معرفی فیکشن

─‌ #Scenario ᭨ #Sue • the sight of you • خـلاصـه: اون برای دنیا صبر می‌کرد تا به تاریکی تبدیل بشه چون این چیزیه که نمیتونه ازش فرار کنه. جونگکوک سرنوشت خودش رو قبول کرده بود ولی بهترین دوستش، تهیونگ، نه. ☁️𝘛𝘢𝘱 𝘵𝘰 𝘙𝘦𝘢𝘥 https://telegra.ph/the-sight-of-you-06-18 ─‌ 𝘞𝘦𝘣𝘵𝘰𝘰𝘯 𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬

— #Scenario ᭨ #Sue • Cold & Ruthless • خـلاصـه: مدیرعامل شرکت جئون، به سرد و بی‌رحم بودن معروف بود؛ ولی اونا انتظار این رو نداشتن که به همون اندازه، با دوست پسرش بی رحم باشه. شخصی که گفته می‌شد به شدت توسط مرد پرستیده و دوست داشته میشه. ☁️𝘛𝘢𝘱 𝘵𝘰 𝘙𝘦𝘢𝘥 https://telegra.ph/Cold--Ruthless-04-19 ─‌ 𝘞𝘦𝘣𝘵𝘰𝘰𝘯 𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬

امروز سه فیک گذاشتم حمایت🫂

Name : disabled Couple : kookv Gene : romance/omegaverse/angst Part : 11 Complete Happy end خلاصه : کیم تهیونگ امگایی که تو سه سالگی مادرش رو از دست داد و بعدش پدرش ازدواج مجدد کرد و خونوادشون بزرگتر شد و خوشحال‌تر اما همه چیز از جایی شروع شد که نامادری‌اش رو در حال قتل دید و باعث شد قدرت تکلم و راه رفتن رو از دست بده و با بزرگتر شدنش کسی بخاطر اینکه نمیتونست باهاش ارتباط برقرار کنه نزدیکش نمیشد اما جئون جونگکوک یکی از پر کراش‌ترین آلفاها بهش نزدیک شد و همیشه حمایتش کرد...ولی اگه همه‌ی اینا نقشه باشه چی؟تهیونگی که اینقدر آسیب دیده بود میتونست با دردی که در آینده میدید سر پا بمونه؟اگه جونگکوک واقعا عاشق ته باشه ولی راه برگشتی باقی نمونده باشه...... "+ممنون _بابت چی؟ +بابت همه چی. _کوک؟ +جان _منم ممنونم +بابت چی؟ _بابت اینکه حواست بهم هست.بابت اینکه باهام کنار میای.بابت اینکه خیلی مهربونی.بابت اینکه پشتمو خالی نکردی تا به حال.بابت همه چی کوک.ممنون +داری دل یه الفارو میلرزونی امگا _چی میشه اگه بلرزونم؟ +عاشقت میشم" عشق مثلثی نداره تجاوز و خیانت هم نداره سناریوش خوب بود ولی از یجایی داستان جور دیگه‌ای پیشرفت اگه قلمش قوی و فیک طولانی تر بود خیلی خوب میشد https://www.wattpad.com/story/241095244?utm_medium=link&utm_source=android&utm_content=story_info

ꜥꜤ ❤️ KOOKV ٬٬ #TC ៹ 𝕳𝖆𝖕𝖕𝖞 𝕳𝖆𝖑𝖑𝖔𝖜𝖊𝖊𝖓 𝕯𝖆𝖞💀 - ➖ لـایـک و نـظـر برای آپ وانشـات‌هـای بیـشـتر، فرامـوش نـشه.♡ - 👻 گــپ رمـز و نــظــرات. ➖ #OneShot  ➖➖➖➖➖➖ 𝖣𝖾𝖺𝗍𝗁 𝖧𝗈𝗎𝗌𝖾:@MRJEONHUB🪦

Name : cottage Couple : kookv-vkook 2 version Gene : romance/smut/horror Page : 131 Complete Open end خلاصه : کیم تهیونگ و جئون جونگکوک دو دانشجویی که اولش با هم کل‌کل و دعوا می‌کردن ولی بعدش عاشق هم شدن و یه رابطه رو شروع کردن و تصمیم گرفتن هم اتاقی هم بشن همه چی خوب پیش می‌رفت و هالووین نزدیک بود و داستان از جایی شروع شد که جونگکوک تهیونگ رو سر ترسش دست‌انداخت و تهیونگ بهش گفت کاری میکنه که جونگکوک ازین حرفش پشیمون شه ،این دو تصمیم گرفتن چند روزی رو دور از آدما توی یه کلبه‌‌ای تو جنگل که اجاره کردن بگذرونن "_خب کجا بریم؟ داری از هالووین فرار میکنی خرسک ترسو؟ +نخیر... قبل از هالووین برمیگردیم،یادت رفته؟ ما یه شرط گذاشتیم،میخوام بترسونمت و بهت نشون بدم چقدر ترسویی و... _و تاپ بشی؟ +آره. _باشه باشه... ولی من نمیترسم از چیزی. +خواهیم دید!" خیانت عشق مثلثی و تجاوز نداره وای واقعا ترسناک بود🤡 #پیشنهاد

Name : Jungkook Couple : vkook Gene : romance/angst/dram Part : 5(پارتاش طولانین) Complete Happy end خلاصه : جئون جونگکوک پسری ۱۷ ساله‌ای که با برادرش زندگی می‌کرد،برادری که دیگه لبخندی نداشت و اون شادی قبلیش رو از دست داده بود و تبدیل به عوضی پول دوست شده بود اون جونگکوک رو با دروغ به مهمونی‌ای برد که تا بفروشتش ولی به کمک مردی به اسم کیم تهیونگ نجات پیدا کرد...ولی فکرش رو هم نمی‌کرد برادرش در آینده قراره کاری کنه که اون مرد اینبار حتما بخرتش...... "+میدونی چقدر دلم می‌خواد ببوسمت؟! _چـ..چرا فقط انجـ..جامش نـ..نمیدی؟! +تو هنوز به سن قانونی نرسیدی و از همه مهم‌تر اینکه من و تو با هم رابطه‌ی خاصی نداریم بدتر از همه‌ی این دلایل ، ترسیه که به جونم افتاده.! می‌ترسم ببوسمت و نتونم خودم رو برای ادامه ندادن متوقف نکن. +دلـ..دلت برام سوخته؟! _عشق پاک‌تر و مقدس‌تر از این حرف‌هاست که بشه اون رو در قالب ترحم به کسی بخشید اما...امیدوارم دلت برام بسوزه ، اجازه بدی بهت نزدیک‌تر بشم و روی رابطه‌امون اسم بزارم‌ میشه دلت برام بسوزه؟" خیانت جدایی عشق مثلثی نداره قشنگ بود... دوستش داشتم #پیشنهاد

1,4 کاییمون مبارک بچه هاا😍❤️ خیلیی خیلیی خوش‌حالم ممنونم ازتون😭🫂💜💜

Name : Ocean soul Couple : vkook/yoonmin Genre : Au/angst/romance/fantasy/smut Ongoing Happy end خلاصه : ویکتور شیطان جهنم، به‌خاطر اشتباه دوستش، ولهان(یونگی) به زمین تبعید می‌شه. مارا شیطان خرابکار جهنم با اشتباهی که انجام می‌ده باعث به وجود اومدن پری عجیب‌الخلقه‌ای می‌شه که تنها ویکتور با خنجر می‌تونه اون رو از بین ببره. اما چی می‌شه که ویکتور با دیدن اون پری محو زیبایی‌هاش بشه و تصمیم بگیره از اون مراقبت کنه؟ "-«چرا باید ان‌قدر عجیب باشی کوچولو؟» -«ت‍-تهیون‍-نگی» - «خدای من! چقدر چشم‌هات مسحورکننده‌ست» -«یه پریِ عجیب‌الخلقه‌ی لعنتی، ارزش این‌همه دردسر رو داشت؟»" تخیلی و هپی انده. تازه شروعش کردم و نیاز به حمایت دارم:)🤍 لینک چنل: https://t.me/Tk_land لینک فیک‌چت: https://t.me/c/1719768585/5724

فایلشو آوردممم