"فرزندِ آسمون"

مامان بابام برای هر عکسُ استوری جوری رفتار میکنن حس میکنم اولین باره منو می بینن:) عشق منن اصن.

۹محرم'🖤

یه تایمی ری اکشنای چنلم باز بود؛دیدم من با کلی انرژی و فکر تکست مینویسم کسی ری اکشن نمیده؛ترجیح دادم ببندم و چندماهی بسته بود؛ولی اگه از تکست و محتوا خوشتون اومد ری اکت بدین 🤍✨

ری اکشنُ باز می‌کنم؛شمام لطف کنید ری اکشن بدید دیگه انرژی بگیرم.✨

بابا ببخیال فراموش کردنِ تو یکی کارِ من نیست.. الف.ر

همه چیز؛داره دست به دستِ هم میده انسانِ ساکت تری باشم... الف.ر

وقتی میگم خستم؛صرفا جسمی نیست روحی/انگیزه ای/جسمی با همه،.. یه خستگیِ ادامه دار که با خواب هم حل نمیشه فقط گذرِ زمان..

نه اینکه کم بیارم؛ولی خسته میشم جوری که زندگی رو گم میکنم؛شاید حتی از خستگی خوابم نبره؛ولی نمیزارم این خسته بودنه بهم رخنه کنه همه ی زحمتاموازبین‌ببره؛جلو آیینه به خودم گفتم من وقت خسته شدن و ناامید شدن ندارما؛درجا زدن و بیحالی هم نداریم؛لحظه به لحظه تو قدر بدون؛تا همیشه نمیشه زندگی ساخت؛از یجایی به بعد باید بشینی به چیزی که با زحمتات ساختی با لذت نگاه کنی و غرقِ آرامش باشی؛نه اینکه کل عمرتو صرف ساختن کنی آخرش به خودت بیای ببینی همه چیش ایراد داره و خبری از آرامش و نفسِ راحت نیست.... الف.ر

جلسه کاری طبیعیِ و به کَرات اتفاق میوفته؛این روزا انواع مختلفشو با ادمای متفاوت تجربه میکنم ولی این یکی فرق داشت؛با تموم خستگیم،ترس و استرسی که تو وجود هرکسی طبیعیه؛تونستم..بهتر از اون که فکرشو میکردم.. ساعتها تمرین کرده بودم، کلیشه ایه ولی خواستن و تلاش و تمرین واقعا جوابگوعه؛تو این زمونه ی حالِ حاضر هیچکس برای تو دلسوزی نمیکنه ؛ خودت برای هرچی که میخای تلاش کن؛تلاشِ واقعی؛اون وقته که زندگی برات معنا پیدا میکنه میبینی تو اصلا واسه موفق بودن و داشتنِ آرامش به کسی احتیاج نداری تو خودت کافی و تمامُ کمال هستی... الف.ر

چندین بارشده که نَفَس به شمار افتاده،امید کوله بارشو بسته و رفته از زندگی...خنده قهر کرده رفته؛کالبد خسته شده از دوییدن واسه رسیدن به هدف..،ولی باز موندم و جنگیدم و ادامه دادم..چون راه دیگه ای برای رسیدن به اون چیزی که تو ذهنم بود نداشتم.. الف.ر