مشاور جنسی💊🩺

_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk

_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم! به پارچه‌ی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنه‌ام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه. فرید دستم رو فشرد و گفت: _ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟ گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر می‌کرد دکتره داره معاینه‌ام میکنه اما... با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت: _ خانومم خوبی؟ _ خوبم... خوبم عزیزم... اما همون لحظه چیز لزج و داغی‌ روی چوچولم نشست که بنظر می‌رسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد. _ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره... دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم. این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه. لحظه‌ای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و.... https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk

#قسمت1 #عشقبازی‌با‌دکتر _میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟ مظلوم گفت:درد داره؟ دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود _داگی شو داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم که نالید: اییی دکتر _جووونم مریض کوچولوم؟ داد زد:کیرتو میخوااام لطفا خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞 https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk

#پارت_36 #مشاور_سکسی💊💉 از شکاف کوچیکی که لای در بود به بیرون نگاه کردم و دیدم که در کمال تعجب مامان نگار بدون هیچ حوله ای از حموم بیرون اومد و با یه حوله ی کوچیک آروم آروم شروع به خشک کردن بدنش کرد. مدام می خواستم از در کمد فاصله بگیرم و بی خیال این زنی بشم که شوهر داره اما یه چیزی وسوسه ام می کرد که بمونم و بیشتر دیدش بزنم. اندام نگار دقیقا شبیه مامانش بود با این فاصله که مامانش اندام تو پرتری داشت و اینکه یه جذابیت به حساب می اومد. یه ست آبی رنگ پوشید که به شدت تو بدنش زیبا بود. کاش برای نگار هم از این ست ها می خرید تا س.کسی تر به نظر برسه. یه تیشرت و شلوار هم پوشید و از اتاق بیرون رفت که بالاخره از در کمد فاصله گرفتم و راحت نشستم. منم باید واسه نگار لباس زیر و لباس خواب می خریدم. هر چقدر هم که بدن اون می تونست جذبم کنه بازم هر مردی نیاز داشت که پارتنرش بیشتر به خودش برسه و اون جوری که فهمیده بودم قرار نبود سریع از نگار خسته بشم که نخوام واسش هزینه کنم. چشم هامو روی هم گذاشتم و به دیواره ی کمد فکر کردم. هنوز خیلی چیزا بود که می خواستم با این دختر کوچولو تجربه کنم. می خواستم خودم از همین حالا آموزشش قدم تا اگه خواست طولانی مدت باهام بمونه یه دختر س.کسی بشه و بدونه چه کاری رو کی باید انجام بده. حتی از تصور این که نگار یه روزی با مهارت سعی در تحریک کردن من بکنه هم باعث می شد به وجد بیام و حالم دگرگون بشه.

#پارت_35 #مشاور_سکسی💊💉 حرفی نزد و مطیع سریع از اتاق بیرون رفت. آروم آروم داشتم از اتاق بیرون می رفتم که یهو وسوسه شدم و سمت حموم حرکت کردم. از شیشه ای که کمی به داخل دید داشت یه نگاهی انداختم اما مامان نگار اصلا تو دیدم نبود واسه همین برگشتم و از اتاق بیرون رفتم. به اون یکی اتاق که رسیدم دیدم نگار طاق باز روی تخت خوابیده و منتظرمه. ریز ریز خندیدم و بدون معطلی سرمو بین پاهاش جا دادم. زبونی روی بهش.تش کشیدم که ناله کرد. نمی تونستم ریسک کنم و اجازه بدم صداشو رها کنه واسه همین جدی تو چشماش نگاه کردم و گفتم: -اگه صدات در بیاد مجبورم دستمو بزارم روی دهنت پس سعی کن صداتو خفه کنی. سرشو تند تند تکون داد و به به.شتش نگاه کرد که دوباره دست به کار شدن و زبونمو ماهرانه لای شیارهاش کشیدم و لیس زدم. زبونمو لول کردم و آروم روی سوراخش کوبیدم که لرزید و ار.ضا شد. خوشم می اومد از این که تو هر شرایطی خودشو رها می کرد و می تونست که ار.ضا بشه هر چند باید یکم روش کار می کردم تا مدت رابطمون رو طولانی تر کنیم. دهن و صورتمو تمیز کردم و گفتم: -بجنب خونه رو تمیز کن تو اتاق هم یه اسپری بزن من میرم تو همون کمد قایم میشم. نموندم جوابشو بشنوم و از اتاق بیرون زدم. موندن تو اون کمد برام سخت بود اما ارزشش رو داشت. تو کمد جا گرفتم و درو بستم که همون لحظه مامان نگار از حموم بیرون اومد.

🔮طلسم دفع بیماری🪄 💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍 💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری💎 🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم ❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥 ✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه 🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇 https://t.me/telesmohajat 💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان 👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی⅓👇 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730

🔮طلسم دفع بیماری🪄 💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍 💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری💎 🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم ❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥 ✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه 🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇 https://t.me/telesmohajat 💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان 👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی³¹👇 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730

🔮طلسم دفع بیماری🪄 💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍 💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری💎 🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم ❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥 ✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه 🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇 https://t.me/telesmohajat 💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان 👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی³¹👇 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730

🔮طلسم دفع بیماری🪄 💒بازگشت معشوق و بخت گشایی و رضایت خانواده💍 💵طلسم مفتاح النقود جذب ثروت و مشتری💎 🧿باطل السحر اعظم و دفع همزاد و چشم زخم ❤️‍🔥زبانبند و شهوت بند در برابر خیانت❤️‍🔥 ✅تمامی کارها با ضمانت نامه کتبی و مهر فروشگاه 🔴 لینک کانال و ارتباط با استاد👇 https://t.me/telesmohajat 💫گره گشایی،حاجت روایی و درمان ناباروری زوجین در سریعترین زمان 👤مشاوره رایگان با استاد سید حسینی³¹👇 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730

#ناشناس 👤 185826 نویسندههههه توروخدا لینک رمان اقیانوسو بدههههه همون که دختره زن مردی که پونزده سال ازش بزرگتره میشه بعد میفهمه مرده دیوونست🤤😈 می خوام ببینم آشوب چه بلایی سر الا اوردههه دارم دیوونه میشممممم چرا با سیگار سوزوندششش؟؟؟ چرا شب اول عروسی اون بلاهارو سرش آوردد؟!؟ 🔞 مرتیکه جذاب روانی چرا انقد دخترمو اذیت کردههههه؟!؟ جواب: کاش رمان خودمم اینجوری می خوندی بیا اینم لینکش انقد گفتید خستم کردید😭 از حق نگذریم رمانش خیلی خفنه با همین چندتا پارتش دیوونم کرده خودمم معتادش شدم😂🙂 https://t.me/+SW9rup_OoL5kOTE0 https://t.me/+SW9rup_OoL5kOTE0