cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

𝒔𝒆... 𝒘𝒐𝒓𝒌𝒆𝒓🫦

شب انقد برات بخورمش کِ صُب نتونی راه بری بِیب🍑💦 رمان اروتیک و بزرگسال سک*س ورکر⛔️

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
11 622
المشتركون
-6624 ساعات
-4067 أيام
-96230 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

برگه‌های پاسور را به ب.هشت خیسم کشید که از لذت چشمامو بستم... - آه... چاووش! برگه‌های خیس رو به رقیباش نشون داد و گفت - رو دوست دخترم‌ قمار می‌کنم... هر کی برد امشب برای اونه!!! صدای جمعیت بلند شد و من ترسیده بهش نگاه کردم که با لبخند وحشتناکی گفت - خیس خیسه آقایون... آماده جر دادن🍑💦 https://t.me/+QfhItrHgltBlZTdk https://t.me/+QfhItrHgltBlZTdk دوست پسرش رئیس بزرگ‌ترین کازینوی خاورمیانه است و یه شب تو مستی دوست دخترشو وسط میز #قمار میبازه به #رقیباش😱🔞
إظهار الكل...
با نوازش صورتم گیج چشم باز کردم و با دیدن جاوید وحشت زده عقب رفتم... با خنده اش از وحشت لرزی به جانم افتاد...میخواستم فرار کنم تا جای اهورا برم اما جاوید گیرم انداخت و الان تو خونش زندانی بودم... - چیشد کوچولو؟منتظر اهورایی؟هوم؟ پوزخندی زد و به طرفم اومد.. - اهورا جونت با زیدش تو دبی درحال عشق و حاله! بد نیست ماهم خوش بگذرونیم؟هوم؟ گفت و به طرفم اومد و با پاره کردن لباسم جیغی کشیدمو....🔞❌ https://t.me/+JKiHo1afIdRlMDQ0 https://t.me/+JKiHo1afIdRlMDQ0 #خشن_تجاوزی
إظهار الكل...
سک*س دختر ج‌نده دانشگاه با پسر بسیجی 🔞 مشاهده رمان اروتیک و ممنوعه :
إظهار الكل...
با نوازش صورتم گیج چشم باز کردم و با دیدن جاوید وحشت زده عقب رفتم... با خنده اش از وحشت لرزی به جانم افتاد...میخواستم فرار کنم تا جای اهورا برم اما جاوید گیرم انداخت و الان تو خونش زندانی بودم... - چیشد کوچولو؟منتظر اهورایی؟هوم؟ پوزخندی زد و به طرفم اومد.. - اهورا جونت با زیدش تو دبی درحال عشق و حاله! بد نیست ماهم خوش بگذرونیم؟هوم؟ گفت و به طرفم اومد و با پاره کردن لباسم جیغی کشیدمو....🔞❌ https://t.me/+JKiHo1afIdRlMDQ0 https://t.me/+JKiHo1afIdRlMDQ0 #خشن_تجاوزی
إظهار الكل...
سک*س دختر ج‌نده دانشگاه با پسر بسیجی 🔞 مشاهده رمان اروتیک و ممنوعه :
إظهار الكل...
سک*س دختر ج‌نده دانشگاه با پسر بسیجی 🔞 مشاهده رمان اروتیک و ممنوعه :
إظهار الكل...
•| مذه‍بیِ شهوتے💦👅 |• #پارت_41 موهام رو به چنگ کشیده بود و همچنان حالت داگی بودیم که گفتم: از کجا بلدی انقد خوب بکنی... فکر میکردم به جای سوراخ کو.نم بکنی تو سوراخ گوشم... با نفس نفس گفت: تو این موقعیت چرا یادت افتاده اینو بپرسی...؟ - اخه مثلا بچه مثبتی اما یه طوری میکنی که اون همه دوست پسرم با روابط متعدد نمی کردن. از کجا بلدی...نکنه زیر ابی می رفتی مثل الان؟ - خب ما هم یه جاهایی زیر ابی می ریم. - پس همه اش خدا و پیغمبر میکنید واسه ما خودتون تپه نریده نذاشتید هان. برم گردوند و کرد تو ک.صم. - تو که نمی‌خواستی بدون کاندوم بکنی. - حالا که ک.ص مجانی گیرم اومده حیفه از این فرصت استفاده نکنم. پسر بسیجی دانشگاه‌ سر مچ شون رو موقع سک.س گرفته حالا میگه اگه میخوای به کسی نگم باید منم با دختره سک*س کنم و...💦🔞🔥 https://t.me/+_imbXsme_IU5YTdk https://t.me/+_imbXsme_IU5YTdk
إظهار الكل...
00:03
Video unavailable
sticker.webm1.42 KB
#part56 حس‌ می‌‌کردم دارم نفس کم میارم، اما اینقدر پر شور مشغول بوسیدن هم بودیم که حاضر نبودم حتی برای دمی؛ ازش فاصله بگیرم. این مرد کارش تو بوسیدن فوق العاده بود! میتونست فقط با لباش، یک زن رو به اوج خودش برسونه! حس کردم دیگه نمی‌تونم بیشتر از این تحمل کنم که با دستم ضربه ای به شونش زده و خودم رو عقب کشیدم. خیلی زود متوجه شد و ازم فاصله گرفت. البته که لحظه آخر جدا شدن، لب پایینم رو گاز گرفت و با خودش عقب کشید. با نفس نفس سرم رو عقب تر کشیده و به چشماش خیره شدم. ازش ممنون بودم که کمرم رو محکم نگه داشته بود. چون مطمئنا خودم نمی‌تونستم خودم رو نگه دارم و قطعا پخش تخت می شدم. لبخندی زد که دوباره چین گوشه لبش پدیدار شد. - خانوم کوچولو باید تحملت رو تو بوسه ببری بالاتر! هنوز نفسم جا نیومده بود، بنابراین با نفس نفس جوابش رو دادم: - تاحالا هیچ مردی مثل تو اینجوری نپریده بود رو سرم و اینطوری نبوسیده بود. آروم تر! -اخ چقد دلم میخواست حاج بابات میدید دختر سر به زیرش داره روی میز بیلیارد باشگاه من اینجوری ک*ص میده الکل مغزمو خاموش کرده بود که قهقهه زدم و گفتم : اگه میدونستم انقد کلفتی زودتر میومدم سراغت حاج امیر! سیلی محکمی روی سینه لختم زد و گفت : حاجی باباته حرومزاده! آخ من دهنی ازت بگام فردا‌. نمیدونی چه فیلم جذابی قراره تو محل پخش بشه ازت بابات که ببینه اینجوری زیر من داری جر میخوری به دست و پام میفته تا عقدت کنم! اون موقع بهش حالی میکنم امیرحسین یزدانی کیه!🔞❌ https://t.me/+AmryY5Ovb81hZmZk
إظهار الكل...
سک*س دختر ج‌نده دانشگاه با پسر بسیجی 🔞 مشاهده رمان اروتیک و ممنوعه :
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.