-𝐇𝐢𝐝𝐝𝐞𝐧 𝐒𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭-
•همیشههمهچیز اونجوریکهمیخوایپیشنمیره• «راز پـنـهان: تـمام شده» ناشناس🌚✨👇🏻 • https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-uZ8YG4iKBg • جواب به ناشناس ها🌝✨👇🏻 • https://t.me/+l_GG-pr05aM1Yjlk
Show more672
Subscribers
-124 hours
-77 days
-1930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailable
من دلتنگتم، من دلم برات تنگ شده! هزار بار ویدیو گرفتم، ویس گرفتم بفرستم برات ولی نتونستم. ترسیدم از صدای سردت، ترسیدم از اونجوری که بد باهام حرف میزدی. ترسیدم از اون کلمههای سردی که به کار میبردی و من رو لال میکردی. دیگه نمیتونم باهات حرف بزنم.
اگر میدونستم تهش قراره اینطور بشه هیچوقت عاشقت نمیشدم. حالم بده... چدا گذاشتی منعاشقِ تو بشم؟ چرا گذاشتی من همه حرفات رو باور کنم، دوست داشتنت رو باور کنم؟ چرا گذاشتی؟ چرا بهم گفتی دوستم داری؟ چرا؟
https://t.me/+wjHOX_VfK_QyNWY0
9000
Photo unavailable
کاش اینجا بودی، همین کنار خودم!
و من یادم می رفت که خسته ام، خرابم، ویرانم...🌾
https://t.me/+TQAquAFGZTo2YzM0
8200
Photo unavailable
دستانت، ذات شعرند در فرم و معنا!
بی دستانت، نه شعر بود، نه نثر
نه چیزی که به آن ادبیات گویند!
همون انگشتانی که تار های نازک و کشیده ی ویالون را لَمس میکنند...
لمسِ خنده هایت با لب های ترک خورده ام.
دوست داشتنت که متعلق به سال ها قبل بود
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟
https://t.me/+G0PiR2SheiozM2M8
9100
Photo unavailable
عادت کرده بودم...به اینکه نگاهم کنی به اینکه لمسم کنی، به اینکه حرف بزنی، عادت کرده بودم که بنویسی...از چشمام، از دستام، از قلبم...انقدر عادت کردم که یادم رفت حرف بزنم...یادم رفت بنویسم...یادم رفت پلک بزنم...به جاش...یه کار دیگه کردم...اون زیبایی ها رو...ریختم توی دل پالت...اون زیبایی ها رو...به رخ تمام آدمای مارسی کشیدم...چشمات ژنرال...چشمات و...اون زیبایی غیرقابل درکت و رو آسمون قلبم نقاشی کردم
https://t.me/+gjjdQVs9YR84Mzc0
7300
Photo unavailable
-اینجا اومدنت پایِ من نبود،بود؟
=تو نمیتونی یه سری چیزارو بفهمی وقتی تو موقعیتش نبودی.
-کلیشه ای حرف میزنی عزیزِ قلبم..
=کلیشه ای حرف زدن از با کنایه حرف زدن بهتره.
-کنایه ای حرف نزنم؟باشه،نمیزنم،میشه بهم بگی چطوری حرف بزنم تا بفهمی کلِ داراییمو سوزوندی؟!...
https://t.me/+DY2RL8OoBygzMDA0
9600
Photo unavailable
لیوان آبو توی دستم چرخوندم و گفتم:
«یادته گفتی چیزی که توی قلبمونه نمیزاره که خیلی از هم دور بمونیم؟»
خودکارو بين انگشتاش فشار داد، دستشو به پیشونیش گرفت و مصمم گفت:
«ما الان دربارهی این صحبت نمیکنیم.»
بی توجه به حرفش، با پوزخند ادامه دادم:
«حالا فاصلمون اندازهی یه میزه، اندازهی چندسال، اندازهی دوتا دنیای مختلف، اندازهی گناهکار و درستکار.»
دوباره دستشو روی پیشونیش کشید؛ عادتی که قبلا نداشت.
«ما موضوع مهمتری داریم امیر. خودتو نگاه کن! یادت رفته؟»
صندلی رو عقب دادم و ایستادم.
«خودمو نگاه کنم؟ منی وجود نداره.»
از بالا تا پایین به خودم اشاره کردم.
«خیلی وقته که همه، تویی.»
https://t.me/+HICU1g_fB7A0N2M0
7200
Photo unavailable
+شاید به ظاهر نشون بدم برام اهمیت نداری، ولی همه چیز که به ظاهر نیست.
"خیره به چشماش، لرزش مردمک چشماشرو میدیدم، آروم زمزمه کرد."
_یادته گفتی با همه آدما فرق دارم؟ گفتی عاشقمی؟
"شاخه ای از موهای طلاییشرو از روی پیشونیش کنار زدم."
+یادمه، گفتم هیچ وقت خودترو با آدمای خسته کننده مقایسه نکن، گفتم هربار میبینمت میمیرم برای قشنگیت هر بار که صداتو میشنوم دوباره متولد میشم و هربار که به چشمات نگاه میکنم دوباره عاشقت میشم.
_گفتی این قشنگترین چرخه زندگیته، درسته؟
+کاملا درسته.
_و گفتی هیچ تصوری ندارم از اینکه چقدر بهم فکر میکنی و منو میخوای.
+درسته.
_ پس نشونم بده، ثابتش کن!
https://t.me/+SJnjNjK6G8QzOWY0
9400
Photo unavailable
-به چشمام نگاه کن..
زمانی که بین زمین و اسمون معلقی
زمانی که به بدترین شکل درد میکشی
زمانی که از درد اشک میریزی
زمانی که بخاطر کار نکردت محاکمه میشی
زمانی که تنفرت هر لحظه بیشتر میشه
زمانی که حد تنفر تو بیشتر از تنفر منه
زمانی که قسم میخوری و به خودت قول میدی نفسم رو ببری!
-میخوای عاشقی کنی؟
تن و روح من دراختیار توعه مستر اِچ
اما بیا به روش خودت پیش برو و عاشقی کن
من هم به روش خودم
اما شرط میبندم عاشقیِ منه 22ساله بی قید و شرط از عاشقیِ تو خیلی قشنگ تر و پاک تره
امتحانش کن، همین حالا..
https://t.me/+EkeJHfPsUaNmOTM0
7800
00:28
Video unavailable
این روزا همه یجورایی دارن قافلگیرم میکنن..!
🃏آخرین بازی،𝘛𝘩𝘦 𝘭𝘢𝘴𝘵 𝘨𝘢𝘮𝘦 بزودی..
•ناشناس•
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-uZ8YG4iKBg
❤ 14✍ 1
44500