رمان اردوان شب

جلد دوم اردوان شب ... تا چند روز دیگه شروع میشه ... اخرین فرصته برا اونایی که خریداری نکردن ...

https://t.me/joinchat/UdkquZig2x4JGwcd بیاین چت کنیم ...

بازی را باخته ‌ام ... ولی تو به جای من گریه می‌کنی ... من به دام هوس و خوی وحشی تو افتادم ... تو به دام عشق و لطافت زنانه ام ... من برده ی پول توام ، یا تو برده ی عشق من ؟ نوشین .ن رمان برده ی پول https://t.me/joinchat/AAAAAEkqq57AvHcX-FnaGw

عشقولیای من ... پارتای اخر اردوان شب فروشیه .. تو کانال گذاشته نمیشه ... قیمت فایل کاملش ، فقط ده هزارتومنه ... شماره حسابم واریز کن ...رسید بده ...فایلو بفرستم برات ... شماره حساب بنده 👇 6037 6975 1121 9518 پی ویم 👇 @Nushinn_n_alamdarii فقط برا خرید رمان پی وی من تشریف بیارید .... قصد رل زدن ، یا خوندن حرفای بیهوده ندارم ... ممنونم عزیزان ... ❤️

ابرها ...به اسمان تکیه میکنن ... درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر ... معجزه ی خدا همیشه تو وقوع و کنار ماست .. جاودان باد ...سایه ی عزیزانمون ... سپری بشه ، به خیر و خوشی سالمون ... براتون ارزوی یه دنیا ستاره به رنگ سپید میکنم ... روزاتون به رنگ خدا و شادی خدایی ... عیدتون ، سال نوتون ... مبارک نوشین .ن ❤️

عشقولیا ...هرکی ... دوست داره ... داستان زندگیش ...نوشته بشه ... یا داستان زندگی کسی رو شنیده و میخواد برا بقیه درسی بشه ... لطفا تو پی وی بیاد و تعریف کنه ... داستانش به صورت ناشناس ... نوشته میشه ... این پیاممو لطفا به همه ... ارسال کنید ... @Nushinn_n_alamdarii

من یه دانه خار و خاشاک و ارازل و اوباشم که ... به وقت رای دادن ، ملت شریف ایران نمیشم ...

انجا که ازادی نیست ... اگررای دادن چیزی رو تغییر میداد ... اجازه نمیدادن که شما رای بدهید ...

من از کرونا نمی‌ترسم ‏من از اینکه توی ایران کرونا بگیرم میترسم ‏اینجا دو سانتیمتر اضافه برف بیاد بحران ایجاد میشه ‏۲ میلیمتر بارون اضافه بیاد سیل درست میشه ‏هواپیمای مسافربری رو جای موشک میزنن ‏اینجا جون آدما بی ارزشه ‏مردن یا زنده موندنت بستگی به منفعت اینا داره حرف حق

از قافله‌ ای، جا مانده ام ... درست بیست و خورده ای سال پیش، ماندم ... زندانی این روزگار زشت شدم ... روزگاری که .... نه از جنس من است .... نه از برای من ... چه رسمیست ‌، دنیا ! از گردشش می‌نالیم و می‌نالم و روز زمین‌گیر شدنمان را جشن می‌گیریم ! نمی‌دانم ... قلمم زیر بار دردها، ترک برداشته کمرم خم شده ! ... با این حال .... هنوز هم به خودم ، لبخند می‌دهم .... و گاه و زود به زود ... قهقهه بلند سر می‌دهم .... و لاپوشان می‌کنم دردم را آنچه درونم متلاطم است ... اغاز تولد بیست و خورده ای سالم ... مبارکم باد ...🖤