𝗛𝗢𝗧 𝗕𝗔𝗕𝗬🔞
تو همونی که با ویسات تو چتامون شورتم خیس میشه!💦🍼💗 -رمان آنلاین ، ممنوعه ، بزرگسال🔞 تبلیغات: @roman_mah_ads
Show more19 680
Subscribers
No data24 hours
+3767 days
+75130 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailable
🔹🔹 سوالات امتحانات نهایی دینی
⭐️ تاریخ : ۱۴۰۳/۰۲/۳۱
📂 دانلود سوالات
26200
#part1
با زبونم ت.خمای سفتش رو قلقلک میدم که از روی شهوت دادی میزنه و موهای بلند و مشکیم رو دور دستش میپیچه...
- آهه... عجب چیزی هستی تو... میخوای بگ.امت ج.نده؟
آب دهنم رو این بار روی آل.ت بزرگش تف میکنم و توی دهنم میبرم...
از همون زیر نگاهش میکنم.
با اینکه سنش بالا بود یه تنه تموم مردایی که تا حالا باهاشون بودم رو حریف بود!
چشماش هنوز جذاب بود و اون موها و ریش های جوگندمی جذاب ترش کرده بود.
موهام رو میکشه و محکمتر تو دهنم تل.مبه میزنه.
آلـ.تش میره تا ته حلقم و دوباره برمیگرده و عق زدنهای من باعث تنگتر شدن گلوم و بیشتر حال کردن اون میشه.
بالاخره عقب میکشه و با دست خودش رو می ماله
- بخواب رو تخت...
با عشوه و شهوت، طوری که باسنم بلرزه، روی تخت میرم و خمار انگشتم رو لیس میزنم
کارم رو بلدم...
بعد یه سال خوب یاد گرفتم چطوری راضی کنم مشتریها رو...
البته حدود چهار ماه بود که ماجد تنها مشتریم بود و من، سوگلیش توی این خونه...
کسی حق نداشت سمتم بیاد!
پاهام و از هم باز میکنه که کمرم میلرزه...
سرش و سمت به.شت خیس و نبضدارم میبره که موهاش رو چنگ میزنم...
- آهههه... ماجد...
سرشو عقب می کشه...
خمار و شهوتی نگاهش می کنم و اون کراواتش رو از روی زمین برمیداره و دستامو بالای سرم به تخت میبنده.
حدس اینکه میخواد چیکار کنه آسونه و دلم میخواد از شدت شهوت جیغ بکشم...
نفس نفس میزنم و اون دستشو روی س.ینهم میکشه و نوک نی.پلم رو فشار میده.
- چی میخوای تمشک؟
پاهامو براش باز میکنم... با نفس نفس...
- تو رو... اون کـ.یر کلفتت رو میخوام ماجد...
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
36100
00:04
Video unavailable
-مامی من ک.ص میخوام
داشتم غذا میخوردم و با حس انگشتای داغش لای پام چشمام گرد شد جلوی پدر و مادرم داشتم ک.صم رو میمالید
قاشق رو از دستی انداختم و با ابرو اشاره کردم بره زیر میز سریع ببخشیدی گفت و زیر میز رفت و دامنم رو بالا زد و زبون داغش که به خیسی لای پام کشیده شد آه بلندی کشیدم و نگاه بابام بهم افتاد...🔞💦
https://t.me/+rFb8XZWOCOZmYzFk
https://t.me/+rFb8XZWOCOZmYzFk
پسره برای شوگر مامیش زیر میز ک.ص خوری میکنه🙊🦦💦
54400
00:02
Video unavailable
شاهرخ، پسری جذاب و سکسی که عاشق دخترخوندش میشه و دور از چشم زنش هرشب کص و کون دختره رو جر میده و...🤤💦👅
https://t.me/+OUMzAJWV97A2MDE0
https://t.me/+OUMzAJWV97A2MDE0
80310
_کـ.ص تو هم مثل مادرت سفید و تپلیه؟
با صدای شاهرخ هینی کشیدم و حوله رو جلو تنم گرفتم.
جلو اومد و از دستم کشید، جیغی زدم.
_اووم مال تو خوشمزه تر بنظر میرسه
خواستم فرار کردم که دستش و برد بین پام وکـ.صـم و چنگ زد.
_چطوره تا مادرت خونه نیست این ک.ص صورتی و افتتاح کنم هوم؟
تنم و به دیوار سرد حمام چسبوند و کـ.یر شق شدش و داخلم فرو کرد.
https://t.me/+OUMzAJWV97A2MDE0
https://t.me/+OUMzAJWV97A2MDE0
82610
#part1
با زبونم ت.خمای سفتش رو قلقلک میدم که از روی شهوت دادی میزنه و موهای بلند و مشکیم رو دور دستش میپیچه...
- آهه... عجب چیزی هستی تو... میخوای بگ.امت ج.نده؟
آب دهنم رو این بار روی آل.ت بزرگش تف میکنم و توی دهنم میبرم...
از همون زیر نگاهش میکنم.
با اینکه سنش بالا بود یه تنه تموم مردایی که تا حالا باهاشون بودم رو حریف بود!
چشماش هنوز جذاب بود و اون موها و ریش های جوگندمی جذاب ترش کرده بود.
موهام رو میکشه و محکمتر تو دهنم تل.مبه میزنه.
آلـ.تش میره تا ته حلقم و دوباره برمیگرده و عق زدنهای من باعث تنگتر شدن گلوم و بیشتر حال کردن اون میشه.
بالاخره عقب میکشه و با دست خودش رو می ماله
- بخواب رو تخت...
با عشوه و شهوت، طوری که باسنم بلرزه، روی تخت میرم و خمار انگشتم رو لیس میزنم
کارم رو بلدم...
بعد یه سال خوب یاد گرفتم چطوری راضی کنم مشتریها رو...
البته حدود چهار ماه بود که ماجد تنها مشتریم بود و من، سوگلیش توی این خونه...
کسی حق نداشت سمتم بیاد!
پاهام و از هم باز میکنه که کمرم میلرزه...
سرش و سمت به.شت خیس و نبضدارم میبره که موهاش رو چنگ میزنم...
- آهههه... ماجد...
سرشو عقب می کشه...
خمار و شهوتی نگاهش می کنم و اون کراواتش رو از روی زمین برمیداره و دستامو بالای سرم به تخت میبنده.
حدس اینکه میخواد چیکار کنه آسونه و دلم میخواد از شدت شهوت جیغ بکشم...
نفس نفس میزنم و اون دستشو روی س.ینهم میکشه و نوک نی.پلم رو فشار میده.
- چی میخوای تمشک؟
پاهامو براش باز میکنم... با نفس نفس...
- تو رو... اون کـ.یر کلفتت رو میخوام ماجد...
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
👍 1❤ 1🔥 1
1 318100
#part1
دستگاه تتو رو روی به**شت صورتی و بدون موم کشید که از دردش پاهامو جمع کردم
حرکت دستگاه روی به**شتم باعث شده بود تحریک شم
-پاهاتو بیشتر باز کن
دست سحر رو توی دستم از درد فشردم و پاهامو بیشتر از هم باز کردم
سحر نگاهی به پسری که داش روی به.شتم تتو میزد انداخت و لب زد:
اقای کوهیار کی تموم میشه؟ دوستم خیلی درد داره
کوهیار آب دهنش رو قورت داد و دستگاهو از روی به**شتم که حالا از حشریت خیس شده بود برداشت
-اخراشه خانوم یه کوچولو دیگه تمومه
دوباره مشغول شد از نگاهش میشد فهمید خودشم خیلی تحریک شده ولی از خجالتش بود یا از حیایی که داشت خودشو کنترل میکرد
دستشو روی لبه به**شتم گذاشت که از سردی دستش ناخوداگاه آه آرومی از دهنم خارج شد…
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
مهسا دختری که میره روی بی*کی*نیشو تتو بزنه اما تحریک میشه و به پسر تتو آرتیست پیشنهاد رابطه میده اما نمیدونه که اون…🔞💧
5100
#part3
قلم تتو رو روی بهشت تپل و صورتیش کشیدم
بهشت لای پاش حسابی تپل و تمیز بود جوری که هر کس دیگه ای جای من بود تا الان به این دختر تجاوز کرده بود
اب دهنمو قورت دادمو انگشتمو لای ک~ص صورتیش کشیدم که صورتش درهم شد
-اخخ یواش تر لطفا
-ببخشید
قلم تتو رو نزدیک چاک کصش اوردم و مشغول طراحی شدم لای ک**صش حسابی خیس شده بود و خودشم از حشریت لبشو به دندون گرفته بود
بی طاقت انگشتمو لای کصش کشیدم که ناله ریزی کرد فهمیدم خوشش اومده حرکت دستمو بیشتر کردم و دوتا از انگشتامو داخل کصش کردم که از درد جیغی کشید
حسابی تنگ بود و انگشتام بزور توش عقب جلو میشد
-اومم خیلی خوبه ادامه بده اههه
سرمو لای پاش فرو بردم و لیسی به روی ک^^صش زدم که از لذت کمرشو به تخت کوبید
خیلی هات و صک^^صی بود و این منو حریص تر میکرد
صدای ناله هاش منو به اوج میرسوند وک**یرم داشت خشتکمو جر میداد از شدت شق شدن با کاری که کرد…
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
پارت واقعی رمان نبود بلفت💦🔞
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
بدون سانسور🔞‼️
49410
#part1
آرتیـ🖊ـست هـ🔞ـات
دستگاه تتو رو روی به**شت صورتی و بدون موم کشید که از دردش پاهامو جمع کردم
حرکت دستگاه روی به**شتم باعث شده بود تحریک شم
-پاهاتو بیشتر باز کن
دست سحر رو توی دستم از درد فشردم و پاهامو بیشتر از هم باز کردم
سحر نگاهی به پسری که داش روی بهشتم تتو میزد انداخت و لب زد:
اقای کوهیار کی تموم میشه؟ دوستم خیلی درد داره
کوهیار آب دهنش رو قورت داد و دستگاهو از روی به**شتم که حالا از حشریت خیس شده بود برداشت
-اخراشه خانوم یه کوچولو دیگه تمومه
دوباره مشغول شد از نگاهش میشد فهمید خودشم خیلی تحریک شده ولی از خجالتش بود یا از حیایی که داشت خودشو کنترل میکرد
دستشو روی لبه به**شتم گذاشت که از سردی دستش ناخوداگاه آه آرومی از دهنم خارج شد…
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0
مهسو دختری که میره روی بی*کی*نیشو تتو بزنه اما تحریک میشه و به پسر تتو آرتیست پیشنهاد رابطه میده اما نمیدونه که اون…🔞💧
52120
#part5
عمو تند تند توی ک~ص خیسم تلنبه میزد
-اووف چه سوراخ تنگی داری توله اوووممم
سینه هامو توی دستم گرفتم و تند مالیدمشون از شهوت داشتم دیوونه میشدم
-اهههه عمو اهههه ک~صمو جررر بدههه ارهههه اهههه
بی وقفه توی کصم تلنبه میزد
-مامان داری چیکار میکنی؟!
با صدای پوریا…❌
https://t.me/+MG6LoxC3ogJhYTBk
https://t.me/+MG6LoxC3ogJhYTBk
اووف پارت رمانشههه👆
61510