cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ھـــۅښ ݦمݩـۅ؏ــہ🍑💦

یه جوری تنگ و داغه که دلم میخواد بیست و چهار ساعت توش باشه😈💦

Show more
Advertising posts
1 248
Subscribers
No data24 hours
-527 days
-20430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

⭕️ #اربابی‌که‌مچ‌بردشودرحال‌سکس‌بانگهبان‌گرفت😱🔞♨️ سر کیرشو🖕 مالید رو ♨️چوچولمو لای👅 کسم دیگه از لذت داشتم میلرزید و آبه کسم راه افتاده بودو سوراخ⭕️کونمم لیز کرده بود کیرسو 💢مالید به سوراخ کونمو آروم فشار دادم تو یهو با شدت شروع کرد به #تلمبه زدن #آه و #ناله‌هامون کل خونه رو برداشته بود که یهو در باز شد و با دیدن #ارباب وحشت زده #جیغی کشیدم و ...🔞💦 https://t.me/joinchat/AAAAAFKoLZT9eWSUt8Y5GQ https://t.me/joinchat/AAAAAFKoLZT9eWSUt8Y5GQ
Show all...
00:02
Video unavailable
#part76 پارت واقعی رمان سرچ کن نبود لفت بده!🤤😈🌶 #گی #مستر_اسلیوبوی #بی‌دی‌اس‌ام💦🔞🔥 #نیپل هامو بین انگشتاش گرفت و محکم فشرد که #ناله ای کردم : آهههخهه -هیس! وگرنه یه کاری میکنم همه بفهمن #رئیس این باند #خطرناکشون به آرمین #کون میده! پاهامو تکون دادم : اوممم...آه..#ارباب #آلت سیخ شده‌ام رو بین دستش گرفت و فشرد که از درد #ناله ای کردم اینبار با #طنابی آلت #سیخ شده‌ام رو بست +آهخخههه #ارباب آروم صورتمو نوازش کرد : هیس! #پسر چموشم خیلی وقته که رد #پای من روی پوست #سفیدت نیست! و ضربه محکم #شلاق روی #سینم نشست که با درد #فریاد زدم - بار دیگه #صداتو بشنوم #تنبیه سخت تری در انتظارته! بیست #ضربه پشت سر هم روی یک قسمت به طور #ثابت زده شد: ارب..#ارباب، میسوزه! #بیضه هام رو تو دستش گرفت و شروع کرد به مالیدن +آهه..آخ..#ههآهههه #آلتم بخاطر اون #طناب لعنتی خیلی #درد میکرد! رابطه بی‌دی‌اس‌ام دوتا پسر گنگستر😱🔞🔥 رئیس مافیا اسلیو زیر دستش میشه😈💦 https://t.me/joinchat/AAAAAFKoLZT9eWSUt8Y5GQ https://t.me/joinchat/AAAAAFKoLZT9eWSUt8Y5GQ
Show all...
سلام رفقا این چند ماه برای من خیلی وحشتناک و دردناکن بود هر کاری کردم که بشه که تا اخرش ادمه بدم اما نشد بعضی وقتا هر چقدر تلاش هم که کنی بی‌فایدس😢 از اینکه تا الان همراهم بودید واقعا ازتون ممنونم می‌خوام یه چند ماهی از زیر فشار نویسندگی دور باشم و بعدا پر قدرت برگردم ☺️ دوستون دارم دلا
Show all...
Repost from N/a
_ک.ص تو از کمند تپل تره! کمند دستی به شیارهای ک.صش کشید و با عشوه گفت: عوضش مال من صورتیه با هردو دستش همزمان ک.صامونو تو چنگش مالید و غرید: _مال هردوتاتون خوردنیه به جا این زر زدنا همدیگه رو ببوسید. انقد حش.ری شده بودم که برام مهم نبود کمند هم هوومه هم زنِ پسر عموم سرمو جلو بردم و زبونامون بهم کشیدیم امیرعلی کی.رشو با دست مالید و ضربه های به سی.نه های جفتمون زد _جووون دوتا هلو همزمان نکرده بودم چه کیفی میده خودشو جلو کشید و دستور داد _بسه حالا بیایید همزمان کی.ر آقاتون رو بخورید کمند چهار دست و پا شد و جلوی امیرعلی زانو زد و زبونشو بیرون اورد و... پسره دوتا دختره رو همزمان از عقب و جلو جر میده و مجبورشون میکنه ک..صای همدیگه رو بخورن🔞💦 https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk
Show all...
هــــــHOTــوس🔞

دوس دارم لا پاتو خیس کنم🔞 انقدر برات بخورم که صدای ناله هات برسه تا آسمون #هات_ممنوعه_مثبت18🔞🔞🔞

- تورو خدا ولم کن بزار برم تورو جون من .. - خفه شو !! فک کردی با دوتا اشک و التماس ولت میکنم ؟ تو جون منی !! مگه میتونم از جونم بگذرم ؟؟ راه بیا باهام بمون برام خانمی کن تا خوراک سگا نشی ماه من !! - بگو بره .. خواهش میکنم .. خواست چیزی بگه که با خرناس وحشتناک سگ پاهام سست میشه و نفس هام تند قبل از اینکه بیوفتم ... - ماهلین .. خوشگلم میخواستم فقط بو بکشتت غش کردی ماهم .. مگه من میزارم تو یک تار مو ازت کم بشه .. - سگ .. اون .. - اون گوه خورد با من غلط کردم نترس خب من پیشتم نمیزارم کاریت کنه اینقدر نسبت به من بی اعتمادی ماهلین ؟؟ - آ .. آرمین .. - جون دلم قربونت بره آرمین ... دِ نترس دیگه .. خواستم چیزی بگم اما نتونستم و چشمام رو هم افتاد و جز فریادش چیزی نشنیدم ... https://t.me/+ab_0OwtuaSgzZjRk
Show all...
#عمووخواهرزاده‌اش....🔞😳👇🏽 https://t.me/+shedV8V1fvtlYzk0 https://t.me/+shedV8V1fvtlYzk0 _عمو ونداد آههه آه اووم محکمترر آههه با چشمای خمار و #داغ نفس نفس زدم و به دوست پدر جذابم نگاه کردم که #زانو زده بود و برام #میخورد🔞💦 +الان مامانت میاد #هورونی کوچولوی #عمو از شدت شهوت به گریه افتادم. _ل..لطفا عمو #ارضام کن. آههه💦💦 دوباره با زبونش شروع کرد به #خیس کردن #پایین‌تنم درحالی که خودش حسابی #راست کرده بود و #خشن چنگ میزد به رون #تپل پام... با لذت آه و #ناله هامو آزاد کردم و #لنگام براش بازتر شد... من همیشه برای عمو وندادم پاهام باز بود داغ و #خیس آماده برای استقبال از هیکل #گنده‌اش بودم...🤤🔞 اینقدر باهام ور رفت و #خورد برام که با جیغی #آبم پاچید توی دهنش اما با باز شدن در خونه......🔞💦💦💦 https://t.me/+shedV8V1fvtlYzk0 https://t.me/+shedV8V1fvtlYzk0 مامانه مچ دختر ۲۰ساله اشو موقع #سکس با عموی #جذاب ۴۰ساله‌اش میگیره که...🙊🔞
Show all...
Repost from N/a
#شب‌زفاف‌سه‌نفره  ❌❌🔞 بالاخره شب زفافم با امیرعلی رسید هر شب خوابشو میدیدم ولی بالاخره به واقعیت پیوست رو تخت منتظرش بودم که در حالی که فریاد میزد اومد تو: _باشه مامان باشه مگه خون بکارتشو نمیخوای برات میارم درو محکم بست و با چشمهای به خون نشسته گفت: _چرا لخت نشدی نکنه انتظار داری خودم بیام لختت کنم و این هیکل چاق و سیاهتو نوازشم کنم با بغض گفتم:  _امیرعلی _امیرعلیو درد پاشو قمبل کن سریع الان نیلی صدام میکنه باید برم پیشش منو انداخت رو تخت که نیلی اومد داخل _تو اینجا چکار میکنی عشقم من فقط میخوام دهن مامانمو ببندم خون #بکارت این دخترو میخواد _منم اومدم ببینم چطور جلوی زنت هووشو میکنی و پردشو میزنی یالا شروع کن ....❌🔞 https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk
Show all...
هــــــHOTــوس🔞

دوس دارم لا پاتو خیس کنم🔞 انقدر برات بخورم که صدای ناله هات برسه تا آسمون #هات_ممنوعه_مثبت18🔞🔞🔞

Repost from N/a
_گشاد شدی دخترعمو ؟ دخترک با خجالت اخمی کرد و سر به زیر انداخت _چه سرخ و سفیدم میشه انگار که دختر پیغمبره ده سالت که بود عاشق این بودی خودم  انگولت کنم احتمالا الان که ۱۶ سالته به کل پسرای روستا داده باشی دروغ میگم ؟! باشه حالا نمیخواد فیلم بازی کنی بیا به یاد قدیما یکم آمپولت بزنم شورت دخترک را پایین کشید و رویش خیمه زد اولین ضربه را که زد خون جاری شد با تعجب از جا پرید و لب زد: _ت..ت.‌تو‌..دختر بودی ؟! #پرده‌دختر‌عموشو‌‌زد  🔞❌ https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk https://t.me/+GcWjeSpoX-1kMjNk
Show all...
هــــــHOTــوس🔞

دوس دارم لا پاتو خیس کنم🔞 انقدر برات بخورم که صدای ناله هات برسه تا آسمون #هات_ممنوعه_مثبت18🔞🔞🔞

00:11
Video unavailable
#part119 زنجیر #قلادش رو کشیدم و مجبورش کردم کاملا #لخت رو به روی آیینه بایسته از پشت خودمو بهش چسوبوندم و آلتشو تو مشتم گرفتم : خوب تو آیینه به خودت نگاه کن سامیار! ببین چطور داری بهم #سرویس میدی پسر خوب😈💦 و آروم آروم شروع به مالیدن #آلتش کردم که #ناله ای کرد و پاهاش شل شد دستامو دو طرف بدنش گذاشتم و با یه حرکت #آلتمو وارد سوراخش کردم که فریاد بلندی از درد کشید : #آهههه آخخ شروع کردم به عقب جلو کردن تو #سوراخ تنگش + آه آههه آهههه +آخخخ درد..درد داره دیوانه وار خندیدم و به صورت پر از اشکش تو آیینه خیره شدم : خوب تو آیینه به خودت نگاه کن! به نظرت وقتی دارم #سوراخ تنگتو #میگام صورتت جذابتر نمیشه؟! 🔞🔥💦 +آهههههخخ🥺 سامیار پسری که با دوز و کلک تو دام ارباب آرمین میفته و آرمین که یه گنگستر برای اینکه سامیار رو رام خودش کنه اونو به مدت چندسال تو یه اتاق حبس میکنه😱🔞 https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0 https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0
Show all...
#بی‌دی‌اس‌ام #صحــنـه_دار #ارباب_برده🤤🔥 #پارت_11 سرچ کن نبود لفت بده💦🔞 تند تند زبونشو رو #چـ*ـوچـ*ـولم میچرخوند و آه و ناله های از سر #شهوت من دست خودم نبود حس های #زنونم رو که نمیتونستم #کنترل کنم! بوسه #عمیقی روی #چـ*ـوچـ*ـولم نشوند و به سرعت بلوز و #سوتینمو از تنم خارج کرد #سینه ی بزرگ و #گردمو تو دستش گرفت و #سیلی بهش زد که #جیغ آرومی کشیدم نوک #صورتی رنگشو لای #دندوناش گرفت و فشاری داد که #جیغ بلندتری کشیدم ازم فاصله گرفت و #نیشخندی زد سرشو دوباره به سمت #چـ*ـوچـ*ـولم برد و #زبونشو روش کشید و #مک عمیقی زد #تند تند این کار رو تکرار میکرد که ناله ای سر دادم نفس هام به #شمار افتاده بود و تمام تنم #منقبض شده بود . چیزی به #ار*ضا شدنم نمونده بود که دست نگه داشت و #سیلی محکی رو #چـ*ـوچـ*ـولم زد #نالیدم : نه نیشخندی زد : نگاه کن #جن*ده خانومو! چه #آه و ناله ای هم میکنه ! واسه اون #پسره هم اینجوری آه #میکشی ؟ سرشو برد سمت #چـ*ـوچـ*ـولم و بویی کشید و گفت : اووووم بوی #بهشت میده https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0 https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0
Show all...
اجـبـ🔥ـار زنــدگـی/بیمـــــ🩺ـــار مـــن

خشونت فقط انقد بمالی براش كه پاهاش بی حس بشه🤤💦 •|✨رهایم نکن اجبار زندگی من..! ژانر : استریت ، گی ، bdsm ، عاشقانه ، گنگستری ، پزشکی به قلم : Tara لینک چنلمون: @ejbar_zendgy چنل ناشناس: @ejbar_nashenas