عاشقانه های اشرف

درودی از جان تقدیم سروران گرانقدر و دوستداران شعر و ادب ‌پارسی..... با نام جان آفرین یکتا با نود و یکمین پست مشاعره موضوعی درخدمت شما همراهان گرامی هستیم . پست مشاعره موضوعی این هفته به واژه ( دوست ) اختصاص یافته است . خواهشمندیم با مرقوم نمودن یک بیت شعر ( در قالب های مختلف ) با قید نام شاعر و توجه به عدم تکراری بودن آن در بخش کامنت ها با ما همراه باشید. سپاسگزار و قدردان همراهی و حضور پر شورتان هستیم . شروع برنامه دوشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۲/۳۱ساعت ۲۰ پایان برنامه سه شنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۱ واژه انتخابی برنامه بعدی ( رنج ) برای یکایک شما عزیزان بهترینها را آرزومندیم هایده بوستانی

ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ هفتگی ﺷماره ۴۰۵ موضوع ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ کلمه ی ‏(پرواز) ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺗﺎجمعه ﺷﺐ ﺍﯾﻨﺪﻩ ﺳﺎﻋﺖ 18 ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎﺳﺖ ....... ﺳﭙﺎﺱ ------------------------------------------------- ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺩﺑﯽ ------------------------------------------------ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ -1 ﻫﺮﻧﻔﺮ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺩﺑﯽ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ‏( ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺟﺎ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﺠﻢ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺟﺎ ﺷﻮﺩ ‏) -2 ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺩﺑﯽ ﮐﻠﯿﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺷﻌﺮ .. ﺩﮐﻠﻤﻪ .. ﻭ ﻣﺘﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ -3 ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻗﻄﻌﻪ ﻫﺎ ﮐﺎﻣﻼ ﺍﺯﺍﺩ ﺍﺳﺖ . ﻓﻘﻂ ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺮﻋﯽ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪ ‏ -4 ﺍﺯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮒ ﻭ ﻣﻮﻧﻮﻟﮓ .. ﻟﻄﯿﻔﻪ , ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﻣﺘﻦ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺍﺭﯼ ﺷﻮﺩ -5 ﺣﻖ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻥ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺩﺑﯽ ﻭ ﺍﺩﯾﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ‏( ﭘﺲ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﺪ ‏) 6 ‏( ﺣﻖ ﻻﯾﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ‏) 7 ‏( ﻓﻘﻂ ﻣﺘﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺷﺪ ‏) 8 ﻟﻄﻔﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺗﮓ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺍﮔﺎﻫﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ . -9 ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺣﻖ ﻻﯾﮏ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺟﺰﺀ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ------------------------------------------------- ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﯾﮏ ﮔﺮﻭﻩ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻟﻄﻔﺎ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻄﻮﺭ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﻮﺩ ... ﭘﯿﺸﺎﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺳﭙﺎﺳمندم

شاعران پست دوّم بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام برنامه شماره ۱۵۵ # عبدالشکور شریفی 💚 # امین الله ابراهيمي ❤️ #فرح حقیقی 💚

شاعران پست دوّم بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام برنامه شماره ۱۵۵ # عبدالشکور شریفی 💚 # امین الله ابراهيمي ❤️ #فرح حقیقی 💚 قَسَم، قَسَم که تو را بی بهانه می خواهم نگاه های تو را عاشقانه می خواهم نسیم صبح وزید و بهار در راه است بیا تو در چمن از تو ترانه می خواهم  نوشته ام غزلی را بخوان تو دلبرِ من که من غزل ز لبت مطربانه می خواهم مَرو به غیر نپیوند و با خودم بنشین  تو را کنارِ خودم صادقانه می خواهم بساز هر سخنت را غزل، غزل بر من سخن ز هر دو لبت شاعرانه می خواهم مرو تو ای گلِ زیبا از این چمن هرگز  که رنگ و بوی تو را جاودانه می خواهم. #امین الله ابراهیمی❤️ شنبه ساعت ۲۲ افغانستان- بدخشان ۱۴۰۳/۲/۲۲ در بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام سروده شده است برنامه شماره ۱۵۸ https://t.me/joinchat/AAAAAEBtjDkuwd7AcaIszA تو حرف تلخ به لب دل ترانه می خواهد غزل بخوان که غزل عاشقانه می خواهد ریا و مکر ، دورنگی دلم ندارد و آه همین فریب و دغل را زمانه می خواهد کبوتران فرو بسته بال دل غافل کنار دام خطت خال دانه می خواهد ازین زباله و زندان بیا برون برویم خیال و خاطر من یک کرانه می خواهد چگونه گریه کنم سر کجا فرود آرم برای گریه دلم جای و شانه می خواهد حکایت زدن و طبل سوختن تاکی به نام عشق دلم یک فسانه می خواهد دلی شکسته لب خشک رنگ زرد کم است سفیر عشق هنوز هم نشانه می خواهد # عبدالشکور شریفی"❤️ شنبه ساعت ۲۲ افغانستان- بدخشان ۱۴۰۳/۲/۲۲ در بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام برنامه ۱۵۸سروده شده است https://t.me/joinchat/AAAAAEBtjDkuwd7AcaIszA بخوان مرا که تو را عاشقانه می خواهم نوای عشق تو از هر ترانه می خواهم شکسته شاخه ی امیدمان اگر گاهی شمیم یاد تو با هر بهانه می خواهم بیا که با نَفَست عِطر گُل بیامیزد تو را به فصل طَرب شادمانه می خواهم به حسرتی گذرد روزگار تنهایی نوید آمدنت این زمانه می خواهم میان خواب و خیالم شبیه آن برگم که از طراوتِ رویت نشانه می خواهم شرار یاد تو هر دَم بسوزدم امّا بقای عشقِ تو را جاودانه می خواهم حکایت از غمِ هجران " فرح " کُند با تو تو را چنان پیِ چشمم روانه می خواهم # فرح حقیقی ❤️ شتبه ساعت ۲۲ ایران - اصفهان ۱۴۰۳/۲/۲۲ در بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام برنامه‌ ۱۵۸سروده شده است https://t.me/joinchat/AAAAAEBtjDkuwd7AcaIszA

در دل من باز چه رخ داده است مثنوی ام یاد تو افتاده است وان غزل ناب ، که سرودم چه شد رباعی ام از قلم افتاده است " دکتر اشرف حیدری" بهاریه

برنامه شماره ۱۱۰ بداهه سرایی کلبه ی صاحبدلان در واتساپ و تلگرام شنبه ساعت ۲۱تا ۲۳ ۱۴۰۲/۲/۳۰ وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن بحر: رمل مثمن محذوف قافیه: جان، پایان، درمان، ایمان، باران با الحاق (ی ) ردیف: گرفت "آمدی از شوق تو امشب چه بارانی گرفت شاخه خشک دلم لرزید و تن جانی گرفت" # شاعر: ؟؟؟؟