روی سنگ های گرانیت سیاه نشسته و به کاسه رویی جلویش که چند اسکناس مچاله در آن هست زل زده است...20 متر جلوتر.... 📽سکانس سوم خانه یی محقر در حاشیه شهر شاهرود مامورین آگاهی وارد خانه می شوند چند دختر بچه ی کوچک و یک دختر بچه 12 ساله به همراه مردی که گویا بر اثر سانحه ای کمرش آسیب دیده و کج راه می رود در خانه هستند. خانه شان حتی یخچال ندارد و همگی در یک اتاق که با موکتی رنگ و رو رفته فرش شده است زندگی می کنند. مادر خانواده گویا در کمپ ترک اعتیاد است و مادری این خانه را همان دختر 12 ساله به عهده دارد. پسر شانزده ساله ای هم هست که یکی از مامورین مچ دست او را گرفته است. مامور آگاهی پدر را به گوشه ای می کشد و به آرامی به او می گوید پسرت دزدی کرده است. پدر سر و صدا می کند و نمی خواهد بپذیرد. مامور او را به آرامش دعوت می کند و می گوید شلوغ نکن بچه ها نفهمند. الان شاکی همراه من است. با دیدن وضع زندگی شده گفته که رضایت می دهد. پول های درون کیف را هم نمی خواهد. فقط مدارکش را بدهید او رضایت می دهد. پدر نگاهی به پسر می اندازد. پسر سرش را پایین انداخته ولی سنگینی نگاه پدر را متوجه می شود. زیر لب می گوید من دزدی نکردم. مامور عکس پسر را که دوربین مدار بسته در هنگام سرقت برداشته است را به او نشان می دهد. مگه این تو نیستی؟ پدر به عکس نگاه می کند و محکم کشیده ای به پسر می زند. دختر بچه ی 12 ساله به سمت آن ها می آید و برادرش را در آغوش می گیرد. دخترکان کوچکتر گریه می کنند. 📽سکانس آخر سالن همایش های استانداری بالای سن پشت میزی بزرگ مسئولین تراز اول استان نشسته اند. موضوع جلسه جهاد تبیین است. استاندار از ضرورت جهاد تبیین می گوید . سخنران بعدی هم از برنامه هایش برای جهاد تبیین می گوید. سخنران بعدی از ضرورت حمایت و اختصاص بودجه برای جهاد تبیین می گوید... در حین سخنرانی ها از مدعوین با کیک و آبمیوه و چای پذیرایی می شود. یکی از مهمانان دهانش را به گوش نفر کناردستی اش نزدیک می کند و آهسته می گوید: ناهار هم می دهند؟ او هم در حالی که سرش در گوشی اش است و دارد به خاطر کلیپ طنزی که می بیند لبخند می زند سرش را تکان می دهد و می گوید: کارد به شکمت بخوره... حتما نهار هم می دن... @xorshidng

❌یک نکته مهم که لازم است گوشزد شود ❇️آن کسانی که رژیم عوض کردند و انقلاب کردند و حکومت عوض کردند وابسته به شرق و غرب نبودند، گوششان دست سعودی، صهیونیست‌ها، انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها نبود. @xorshidng

❇️حجاب؛ حفظ ظاهر یا ظاهر سازی چه کسانی می خواهند به جای "اسلامی سازی باطن جامعه" ظاهر آن را به هر قیمتی "اسلامیزاسیون" کنند نویسنده : علی رضا اسلامی 44 سال از انقلاب اسلامی مردم ایران گذشته است. نگاهی کوتاه به آرشیو فیلمهای به جا مانده از آن روزها و تبار شناسی نگاه ایرانی ها به مفهوم اسلام نشان می دهد که آن روزها مردم، اسلام را برابر با آزادی، عدالت- برابری - برادری، ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم، شجاعت، ایثار، رئوفت و جمعی دیگر از سجایای اخلاقی که همواره بشر در طول تاریخ آرزوی زیستن با این فرهنگ را داشته است؛ می دانسته اند. اما امروز چه کرده ایم که تا نام حکومت اسلامی می آید همان مردم کوچه و خیابان واژه هایی مثل ریاکاری، تظاهر، تحجر و آزادی ستیزی را به یاد می آورند. راهکار "ساده اندیشان" برای اسلامی سازی جامعه ای که "مافیای اقتصادی" باطنش را از اسلام تهی کرده است، دلیل اصلی تغییر معنای "حکومت اسلامی " در ذهن مردم ایران است. مافیای اقتصادی در جبهه ای هماهنگ با دشمن خارجی با سو استفاده از احساسات مذهبی بخشی از جامعه در این سال ها با دیاثت توانسته است فروع را به جای اصول جا بزند و با گذاشتن ماسکی قلدرانه بر چهره ی نظام در برابر مردم، در تضاد شکل گرفته به دنبال منافع و غارتگری خود برود. در این میان "ساده اندیشانی" که با کمک همین مافیا یک شبه ره صد ساله را طی کرده و به پست و مقام رسیده اند نیز به قول خودشان همواره تلاش کرده اند " ظاهر جامعه ی اسلامی را اسلامی کنند" چون زورشان و عقلشان به اندازه ای نیست که به باطن بپردازند. منافع آنها ایجاب می کند که ریاکارانه به فکر حفظ میز و ارتقا خودشان در هرم قدرت باشند. امیر المومنین علیه السلام می فرماید: یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ» چهار چیز آفت دولت هاست ضایع کردن اصول، مشغول شدن به فروع، نشاندن اراذل (ناشایستگان) بر صدر و پایین کشیدن افاضل این می شود که نیروی انتظامی را مجبور می کنند به جای مقابله با ناامنی خود به ابزار ایجاد ناامنی روانی در ذهن قسمت بزرگی از جامعه تبدیل شود و آسیب پذیر ترین قشر جامعه یعنی دخترکان جوان به جای اینکه با دیدن پلیس احساس امنیت کنند، دچار ایست قلبی و سکته ی مغزی شوند. اگر مردند که نیستند... به سراغ اسلامی سازی باطن جامعه بروند و ببینند که پس از نابودی مافیای فولاد، پتروشیمی، بانک ها، آموزش، وکالت، پزشکی، سیمان و... چگونه رایحه ی خوش عدالت و آزادی، برادری و برابری و رئوفت ظاهر جامعه را نیز اسلامی خواهد کرد. آبادی بتخانه زویرانی ماست جمعیت کفر از پریشانی ماست اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست! @xorshidng

🔆ضرب و شتم خبرنگار شاهرود فصل جدید سرکوب رسانه ها 🖊نویسنده : علی رضا اسلامی 🔖شاید روزی که یادداشت سرکوب رسانه ها در شاهرود را می نوشتم، در بدترین وضعیت هم فکر نمی کردم برخورد با رسانه ها و خبرنگاران در این شهر از شکایت های پیاپی و فلج کننده فراتر برود و کار به ضرب و شتم و حمله ی فیزیکی به آن ها برسد. 🔖شاهرود شهر عجیبی است. تاریخ معاصر این شهر دارای پریودهایی است که مدام تکرار می شود. تکراری که علت اصلی اش خصوصیات ویژه ی مردم حاشیه ی کویر است. مردمی که از شهرها و آبادی های دور و نزدیک، دور یک آبادی مرکزی جمع شده اند و اتحادیه ای به نام شهر شاهرود را شکل داده اند. همین تفاوت ها و گاهی تضاد های فرهنگی باعث شده است هیچگاه نتوانند محوری واحد برای اجماع بیابند و حول آن به پیگیری مطالباتشان بپردازند. این ضعف ساختاری جامعه باعث شده است فرصت طلبان که بیشتر در لباس مسئولین وارد این شهر می شوند؛ با شناخت این شکاف ها، دوره ی خدمت خود در شاهرود را تبدیل به #ماه_عسل_سیاسی خود کنند و با به جان هم انداختن مردم و هزینه از کیسه ی آن ها، روزگار خوشی را در یکی از خوش آب و هواترین شهرهای ایران سپری کنند. نگاهی به تاریخ هفتاد سال اخیر این شهر گواه این جستار است. روزگاری که جوانی از توابع اصفهان به هوس مجلس شورای ملی به شاهرود می آید و با پهن کردن سفره های رنگارنگ و پخش پول و به جان هم انداختن کاندیداهای محلی ناباوارانه راهی مجلس می شود. همان سال ها در دهه ی بیست بازرسی از دادگستری کل کشور برای بررسی اتفاقاتی که در شاهرود افتاده، وارد شهر می شود و در گزارشش به وضوح می نویسد که این ها مردمی خود بد هستند و به همین دلیل نماینده شان اصلا شاهرودی نیست. او نیز هوس می کند نماینده ی شاهرود شود و در کمال تعجب موفق هم می شود. نماینده ی بعد از او هم شاهرودی نیست و از تهران می آید تا بایک شاهرودی رقابت کند و از قضا او هم موفق می شود. صدر ها، فولاد وند ها و قنات آبادی ها تنها سه نفر از فرصت طلبانی هستند که در طی هفتاد سال اخیراز راه رسیده اند و با به جان هم انداختن ما شاهرودی ها کیسه ی خود را پر کرده اند. افراد دیگر همچنان با داستان های تکراری از مردمی که سربزنگاه ها، بازی بازیگردان ها را می خورند سواری می گیرند و این ما هستیم که پس از مدت کوتاهی از کلاهی که بر سرمان رفته آگاه می شویم و انگشت ندامت به دندان می گزیم، اما باز هم بازی می خوریم. 🔖چهار شنبه ی هفته ای که گذشت دو نفر از فرزندان شاهرود، خبرنگاری شاهرودی را به خاطر این که منتقد یکی از مسئولان غیر شاهرودی است، مورد ضرب و شتم قرار دادند. اتفاقی که اگر در هر جای دیگر این کشور رخ داده بود، سیل محکوم کردن ها بنیان آن مسئول را از ریشه بر می کند ولی در شاهرود از این خبر ها نیست. چرا که ما عادت به تکرار تاریخ داریم. زیرا که ما هنوز مسئولین را اربابان خود می دانیم نه خادمانمان. ........................................................ پی نوشت.1 1️⃣در اتفاقی که رخ داد، کمترین تقصیر متوجه دو نفر ضارب است چرا که اولی به خاطر اینکه مسئول مربوطه دامادش را در دستگاه تحت مدیریتش به کار گیری کرده نقش شعبان بی مخ را بازی می کند و دومی با درد جانکاه بیکاری در چهارمین دهه ی زندگی اش تن به نوچگی برای ارباب-مسئول مربوطه را داده است. همه ی درد ما حتی بی شرف شدنمان به خاطر بیکاری جوانانمان است. شاعر در اینباره می گوید: آن چه شیران را کند روبه مزاج احتیاج است، احتیاج است، احتیاج پی نوشت.2 2️⃣حساب اکثریت مطلق کارمندان شریفی که در این سال ها در شهر ما زندگی کرده اند و خدمت نموده اند و جزئی از خانواده های ما هستند، با انگشت شمار فرصت طلبان رندی که این یادداشت به آن ها اشاره داشته است جداست. یکی از زیبایی های شهر ما این است که چون یک قالی زیبا هزاران نقش از گوشه گوشه ی ایران با گره هایی جادویی و بازنشدنی در کنار هم بافته شده است. @xorshidng

🔆ضرب و شتم خبرنگار شاهرودی فصل جدید سرکوب رسانه ها 🖊نویسنده : علی رضا اسلامی 🔖شاید روزی که یادداشت سرکوب رسانه ها در شاهرود را می نوشتم، در بدترین وضعیت هم فکر نمی کردم برخورد با رسانه ها و خبرنگاران در این شهر از شکایت های پیاپی و فلج کننده فراتر برود و کار به ضرب و شتم و حمله ی فیزیکی به آن ها برسد. شاهرود شهر عجیبی است. تاریخ معاصر این شهر دارای پریودهایی است که مدام تکرار می شود. تکراری که علت اصلی اش خصوصیات ویژه ی مردم حاشیه ی کویر است... 🧷ادامه در پست بعدی... @xorshidng

🔆فایل اجرایی شماره ی 2 شبکه اجتماعی اندیشه ورزی خورشید ⚠️این فایل را مانند یک اپلیکیشن ابتدا دانلود و سپس نصب کنید. 🔰در شماره دو این شبکه که به صورت اپلیکیشن طراحی شده است، در قالب یک پرونده ی یادداشت ویژه نگاهی خواهیم داشت به سید حسن میرفانی شهردار سابق شاهرود و شهردار فعلی نیشابور. 🔰دوستداران تاریخ شاهرود یادداشتی در مورد مسجد تاریخی امام حسن عسکری و بی عدالتی ها در اداره کل میراث استان سمنان خواهید خواند. 🔰در بخش جامعه 3 مقاله در مورد ورزش در استان سمنان، انجمن های تخصصی کارگری و شهرک کوثر و فدک شاهرود خواهید خواند. 🔰هنردوستان می توانند، یادداشتی کوتاه در مورد تئاتر ماشین نشین ها و هنرهای تجسمی در شاهرودد بخوانند. 🔰و در نهایت در صفحه ی سیاسی، نامه ای خطاب به امام جمعه ی شاهرود در باب اهمیت مردمی ماندن تریبون نماز جمعه و حاشیه های دیپلم جعلی یکی از اعضای شورا شهر خواهید خواند. 🌞برای حمایت از ما می توانید مشترک 3 ماهه، 6 ماهه و یا یک ساله ی ما باشید🌞 برای اطلاع از شرایط عضویت در واتساپ به این شماره پیام دهید ⏪ 09303009848 ⏩ @xorshidng

🔆 دومین شماره ی شبکه اجتماعی اندیشه ورزی خورشید شاهرود منتشر شد 🔰در شماره دو این شبکه که به صورت اپلیکیشن و پی دی اف طراحی شده است، در قالب یک پرونده ی ویژه نگاهی خواهیم داشت به سید حسن میرفانی شهردار سابق شاهرود و شهردار فعلی نیشابور. 🔰دوستداران تاریخ شاهرود یادداشتی در مورد مسجد تاریخی امام حسن عسکری و بی عدالتی ها در اداره کل میراث استان سمنان خواهید خواند. 🔰در بخش جامعه 3 مقاله در مورد ورزش در استان سمنان، انجمن های تخصصی کارگری و شهرک کوثر و فدک شاهرود خواهید خواند. 🔰هنردوستان می توانند، یادداشتی کوتاه در مورد تئاتر ماشین نشین ها و هنرهای تجسمی در شاهرودد بخوانند. 🔰و در نهایت در صفحه ی سیاسی، نامه ای خطاب به امام جمعه ی شاهرود در باب اهمیت مردمی ماندن تریبون نماز جمعه و حاشیه های دیپلم جعلی یکی از اعضای شورا شهر خواهید خواند. 🔰شما می توانید با معرفی اندیشه ورزان شاهرودی و ارسال نظرات و دغدغه های خود و یا اخذ اشتراک به این شبکه اجتماعی بپیوندید. برای اطلاع از شرایط عضویت در واتساپ به این شماره پیام دهید ⏪ 09303009848 ⏩ @xorshidng