وارش

🌍 دختر باقر ! 🌑 جعفر بخشی بی نیاز نویسنده و روزنامه نگار 🌐 این که دختر قالیباف بر چه اساس مجبور شده مقابل دوربین بنشیند و رفتارها و اعمالِ غلط گذشته پدرش را لاپوشی کند ؛ مشخص نیست.‌ اما فارغ از سفر ترکیه و خرید سیسمونی که کلی سر و صدا به پا کرد و نیمچه  آبروی خانواده پدرش را هم برد ؛ آن چه در گفتگوی دختر باقر مشمئز کننده است ؛ لحن و بیان او و خود شیفتگی پیش از اندازه ی اوست. در احساس پوچ دختر قالیباف بودن. ظاهرا بر ایشان این امر مشتبه شده که پدرشان از اساطیر و قهرمانان و نماد اسطوره ای یک چهره ی ملی ست‌ که این روزها در کسوت منجی ملت بر اریکه ی قدرت نشسته است. 🌐 نگاه متوهم خود قهرمان پنداری و خیال متورم خود بزرگ بینی ؛ روایتی نامانوس و وقیح از منش ارباب رعیتی ست که سالهاست در این برزن ؛ وجود داشته و کو به کو گشته و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده. خان های آبادی که رعایا را به برده گی می گرفتند و بر آنها خدایی می کردند. رخدادی که ضمیر آقا زاده گی را پرورش می داد تا ارباب ها پشت تکبر متهوع پنهان شوند و یک تنه بر ملتی فخر فروشی کنند. ادا و افه در بیان دختر باقر همین حکم را داشت. بیانی که چنان مشهود و بارز بود که گویا دختر شاه پریان است که لاف بزرگی می زند و لابد اگر از پدرش در مورد دختر سوال کنند که چه گفت و چرا گفت پاسخ دهد : یه دختر دارم ؛ شاه نداره. صورتی داره ؛ ماه نداره. 🌐 قطعا دختر باقر بودن جرم نیست. اما می تواند نماد ستم و جُوری باشد که بر بسیاری از دختران و پسران این سرزمین رفته است. که آنها هم پدری داشته اند. فرزند کسی بوده اند انگار. دختر و پسر پدرانی که به جای صندلی صدرات ؛ پینه بر پیشانی داشته اند و عرق شرم بر صورت هایشان نشانده اند. آنهایی که نتوانستند دختران خود را چون دختر باقر راهی ترکیه کنند و برای نوه هایشان سیسمونی بگیرند. پدرانی شرمسار که اسباب سفر که هیچ اسباب یک زندگی معمولی را هم به فرزندانشان ندادند.‌ پدرانی که وقتی پدر بزرگ هم می شوند از شرم نداشتن ها احساس کوچک شدن می کنند و مدام سر به زیر دارند. پدران شریف و نجیبی که رنج شرمساری از خانواده را بر دوش می کشند و اندوه و غمِ اولاد کمرشان را خم کرده است‌‌. 🌐 دختر باقر حتما که به قالیباف بودن پدرش بسیار فخر می فروشد و خود را تافته جدا بافته از تمامی دختران این سرزمین می داند. اما حاصل قالیباف شدن پدرش ؛ فقر و فلاکتی بود که به تقدیر فرزندان ایران گره خورد تا جوانان ایرانی از موهبت ها و امکانات اولیه یک زندگی معمولی هم محروم شوند و با عقده و حسرت به میان سالی برسند‌. آری ... تمام بچه های ایران فرزند کسی یا کسانی هستند که نامشان پدر است‌. گرچه نام پدرشان قالیباف نیست. اما فرزند پدرانی هستند که پای این زندگی کوفتی سوختند اما شرف شان اجازه نداد پدر سوختگی بیاموزند. https://t.me/matn_sara20 ✅✅ @varesh_ir

https://t.me/Namayandeh3oma/61939 ⤴️⤴️⤴️ میبینی؟! من بدبین نیستم؛ بدی وجود دارد، که میبینم. حسین جنتی راست گفت: "ما زیادیم ولی، اِبن زیادید شما" @varesh_ir

. ⚖ []¿[]اویی که برای صندلی مجلس رد صلاحیت شد، امروز برای صندلی ریاست جمهوری تایید میشود! []¿[] عجب! نازنین؛ هم تو میدانی ماجرا چیست هم من؛ این میان مشکل از باور ماست؛ من نه میخواهم راه دورتر بروم و نه قصدِ پراکنده گویی دارم؛ از همین ماجرای عجیبِ عملیات ۷ اکتبر حماس میگویم که خیلی هم از آن نگذشته؛ ماجرایی که دقیقاً مصادف بود با روزهای پر التهابِ جنبش مردمیِ زن زندگی آزادی و مهار زدن بر خشمِ کشوری که کنترلش داشت از دست حکومت خارج میشد و ناگهان.... حمله حماس به اسرائیل!!! کات  و  سکوت! تقریباً حواسِ تمام دنیا، به سمت این حمله و ماجراهای تراژیک و وحشتناک بعد از آن متمایل شد، نشد؟؟ و آنقدر ادامه یافت تا که در این فاصله، رژیم جمهوری اسلامی توانست دوباره مهار کشور را بدست بگیرد و سوارِ کار شود! زمان از اینگونه میگذشت؛ ما رسیدیم به انتخابات مجلس اسفند ۱۴۰۲   مردمانِ بغایت خسته و آشفته اما، اینبار نیامدند! نیامدند و گفتند نه.  نظام خشمگین شد؛ و به تلافیِ این نه، تا توانست جوری به جان مردم افتاد که نفس های خودش به شماره رسید. و همچنان زمان بود که از اینگونه میگذشت !   حالا می باید دیکتاتور بجنبد و بعد از این که از یک سو، حسابی غیظ و خودکامگی اش و از سوی دیگر، محتوای جیبش را ارضاء کرده، برای حفظِ همچنانِ قدرت در دستانِ خودش و تار و مارِ رقیبانِ پرسودا، به هر طرفه الحیلی!! که شده، یک انتخابات ضرب الاجلی به راه بیندازد؛ که انداخت؛ اما،  مردم را چه کند؟  مردم به او آری نمیگویند؛ میگویند؟؟   نه؛ طبیعتاً دیگر نه؛ و او این را بهتر از هرکسی میداند. پس چرا دوباره از حقه یِ همیشگی استفاده نکند، درست مثل همین ماجرای ۷ اکتبر، وقتی هنوز هم کارایی دارد!؟ انحراف حواس ها؛ و دوباره صیدی که در مهارِ دام و کامِ او خواهد بود؛ بعد از یک انتخاباتِ نمایشی و هیجانی، وقتی که کارها پایان یافت، قطعاً او میتواند دوباره ضمامِ #انتصاب_منویاتِ فقاهتش را بدست بگیرد و ...گور پدرِ مردم!! اینبار منوی مرزها هم باز است! من دلم نمیخواهد اینها را بنویسم اما به خودمان دروغ هم نمیتوانم بگویم. نازنین؛ من و تو، بارها از این سوراخ گزیده شدیم. نشدیم؟ تو به من میگویی چرا بدبینم! من میگویم : بدی هست که می بینم. اگر نبود نمی دیدم. هردو میدانیم که در طول تمامِ این سالها، جمهوری اسلامی با انواع سوءاستفاده از همین احساسات تلخ و شیرینِ مردمان بوده که کارش را جلو برده. خب پس چرا اینبار این کار را نکند؟!  این بار هم میتواند از طرفی، با سوءاستفاده از روحیه خسته یِ مردم و از طرفی با ایجاد آدرنالین و تزریق امید واهی و کاذب به آنها دوباره کارش را پیش ببرد! نمیتواند؟ دست کم برای ۴ سالِ دیگر؛ و خب البته، بلطف حافظه یِ کم و هیجان زیاد ما، تا اینجای کارش هم موفق بوده..! _وارش_ @varesh_ir

قاضی- خواهر شما متهم هستی از روی پلی که پلمپ شده بوده رد شدی. زن- حاج آقا. فرمودید خواهر. اطلاع دارید که من خواهر شما نیستم. ولی بله،‌ اعتراف می‌کنم دو بار از روی پل رد شده‌ام. قاضی- از روی پلی که به خاطر بی حجابی پلمپ شده بوده چرا رد شدی؟ زن- برای اینکه آرایشگاه اونور پل بود مجبور بودم رد بشم. قاضی- حالا لازم بود حتماً به آرایشگاه بروی؟ زن- بله حاج آقا. نوبت اپیلاسیونم بود. قاضی- اپیلاسیون؟ الله اکبر. مگر نمی‌دانی حرام است! زن - حرام وقتی هست که از روی پل پلمپ شده رد نشده باشی. قاضی- چرا جای دیگر نرفتی اپیلاسیون؟ زن- برای اینکه این خانم کارش خوب است. ضمناً چون از شغل اصلیش برکنار شده، خواستم حمایتی هم بکنم. قاضی- چرا از شغلش برکنار شده؟ زن- برای اینکه بهائی است. قاضی - الله اکبر، الله اکبر، الله اکــــ ..... (تعطیل جلسه دادگاه تا زمان به هوش آمدن قاضی) {}اطلاعیه{} بسمه تعالی به اطلاع هموطنان عزیز و امت مسلمان می‌رساند که در پاسخ تلفن‌ها و نامه‌ها و ایمیل‌ها و اینستاگرام ها و تلگرام‌هایی  که همه روزه به میزان میلیونی به بیت رهبری می‌رسد، ضمن قدردانی و سپاسگزاری از دلواپسی یکایک شما، به اطلاع می‌رسانیم که در صورت ارتحال ناگهانی مقام معظم رهبری، مراتب بلافاصله از طریق صدا و سیما و باقی رسانه‌ها به اطلاع امت شهیدپرور خواهد رسید. بنابراین لزومی به تلفن و نامه نویسی و پرسش و استعلام همه روزه دوستداران مقام معظم نمی‌باشد. مستدعیست هموطنان عزیز تا اطلاع ثانوی از این گونه تماس‌های شفاهی و کتبی با بیت رهبری نداشته باشند و بخصوص از مراجعه حضوری خودداری کنند. ضمناً یادآور می‌شود در صورت وقوع چنین حادثه تألم باری، جنازه مطهر مقام معظم در اختیار هیچ‌یک از مراجعان و علاقمندان قرار نمی‌گیرد!!!! و بیت رهبری رأساً برای کفن و دفن رهبر راحل اقدام خواهد کرد. والسلام. بیت رهبری *** _هادی_ ** ✅ @varesh_ir

⚖ میگفت: بیا اینبار اعتماد کن! گفتم: چیزی نشدنی میخواهی نازنین؛ درحالی که خودت هم میدانی به اصالتِ ریشه های این ساقه های نازکِ نشاء میشود اعتماد کرد اما به گردنِ کلفت یک #نظام_متقلب هرگز. @varesh_ir

⚖ _ مگر جمهوری اسلامی چه کرد؟! + حقیقت را سلاخی کرد؛ ... اینجا "حقیقت را در زنجیر می بینی" اینجا حقیقت را بر دار می بینی" اینجا حقیقت را پاره پاره ،مدفون شده در خاک می بینی" _وارش_ @varesh_ir

⚖

گفتم:  قصدِ بی ادبی ندارم اما من هربار که آقای مسعود پزشکیان را میبینم، حقیقتاً به یاد مسعود شصت چی می افتم در سریال مرد هزارچهره؛ آنجایی که گفت: "من اصلا اشتباهی ام" ... گفت: انشالله که اشتباه کردی؛ !! این کجا و آن کجا؟ گفتم: انشالله؛ اما شما رخِ دور و بری هایش را ببین؛ مُشتی قلدر و قالتاق و سِند و رِند و پاچه ورمالیده؛ جاهای دیگر را خیلی نمیدانم اما اینی که من دارم اینجا میبینم، اشتباهیست. _وارش_ @varesh_ir

... + نگفتی بالاخره "طرح" است یا "قانون" ؟ _ خیلی سوال میپرسی. @varesh_ir

🕹 "تاجری مجلس تفسیر گذاشت؛ ابتدا فاتحه بر قرآن خواند" @varesh_ir