cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال گلچین : سخن بزرگان ، شعر ، حکایت ، ضرب المثل

گلچینی از پیام های زیبا ، آموزنده ، دارای بار و انرژی مثبت تقدیمتان می گردد. ادمین : @taheriparviz

Show more
Advertising posts
657
Subscribers
-224 hours
-67 days
-530 days
Posts Archive
Photo unavailableShow in Telegram
لحظه‌ای که به وجود خودت برسی و خودت را بشناسی، انقلابی در دیدگاه تو ایجاد می‌شود؛ انزجارهای تو به سپاسگزاری تبدیل می‌شود. حتی از دشمنان خود تشکر خواهی کرد زیرا آنان سبب شده‌اند که تو چنین بشوی. بدون آنها تو فرد دیگری شده بودی. با شناخت خود، تمامی بینش و نگرش تو دستخوش یک تغییر اساسی می‌شود. مسئولیت‌های تازه‌ای احساس می‌کنی ـــ نه همچون کاری که باید انجام شود، نه همچون یک وظیفه، بلکه بعنوان چیزی که از آن لذت می‌بری. (برگرفته از پیام های کاربران تلگرام ) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
دیوان اشعار سعدی غزل ۳۲ معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبل دستان سرای عاشق را بباید از تو سخن گفتن دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت مگر دهان تو آموخت تنگی از دل من وجود من ز میان تو لاغری آموخت بلای عشق تو بنیاد زهد و بیخ ورع چنان بکند که صوفی قلندری آموخت دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت من آدمی به چنین شکل و قد و خوی و روش ندیده‌ام مگر این شیوه از پری آموخت به خون خلق فروبرده پنجه کاین حناست ندانمش که به قتل که شاطری آموخت چنین بگریم از این پس که مرد بتواند در آب دیده سعدی شناوری آموخت 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
امام حسن عليه السلام إنّ أحسَنَ الحَسَنِ الخُلقُ الحَسَنُ همانا نيك ترين نيكويى، خوى نيكوست (الخصال : ج1،ص 29، ح 102) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
دیوان شمس مولوی رباعی شمارهٔ ۱۶۵۱ یارب تو مرا به نفس طناز مده با هر چه بجز تست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش من آن توام مرا به من باز مده 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
الإسراء وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺎﻃﻊ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﻨﻴﺪ ; ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻳﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻱ ﺭﺳﻨﺪ [ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺘﻮﻩ ﺁﻭﺭﻧﺪ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍُﻑ ﻣﮕﻮﻱ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺑﺎﻧﮓ ﻣﺰﻥ ﻭ ] ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻣﻜﻦ ، ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺨﻨﻲ ﻧﺮم ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ [ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍﻧﻪ ] ﺑﮕﻮ .(٢٣) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
در عالم ریاضیات، یک عدد هست که باعث تعجب همگان شده!!! عدد ۲۵۲۰ که بر تمام اعداد از ۱ تا ۱۰ قابل تقسیم هست بدون اینکه هیچ اعشاری بیاره. عدد ۲۵۲۰ یک عدد طبیعی و ساده به نظر می رسد ، اینطور نیست. نکته عجیب و غریب این عدد این است که این عدد به تمام اعداد ۱ تا ۱۰ چه زوج و چه فرد قابل تقسیم است. وقتی که می‌گوییم قابل تقسیم است،یعنی بدون هیچ اعشاری!: ۲۵۲۰÷۱=۲۵۲۰ ۲۵۲۰÷۲=۱۲۶۰ ۲۵۲۰÷۳=۸۴۰ ۲۵۲۰÷۴=۶۳۰ ۲۵۲۰÷۵=۵۰۴ ۲۵۲۰÷۶=۴۲۰ ۲۵۲۰÷۷=۳۶۰ ۲۵۲۰÷۸=۳۱۵ ۲۵۲۰÷۹=۲۸۰ ۲۵۲۰÷۱۰=۲۵۲ ✖➕➖➗♾ نخبگان ریاضی به این نتیجه رسیدند که این عدد حاصلضرب 《۷×۳۰×۱۲》 است که با نگاه اول فکر می کنید که اعدادی تصادفی باشند، ولی نکته قابل تامل اینجا بود که این اعداد حاصلضرب روزهای هفته ۷ × روزهای ماه ۳۰ × ماه‌های سال ۱۲ است.. شب و روز و ماه و سال همانند سایر پدیده های طبیعی بر مبنای محاسبه بسیار دقیق بوجود آمده اند. (برگرفته از پیام های کاربران تلگرام ) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
  ضرب المثل ،شعر یا مطلبی ست که در عمق جان و فکر عامه مردم نفوذ کرده است .  تعدادی ضرب المثل از اشعار شیرین سعدی:👇👇👇 ادب از که آموخت؛ از بی ادبان! (سعدی)   تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد (سعدی)   چگونه شکر این نعمت گزارم ، که زور مردم آزاری ندارم!! (سعدی)   خانه از پای بست ویران است ، خواجه در نقش ایوان است (سعدی) طریقت (عبادت) بجز خدمت خلق نیست (سعدی)  صوفی نشود صافی، تا در نکشد جامی بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی (سعدی) امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان (سعدی) دیدار یار غایب، دانی که چه ذوقی دارد ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد (سعدی) سر گرگ را هم اول می‌باید برید نه چون گوسفندان مردم درید (سعدی) با سیه دل چه سود گفتن وعظ نرود میخ آهنین در سنگ (سعدی) مشک آن است که خود ببوید ، نه آنکه عطار بگوید (سعدی) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹  
Show all...
سعدی*مواعظ* قصاید* قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح امیر انکیانو بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا درنبندد هوشیار ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار اینکه در شهنامه‌هاآورده‌اند رستم و رویینه‌تن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلقست دنیا یادگار اینهمه رفتند و مای شوخ چشم هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر وقت دیگر طفل بودی شیرخوار مدتی بالا گرفتی تا بلوغ سرو بالایی شدی سیمین عذار همچنین تا مرد نام‌آور شدی فارس میدان و صید و کارزار آنچه دیدی بر قرار خود نماند وینچه بینی هم نماند بر قرار دیر و زود این شکل و شخص نازنین خاک خواهد بودن و خاکش غبار گل بخواهد چید بی‌شک باغبان ور نچیند خود فرو ریزد ز بار اینهمه هیچست چون می‌بگذرد تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار نام نیکو گر بماند ز آدمی به کزو ماند سرای زرنگار سال دیگر را که می‌داند حساب؟ یا کجا رفت آنکه با ما بود پار؟ خفتگان بیچاره در خاک لحد خفته اندر کلهٔ سر سوسمار صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار هیچ دانی تا خرد به یا روان من بگویم گر بداری استوار آدمی را عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار پیش از آن کز دست بیرونت برد گردش گیتی زمام اختیار گنج خواهی، در طلب رنجی ببر خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار چون خداوندت بزرگی داد و حکم خرده از خردان مسکین درگذار چون زبردستیت بخشید آسمان زیردستان را همیشه نیک دار عذرخواهان را خطاکاری ببخش زینهاری را به جان ده زینهار شکر نعمت را نکویی کن که حق دوست دارد بندگان حقگزار لطف او لطفیست بیرون از عدد فضل او فضلیست بیرون از شمار گر به هر مویی زبانی باشدت شکر یک نعمت نگویی از هزار نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار ملک بانان را نشاید روز و شب گاهی اندر خمر و گاهی در خمار کام درویشان و مسکینان بده تا همه کارت برآرد کردگار با غریبان لطف بی‌اندازه کن تا رود نامت به نیک در دیار زور بازو داری و شمشیر تیز گر جهان لشکر بگیرد غم مدار از درون خستگان اندیشه کن وز دعای مردم پرهیزگار منجنیق آه مظلومان به صبح سخت گیرد ظالمان را در حصار با بدان بد باش و با نیکان نکو جای گل گل باش و جای خار خار دیو با مردم نیامیزد مترس بل بترس از مردمان دیوسار هر که دد یا مردم بد پرورد دیر زود از جان برآرندش دمار با بدان چندانکه نیکویی کنی قتل مار افسا نباشد جز به مار ای که داری چشم عقل و گوش هوش پند من در گوش کن چون گوشوار نشکند عهد من الا سنگدل نشنود قول من الا بختیار سعدیا چندانکه می‌دانی بگوی حق نباید گفتن الا آشکار هر کرا خوف و طمع در کار نیست از ختا باکش نباشد وز تتار دولت نوئین اعظم شهریار باد تا باشد بقای روزگار خسرو عادل امیر نامور انکیانو سرور عالی تبار دیگران حلوا به طرغو آورند من جواهر می‌کنم بر وی نثار پادشاهان را ثنا گویند و مدح من دعایی می‌کنم درویش‌وار یارب الهامش به نیکویی بده وز بقای عمر برخوردار دار جاودان از دور گیتی کام دل در کنارت باد و دشمن بر کنار 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
سعدی*مواعظ* قصاید* قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح امیر انکیانو بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا درنبندد هوشیار ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار اینکه در شهنامه‌هاآورده‌اند رستم و رویینه‌تن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلقست دنیا یادگار اینهمه رفتند و مای شوخ چشم هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر وقت دیگر طفل بودی شیرخوار مدتی بالا گرفتی تا بلوغ سرو بالایی شدی سیمین عذار همچنین تا مرد نام‌آور شدی فارس میدان و صید و کارزار آنچه دیدی بر قرار خود نماند وینچه بینی هم نماند بر قرار دیر و زود این شکل و شخص نازنین خاک خواهد بودن و خاکش غبار گل بخواهد چید بی‌شک باغبان ور نچیند خود فرو ریزد ز بار اینهمه هیچست چون می‌بگذرد تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار نام نیکو گر بماند ز آدمی به کزو ماند سرای زرنگار سال دیگر را که می‌داند حساب؟ یا کجا رفت آنکه با ما بود پار؟ خفتگان بیچاره در خاک لحد خفته اندر کلهٔ سر سوسمار صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار هیچ دانی تا خرد به یا روان من بگویم گر بداری استوار آدمی را عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار پیش از آن کز دست بیرونت برد گردش گیتی زمام اختیار گنج خواهی، در طلب رنجی ببر خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار چون خداوندت بزرگی داد و حکم خرده از خردان مسکین درگذار چون زبردستیت بخشید آسمان زیردستان را همیشه نیک دار عذرخواهان را خطاکاری ببخش زینهاری را به جان ده زینهار شکر نعمت را نکویی کن که حق دوست دارد بندگان حقگزار لطف او لطفیست بیرون از عدد فضل او فضلیست بیرون از شمار گر به هر مویی زبانی باشدت شکر یک نعمت نگویی از هزار نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار ملک بانان را نشاید روز و شب گاهی اندر خمر و گاهی در خمار کام درویشان و مسکینان بده تا همه کارت برآرد کردگار با غریبان لطف بی‌اندازه کن تا رود نامت به نیک در دیار زور بازو داری و شمشیر تیز گر جهان لشکر بگیرد غم مدار از درون خستگان اندیشه کن وز دعای مردم پرهیزگار منجنیق آه مظلومان به صبح سخت گیرد ظالمان را در حصار با بدان بد باش و با نیکان نکو جای گل گل باش و جای خار خار دیو با مردم نیامیزد مترس بل بترس از مردمان دیوسار هر که دد یا مردم بد پرورد دیر زود از جان برآرندش دمار با بدان چندانکه نیکویی کنی قتل مار افسا نباشد جز به مار ای که داری چشم عقل و گوش هوش پند من در گوش کن چون گوشوار نشکند عهد من الا سنگدل نشنود قول من الا بختیار سعدیا چندانکه می‌دانی بگوی حق نباید گفتن الا آشکار هر کرا خوف و طمع در کار نیست از ختا باکش نباشد وز تتار دولت نوئین اعظم شهریار باد تا باشد بقای روزگار خسرو عادل امیر نامور انکیانو سرور عالی تبار دیگران حلوا به طرغو آورند من جواهر می‌کنم بر وی نثار پادشاهان را ثنا گویند و مدح من دعایی می‌کنم درویش‌وار یارب الهامش به نیکویی بده وز بقای عمر برخوردار دار جاودان از دور گیتی کام دل در کنارت باد و دشمن بر کنار 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
. شرح روان ابیات مثنوی معنوی_ دفتر چهارم _ مثالِ دنیا چون گولخن... (۲۴۴) هرکه در حَمّام شد، سیمایِ او          هست پیدا بر رُخِ زییایِ او هرکس که به درون حمّام رود. آثار پاکی و نظافت بر چهره زیبای او آشکار می‌شود. یعنی هرکس که به مقام تقوی و عبادت خالصانه برسد علائم علو روحی در ظاهرش نمایان می‌شود. (۲۴۵) تونیان را نیز سیما آشکار    از لباس و از دُخان و، از غبار کارگران آتش‌خانه حمّام نیز نشانه‌ها و علائمی دارند که از لباس و دود و گردوغبار چهره شان آشکار است. تیرگی روح دنیاپرستان هم در رخسار شان نمایان می‌شود. (۲۴۶) ور نبینی رُوش، بُویش را بگیر         بُو* عصا آمد برایِ هر ضَریر اگر نمی بینی که رخساره اهل دنیا به غبار شهوت و دود غفلت آلوده شده. لااقل بویش را استشمام کن، بو برای هر آدم نابینا راهنماست. *بو: در تعابیر مولانا اثر است. (۲۴۷) ور نداری بو، در آرَش در سخُن          از حدیثِ نو بدان رازِ کُهن و اگر از آثار و علائم، نمی توانی به جوهر اعمال او پی ببری، او را به ایراد سخن وادار کن تا از طریق کلام تازه او، راز دیرین و کهنه او را دریابی. (۲۴۸) پس بگوید تُو نیی صاحبْ ذَهَب       بیست سَلّه* چِرک بُردم تا به شب آنکس که در گلخن دنیا کار می کند و ثروتمند شده است می گوید: من تا به شب بیست سبد چركه و کثافت بّرده‌ام. *سَلّه: سبد (۲۴۹) حرص تو چون آتش است اندر جهان            باز کرده هر زبانه صد دهان ای دنیاپرست، حرص تو در اين جهان مانند آتشی است که هر زبانه اش صد دهان گشوده است تا تو را ببلعد. (۲۵۰) پیشِ عقل این زر چو سِرگین ناخوش‌ست         گرچه چون سِرگین فروغِ آتش‌ست در نظر عقلِ معاد و یا در نظر انسان کامل که دارای عقل معاد است، طلا و ثروت‌ مانند سرگین، ناخوشایند است، اگرچه مانند سرگین باعث شعله‌ور شدن آتش می‌شود. (۲۵۱) آفتابی که دَم از آتش زند        چِركِ تر را لايقِ آتش کند آفتاب که مانند آتش، دارای حرارت و سوزندگی است، سرگینِ نمناك را نیز می‌خشکاند و آماده شعله ور شدن می کند. (۲۵۲) آفتاب، آن سنگ را هم کرد زر      تا به تُونِ حرص افتد صد شُرّر ‏ آفتاب سنگ‌های معدن را به کانِ طلا تبدیل می‌کند تا به آتش‌خانه حرص آدمی، صد نوع شعله افتد. اموال و زخارف دنیوی باعثِ اشتعال حرص آدمی شود. (۲۵۲) آنکه گوید: مال گِرد آورده‌ام چیست؟ یعنی چِركِ چندین بُرده ام آنکس که می‌گوید: من مال و ثروتی جمع کرده ام، معنی این حرف چیست؟ درواقع یعنی من چرك و کثافت بسیاری جمع کرده ام. (۲۵۴) اين سخن گرچه که رُسوایی فزاست          در میانِ توتیان، زین، فخرهاست اگرچه این حرف در نزد مردم مایهُ رسوایی و سرشکستگی است. امّا در میان کارگران اتش‌خانه حمام،جمع کردن سرگین مایه مباهات است. (۲۵۵) که تو شش سَلّه کشیدی تا به شب         من کشیدم بیست سَلّه  بی‌ کُرَب* وقتی که تونیان در آخر شب دور هم جمع می‌شوند با افتخار به یکدیگر می گویند: اگر تو از صبح تا شب شش سبد سرگین حمل کرده‌ای، من بی آنکه احساس خستگی کنم بیست سبد سرگین حمل کرده ام پس مقام من از تو بالاتر است. کُرب : رنج و اندوه (۲۵۶) و انکه در تُون زاد و، پاکی را ندید          بویِ مُشك آرَد بر او رنجی پدید آن کس که در گلخن چرکین این دنیا زاده می شود و هیچوقت پاکی را ندیده است، بوی خوش مُشک، او را ناراحت می‌کند. 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
خیام*رباعیات* رباعی شمارهٔ ۱۸ این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت چون آب به جویبار و چون باد به دشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
امیلی برونته نویسنده و شاعر مشهور بریتانیایی که رمان "بلندی‌های بادگیر" او از شهرت زیادی برخوردار است داستان جالبی دارد به نام "نگران نباش" که دانستن آن خالی از لطف نیست. او می نویسد: شخصی همیشه نگران آینده بود و هیچ استفاده ای از عمرش نمی کرد. یک روز درمی یابد که تقویم عمرش پر شده و دو روز دیگراز زندگی اش باقی مانده. نزد خدا می آید و شروع به داد و فریاد می کند جیغ و جنجال راه می‌اندازد، اما خدا سکوت می کند. آسمان و زمین را بهم می ریزد، خدا سکوت میکند. کفر می گوید و خدا سکوت می کند به پای  فرشتگان و انسان می پیچد و باز خدا سکوت میکند. دلش می گیرد و گریه می کند و به سجده می افتد. در این جا خدا سکوتش را می شکند و می گوید: اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را با نگرانی و جار و جنجال از دست دادی، تنها یک روز باقی مانده است. بیا حداقل این یک روز را نگران نباش و زندگی کن. لابه لای هق هق گریه هایش می گوید این یک روز را چه کنم. خدا می گوید: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند و نگران چیزی نباشد، گویی هزار سال زیسته است ولی آنکه امروزش را درنمی یابد هزار سال دیگر هم به کارش نمی‌آید! آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستان مرد می ریزد و می گوید: حالا دیگر نگران نباش و برو زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه می کند که در گودی دستانش می‌درخشد اما می‌ترسد حرکت کند، می ترسد زندگی از لای دستانش بریزد آرام می ایستد و با خود می گوید وقتی نگران هستم نگه داشتن این زندگی چه فایده دارد؟ بگذار این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن می کند زندگی را می‌بوسد و می بوید چنان به وجد می آید که می بیند می تواند تا تهِ دنیا بال بزند و هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد او در یک روز مالک هیچ چیز نمی شود و مقامی را بدست نمی آورد ولی در همان یک روز دست بر پوست درختی می کشد. روی چمن، کفشدوزکی را تماشا می‌کند. سرش را بالا می‌گیرد و ابرها را می بیند. به آنهایی که نمی‌شناختند سلام می گوید و برای آنها که دوستش نداشتند دعا می‌کند او در همان روز با همه آشتی می کند، می خندد و سبک می شود، لذت می برد، می بخشد، عاشق می شود و در همان یک روز، هیچ نگرانی به خود راه نمی دهد و زندگی می کند. فردای آنروز فرشته ها در تقویم خدا می نویسند: «او امروز درگذشت، کسی که هزار سال زیست!» درست است که زندگی همیشه بر وقف مراد نیست ولی توجه به عرض زندگی بهتر از اهمیت دادن به طول آن است. نگران آینده نبودن در واقع توجه به عرض زندگی ست چرا که از  فردا هیچ کس باخبر نیست. چایت را بنوش                           نگران فردایت نباش از گندم زارِ من و تو مشتی کاه می ماند برای بادها ... سعدیِ بزرگ نیز بر نگران نبودن تاکید می کند و اعتقاد دارد که جز خداوند هیچ کس از فردا خبردار نیست. نداند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار ▪️با سپاس از جناب حاج حسین آقا افضلیان، فرهیخته اهل دل 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
🌈 ▪️زندگی زیباست ✍ حسین افضلیان بیرجنـد - بهمـن مـاه ۱۳۹۳ ·•●✿●•· چه جای ناله؟ چه وقت گلایه؟ زندگی گر چه به کامَت اینک نیست ، اما ... ، زندگی زیباست! زندگی ، همان لحظه ی انتظارِ حلولِ مهربانی ست ، لحظه ی اشتیاقِ آب شدنِ برفِ کدورت! زندگی ، دستی به گرمی فشردن است ، و به مهربانی اشکی زدودن ! زندگی ، قافِ رفیعِ شانه های توست برای سیمرغ شدنِ کودکان معصومِ بی مأوا زندگی ، صدفِ با سخاوتِ دستان توست برای مروارید شدنِ زنانِ نجیبِ خیابان خواب! زندگی ، روییدن زنبقِ انسانیّت است در دشت آفت زده ی آدمی ! زندگی ، لحظه ی بعثتِ مسیحِ مهربان دل است ، لحظه ی نزول آیاتِ دوست داشتن ... !! 📚
Show all...
‌ به زودی متوجه خواهی شد؛ که چه کلاهِ بزرگی سرت گذاشت این زندگی، که هر روزت را به بهانه‌ی روز بهتر از تو ربود و تو چه ساده‌لوح بودی که حرفش را باور کردی! زندگیِ تو، همین امروز است ... (برگرفته از پیام های کاربران تلگرام ) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
از چهرهٔ افروخته،گل را مشکن! افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن! از سعدی نیست. #سعدی #جعلی @jaliyat @jaliyat
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
از چهرهٔ افروخته ،گل را مشکن! افروخته رخ مرو تو دیگر به چمن! از اهلی شیرازی است. #اهلی_شیرازی #اصلی @jaliyat @jaliyat
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
🔴سرخ پوست ها‌  به وجدانشان رجوع  داشتند  گوشه ای از اعتقادات زیبای سرخپوستان. 🔸١. ما جزئى از طبيعت هستيم نه رئيس آن. 🔸٢. ما هيچگاه گياهى را با ريشه از خاك نمى كنيم. 🔸٣. ما موقع ساختن خانه خاك را زياد جابه جا نمى كنيم. 🔸۴. ما در فصل بهار آرام روى زمين قدم بر مى داريم چون مادر طبيعت باردار است. 🔸۵. ما‌ هر گز به درختان آسيب نمی رسانيم. ما فقط درختان پير و خشك را قطع می كنيم و قبل ازقطع كردن براى آرامش روحش دعا مى كنيم. 🔸۶. حتى حيواناتى كه براى مايحتاج غذايى در حد نياز از آن‌ها استفاده مى كنيم را نيز با اجازه و دعا براى آرامش روحش او را از چرخه ى هستى جدا ميكنيم. 🔸٧. به اندازه ى مصرفمان درخت مى بريم و گوشت تهيه مى كنيم. 🔸٨. هرگز هيزم ها را اسراف نمى كنيم. 🔸٩. اگر حتى يك درخت جوان و سر سبز را قطع كنيم  همه ى درختان ديگر جنگل اشك مى ريزند و اشک آنها در دل ما نفوذ می کند و وجودمان را مجروح می کند و قلبمان آرام آرام تاریک می شود. 🔸١٠. خاک مادر ما و آسمان پدر ماست. 🔸١١. باران عاشقانه ترین سرود هستی است 🔸١٢. طبیعت روح دارد و مهربانی را می‌فهمد. (برگرفته از کتاب چهار میثاق ) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
شخصیت ما همان کارهایی هست که دور از چشم دیگران انجام میدهیم ... 👤 جکسون براون 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح‌ کنیدخداوند سه چیز  دیگر را برای شما اصلاح میکند: باطنت را اصلاح کن خداوندظاهرت را اصلاح میکند و خوبی‌ات را سر زبانها می اندازد رابطه ات را با خدا اصلاح کن خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود .. آخرتت را اصلاح کن خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند ... (برگرفته از محراب فکر) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
توصیه مولانابه پایان نگری وعاقبت اندیشی:👆 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
" قول و فعل بی تناقض بایدت   تا قبول اندر زمان پیش آیدت" (مولانا، دفتر پنجم مثنوی معنوی) 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 سخن و کردار آدمی باید یکی باشد   تا نزد مردم مقبولیت پیدا کند... (برگرفته‌ از هزار پند مولانا) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
" گفت عیسی که به ذات پاک حق    مبدع تن خالق جان در سبق    بر تن مرده بخواندم گشت حی    بر سر لا شئ بخواندم گشت شئ    خواندم آن را بر دل احمق به وُدّ    صد هزاران بار و درمانی نشد" دفتر سوم مثنوی مولانا 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹 حضرت عیسی مسیح علیه السلام سوگند خورد که من بر مرده ندا کردم و او زنده شد و ناچیز را به نفسم ارزش بخشیدم.    اما هزار هزار سخنم بر احمق کارگر نیفتاد... (برگرفته‌ از هزار پند مولانا) 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹  
Show all...
در قرآن از پیامبر بعنوان رحمةً للعالمین و نرم خو یاد شده است! مولانا هم با توجه به فضای قرآنی فکری خود ،از تعابیری نظیر پیامبر قندخو ، رسول خوش جواز و خوش پیام ، استفاده کرده است ! آل عمران فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﺩﺭ ﭘﺮﺗﻮ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﻟﻬﻰ، ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ [ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺣﺪ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪﻧﺪ] ﻧﺮم [ﺧﻮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ] ﺷﺪﻯ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺸﻦ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺩﻝ ﺑﻮﺩﻯ، ﺍﺯ ﮔﺮﺩ ﺗﻮ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭﮔﺬﺭ ﻭ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻛﻦ ﻭ ﭼﻮﻥ [ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ] ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺘﻰ، [ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﺒﺎﺵ ] ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻦ، ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ.(159) الأنبياء وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻳﻢ.(107) 🌹🌷🌹🌷🌹 خاصه کسی که عاشق سلطان ما بود سلطان بی‌نظیر وفادار قندخو آن کیمیای بی‌حد و بی‌عد و بی‌قیاس بر هر مسی که برزد زر شد به ارجعوا (دیوان شمس تبریزی  مولانا) پس بدو گفتند می‌خواند ترا این طرف فخر البشر خیر الوری گفت من نشناسم او را کیست او گفت او آن ماه‌روی قندخو (مثنوی معنوی مولوی) در حضور مصطفای قندخو چون ز حد برد آن عرب از گفت و گو آن شه والنجم و سلطان عبس لب گزید آن سرد دم را گفت بس (مثنوی معنوی مولوی) پس نکو گفت آن رسول خوش‌جواز ذره‌ای عقلت به از صوم و نماز زانک عقلت جوهرست این دو عرض این دو در تکمیل آن شد مفترض (دفتر پنجم مثنوی معنوی مولوی) با احترام‌ : پرویز طاهری 💠 @parviztaheri 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
پیامبر قندخو ، رسول اعظم صلوات الله علیه و آله می فرمایند: بني الإسلام على خمس: شهادة أن لا إله إلّا اللَّه و أنّ محمّدا رسول اللَّه و إقام الصّلاة و إيتاء الزّكاة و حجّ البيت و صوم رمضان. اسلام بر پنج چيز استوار شده شهادت اينكه خدائى جز خداى يگانه نيست و محمد پيغمبر خدا است و بپاداشتن نماز و اداى زكاة و زيارت خانه و روزه رمضان. (۱۰۹۵ ،نهج الفصاحه) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان، گوارای وجود پاکتان طاعات و عباداتتان قبول درگاه حضرت حق ایامتان بکام ، التماس دعای خیر 💠 @golchinaz 💠
Show all...
کیست مولا آنکِ آزادت کند بندِ رقیّت زِ پایت بر کند ای گروه مؤمنان شادی کنید هم‌چو سرو و سوسن آزادی کنید (مثنوی معنوی مولوی ) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
یک قانون وجود دارد به اسم "0.1" تو این قانون به آدم های سمی و منفی باف میگویند 0.1 وقتی با آنها رابطه دارید با آنها ضرب میشوید که کوچیک میشوید : 0.5=0.1×5 وقتی مشکلاتتان را با آنها تقسیم میکنید مشکلتان بزرگتر میشود : 50=0.1÷5 وقتی کنارش باشید یا با شما جمع بشود چیز زیادی به شما اضافه نمی شود : 5.1=0.1+5 وقتی هم ترکتان کند چیز زیادی از شما کم نمی شود : 4.9=0.1-5 (برگرفته از پیام های کاربران تلگرام ) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش نیست امید که همواره نفس بر گردد چرخ بر گرد تو دانی که چسان می‌گردد همچو شهباز که بر گرد کبوتر گردد (پروین اعتصامی) 💠 @golchinaz 💠 🌹🌷🌸🍁🌻🍁🌸🌷🌹
Show all...