پهنهی بیکران آرام
546
Subscribers
+424 hours
No data7 days
+830 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
00:09
Video unavailableShow in Telegram
در این شب بهاری
همگی شما دوستان و همراهان جان را می سپاریم
به آن کسی که در دیار
بـی کسی بین همه ی
دلواپسی ها مونس
و همدم مان اسـت
شبتون در آغوش اَمن خدا
به امیـد
فـردایـی پـراز بـهتـرینها
و تا درودی دوباره بدرود
❤ 3🙏 1
04:45
Video unavailableShow in Telegram
سریال نوستالژیک خانم مارپل
سریال نوستالژیک خانم مارپل از خاطره انگیزترین سریالهای جنایی تلویزیون ایران است. جین مارپل که با نام خانم مارپل نیز شناخته میشود، یکی از شخصیتهای داستانی نویسنده انگلیسی جنایینویس، آگاتا کریستی است. او زن مسن تنهایی است که برای تفنن به حل مسائل جنایی میپردازد. شخصیت خانم مارپل اولین بار در داستان کوتاه باشگاه سه شنبه شب که در سال ۱۹۲۶ نوشته شد، به خوانندگان معرفی گردید
👍 2💯 1
00:14
Video unavailableShow in Telegram
(با صدا گوش بدین)
فیلمی واقعا بی نظیری از یک ستاره نوترونی در حال چرخش!
این ستاره ،" ستاره نوترونی ولا" نام دارد که یک ستاره نوترونی است که با انفجار و مرگ یک ستاره عظیم در فاصله هزار سال نوری از زمین تشکیل شده است .
این ستاره نوترونی حدود هیجده کیلومتر قطر دارد و بیش از یازده چرخش کامل در هر ثانیه را دارد، سریعتر از روتور هلیکوپتر میچرخد .
هنگامی که این ستاره نوترونی به دور خود می پیچد ، جت ذرات باردار را که در امتداد محور چرخش پالسار با سرعتی در حدود هفتاد درصد سرعت نور به بیرون پاشیده می شود
این جت ها تقریبا نه تریلیون کیلومتر (یک سال نوری) طول دارند .
❤ 2👍 1
00:21
Video unavailableShow in Telegram
هیچ چیز با ارزشی آسون بدست نمیاد؛
پشت هر موفقیتی، تلاش ها و از خود گذشتگیهای بسیاری وجود دارند که دیده نمیشوند...
هیچ دستاورد بزرگی به یکباره و راحت به دست نمی آید و پشت هر موفقیت بزرگی قدم های حساب شده و کوچکی وجود دارند که با تلاش، صبر و از خودگذشتگی به نتیجه رسیدهاند...
👍 1❤ 1
اول خرداد، زادروز عباس یمینی شریف، نغمهسرای کودکان
«به دست خود درختی مینشانم
به پایش جوی آبی میكشانم
كمی تخم چمن بر روی خاكش
برای یادگاری میفشانم
درختم كمكم آرد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آنجا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزهزاری
به تابستان كه گرما رو نماید
درختم چتر خود را میگشاید
خنک میسازد آنجا را ز سایه
دل هر رهگذر را میرباید»
شعر بالا را بسیاری شنیدهایم و شاید وقتی آن را میخوانیم خاطرات خوش کودکی و مدرسه مقابل دیدگانمان رژه برود. این شعر از «عباس یمینی شریف» است؛ آموزگار، مدیر مدرسه و نویسنده ایرانی ادبیات کودکان.
عباس یمینی شریف، اول خردادماه ۱۲۹۸ در محله پامنار تهران به دنیا آمد.
شاید بتوان به راستی بر این امر صحه نهاد که در نیم قرن اخیر میلیونها کودک ایرانی اشعار و نوشتههای او را خواندهاند.
یمینیشریف یکی از پرکارترین نویسندگان و شاعران کودکان در جهان بوده است. او بیش از ۳۰ کتاب در این حوزه منتشر ساخت. اولین کتاب یمینیشریف «آواز فرشتگان» نام داشت که در سال ۱۳۲۵ منتشر شد و آخرین کتابهای این نویسنده کودکان، «جدال در پرتگاه توچال» و «فارسی زبان ایرانیان» در سال ۱۳۶۸ و چندی قبل از مرگ او به چاپ رسید. یمینیشریف با در نظر گرفتن روحیات و خلقیات کودکان در قالب شعر و با زبانی ساده و آهنگین آنچه باید کودکان بیاموزند را به آنها میآموخت.
احسان یارشاطر:
«اگر کودکان و نوآموزان میخواستند از بهترین شاعری که میشناسند، مجسمهای بریزند، از شاعری که عمری را وقف خدمت به تربیت آنها کرده، آن شاعر، #فروغ_فرخزاد یا #شاملو یا نیما نبود، #سعدی یا پروین یا ایرج یا بهار هم نبود. آن شاعر یمینیشریف بود و هست.»
توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده و متخصص آموزش و پرورش که سابقه دوستی و همکاریش با یمینیشریف به سال ۱۳۴۴ بازمیگردد چنین میگوید: «عباس یمینی شریف در مدرسه و مكتب درس خوانده است و با ابعاد اندیشههای خاص و عام، نو و كهنه آشناست. محیط پرورش او خیلی زود او را با افكار ضد ظلم آشنا میكند و چنین است كه ۵۰ سال از ۷۰ سال زندگی پربار خود را وقف كودكان و نوجوانان، یعنی بیدفاعترین و مظلومترین افراد كشورمان میكند و تا لحظههای پایان زندگی حتی زمانی كه به مرگ میاندیشد، ابتدا به كودكان فكر میكند: من نغمهسرای كودكانم»
اعتقاد او به همین نیاز به دگرگونی، موجب شد که به تالیف کتاب کلاس اول ابتدایی به نام «دارا و آذر» که سالها در مدارس تدریس میشد بپردازد. در سال ۱۳۲۱ اولین شعری که برای کودکان سروده بود را در مجلهی «نونهالان» منتشر کرد. او در سال ۱۳۲۳ با ابراهیم بنیاحمد مجلهای به نام «بازی کودکان» را منتشر ساخت. اشعار عباس یمینی شریف در سال ۱۳۲۴ وارد کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران شد.
او در آخرین دو بیتی که در روزهای واپسین عمر خود و برای حک شدن بر سنگ مزار سروده است میگوید:
من نغمهسرای کودکانم
شادست ز مهرشان روانم
عباس یمینی شریفم
گیرید ز کودکان نشانم
آیا کسی هست که این شعر را فراموش کرده باشد؟
«من یار مهربانم
دانا و خوش زبانم
گویم سخن فراوان
با آنکه بی زبانم
پندت دهم فراوان
من یار پند دانم
من دوستی هنرمند
با سود و بی زیانم
از من مباش غافل
من یار مهربانم»
روحش شاد
۱۲۹۸-۱۳۶۸
❤ 3👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
روز جهانی چایی رو به تموم چاییخورا تبریک میگیم
چای بر هر درد بیدرمان دواست
👍 1👏 1
24:22
Video unavailableShow in Telegram
داستان های شاهنامه
منبع: کانال یوتیوب DEEP/STORIES
قسمت بیست و پنجم
راوی : آرمان حافظی
خاطرات اسدالله علم
...فرمودند: به [هوشنگ نهاوندی] رئیس دانشگاه تهران تلفن کن که آخر شما احمقها چهطور وساطت شاگردان طرفدار تروریستها را از من میکنید؟ این چه طرز فکری است؟ بعد هم به نائین به علیاحضرت تلفن میکنید. اگر تمام این خرابکاران را پیدا نکنید و به دستگاهها معرّفی ننمایید، پدر شما را در خواهم آورد. عرض کردم: اطاعت میکنم و واقعاً در دلم حق به اعلیحضرت میدهم که از سست عنصرها باید گلهمند باشند. عرض کردم: این [ماروین زونیس] Zonis پدر سوخته که کتاب بسیار بدی [پنج] سال پیش در مورد ایران نوشته بود، باز آمده و از دستگاه بازرسی دانشگاهی ما بعضی اطّلاعات درباره دانشگاهها میخواهد. [محمّد] باهری کسب تکلیف میکند که چه کند؟ فکری فرمودند: بعد فرمودند: بگو هرچه میخواهد به او بدهند. چون غیر از این ممکن است هزار مطلب راست و دروغ دیگر بنویسد. عرض کردم: این شخص و دکتر بایندر که با باهری آشناست آن [ریچارد] پاف که طرح یک [حزب] را در موقع نخست وزیری غلام میداد، همه عضو سیاه هستند. به خصوص در زمان [علی] امینی و در موقع [نخست وزیری] امینی و بعد [حسنعلی] منصور خیلی رفت و آمد و آتش بیاری میکردند. فرمودند: یک چیزی خاطرم میآید. من دیگر عرضی نکردم.
(جلد ۶ ، صفحه ۱۱۶ )
تاریخ نگارش : شنبه ، ۱۳۵۵/۰۳/۰۱
❤ 1