cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

کتخه‌شناسی

|در این کانال، مطالب و پژوهش‌هایی دربارهٔ «کتاب‌شناسی، نسخه‌پژوهی، مأخذشناسی، نقد کتاب، تراجم و تصویر نسخ خطی» منتشر می‌شود| ارتباط با نویسنده [email protected]

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
253
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+27 أيام
+2030 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

دربارۀ خودارجاعی . سه حالت کلی برای ارجاع مطالب در مقالات و پژوهش‌‌‌ها، قابل استفاده و تبیین است: 1ـ «عین مطلب و سخن شخصی ذکر شود» (استادی، 1401ش: 5). 2ـ مضمون یا اشاره‌ای به مطلب و سخن شخصی عنوان شود (نک: استادی، 1401ش: 6). 3ـ مطلبی ذکر شود و برای دیدن جوانب دیگر آن یا اطلاع از ابعاد دیگر مسأله یا تفهیم بهتر مطالب و مانند آن، به منبعی ارجاع داده شود (برای اطلاع بیشتر ببینید: استادی، 1401ش: 7). با ذکر این مقدمه، اکنون دربارۀ خودارجاعی می‌توان گفت: یک ـ خودارجاعی یا «خوداستنادی» از جهت درستی یا نادرستی، دو گونه هستند؛ که ارجاع نادرست به خود، از این قرار است: شخصی دو مقاله نوشته است. در مقاله الف، به مقاله ب خود ارجاع داده است. در مقاله ب نیز، به مقاله الف خود ارجاع داده است. اگر الزاماً اثبات کلی مسأله مقاله الف، منوط به نتیجه مقاله ب باشد؛ و از آن سو، اثبات کلی مسأله مقاله ب، منوط به نتیجه مقاله الف باشد؛ این وضعیت «دور» محسوب خواهد شد؛ و این نوع خودارجاعی، به جهت بطلان دور، نادرست است. دو ـ امّا وقتی ارجاع به خود، سبب دور نباشد، می‌توان به خود، ارجاع داد؛ و این نوع ارجاع، درست است. هر چند که ارجاعِ درست، از لحاظ اخلاق پژوهش، دو وضعیت «مذموم» و «غیرمذموم» پیدا می‌کند: 1ـ اگر در مسأله‌ای، فقط یک مقاله وجود دارد و نویسنده آن «شهرام» است؛ اکنون اگر شهرام مجبور یا علاقمند باشد تا در مقاله جدید خود، به پژوهشِ منفردِ قبلی‌اش ارجاع دهد، این نوع خود ارجاعی، اخلاقاً مذموم نیست؛ چون شخص دیگری در آن مسأله، پژوهشی نداشته است، تا به آن ارجاع شود. 2ـ امّا اگر در مسأله و موضوعی، مقالات و پژوهش‌های متعددی وجود داشته باشد، برای خودارجاعی، چند حالت متصور است: ـ مقالۀ خود ارجاع، مقاله‌ای کامل‌تر و دقیق‌تر، نسبت به دیگر مقالات در آن مسأله، است. ـ مقالۀ خودارجاع، هم‌عرض یا دارای کیفیت پایین‌تری نسبت به دیگر مقالاتِ مشابه دارد. در این مورد اخیر، اگر نویسنده فقط به مقاله خود، ارجاع دهد، و یا اینکه هم به مقاله خود و هم به مقاله دیگری به صورت همزمان ارجاع دهد؛ در هر دو صورت، شبهه بی‌اخلاقی بروز خواهد کرد. یعنی تصور خواهد شد که نویسنده، برای بالابردن وضعیت خود در موقعیت علمی یا مجموعۀ آماری استنادات کشوری یا جهانی، دست به «خودارجاعی» زده است. به عبارت دیگر، یک نویسنده یا حتی مجله، برای کسب جايگاه غير واقعی و رقابت ناسالم در رتبه‌بندی علمی، مرتکب عمل غيراخلاقی «خودارجاعیِ مذموم» شده است. . نکته هر خودارجاعی، نادرست نیست؛ و هر خودارجاعی، مذموم نیست. . https://t.me/kazemostadiqom/422
إظهار الكل...
کتخه‌شناسی

👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
خوش‌خوشان متقدمین . کار پژوهش و نگارش نوشته‌های تحقیقی در دورۀ حاضر، از جهاتی، بسیار سخت‌تر و وقت‌گیرتر از گذشته‌ها شده است؛ در واقع، محققین دو دهه قبل به ماقبل، خوش‌خوشانشان بوده است. . به عنوان نمونه، ارجاع دهی به منابع در کتاب‌ها و آثار، در گذشته دور تا حدود سه دهه پیش، بسیار ساده، و از این قرار بوده است: 1ـ بسیاری از مؤلفان متقدم، اساساً وقتی مطلبی از منبعی ذکر می‌کرده‌اند، ارجاعی به منبع نمی‌داده‌اند. 2ـ برخی از مؤلفان متقدم، در هنگام ذکر مطلب دیگران، تنها به نام مؤلف یا تنها ذکر نام کتاب، بدون درج شماره صفحه اکتفا می‌کرده‌اند؛ مثلاً به این که «فلانی گفته است» یا «در کتاب الف آمده است». 3ـ در دوره معاصر یعنی قبل از دو دهه جدید، مؤلفان یک گام پیش رفته و در ارجاع به منابع، نام مؤلف و کتاب، و گاهی کلمه «چاپی»، «طبع حجری» یا «طبع مثلاً نجف» را در ارجاع دهی مطالب خود، گاهی با ذکر شماره صفحه و گاهی بدون آن، به کار برده‌اند. . از حدود دو دهه پیش، ارجاع دهی، تقریباً دقیق‌تر شده و مشخصات شناسنامه‌ای کتاب را در ارجاع‌دهی به کار می‌برند؛ و می‌نویسند: «استادی، کاظم (1396ش)، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، تهران: مشعر»، صفحه 20. جدیداً برخی از نشریات و مؤسسات، زور بازو نشان داده، پا را فراتر گذاشته و اصرار دارند که ارجاع‌دهی به منابع، باید بسیار دقیق‌تر باشد، مثلاً اگر به مقدمه تحقیق یک اثر ارجاع داده می‌شود، لازم است به جای ذکر نام مؤلف اثر، نام محقق اثر درج گردد؛ مثلاً به این که به جای درج «سلیم، 1415ق: 20» نوشته شود «انصاری، 1415ق: 20»؛ و در منابع نوشته نیز، هر دو ارجاع، منبعی دهی شوند. . سؤال فرض کنید چاپی از کتاب سلیم بن قیس (شبیه برخی از آثار اخیر منتشر شده از حجة الاسلام و المسلمین ری‌شهری) وجود دارد، که این مختصات را دارد: 1ـ اصل متن کتاب، از سلیم بن قیس است. 2ـ پیشگفتار کتاب، از میلانی است. 3ـ مقدمه کتاب، از یوسفی است. 4ـ ترجمه کتاب، از آرام است. 5ـ حاشیه توضیحی یا انتقادی متن کتاب، از طبسی است. 6ـ تحقیق و پاورقی‌ها، از انصاری است. 7ـ فهرست اعلام، از مرادی است. اکنون ما نوشته‌ای پیرامون این چاپ از کتاب سلیم آماده کرده‌ایم و به تمامی ارکان این کتاب نیز ارجاع دهی داریم؛ اکنون چه کنیم؟ طبق روش قدیمی، فقط یک نوع ارجاع باید انجام دهیم «سلیم، 1401ش: 1، 2، 3، و ...» و در منبع نوشته نیز، فقط یک منبع را درج می‌کنیم. امّا طبق روش جدید برخی از نشریات و مؤسسات (زور بازو فراخ کرده)، باید این گونه ارجاع‌دهی نماییم: (سلیم، 1401ش: 200) (میلانی، 1401ش: 5) (یوسفی، 1401ش: 25) (آرام، 1401ش: 201) (طبسی، 1401ش: 200) (انصاری، 1401ش: 200) (مرادی، 1401ش: 405) در منابع نیز باید هفت منبع درج کنیم؛ و بنویسیم: منابع: 1ـ سلیم بن قیس (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 2ـ میلانی، محمد علی (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 3ـ یوسفی، محمد هادی (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 4ـ آرام، احمد (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 5ـ طبسی، نجم‌الدین (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 6ـ انصاری، محمد باقر (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. 7ـ مرادی، محمد (1401ش)، ← سلیم (1401ش)، کتاب سلیم، قم: الهادی. . نکته اخلاقی بابا، نه به اون بی‌نمکی، نه به این شوری شور. . https://t.me/kazemostadiqom/420
إظهار الكل...
کتخه‌شناسی

👍 5👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
مأخذشناسی دعای عرفه . برای دیدن برخی پژوهش‌ها پیرامون «دعای عرفه» منسوب به امام حسین(ع). نگاه کنید: ۱ـ ترابی، حسین (1384ش)، «پژوهشی درباره ذیل دعای عرفه»، میقات، دوره13، شماره51، ص44ـ69. ۲ـ عمرانی، سید مسعود (1390)، «بررسی سند و ذیل دعای عرفۀ امام حسین(ع)»، مشکوة، س30، ش110، ص62-76. ۳ـ خانی، حامد (1392ش)، دفاع از اصالت ادعیه اهل‌بیت (مطالعه موردی دعای عرفه)، حدیث پژوهی، سال5،  ش۱۰، ص57ـ94. ۴ـ المختاری، رضا (1397ش)، «دعاء یوم عرفة للإمام سیدالشهداء علیه السّلام و ذیله»، کتاب شیعه، بهار تا زمستان ش17 و 18، ص70ـ78. .  https://t.me/kazemostadiqom
إظهار الكل...
کتخه‌شناسی

|در این کانال، مطالب و پژوهش‌هایی دربارهٔ «کتاب‌شناسی، نسخه‌پژوهی، مأخذشناسی، نقد کتاب، تراجم و تصویر نسخ خطی» منتشر می‌شود| ارتباط با نویسنده [email protected]

👍 3
🟩
إظهار الكل...
Repost from N/a
دعاى عرفه . در کتاب «اقبال الاعمال» سید ابن‌طاووس (ق۷) و نیز در کتاب «البلدالامین» جناب کفعمی (ق۹)، دعای عرفه، فاقد سند ذکر شده است (نک: ابن‌طاووس، 1377ش: 2/74؛ كفعمى،  1418ق: 251). ظاهراً برای نخستین بار، علامه مجلسی (ق۱۱) در کتاب زادالمعاد خود، نام دو راوی، یعنی: بشیر و بشر (الأسديان) را برای سند این دعا، ارایه نموده است (نک: مجلسی، 1420ق: 173)، و نیز در البلدالامین کفعمی نام این دو راوی در عبارت بعد از دعای ندبه «يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ ...» آمده است (نک: كفعمى،  1418ق: 258). در هر صورت، این دو راوی، مجهول هستند و توثیق نشده‌اند؛ بنابراین به این معنی است که دعای عرفه منسوب به امام حسین(ع)، از جهت سند، بی‌اعتبار است. . عده‌ای عقیده دارند که حداقل، قسمت پایانی دعای عرفه، جعلی است؛ و از امام حسین(ع) نیست. این قسمت دعا، تنها در نسخه‌هایی از کتاب اقبال‌الاعمال سید ابن‌طاووس آمده است؛ هر چند که این بخش، در کتاب دیگر وی، یعنی مصباح الزائر، وجود ندارد. علامه مجلسی، علامه طهرانی و آیت‌الله شبیری زنجانی، در صدور این بخش پایانی دعا، از امام حسین(ع) تردید کرده‌اند؛ و عقیده دارند که این قسمت از دعای عرفه، از کلام برخی مشایخ صوفیه، به دعای عرفه (در کتاب ابن‌طاووس) افزوده شده است (به عنوان نمونه نک: مجلسی، 1403ق: 95/227). جلال‌الدین همایی، این قسمت دعا را به ابن‌عطاء الله اسکندرانی، عارف معروف قرن هفتم هجری نسبت داده‌ است؛ و می‌گوید این قسمت دعای عرفه، در نسخه قدیم کتاب «الحکم العطائیه» موجود است (نک: همایی، 1385ش: 2/18). از طرفی، چون وفات سید ابن‌طاووس در سال 664ق بوده است، و وفات ابن‌عطاءالله در سال 709 می‌باشد، به این معنی است که ابن‌طاووس، نیم قرن پیش از سازنده این بخش دعا، رحلت نموده است؛ بنابراین، به نظر می‌رسد که الحاق این فقرات پایانی دعا، به دعای امام حسین(ع) در کتاب اقبال، پس از وفات سید ابن‌طاووس و توسط دیگران انجام شده است. . https://t.me/htidah/204
إظهار الكل...
و ما ادراک ما الحدیث

👍 2
🔷 مهربانان و یاران صميمی بساتین! با سلام و احترام، به استحضار می‌رساند، آدرس وبسايت‌، کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی وابسته به «مؤسسه‌ اطلاع رسانی و پژوهشی بساتين» به شرح ذيل است:👇 ✅ جهت دريافت اخبار، گزارش‌ها، مقالات، بانک داده، کتابخانه‌ی دیجیتال نسخ خطی، تازه‌های نشر حوزه‌ی اسناد و متون کهن، از طريق تارنمای آرشیوی "پایگاه خبری نسخ خطی" (بساتين) 👈🏻  🌐 http://manuscripts.ir ✅ لينک کانال اطلاع رسانی نسخ خطی "بساتین" (شبه قاره)  🆔 @manuscript ✅ لينک کانال "بایسته‌های پژوهشی" 🆔 https://t.me/+PLPDx_DSIyInOzPC ✅ لینک کانال "جستاری در مباحثِ روش‌شناسی" 🆔 @raweshshenasi ✅ لينک کانال "تراثیات در دست تصحيح" 🆔 @turathiyat ✅ لينک کانال "میراث اسلامی - ایرانی در روسیه" 🆔 @iranistika ✅ لينک کانال "نسخ خطی تصحیح شده" 🆔 @tashihat ✅ لینک کانال "محاضراتِ ادبی" 🆔 https://t.me/+TKQp5diuaD7FKRaq ✅ لینک کانال "خزائن التراث العالمیة" 🆔 @khazaneha ✅ لینک کانال "المخطوطات الأصيلة بخط المؤلف" 🆔 https://t.me/+SLVJL144YQst3A0c ✅ لینک‌ کانال "دليل التراث المطبوع" 🆔 https://t.me/+VhRjCrIz-UEZBhnl ✅ لينک کانال "دیوار مهربانی نسخ خطی" 🆔 @nosakhekhati ✅ لينک کانال "جستاری در اسناد کهن" 🆔 @asnade_kohan ✅ لینک‌ کانال "تراجم‌ اعلام" 🆔 @tarajom ✅ لینک کانال "کتاب‌شناسی‌ها" 🆔 https://t.me/+1795ue5CWuYxMTA0 ✅ لینک کانال "کتابسرای بساتین" 🆔 @basatin_lib ✅ لينک گروه "گفتگوهای تراثی (آرشیو -۲)" 🆔 https://t.me/+UEhv7-wPNvZPgkp9 ✅ لینک‌ گروه "گفتگوهای تراثی" (آرشیو -۱) 🆔 https://t.me/joinchat/Bz3awT7G-NrLp7ZNQvtktQ ☸️ پیشنهادها و انتقادهای عزیزان، موجب دلگرمی مجموعه‌‌ی همکاران «مؤسسه‌ بساتین»، است، جهتِ ارتقای کمی و کیفی اطلاع رسانی در وبسايت‌، کانال‌ها و گروه‌های «بساتين»، نظرات خویش را با مديريت مؤسسه، در میان بگذاريد 🆔 @mankdim با سپاس از همراهی🍃🌸🙏🌸🍃
إظهار الكل...
بایسته‌های پژوهشی

✅ کانالی برای معرفی موضوعات پژوهشی (با رویکرد تراثی)

🙏 2
متن رسالۀ جوابیۀ محدث نوری به اشکالات بر فصل الخطاب، بر اساس نسخۀ دستنویس مؤلّف . کاظم استادی . فایل مقاله👇 ‏https://hadithvaandisheh.qhu.ac.ir/article_13550_3f7dca2204d4ed357ee50ad295b2c91c.pdf . چکیده: محدث نوری در سال ۱۲۹۲ق کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الأرباب را نگاشت و در آن دلایلی بر تحریف قرآن ارائه نمود. از میان ردّیّه‌هایی که بر آن نوشته شد، طبق اسناد موجود و بنابر نقل آقابزرگ تهرانی و برخی دیگر به تبع او، محدث نوری فقط به یکی از ردّیّه‌ها، یعنی کشف الإرتیاب پاسخ داده است. امّا در پژوهش‌های جدید، مشخص شده است که آقابزرگ در شناسایی و معرفی این رساله به عنوان رد کتاب کشف الإرتیاب اثر شیخ محمود معرب تهرانی (ز1303ق)، اشتباه نموده است. رسالۀ جوابیۀ حاجی نوری، از جهات مختلف تاریخی و علمی، برای روشن شدن برخی مسایل مطرح شده پیرامون شخص وی و نیز مسألۀ تحریف قرآن، مهم بوده و لازم است که در دسترس محققان قرار گیرد. این رسالۀ بیست صفحه‌ای، پاسخ به این سه شبهه مستشکل بر فصل الخطاب است: 1ـ با اثبات تحریف قرآن، این کتاب بی‌اعتبار می‌گردد. 2ـ با اثبات تحریف، انتساب قرآن به پیامبر(ص) منتفی می‌شود. 3ـ با اثبات تحریف، معجزه‌ای برای پیغمبر ثابت نمی‌شود. در مقاله حاضر، متن اصلی دستخط محدث نوری با شرح و توضیحاتی از محقق، ارائه می‌گردد که در آن، حاجی نوری ایرادات مستشکل بر فصل الخطاب را نپذیرفته و مفصلاً بدان‌ها پاسخ گفته است. . کلیدواژه‌ها: عدم تحریف، قرآن، فصل الخطاب، رسالۀ ردّیّه، کشف الإرتیاب، معرب تهرانی. . ‏https://t.me/QuranMushaf2023
إظهار الكل...
عکس نسخه یکی از کتاب‌های منسوب به سلیم بن قیس محل نگهداری: قم؛ کتابخانه آیت الله مرعشی كد دستيابی به كتاب: 15612 تاريخ كتابت نسخه: رمضان1081ق. محل كتابت: كوفه (مسجد كوفه). . https://t.me/SulaymibnQays
إظهار الكل...
15612.pdf127.94 MB
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.