cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🔞شهوت صورتی 🔞

دختر ریزه و میزه و #کیوتی که خودش از #گرایشش خبر نداره استخدام یه شرکت میشه که به خاطر #پول مجبور میشه #لیتل مامی و ددی بشه و هرشب......🤤🧸🍼 رمان دارای محدودیت سنی و صحنه های باز است 🔞

Show more
Advertising posts
14 242
Subscribers
-12324 hours
+1587 days
-18230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailable
به قول شاعر که میگفت:« زِ بس خندیدم و پنهان نمودم راز خود را؛ کسی باور ندارد در دلم دریای درد است :)🌱 »
Show all...
#همخونه_اخموی_من #پارت_818_واگهییییی‌واگهیییی💯🔥🔞 - نوک سیخ شده ی هلوهات و خیسی ک*صت حرفت رو انکار میکنن جوجه طلایی، تویی که دلت درد میکرد چطور الان میگی بیشتر بمکم! - خیلی بدی، دردم گرفت...وقتی تنم رو دستمالی میکنی میخام گر نگیرم؟ - جااااان زدی بالا؟ الان دلت کی*رم میخاد؟ - اوهوم اذیت نکن ببین چطور نبض میزن کل تنم واسه یکی شدنمون! - اووووف حرفای تازه میزنی جوجه طلایی.. گفت و همزمان شورتم از پام بیرون کشید و انگشت فاکش رو لای لبه های نازم کشید که لزجی واژنم انگشتاش رو خیس کردو جون کشداری کشید. انگشتش رو بیهوا واردم کرد که نفسم توی سینه حبس شد و چنگی به بازوهاش انداختم و با گزیدن لبم سرم رو بالا گرفتم و توی گردنش قایم کردم. - جاااان جاااان نمیدونی چه کیفی میده کر*دنت دختر، چه با انگشت چه با کی*رم وای وای دلیییی میمیرم واسه این ک*ص تپل و خیس مالی شدت. - اییی...لعنتییی...تکونش نده دردم گرفت...آخ... انگشت دیگه اش هم وارد کرد و تندتر از قبل شروع به عقب جلو کردن کرد و بیشتر بهش چسبیدم و سرش رو محکم توب بغلم گرفته بودم طوری که لباش روی گوشم بود و با هربار حرف زدنش نفسای داغش توی گردنم داغترم میکرد. لبام چسبیده به گردن تبدارش شد و با تندتر شدن حرکت انگشتاش و حس خروج مایع از واژنم ناله هام بیشتر شد . - ای هامون...ای لعنتی...بسسسه....بسسسسه...نمیتونم...تموم...تمومش کن....آخخخخ....واییی...آاااه... - جووونم تازه شروع شده چیو تموم کنم خوشمزه ی من... ازم جدا شد و خودش پایین کشید و با دستاش رونام گرفت و بازترشون کرد. باحالی خراب و چشمای داغ و خمارم خیره اش بودم که بدجنس نگاهم کرد. صورتش رو پایین برد و از واژنم تا روی کلیتو*ریسم زبونش رو محکم کشید که با این حرکتش مسخ شدم و انگشتام چنگ ملافه ی روی تخت شد و ناله ای کردم. بدون توجه به تقلاهام و بالا و پایین کردن کمرم و کشیدن موهاش تندتر زبونش رو روی واژنم میکشید و زبون داغ و خیسش رو داخل سوراخ واژنم میبرد و بازی وار تکون میداد. چشمام سیاهی میرفت و عجیب غرق لذت بودم و دوسداشتم حرکاتش رو تندتر کنه و از طرفی هم دلم میخواست خودش رو توی وجودم حس کنم. با مکیده شدن عمیق واژنم جیغی کشیدم و دستام محکمتر روی سرش نشست و دهنش رو به واژنم چسبوندم که با حس رها شدنی برای بار دوم اینبار توی دهنش ارضا شدم. لیسی به آب خارج شده از واژنم زد و صورتش رو بالا گرفت ولی انگار دست بردار نبود که دوباره با انگشتاش شروع به مالیدن واژنم کرد و با گر گرفتن دوباره ی تنم اینبار مردونگی سیخ و سفت شده اش رو به دست گرفت که با دیدن حجم کلفتش آب دهنم رو پر صدا قورت دادم و با کاری که کرد جیغم رو با کوبیدن دستم روی لبام خفه کردم و....... 🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0 https://t.me/+E6zdM4Q6BEk1MmE0رمان هات و سـ‌کسی استاد و دانشجو💦 شیطنت های استاد با دانشجوی ریزه میزه اش🤤💦رمان هات🔞🔥
Show all...
#هواپیمای_سکس👅🔞 خلبان زبونش لای ک*ص صورتی و خیسم کشید و آه کشیدم که گفت: -اوف،جون تو چقدر داغی میخوام تپلت و امشب تو کابین هواپیما جر بدم ک..رش خیلی خوشمزه بود،با ولع براش میخوردم و ملچ ملوچ میکردم اونم #اه میکشید یهو دسته یه چیز کلفت رفت توی #رحمم و‌گفت: - باز کن لای پا تو! میخوام یکم با این‌گشاد شی با دیلدو لای شیار ک_صم کشید. از لاله ی گوشم گاز گرفت و #کلاهک مردونگیشو توم فرو کرد که آخ گفتم #سی_نه هام و چنگ زد و فشار داد... #صـــ🔞صک‌با‌خلبان‌هات🔥💦 کاپیتان سالارش بد جور کلفت شده بود از روي شلوار. منو از پشت بغل كرد و شروع كرد #بوسيدن گردنم و #حال ميكردم...از پشت #سالار #كلفتشو رو تپلیم حس ميكردم. لذت مي بردم از #کلفتش. سي..نه هام رو مي مالوند. منو چسبوند بيخ ديوار و از پشت محكم اونجاشو رو تپلیم مي مالوند. صداي #نفس زدنهاش #ح.شريم كرده بود. پرتم کرد رو تخت و #سو_تینم رو تو #تنم جر داد. #سی_نه های #سفید و گردم بیرون افتاد. با #ولع شروع کرد به #مک_زدن و #گاز گرفتن #سی_نه هام. #پاهام رو بالا برد و #مردو_نگیش رو که حسابی #کل_فت شده بود با یک حرکت تو #بهشت #تنگم جا #کرد. #جیغی کشیدم که #مرد_ونگیش تو #ک_نم فرو رفت. #ک._ص و #ک_نم زیر #ک.ی_ر #کلفتش داشت #جر_میخورد. با #درد جیغ کشیدم https://t.me/+zA86oR1T1145Yjlk https://t.me/+zA86oR1T1145Yjlk https://t.me/+zA86oR1T1145Yjlk #بیا_تو_کانال_هم_رمان_فول_سسی_بخون_هم_وانشاتاشو_همه_بدون_سانسور
Show all...
باتـ🔞ـلاق شـ💦ـهوت #part1 _آهههه درش بیار آههه آییی اووف آهههه دسته میکروفن کامل توی کـــــ.صم جا کرد و با شهوت لیسی به چو*چول کـ.صم زد که آب کــــــ.صم روی دسته میکروفن پاچید که کیـــــ.رش شـــــ.ق تر شد و نوک پستونمو خشن مکید و تندتر توی کـــــ.صم با میکروفن تلمبه زد..💦🔞 _اوووف این کـــــ.ص خوردن داره تنگ و صورتی اوممم آهههه میکروفنم داره توی کـــــصت حال میکنه اووف...💦🤤 تند تند با میکروفن توی کـــــ.صم تلمبه زد و منم کـــــ.یرشو مالیدم و آه و ناله کردم که یهو در استیج باز شد و.... دختر حش‍ـــــ.ری که خواننده شهوتی با میکروفن کـــــ.ص تنگ و داغشو جـــــر میده..🍑🔞🤤 https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk https://t.me/+MMsgqla5E4g3Y2Fk روی میکروفن خواننده سواری میکنه اووف..💦🔞
Show all...
• 𝒔𝒘𝒂𝒎𝒑 𝒐𝒇 𝒍𝒖𝒔𝒕 •

سرشو ببره لای پات و لیس بزنه و تو هم از لذت به خودت بپیچی🤤💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ ‌•P1:

https://t.me/c/1813327060/151

- اسم شوهر دوست تو تتو زدی روی ک.صت؟! با ترس هینی کشیدم و حوله رو دورم پیچیدم. -برای چی یهو میای تو؟! نگاهش روی بدنم پیچ و تاب میخورد. -چرا نگفته بودی انقدر خواطرخوامی سک.سی؟ عقب تر رفتم. -برو بیرون یارا میاد فکر بد میکنه! بیشتر بهم نزدیک شد، با یه حرکت بند حوله رو کشید و حولم افتاد. -اوف، تا یارا نیومده یه دور کارت‌و میسازم و اون ک.ص تو میگام! دستش رو بین پام فرستاد و چنگی به ک.صم زد‌. - ک.ص تپل و کلوچه ای که میگن همینو میگن. یه انگشتش رو که وارد ک.صم کرد نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و ناله ام بلند شد. - چه ک.ص تنگی داره دوست زنم. انگشتش رو بیرون کشید و چکی به ک.ونم زد. - خم شو تا رفیق نیومده همینجا بگ.امت سک‌.سی.. چشمم از خیلی وقت قبل دنبالش بود برای همین خم شدم، ک.یرش هنوز داخل ک.صم نرفته بود که در باز شد و... https://t.me/+NfW4xjIg-jY2YTA0 https://t.me/+NfW4xjIg-jY2YTA0 دختره از شوهر دوستش خوشش میاد و... 🔞💦
Show all...
رهـــوار

اروتــیک🔥 / مختص به بزرگسالان🔞 #بنرها_پارت_واقعی_رمان_هستن به قلم: لواشک #رهوار ( آنلاین ) #قرتی ( آنلاین ) #ژیوار ( حق عضویتی / آنلاین ) #افیون ( حق عضویتی / آنلاین )

پارت اول رمان جذاب ش هوت صورتی.. بنرها واقعی هستن🔞🔥
Show all...
00:29
Video unavailable
زمان میبره اما بالاخره به خودت برمیگردی🤍
Show all...
320803592_637508304967482_9036182343879268167_n.mp45.70 MB
#مهیاس_1 - فردا بعد اذان صبح بابامو اعدام می کنن اون وقت تو الان از من سکس میخوای؟ پولو بده برم، قول میدم رضایت که دادن با پای خودم بیام تو تختت. نیشخندی زد. - منو هالو فرض کردی تو؟ ببینم نکنه فکر کردی ک.صت از طلاست که یه میلیارد و ششصد میلیون بیارزه؟ با عجز نالیدم: - وقت زیادی ندارم ارباب. تو رو خدا... دستش رو به نشونه ی سکوت بالا برد و گفت: - من خدا مدا حالیم نیست. خیریه هم باز نکردم همینطوری زرتی پولو بدم دستت، تا از جنس مطمئن نشم پولی بالاش نمیدم... با چشم و ابرو به لباس های تنم اشاره کرد و ادامه داد: - لخت شو، اول باید ببینم بدنت چیزی برای راضی کردنم داره یا نه؟! با چشم های ریز شده نگاهم کرد. - شنیدم عقد پسر عموت بودی و پس فرستادنت ور دل ننه و آقات، باید مطمئن بشم عیب و ایرادی حداقل بدنت نداره! لبم رو به دندون گرفتم و نالیدم: - آخه ارباب... عصبی غرید: - یا لخت شو یا گم میشی میری بیرون. الان که کارت گیر منه هی ناز و غمزه میای از کجا معلوم پولو گرفتی فرار نکنی؟ خوب گوش کن دختر جون من تا مطمئن نشم هیکلت همونیه که میخوام و دو برابر پولی که بهت میدم سفته امضا نکنی یه ریالم نمیدم بهت. حالا دیگه خوددانی! چاره ی دیگه ای نداشتم. اول از همه شالم رو از سر برداشتم و در حالی که سعی می کردم به چشم هاش نگاه نکنم، پرسیدم: - لخت بشم کافیه دیگه؟ میدی پولو؟! سری تکون داد. - آره. آب دهنم رو قورت دادم و چشم بستم تا حداقل جایی رو نبینم و با نهایت سرعتی که داشتم قبل از پشیمونی مانتو و شلوارم رو در آوردم. صدای قدم هاش رو شنیدم، پشت سرم ایستاد و چنگی به سینه ام زد. - احمق متوجه نشدی گفتم لخت شو؟ از کی تا حالا به لباس زیر داشتن، میگن لخت شدن؟! هلم داد سمت میزش و مجبورم کرد خم بشم. - دستاتو بذار روی میز، پاهاتم کامل باز کن. نگران لب زدم: - چی کار می کنی؟ گفتی فقط لخت بشم که. پوزخندی زد. - تو واقعا احمقی یا خودتو زدی به خریت؟ باز کن پاتو ببینم. حس بدی داشتم. اونقدری که می خواستم بیخیال همه چی بشم و برم اما باید خفت رو به خاطر نجات بابا تحمل می کردم. خودش شورتم رو پایین کشید، پاهام رو از هم باز کرد. چشم هام رو بسته بودم و منتظر بودم تمومش که یهو بین پام تیر کشید و از درد جیغ بلندی زدم. انگار که یه سوزن تیز به گوشت بین پام زده باشن درد از همون نقطه سمت تمام بدنم پخش شد. دستام از درد مشت شد و نالیدم: - ولی قرارمون این نبود... توجه به حرفم نکرد. تا خون بین پام رو دید و شکه لب زد: - تو... تو باکره بودی؟ چطور ممکنه ؟! مگه شوهر نداشتی؟! ادامه رمان👇👇 https://t.me/+vWBFqka29vZiMWM0 https://t.me/+vWBFqka29vZiMWM0 مهیاس دختر روستایی که به خاطر جور کردن دیه قتلی که پدرش انجام داده، مجبور میشه خودش رو به ارباب اردلان بفروشه! مردی که حتی پشه ماده از دست هوسرانی هاش در امان نیست و فقط یه خط قرمز داره سکس با دختره باکره!
Show all...
خدمتـــکار🔞 هـــات🔥 #پارت_۶۴۴_واگهـــــــــی‌واگهــــــــــــی💯🔥🔞💦 - کی*ر میخوای یا انگشت؟از چیزت میپرسی ببینم کدوم رو میخواد؟💦🔥 - سی...سیروان لطفا... گفت و پاهاش از هم باز کرد و دستش رو روی لبه ی تیشرتش گذاشت و با یه حرکت از تن درآورد. حالا با سوتین بود و تنش میلرزید و از گر گرفتگی قرمز شده بود. نیم خیز شدم و پاهام دوطرف بدنش گذاشتم که چشماش ازم دزدید و دستاش به سمت کش شورتم کشیده شد. با نشستن دستای کوچیکش روی کش شورتم و پایین فرستادنش، کی*رم بیرون زد و صدای قورت دادن آب دهنش رو منم شنیدم. با دستاش کی*رم رو گرفت و شروع به ور رفتن باهاش شد. یه دستش رو به ک*صش مالید و خیسی و لزجی ک*صش رو روی کل کی*رم مالید و حالا توی دستش به راحتی بالا و پایین میشد و کم کم کی*رم داشت سیخ و کلفت میشد. دستاش پس زدم و با گرفتن کی*رم خودم بین پاش تنظیم کردم و روی لزجی ک*صش مالیدم و چندبار کلاهکش رو داخل واژن پر آبش فرو بردم و درآوردم که صدای اعتراض و ناله های سر لذت و خماریش فضای اتاق پر کرده بود. - آی...آخ...بزن توش دیگه...الان فقط دلم کی*رت رو میخواد...اذیت...نکن...بزن توش... - هنو زودته کوچولو... گفتم و با یه حرکت کنار رفتم و روی زانو نشستم وبا گرفتن بازوش بلندش کردم و با اشاره به کی*رم لب زدم. - شروع کن ببینم تا چه حدی میتونی پیش بری، هرچقد بیشتر بهم حال بدی امشب یه سکس توپ برات میزنم که فرداشم بخوای و خودت بگی ک*صم رو جر بده... - تا این حد مطمئنی که این حرف رو میزنم؟ - بستگی به تو داره بهم حال بدی بهت حال میدم موش کوچولو... گفتم و چشمکی بهش زدم که از تخت پایین رفت و بالشت رو پایین انداخت و روش زانو۴ زد و روی تخت خم شد و با دستاش کی*ر شق شده ام رو گرفت و زبونش رو روی کلاهکش زد و..... - اوممممم چقد کلفت شده، اخ لعنتی ببین چجور رگاش بیرون زده! - معطل چی هستی شروع کن! انگار منتظر این حرف بود که نصف کی*رم توی دهنش برد و میک عمیقی زد . با یه دستش کی*رم رو گرفته بود و با یه دست دیگه اش خا*یه هام رو میمالید. انگار با همه نا بلدیش خوب داشت تحریکم میکرد. کی*رم از دهنش درآورد و تفی روش انداخت و دوباره شروع به لیس زدن و مکیدنش کر . هربار تا نصف داخل دهنش میبرد و زبونش رو دور تا دورش میچرخوند و کلاهکش رو میمکید. زبونش رو لیس وار تا پایین و روی خا*یه هام میکشید و اروم و نوبتی شروع به مکیدنش کرد.س زیاد وارد نبود ولی همین باعث شده بود تحریک بشم و خودم بهش بسپارم ببینم تا کجا پیش میره. کی*رم بین انگشتای کوچیکش ماساژ میداد و با دباش میگرفت و تا نصف وارد دهنش میکرد. دهنش کوچیک و داغ بود و امین بیشتر باعث کلفت شدن و سیخ شدنش میشد. چیزی تا اوجم نرسیده بود که بازوش گرفتم و روی تخت انداختم . پاهاش از هم باز کردم سیلی محکمی روی واژن پر آبش زدم که صداش اکو وار توی اتاق پیچید. - اییی... اخ لعنتی زود باش دیگه من میخااام...وای...آه... - خوشم میاد از اینکه تا این حد بیتاب کی*رمی ... - وای چقد حرف میزنی تو، کارتو بکن ...آهههه ...چیزتو بده دیگه ....آخ...آی... بدون حرف دیگه ای کی*رم رو روی واژن لزجیش مالیدم و چندبار فقط کلاهکش رو داخل فرستادم و درآوردم و درست زمانی که صدای ناله اش به اعتراض واسه کردنش تبدیل شد، با بی رحمی کل کی*ر کلفت و سیخ شده ام رو تا خا*یه هام توی ک*صش کوبیدم. صدای جیغش و ناله ی پر از دردش بلند شد و من بی اعتنا به چنگ انداختن انگشتاش روی بازوم پی در پی شروع به تلمبه زدن کردم. - آی...آخ...وای لعنتییی...خیلی کلفته چیزت...اییی...بیشتررر بزن....ببشتر بکوب چیزتو توم....آییییی... - جووون... میخواستی زیر چیزم جر بخوری دیگه...ک*صت رو زیر همین کی*رم جر میدم که نتونی تا یه هفته تکون بخوری موش کوچولو... حرفموتموم نشده بود که شدت ضرباتم رو محکمتر کردم و ....❌🔞💯 💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥🔞💯🔥 https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk https://t.me/+fMLOD5zkbhhhMDRk خجالتش میشه بگه کی*رتو بزن تو ک*صم بهش میگه اون چیزتو بده دیگه!!!🤣🤣 #فول‌هات‌سکسی‌شورت‌خیس‌کن🔞❌💯🔥
Show all...
- خشتکت داره میترکه شوهر خاله ک.یرت واسم راست کرده؟🔞💦 - انقدر لخت جلو من نگرد عطرین خالت ببینه فکر بد میکنه لا اله الا الله جمع کن لنگاتو دختر حرصی نگاهی به تن عضلانی و س*کسیش  انداختم و با غیض نگاهمو از مردونگی کلفتش که داشت خشتکشو جر میداد گرفتم این مرد با اون تن و بدن و سایز مردونگی واسه خاله ی عجوزم زیادی خوب بود دلم میخواست بجای خالم من زیرش بلرزم و آه بکشم حشری نزدیکش شدم و قدمو بلند کردم تا لبای کوچولو و سرخمو رو لباش بزارم که شتاب زده به عقب هلم داد و رو زمین پرد شدم. - آخخ....آییی کمرم....... نگران سریع سمتم اومد که با شیطنت بیشتری ناله کردم و با چشمای اشکی نگاهش کردم. - چت شد؟؟ عطرین ببینمت کجات درد گرفت؟ خمار دست ظریف و سفیدمو رو ک.ص خیسم گذاشتم و روی سوراخم کشیدم که رنگش پرید. - آییی سیامک ......اونجام درد میکنه سوراخش نبض میزنه خواست نگاهشو به سختی بگیره که نوک انگشتمو تو سوراخم هل دادم و از درد جیغ بلندی کشیدم که حرصی دستمو از رو ک.ص کوچولوم پس زد - توله سگ حشری وای به حالت با انگشتت پردتو زده باشی عطرین بیچارت میکنم!!! بی طاقت پاهامو بیشتر جلوش باز کردم که با لمس انگشتای کلفتش رو ک.ص صورتیم نفسم رفت چو.چول خیسمو با نوک انگشت داغش تکون داد و تو سوراخ تنگم یکم هل داد که اشکم چکید. - آخخ....دردم میاد سیامک زیپ شلوارشو پایین کشید که با دیدن ک.یر کلفتش رنگم از ترس پرید - خودم پردتو میزنم عطرین امشب زیر ک.یرم جر میخوری وای به حالت جیغ بزنی کوچولو با دهن خوشگلت زیر شوهر خالت ناله کن...... فرصت تحلیل کردن بهم نداد و یه ضرب خودشو تو سوراخ تنگم فرو کرد و...... https://t.me/+E-S0FWokNkg4MzE0 https://t.me/+E-S0FWokNkg4MzE0 https://t.me/+E-S0FWokNkg4MzE0 عطرین، دختر شیطونی که بر خلاف خانواده مذهبیش یه دختر آزاد و حشریه که چشمش شوهرخاله ی هات و سک*سیش رو گرفته و برای جر خوردن زیرش دست به هر کاری میزنه تا اینکه........💦🍒🔞
Show all...
حـ‌ــ‌ـریـ‌ـ🔥ـ‌ـرِ تـ‌ـ‌‌‌‌ـنـ‌ـت

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوهِ برادرم/ گیوا / گناهم باش‌و...

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.