ᴬᶠʳᵃʰᶤᵐ
215
المشتركون
+124 ساعات
-27 أيام
-730 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
فراموش شده بود ،اما هر کیو میدیدم ک شبیه اون بود بهش خیره میشدم ،حتی گاهی اوقات به سرم میزد میگفتم ببخشید خودتی؟اما یادم میومد ک،اون خیلی وقته اینجا نیست حتی تو این شهر هم نیست چه برسه بخوام یهویی ببینمش مثل رمان های رمانتیک از بغلش رد شم و اون عطرش بپیچه تو سرم یا یهو صداش از دور بیاد برگردم بیینم خودشه یا ن
یا اینکه فقط برای چند دقیقه بهم دیگه خیره شیم و یادمون بیاد ک چقدر تلاش کرده بودیم واسه هم!
اما،اما این رمان نیست این زندگی واقعی بود.
حتی تصادفی دیدنش هم تو قصه ها بود واسم.....
میگفتم چرا نمیخوای تموم کنی بری واسه همیشه؟هیچوقت این سوال برامون جواب نداشت و نداشت دیگ اون ریشه ای گلی ک کاشته بودیم سوخته بود فکر میکردیم رشد میکنه شکوفه میده
اما خاکسترش دود شد رفت تو چشامون اگه قرار بود این زندگیمون رمان باشه صفحه آخرش فقط مینوشتم.در دنیای دیگر شاید دوباره تکرار شوی و آن موقع دیگر تلاش هایمان بی اثر نخواهد ماند.