کانال : شاهنامه پژوهى استادسپنتامهر

به آزرمی دخت گفتند اینک که پادشاه شدی، بیا تا سکه ای از شما بزنیم. پاسخ داد هرگز، من زن هستم، کسی نباید زنان ساسانی را ببیند، نگاره پدرم را بزنید با نام من. برای همین سکه های ازرمی دخت نمای پدرش اپرویز را دارد. شگفت آور نیست چنان مردان میهن پرستی ازین زنان غیرت مند 🌺🌺

჻ᭂ✾ٖٖٖٖٓुؔ•💖 چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید #حضرت_سعدی ساغر ♡ عشق ༅࿇༅჻ᭂ✾ٖٖٖٖٓुؔ•💖✾ٖٖٖٖٓुؔ شبتان اکنده از عشق و نور دوست یگانه .....💞💐 @shaahnaame_baastaan ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌💚🤍♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─

خردنامه فردوسی چو روزِ تو آمد جهاندار باش خردمند باش و بی‌آزار باش.گ زبان را مگردان به گرد دروغ... چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ ...! پسین تون نیکو ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌💚🤍♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─

۲۹ مه #روز_جهانی_سلامت_گوارش است. روزی برای افزایش آگاهی، پیشگیری و درمان بیماری‌های ناشی از دستگاه گوارش که امسال شعارش این است: سلامت دستگاه گوارش‌تان را در اولویت قرار دهید ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌💚🤍♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─

💚 🤍 ❤️ 🔥کزین بگذری مردم آمد پدید/ شد این بندها را سراسر کلید/ سرش راست برشد چو سرو بلند/ به گفتار خوب و خرد کاربند 🍃💐درود دوستان 🍃💐 امروز و هر روزتون سرشار از اگاهی ┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌💚🤍♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─

درود این فَرتور، نگاره یاعکس از هزارسال پیش نیست! افغانستان هم نیست! اینهابچه تهرونیهایعنی بچه های پایتخت نشینند!! کسبه ومردم تهرانندنزدیک به10سال پیش ازرضاشاه بزرگ!! این فرتور وعکس نشانگرزندگی فلاکت بار پدروپدربزرگهایِ من وشماست!! کسانیکه،هنوزپهلوی رادشنام میدهندکمی تاریخ بخوانندوعینک خشکمغزی وتعصب رابردارندتابدانندپیش ازپهلوی، نَهِش ووضعیت کشورچه بود وباآمدن آنها ودر۵۳سال چه شد؟! براستی اگرکمی دادوانصاف داشته باشیم و سِلَم یا پلمه یا لوح مغزمان راازداده های آخوندیسم وچپ کمونیست گذشته پاک کنیم وچشمهارا بشوییم وجوری دگروموشکافانه بنگریم،درخواهیم یافت که، آن پدروپسرنه تنها مملکت مارا ویران نکردند که هزارسال مملکت راجلوبردند! عکس ازآنتوان سوروکین،عکاس روس گرجی که تابعیت ایران راگرفت درگذشته بسال۱۳۱۲خورشیدی/تهران #سپنتامهر ۱۳۹۸خورشیدی #حافظه_تاریخ #بازگشت_به_پهلویسم #شهیاران_کاوگان_میهن

بخش دوم فرتورها،نگاره هاوعکسهای تاریخی سوروکین! #سپنتامهر ...دوم اینکه اگرهم چنین باشدکه گفتندچه سودی برای حکومت پهلوی که مردان بزرگ ومترقی وپیشگام در مدرنیسم وروشن اندیشی مانند ذکاءالملک فروغی وحسن پیرنیاومخبرالسلطنه هدایت وتیمورتاش وعلی اکبرخان داور درآن وزارت ورهبری سیاسی داشتند داشت که دستورنابودی نگاتیوهای عکاسی رابدهند؟ مگرهمه آن عکسهاازجامعه قجری وفقرودرماندگی وگرسنگی مردم یا سیری شاه ودرباریان وتشریفات آنهانبوده؟ نیزآیاشخص شاه برمحوتعدادی شیشه یک عکاسی اشراف وآگاهی داشته گرچه میدانم این پرسش ازبنیادنادرست وتوجیه گرانه ست ولی درجامعه استبدادزده ای که میراث قاجاری برای پهلویست که راهزنهارامانند نایبیان کاشان و…ناگزیرفرمانروا میکنندوهرجایک ملوک الطوایفی برپاست وشیرازه سیاسی و جغرافیایی کشور،سست ولرزان ودرحال ازهمه گسستگی وازهم پاشیدگیست، وازسویی بزرگترین خویشکاری ووظیفه حکومت، نگهداشت تمامیت سرزمینی کشورست ومشکلاتی مانندنبودامنیت وراه وبهداشت وآموزش و…صدهانیازدیگرکه گریبانگیردولتست,همچنین وظیفه دولت نوپای پهلوی، تامین آن نیازهاست ونه نگهداشت شیشه هاونگاتیوهای یک عکاسخانه،چنین کاری درچه درجه ای ازبایستگی واولویت بوده ست؟! خوب!درچنین نَهِش ووضعیتی باکشوری ویرانه وصدهادشواری سخت، چه چشمداشتی ازحکومتی نوپاست که برهمه چیزاشراف داشته باشد!؟ نیزحکومتی که بشتاب به مدرنیزاسیون ونوینسازی کشور پرداخته، وباحکومت پیشین که واپسگرا،استبدادی و پادِ مردمی وضدملی بوده وسخت ناهمگون وناهمگراودشمنست، چرابایداسنادی راکه درنفی حکومت پیشین ونشانگربیکفایتی آنهاست ودراثبات خویشست راپنهان کندیانابودسازدآنهم چیزهایی مانندنگاره و عکس وفرتوربرداری وعکاسی که ازنمادهای مدرنیسم وپیشرفت میهن مابوده است که اگرچنین،کرده باشدبرخرد آن حاکمان نبایدخندید!؟ بهرروی! روشنست اگرچنین چیزهایی بودرا اتفاقا حکومت پهلوی بایدبیشتر نگهداری وبرجسته وآشکارمیکردلیک اگرچنین گزارش راستی آزمایی نشده درست باشد،که به گمان من بسی دورست وبعید،پذیرفتنیست به آوندها ودلایل وفرنودهایی که گفتیم شایدبتوان گفت نابودی برخی ازنگاتیوهاوعکسهای سوروکین برای باردوم پس از مشروطه در زمان پایانی حکومت قاجارو در زمان وزارت جنگی یا سردارسپهی رضاخان دردوسه سال نخست سده چهاردهم سالهای ۱۳۰۰تا۱۳۰۳بوده وانجام گرفته یعنی درسالهای بی نظمی ونابسامانیهای پایتخت که دستخوش تغییرات،دگرگونیهاوناامنیهابودوقتلهاومرگهای مشکوک برخی کسان مانندعشقی که به سردارسپه منسوب میشدیاقتل وابسته نظامی سفارت امریکاسرگردایمبری درتهران و…نشان ازنبودامنیت درپایان قاجاریاشایدهم کوتاهی نظمیه آن زمان درنگهداری وتامین امنیت عکاسخانه آنتوانخان، سبب وشوندازمیان رفتن عکسهای اوشده ونظمیه ازسوروکین پشتیبانی بسنده وکافی ننموده باشد! باری! انتوان سورکین درسال1308درتهران درگذشت نیزچندسال پیش ازمرگ،چندفرتور وعکس ازرضاشاه نیزدرعکاسخانه خودگرفته است وبارضاخان آن زمان دوستی داشته،که همین، تئوری یا پنداره وفرضیه نابودی نگاتیوهای اورادرسالهای آغازین۱۳۰۰،درهاله و شایوَرد و پوشه ای از ابهام مینهد! همچنین،اوعکسهایی بسیار ارزشمندازشکنجه،چوب زدن ،فلک کردن بچه ها، زنان و هیئت قفلیها وقمه زنی،تریاک کشی درقهوه خانه هابگونه آشکار،فقرومستمندی وگرسنگی عمومی وهمگانی و وضعیت فقیرانه مردم درکنارعکسهای شاه ودرباریان وشاهزادگان وخانهاواربابان گرفته که بسیارشایان نگرش وتوجه، خردبرانگیز وازدیدگاه علمی ومردمشناسی،ارزشمندست! #رضا‌_شاه_روحت_شاد #شهیاران_دادخواهان_ایران

درودبیکرانه وسپاس بیشماره بشمانیکیاران،هماره! فَرتورها،عکسهاونگاره های تاریخی سوروکین! #سپنتامهر بیگمان،رخشاره وفیلمهایانگاره هاوعکسهای تاریخی وکهن ازاسنادپذیرفته وغیرقابل انکاردرپژوهشهای تاریخیند. ازیراخشک اندیشان ومتعصبان خشکمغزرانرسدونشایدکه آنهارانپذیرندوبه غوغابرخیزندمگرخشک اندیشی وپیورزی، خردآنهارادچارکاستی ورنجوری نموده باشد! باری! درپی پخش ونشر نگاره ها،فرتورها وعکسهای تاریخی درفراخه پندارین یافضای مجازی که با زند وگزارش و سَفرنگهای من،بگونه زیرنویس همراه بود وآن نگاره هاوآن سری عکس یا فرتورها را گذری ونظری درتاریخ یاآیینه تاریخ نامیده بودم برخی دوستان نام عکاس وفرتورگرراپرسیدندومن بیادآوردم که بسی ناسپاسی وزشتخویی ست که یادنیکویی ازآنتوان سوروکین ننمایم. اودرتاریخ هنر بابرنام ولقب آنتوان خان که مظفرالدین میرزای ولیعهدبدوداده بودشناخته شده وپس ازمیرزاابراهیم عکاسباشی ازناموَرترین فرتوربرداران وعکاسان دربارقاجارست! پدرآنتوان کارمندروس تبارسفارت روسیه تزاری درایران بودکه بادختری گرجی پیوندزناشویی بست وآنتوان ازچنین پدرومادری،درتهران پای به گستره گیتی نهاد. پدرش درکودکی ازاسب به روافتادودرتهران،درگذشت. پس ازآن مادرش بافرزندانش وآنتوان که دوره کودکی رامیگذراند،به گرجستان رفت. آنتوان،چندسال پس ازآن به زادگاهش ایران بازگشت. اونخست به تبریزوبه دربارمظفرالدین میرزاوسپس باکشته شدن ناصرالدینشاه بدست میرزارضای کرمانی نامداربه شاه شکارکرمانی درسال1313قمری یامهشیدی به همراه ولیعهدپیشین به تهران آمدودردرباروسپس درمیدان مشق وتوپخانه تهران به پیشه نگاره گری وعکاسی پرداخت. سوروکین،همچنین،درکنارنگاره گری وعکاسی،دلبسته هنرنگارگری ونقاشی ایرانی ومکتب تبریزورضاعباسی گردید! ناگفته نماندکه تاپیش ازرضاشاه بزرگ خریدارهنرتنهادربارهاواشراف بودندواین تاج سرآفرینش یعنی هنر ویژگی وانحصاریِ تاج برسران وتاجداران وفرزندانشان،بودوازدربارهابیرون نمیآمدوپیوسته وهماره، ازآنِ لایگان وطبقات فرادست جامعه،بود.به ویژه هنرهایی چون فرتوربرداری وعکاسی که نخستین نگاره گروعکاس تاریخ هنرماخودناصرالدینشاه بودکه دستورساخت وگشایش عکاسخانه مبارکه رادادوآماج وهدف اوازآموزش ویادگیریِ فن وهنرنگاره گری وعکاسی،گرفتن عکسهای زنان حرمسرایش ودگربانوان درباربودتاکه نامحرمان رابدانجاراه نباشد! همچنین،ازهنرهای دیگردرباری نگارگری ونقاشی بودکه دستمایه حضرت ظل اللهی وشاه بودوویژه درباروشاهزادگان واشرافزادگان وبی گمان،توده مردم ازآنهابی بهره ومحروم! ازینروی! آنتوانخان،سالهادراندرونی شاهان قاجاروشاهزادگان وخوانین بودولی اوهنرعکسبرداری وسوژه هایش راازگرداوِه ومحدوده وگستره درباربه درون جامعه بردبه ویژه از زندگی روزمره مردم کوچه وبازار،لایگان وطبقات وپیشه های گوناگون،نیزآیینهاومراسم،سوگهاوجشنهای ایرانیان،نگاره وتصویرهای بسیاری که ازدیدگاه مردمشناسی وتاریخی ارزشمندست،پایسته وثبت نمودکه هرکدام ازآنهابمانندسندوخاستگاهی ونیز بُنمایه ومرجعی استوارومستندوارزمندومعتبردردربارواسناد طبقه بندی شده تاریخ قاجاریه تادوره پهلوی نخست یعنی رضاشاه پهلوی،جای گرفته وهرپژوهشگردانشهاوعلوم انسانی بویژه تاریخ رابدانها،نیازو آیَفت، افتد! ازبهترین فرتورها،نگاره هاوعکسهای او، عکسهای دوره مشروطه اوست که شوربختانه ازآنهااندکی بیش،برجای نمانده است. گویندآنتوانخان7هزارشیشه عکس و فرتور،بایگانی وانباره کرده بودکه درجنبش وخیزش مشروطه، هواداران استبدادولمپنهای پاشنه ورکشیده شیخ فضل الله نوری مانندسیدمحمدصنیع حضرت و…به عکاسخانه آنتوان ریخته وآنجارابآتش کشیده و5000نگاتیوش رامیسوزند! امروزنزدیک به700تاعکس ونگاره وفرتور ازاین عکاس ونگاره گر ایراندوست, بیشتربرجای نیست که بیشترآنها ازسوی بازماندگانش به کلیسایی درتهران بخشیده شدو چندی پس ازآن، ازموزه هایی دراروپاوامریکاسردرآوردوبه ارمغان،بدانجارفت! نوشته ای راچندسال پیش درمجله بخاراازدکترسمسارخواندم که دولت ایران،چندصد تاازعکسهای بجامانده سوروکین رادرزمان رضاشاه ازاوگرفت، ببهانه اینکه دوره مدرن ونوین ایران آغازشده ودرین زمانه پیشرفت ومدرنیسم ،نیازی به این عکسهای دموده وواپسگرایانه نیست! نمیدانم دکترسمسارچگونه بی هیچ رفرنس وچشمهْ پژوهش ارزمندومعتبری این اطلاعات راستی آزمایی نشده که ناراست راتنهابرپایه شنیده هاومیگویندهای آزمون نگردیده، فرمودند که یکی ازصدها بهانه ودستاویز آخوندیسم وپهلویستیزان شود!؟ نخست اینرابگویم که رضاشاه نخستین شاهیست که هنرراازدرون وازبطن وشکم دربارو ارگهای حکومتی بزیرکشیدودرمیان توده مردم گستراندوباپایه ریزی سیستم نوین آموزشی وبنیادنمودن دانشگاه،همه هنرهارابگونه برابربادادگری وعدالت آموزشی،برای همه فرزندان این مردم درهمه شهرهای کشورازدورونزدیک بارمغان آوردورسته های هنری چون خوشنویسی،نگارگری وموسیقی رادرشیوه نوین آموزشی،جزوکتابهای درسی گذارد! بخش۲>

درودبسیار بسیاری از فَرتورها یا نگاره ها و عکسهای زمان قاجار، یادگار آنتوان سوروکین ازنخستین نگاره گران و عکاسان پرکار دوره ناصریست! اوسالهادرعکاسخانه مبارکه ودرکنارمیرزاابراهیم عکاسباشی که در دربار ناصرالدین شاه بنیاد یافته بود واز شاهان قاجار،شاهزادگان ونیز از مردم کوچه و خیابان در تهران و شهرستانها یاروستاها و نَهِش یا وضعیت مردمان درآن روزگاران ،عکسبرداری و فرتورنگاری کرد،آنچه در زیر می آیدگزارشی درباره اوونیزگزیده ای از فرتور. ونگاره ها و عکسهای اوست! سپنتامهر

...بخش 3 میان ماه من تاماه گردون ! احلیل شاهزاده !! ....را برایتان آورده ام ]! ناگفته نماند این ظل السلطان یا مسعودمیرزا که فرمانروای نزدیک بنیمی از استانهای جنوبی کشوربود ، برپایه شیوه وروش و شگرد سیاسی قاجار که بازمانده از زمان ایلخانان مغول بود، دربرابر پولی که( مابه الاجاره و مقاطعه )نام داشت و بشاه پیشکش میشد ، (حکومت )و فرمانروایی اصفهان را از شاه بابا به (مقاطعه )درآورده وماننددیگر (حکام)و فرمانروایان شهرها و (ولایات )دهها برابر پول (اجاره ومقاطعه حکومت) و هزینه های لشکری ودیوانی و(اداری) اصفهان ، بنامهای باج و ساج و (خراج ،مالیات و عشاری) و .....، را ازمردم ولایات بی بازرسی و پاییدگی و بی رسیدگی و وارسی به ( حساب وکتاب) او ازسوی شاه یا نهاددیگر ، میستاند ، وچنان مردم را از بیداد وآزار وستمهایش بستوه آورده بود، نیز مردمان بیچاره آنچنان از خودکامگیها ،خونریزیها و شکنجه هایش بجان آمده بودند وبی اندازه ، دادخواهیها و (شکایات )مردم آنسامان بشاه بابا رسیده بود هرچنداو بی هراس و بیباکانه ، بسیاری از مردم بیچاره و آسیب دیده ازستمگریهایش و دادخواهانی که بتهران رفته یا نامه ای بشاه نگاشته بودند را کشته و بزندان افکنده بود و سرانجام ناصرالدینشاه پس ازسالها نتوانست بر نامردمیها ، بیدادوستمهاوخونریزیهای پسر ،پوشش گذارد و دادخواهیهای مردم را نادیده گیرد و بفرجام اورا ازفرمانروایی و (ولایت ) اصفهان برکنار وبتهرانش فراخواند، درین نوشته ، وزیردفتر که شمار پولهای اورادارد سهم شاه راگوشزدکرده ولی شاه بر وزیر و (حساب)رسان ودبیران سخت خشم میگیرد که .... ! ...روزسه شنبه 5 شعبان 1305 (قمری) یا مهشیدی ! 《صبح رفتم تعمیرات خیابان راسرکشی کردم .....ازآنجا خدمت شاه رفتم ،ظل السلطان شرفیاب شد،خیلی طرف مرحمت شد.بعدازناهار هم وزیر دفتر2 و مستوفیها احضارشدندوتاکیددرحساب ظل السلطان و فرمودندکه برفرض ظل السلطان فاضل داردبه شما چه ، که فضولی میکنید؟! خلاصه شاهزاده را دعوت فرمودند که فردادررکاب همایون سلطنت آباد برود .عصرمن خدمت ظل السلطان رسیدم خیلی صحبت شد . منازاعتضادالدوله شنیدم که شاهزاده 7 سرداری الماس دارد <<سرداری کت بلند که پایینش چیندار ست و جامه بزرگان وفرمانروایان بوده >> قسم خوردکه دروغست ،بعد وضوگرفتندونمازخواندند ،بخاطرم این شعرآمد، عاملان درزمان معزولی/ همه شبلی وبایزیدشوند! اما جورغریبی ادرارفرمودند . پیشخدمتی گلدان دردست داشت دکمه شلوار خودرا در حضورمن بازکردند ! پیشخدمت باشی که ابراهیمخان موسوم است احلیل شاهزاده را گرفته در گلدان نهادند ، شاهزاده ادرار کردند ، همان پیشخدمت باشی آب ریخت طهارت گرفتند ،خیلی من تعجب کردم !!....... 》 خوب ! این راهم ،بایدبگویم ، مسعودمیرزاظل السلطان پسر بزرگ ناصرالدینشاه که بایستی جانشین و (ولیعهد) پدر و سرانجام شاه سپسین و (بعدی )میشد، به آوند ودلیل وفرنود نیمه قجر بودنش از شاهی کنارگذاشته شد و برادر دوم مظفرالدینشاه (ولیعهد) وجانشین پدرشد . گفتنیست چون حکومت بشگرد وشیوه ترکان ومغولان ، بگونه و بروش ایلی بود شاه بایستی ناگزیر ، از سویه پدرومادر ، هردو ترک باشد ،وزیران غیرترک نیز بایستی با پیوند سببی بایل ، میپیوستند ،ازیرا ، در فرمانروایی ترکان ومغولان ،بسیار نایاب بوده و کم رخ داده است ،وزیری ایرانی تبار بی پیوند سببی با مغولان وترکان بوزارت برسد ! بگونه ای که وزیر دامادشاه بوده و یا شاه دامادوزیر ! بدینگونه ، چون مادر ظل السلطان ،عفت السلطنه پارسی زبان بودوازترکان قجری نبود ، برابر آیین و شگرد و شیوه وروش و (رسم )قجری مسعودمیرزا از شاهی کنارزده شد ! اگر چه همه قاجاریه انسانهایی درشتخو، سنگدل ، دژکام و ستمکار بوده واز مهربانی و شیوه انسانی بویی نبرده وبی بهره بودند ولیک او گوی پیشی و (سبقت ) را در ددمنشی ، ناجوانمردی و سنگدلی و خونریزی از همه هم تبارانش ربوده بود . تهی از زیبایی و مهر و( خالی) از (لطف) نیست این رویداد را با گمانه خودم درباره او بگویم که چرا این انسان ، که نشانی از آدمیت جز نام ونما ، نداشت ، بدینسان خونخواره بود وبآسانی دست بجنایات بیمناک وهراس انگیزمیزد! خوب ، یک دلیل و فرنود این ناهنجاری را گفتم لیک ،بگمان من ، رخداد و داستانی دگر در پیدایش دژخویی ، مالیخولیا و (جنون) او که در خون ریختن وکشتن از پدرش بیشتر خرسند وخشنود میگشت و بهره مند میشد موثر و هنایشمندست ! از امیرکبیر شوهر عمه او دودختر از عمه اش عزه الدوله بجای مانده بود دختر بزرگتر که زیباتر هم بود تاج الملوک بود(که سالهای سپسین به برنام ام الخاقان خوانده میشد) و دختردوم همدم الملوک ! مسعودمیرزا شیفته ودلداده تاج الملوک بود و داستان این دلدادگی را مادر و( اهل حرم) شاهی میدانستند.تا اینکه چندی پس ازین ، خوانچه پیمان زناشویی و پیوکانی بخش 4->......