cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

اُقیــــانــــوســــــــ 🌊🌀

این رمان مخصوص بزرگسالان هستش و به همه سنین توصیه نمیشه 🔞🩸 پارت گذاری : شبی یک پارت بجز جمعه ها🫧 لینک بات مون : @ROSALINAMBOT به قلم : Rose🥀 تبلیغات : https://t.me/+OyMLs6eDJoFhYzBk

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
11 238
المشتركون
-324 ساعات
-2027 أيام
-98130 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

امیررضا مردی طرد شده از خانواده و کسی که شرایط زندگیش ایجاب می کنه خشک و سرد باشه؛ با ورود نبات به زندگیش احساساتش مختل می شن! نبات برای شکستن شیشه ی دلش و رد کردن خط قرمزاش از هیچ کاری دریغ نمی کنه و حتی خودش رو در اختیار امیررضا می ذاره...... امیررضا بعد از چشیدن سیب ممنوعه معتاد دختر عموی فسقلیش می شه و حتی ناراضی بودن خانواده ها هم جلوش‌و برای رسمی کردن این رابطه نمی گیره.... با حامله شدن یکهویی نبات همه چی بهم می ریزه و........❌ https://t.me/+sX62GJ8fw1JiMjlk https://t.me/+sX62GJ8fw1JiMjlk
إظهار الكل...
👍 1
-چندتا دختر پسر آوردن که توی پارتی بودن. یکیشون میگه زن شماست جناب سرگرد امیرحسام به ضرب از جا پرید. دخترک سرتق بازم واسش دردسر درست کرده بود خواست با عجله از اتاق بیرون بره که احمدی بازوشو گرفت و آروم گفت : حالش خوب نیست... میگه توی پارتی... منتظر نموند و سمت بازداشتگاه رفت. سوین جونش بود... حتی اگر هیچکس جز خودش نمیدونست... اگر اونو از خودش میروند! نگاهش بین جوون‌های مست چرخید و وقتی اثری از سوین ندید، سمت احمدی چرخید و قبل از پرسیدن، احمدی آروم گفت : فرستادنش بهداری.... بهش تجاوز شده.... https://t.me/+ff4aTfjEUsE1ZWQ0 https://t.me/+ff4aTfjEUsE1ZWQ0
إظهار الكل...
من یه دختر خیلی هاتم واسه همین همش دنبال یه رمان بودم که دارای صحنه های کاملا باز باشه و همه چیزو کامل و واضح توضیح داده باشه من می خواستم در مورد شب زفاف هم کلی اطلاعات داده باشه و شب زفاف رو کامل و بدون هیچ سانسوری گفته باشه چون از این شب خیلی میترسم و اطلاعاتم کمه بعد از کلی گشتن این رمانو پیدا کردم وای خیلی معرکس هیچ چیزی رو جا ننداخته و کامل و دقیق همه چیزو حتی شب زفاف رو توضیح داده فقط من لینکشو میدم ولی شدیدا خواهش میکنم این لینک رو پخش نکنید چون صحنه هاش برای زیر هجده سال مناسب نیست و برای من مشکل ساز میشه وای چکار کنم انقدر هیجانیه که نمیتونم منتطر پارتهای بعدیش بمونم https://t.me/+iGOEu3JTc3g0OTI0 https://t.me/+iGOEu3JTc3g0OTI0
إظهار الكل...
🍾 1
اصلان کیهان یه دورگه ایرانی و ترکه، پسر جذاب و مغروری، که پسر یکی از بزرگ‌ترین مافیاهای ترکیه‌ست🤤🔥 پسری که شاهد کارهای بی‌رحمانه پدرش و دارو دسته اون بوده و به هر دری می‌زنه تا اون خوی وحشی و سیاهش بیدار نشه و رو به روی پدرش قرار نگیره! ولی اصلان بخاطر پدرش و مراقبت از خانوده‌اش باعث مرگ یه نفر میشه. و از اون روز به بعد مقابل پدرش قرار میگیره. به آمریکا نقل مکان می‌کنه و به عنوان پلیس وارد #اینترپل میشه. درست زمانی که برای گیر انداختن پدرش تلاش میکنه. دختری وارد زندگیش میشه دختری که با تموم وجود اونو می‌پرسته و باهاش ازدواج میکنه. ولی چی میشه اگر دشمناش از اون دختر به عنوان نقطه ضعف استفاده کنن🔞🔥 https://t.me/+I0eaf1LIUhxlZmNk https://t.me/+I0eaf1LIUhxlZmNk
إظهار الكل...
"دره گرگها"

اینجا جنگلِ بکش تا زنده بمونی.../ ژانر:مافیایی/عاشقانه/درام به قلم:ن.دانش روند پارت گذاری: هر روزِ زوج "غیر از جمعه ها" یک پارت ادمین: @ad_seru

🍓 2
00:02
Video unavailable
دختر روستایی و معصومی که بهش تجاوز شده اما پسر دیگه ای گردنش میگیره! یه پسر همه چیز تمام و جذاب🥲🔥 پسری که از اول نمیخوادش اما وقتی لوندی هاش و میبینه وا میده و...🙊💦 https://t.me/+mlEC0JjaeT83ZTA0 https://t.me/+mlEC0JjaeT83ZTA0 دارای صحنه های بزرگسالان 🍑
إظهار الكل...
0.45 KB
👍 1
امیرحسام دولت شاهی... سرگردی خشن و متعصبی که قیم بچه‌ی چند ماهه برادرش شده، سرگردی که حتی اسمش ترس رو به دل همه می‌ندازه، همه ازش حساب میبرن جز سوین... دختری سکسی و لوند که با دلبریاش دل سنگو آب می‌کنه! با اومدن سوین به خونشون پیشنهادی میده که..🙊🔞 https://t.me/+ff4aTfjEUsE1ZWQ0 https://t.me/+ff4aTfjEUsE1ZWQ0 رمانی پر از صحنه های #بزرگسال_هات🔥
إظهار الكل...
👍 3
رزرو تبلیغات تو همه چنل های رزالین👇 #ادمین https://t.me/roosetabla
إظهار الكل...
-سینه‌‌ لامصبت‌و چرا جلوی من نمی‌ذاری دهن بچه رو می‌گیری ازم ! نگاهم را به اخم‌های درهمش دوختم و چشم‌ های آبی ترسناکش که به برجستگی بالاتنه بلوز دکمه‌داری که تنم کرده‌بودم خیره بود. -خَفه‌خُون گرفتی چرا ؟ بچه رو بغلم تکون دادم تا کمتر نق بزنه. -نکنه میترسی تَحریک بشم بیفتم به جونت... با بُغض و حِرص لب زدم: -اون قدر نامرد نشدی هنوز وقتی جای بخیه‌ام درد می‌کنه بخوای باهام سکس کنی ، اونم تویی که به زیر یه ساعت قبول قانع نیستی ! همون لحظه صدای گریه بچه بالا رفت. به تندی دستش به سمت دکمه‌های بلوزم رفت و "هیشش " گفت.در حینی که داشت با خشم بازشون می کرد پُرخُشونت غرید: -فعلا بچه‌ام رو سیر کن اون وقت بعدش خودتو آماده کن که قراره جر بخوری... https://t.me/+n3veS-VSs8UwNDg0 https://t.me/+n3veS-VSs8UwNDg0
إظهار الكل...
👍 2😈 2
00:09
Video unavailable
اصلان، رئیس پلیسی که برای ماموریت تبدیل به بزرگ ترین مافیا میشه!! ولی اون یه نقطه ضعف داره. غزال، دختری که دل و ایمون اصلان رو برده. رابطه ی نامشروع داغ و سکسی بینشون رو همه میفهمن و وقتی غزال باردار میشه، اصلان ترکش میکنه و... #مخصوص_بزرگسالان https://t.me/+I0eaf1LIUhxlZmNk https://t.me/+I0eaf1LIUhxlZmNk
إظهار الكل...
5.30 KB
👍 4
#THE_OCEAN 🌊 #PART_149 🌀🌀🌀🌀🌀🌀 در که بسته شد بین آشوبو سَکوی کنترل قفل شدم : غذا درست کردی!؟ _ اوهوم غذا درست کردم : واسه من!؟ خندم گرفت آشوب خدای بازی با کلمات بود قشنگ هرچی می خواست از دهنم می کشید بیرون _ نه واسه مرادعلی : هوم که اینطور بی تردید شونه های پهن شو لمس کردم تصمیمو گرفتم دیگه نمی خوام فرار کنم باید به آشوب نشون بدم این زندگیو می خوام اونم باید بخوادش فکر انتقامو از سرش بیرون می کنم همونطور که تونستم عاشق مرد ترسناک و بی رحمی مثل اون بشم همونطورم می تونم زندگی مونو درست کنم _ بخور تا سرد نشده پلک زد خواست دور شه که شونه هاشو فشردم رو پنجه بلند شدم گوشه لب شو بوسیدم لبامو با مکث برداشتم مات شده بود با لبخند به سکو تکیه دادم _ بعدش بریم نهنگارو نشونم بدی!؟ می دونستم گیج شده شاید نرم گردنش آسون تر از چیزی باش که فکرشو می کردم تموم‌ مدت که غذا می خورد هیجام زده راجب دکمه ها ازش می پرسیدم برعکس همیشه با حوصله جواب می داد _ اینو بکشم بوق میزنه نگاهش خندید : آره بوق میزنه با استرس یکم کشیدمش _ بکشم!؟ : بکش ولی صداش بلنده نترس تو یه حرکت کشیدمش صدای جیغ و خنده بلندم تو صدای بلندش گم شد بلاخره لبخند شو دیدم ته غذارو دراورد و بلند شد 🌀🌀🌀🌀🌀🌀
إظهار الكل...
👍 232❤‍🔥 78😍 31💘 9🤗 7🔥 3
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.